نگاهي به آموزه هاي زيارت نامه اي که اختصاص به امام حسين (ع) دارد
برکرانه اربعین
عباس آزاد- زيارت، حضوري عارفانه و مشتاقانه در بارگاه پاکان جهان و تشرف به حرم هاي مقدس و نوراني آنان است. زيارت، هويت وجودي خويش را بازيافتن و از زلال حضور يار سيراب شدن و شبيه امام شدن است. زيارت، دانشگاه انسان سازي و معنويت و مکتب خودسازي و معرفت است. زيارت، فرصت طلايي طهارت و پاکي اخلاق و موعد توبه و پاک سازي درون است. زيارت، داراي حکمت و فلسفه هاي متعددي است و اسرار و آثار گرانقدري در آن وجود دارد که انديشه و نگارش در مورد آنها مجال گسترده اي مي طلبد. در اين بين اهميت زيارت اربعين به گونه اي است كه در حديثي از امام حسن عسكري (ع)، از زيارت اربعين به عنوان يكي از نشانه هاي مؤمن يادشده است. آن حضرت دراين باره مي فرمايد: «مؤمن پنج نشانه دارد: 1. پنجاه ويک ركعت نماز (واجب و نافله) در طول شبانه روز. 2. انگشتر در دست راست کردن. 3. زيارت اربعين امام حسين (ع) . 4. پيشاني بر خاك گذاردن. 5. بلند گفتن «بسم الله الرحمن الرحيم» در نمازها.متن زيارت اربعين را حضرت امام صادق(ع) به صفوان بن مهران (معروف به صفوان جمال) آموخته و فرموده است که اين زيارت نامه را هنگامي که آفتاب روز اربعين برآمد، بخواند. اين توصيه، اهميت اين زيارت مأثور را مي رساند كه مرحوم شيخ عباس قمي رحمه الله آن را در كتاب مفاتيح الجنان خود آورده است. محور اين دعا براساس ويژگي هاي امام حسين (ع) و بيان مجاهدت هاي آن حضرت است. آشنايي با اين دعا تأثير فراواني در افزايش شناخت نسبت به حضرت سيدالشهدا (ع) خواهد داشت. در اين نوشتار، به بخش هايي از اين دعاي شريف مي پردازيم.
1. سلام آغاز زيارت
اَلسَّلامْ علي وَلِّي اللهِ وَ حَبيبهِ؛ السلامُ علي خَليلِ اللهِ و نَجيبه...؛ سلام بر ولي خدا و دوست او؛ سلام بر محبوب خدا و برگزيده او...» سلام، يکي از نام هاي خداي مهربان است. هنگامي که زائر اين نام خدا را بر زبان جاري ميکند، ميخواهد بگويد: اي امام! خداوند حافظ مرام و مکتب تو باشد و آن را از گزند دشمنان سلامت بدارد. همچنين سلام به معناي اظهار تسليم شدن در برابر فرمان امام (ع) است. گذشته از اين دو معنا، سلام به معناي تعهد به آسايش و امنيت است. سلام كردن، ساده ترين، آسان ترين و ارزشمندترين وسيله براي ابراز ارادت، تكريم و تعظيم مخاطب و تحكيم پيوندهاي اجتماعي است. سلام، نوعي تحيت و درود است و اصل «تحيت» به معناي طلب حيات براي مخاطب است، خواه حيات ظاهري باشد يا حيات باطني، مادي باشد يا معنوي. سلام بر امام حسين (ع) به معناي باور داشتن به حيات معنوي آن حضرت و شنيدن سلام ما از سوي ايشان است، چنان كه در مفاتيح الجنان در فصل آداب زيارت، در قسمت اذن دخول حرم هاي شريف مي خوانيم: «خدايا من در غيبت صاحب اين مزار و حرم شريف ـ مانند حيات مبارك او ـ معتقد به احترامش هستم. خدايا، من مي دانم رسول تو (ص) و معصومين (ع) زنده اند و پيش تو روزي مي خورند، مرا مي بينند، كلام مرا مي شنوند و سلامم را جواب مي دهند، ولي تو كلام آنها را از گوش من پوشاندي.»... از آنجاکه همه انسان ها اعم از معصوم و غير معصوم، به لحاظ قوس صعود در حال حركت به سوي كمال مطلق هستند و اين كمال جويي و ترفيع درجه، در بهشت نيز ظهور دارد، سلام هاي ما به معصومين (عليهم السلام)، مايه ترفيع درجات و سبب مي شود.افزون براين، سلام براي خودِ سلام كننده نيز اجر، منزلت و رفعت درجه خواهد داشت.
احياي فرهنگ شهادت
در اين زيارت کوتاه چندين بار از واژه هاي مقدس جهاد و شهادت و جان نثاري درراه احياي ارزش هاي الهي، سخن به ميان آمده است. در نظام ارزشي اسلام، شهادت درراه خدا يک معيار اصيل و معنوي است که ساير امتيازهاي انساني و اعمال صالح فرد مسلمان را تحت الشعاع قرار ميدهد و در طبقه بندي ارزش ها و اصول اسلامي، جايگاهي بس رفيع دارد. رسول گرامي اسلام (ص) در اين مورد ميفرمايد: «بالاتر از هر نيکي، نيکي ديگري است تا اينکه شخص درراه خدا به شهادت برسد. هنگامي که درراه خدا به شهادت رسيد، ديگر بالاتر از آن نيکي وجود ندارد»در زيارت اربعين از «شهادت» به عنوان نشانه گراميداشت و اِكرام خداوند به امام حسين (ع) يادشده است. چنان كه دراين باره مي خوانيم: «اَكرَمتَهُ بِالشَهادَة؛ او را به واسطه شهادت، گرامي داشتي».
صائب تبريزي مي گويد:
گردن مكش ز تيغ شهادت كه اين زلال
از جويبار ساقي كوثر گذشته است.
شهادت، از اسراري است كه نامحرمان را به آن راهي نيست و از مقام هايي است كه تنها «برگزيدگان» بدان دست مي يابند. شهادت، حياتي است روحي كه مردگان قادر به ادراك آن نيستند و نوري است قدسي كه شب پره ها را به وصل آن، راهي نيست. شهادت، حقيقتي است كه در دل خود، «ايثار»، «ستم ستيزي»، «کمال طلبي»، «اعتراض به تجاوز و زياده خواهي» و «عدم تسليم در برابر زور» را نهفته دارد. شهادت، «فريادي رسا» در كوير سوزان جهان مادي است كه هيچ گاه خاموش نمي شود و چشمه جوشاني در دل تيرگي ها و تباهي هاست كه هيچ گاه از جوشش نمي ايستد. شهيد مطهري براين باور است كه «پشت سر هر شهادتي يك روشنايي پيدا مي شود. اين سخن، سخن بسيار درستي است و ارزش شهيد و شهدا را ثابت مي کند. ازنظر اجتماعي، مَثَل شهيد و شهادت كه روشني ايجاد مي کند، مَثَل يك سلسله كارهاي خير فردي است كه در قلب فرد، ايجاد روشني مي کند. نظير ايثار، انصاف دادن، مبارزه با هواي نفس، در حقيقت شهادت براي اجتماع، نوعي تصفيه نفس است براي اجتماع».
عشق را افسانه کردي يا حسين عقل را ديوانه کردي يا حسين
در ره معبود بيهمتاي خويش همتي مردانه کردي يا حسين
گرد شمع بيزوال خويشتن عالمي پروانه کردي يا حسين
جان و مال و هستي خود را فدا در ره جانانه کردي يا حسين
امام حسين (ع) و پاكي نسل
يكي از موضوع هاي مطرح شده در زيارت اربعين، پاكي نسلي است كه آن حضرت از آن به دنيا آمد. دراين باره در اين زيارت چنين مي خوانيم: «وَاجتَبيتَهُ بِطيبِ الوِلادَةِ؛ و او را به پاكي نسل، برگزيدي».
درباره پاكي ولادت و نسل امام حسين (ع) در بخش ديگري از دعاي اربعين چنين مي خوانيم: «اَشهَدُ اَنَّكَ كُنتَ نوراً في الأصلابِ الشامِخَةِ و الاَرحامِ المُطَهَّرَةِ، لَمْ تُنَجِّسْكَ الجاهِليةُ بِاَنجاسِها و لَم تُلبِسكَ المُدلَهِمّاتُ من ثِيابِها؛ گواهي مي دهم كه تو نوري بودي در اَصلاب پدرانِ عالي رتبه و ارحام مادران پاک طينت، كه پليدي هاي جاهليت، دامن تو را فرانگرفت و جامه هاي تيره عصر جاهليت، تو را نپوشانيد».
امام حسين (ع) وارث پيامبران
يكي از ويژگي هايي كه از حضرت سيدالشهدا(ع) در زيارت اربعين يادشده، اين است كه امام حسين (ع)، وارث پيامبران است «وَ اَعطَيتَهُ مَوارِيثَ الاَنبياء؛ [خدايا] تو ميراث همه پيامبران را به او اعطا كردي.
در دعاي وارث نيز از امام حسين (ع) اين گونه به عنوان وارث پيامبران يادشده است: «السَّلامُ عَلَيكَ يا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ نُوحٍ نَبِي اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ ابراهيمَ خَليلِ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ مُوسي كَلِيمِ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ عِيسي رُوحِ اللهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبيبِ اللهِ؛ سلام بر تو اي وارث آدم، برگزيده خدا، سلام بر تو اي وارث نوح، پيامبر خدا، سلام بر تو اي وارث ابراهيم، دوست خدا، سلام بر تو اي وارث موسي، هم سخن خدا، سلام بر تو اي وارث عيسي روح الله، سلام بر تو اي وارث محمد، محبوب خدا».
بديهي است، منظور از ارث بردن امام حسين (ع) از پيامبران، بهره داشتن آن حضرت از همه ويژگي هاي زيبايي است كه در پيامبران ديگر، بازتاب يافته است. به عبارت ديگر، حضرت سيدالشهدا(ع) همه ويژگي هايي را كه در پيامبران ديگر وجود داشت، يکجا در خود جمع كرد. چنان كه شاعر به زيبايي دراين باره سروده است:
حسن يوسف، دَم عيسي، يد بيضا داري
آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داري
بذل جان براي رهايي انسان
در اين زيارتنامه، فلسفه شهادت حضرت سيدالشهدا (ع)، چنين تبيين شده است: وَ بَذَلَ مُهجَتَهُ فيكَ لَيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الجَهالَةِ وَ حَيرَةِ الضَّلالَةِ و خونش را درراه تو داد تابندگانت را از جهالت و حيرت گمراهي بِرَهاند.
زيارت اربعين، در حقيقت، راه خدا را به راه آگاهسازى و هدايت مردم، تفسير مىكند؛ بنابراين، «بَذَلْتُم أنْفُسَكُم فى مَرْضاتِه»، به اين معناست كه اهل بيت (عليهم السلام)، همگى درراه آگاه سازى و هدايت مردم به سوي خدا و ارزشهاى دينى، جان خود را بذل كردند.
امام رضا (ع) درباره جايگاه امام در هدايتگري و رهانيدن آدم ها از ناداني و گمراهي، وجود او را به ماه و ستاره مانند كرده كه در شب هاي ظلماني، مايه هدايت انسان ها و سبب رهانيدن آنان از تباهي و گمراهي است: «امام، ماه درخشنده و چراغ پرتوافكن و روشنايي تابنده و ستاره راهنما در ناپيدايي شب هاي ظلماني و راهنماي هدايت و نجات بخش از تباهي است. امام، شعله فروزنده بر تپه و گرمي ده بر سرمازده و راهنما در مهلکه هاست».
بازتاب تولي و تبري در زيارت اربعين
در بخشي از زيارت اربعين، موضوع تولي و تبري مطرح شده و زيارت کننده، خداوند را براين موضوع گواه ميگيرد كه وي با دوستان امام حسين (ع)، دوست و با دشمنانش، دشمن است: «اَللّهُمَّ اِنّي اُشهِدُكَ اَنّي وَلِيٌّ لِمَن والاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَن عاداهُ: پروردگارا! تو را گواه ميگيرم كه من با همه کساني كه با او (امام حسين) دوست هستند، دوست هستم و با همه کساني كه با او دشمن هستند، دشمن هستم.
همچنين در بخش ديگري از زيارت و در زيارت جامعه کبيره و زيارت عاشورا و زيارت هاي ديگر، اين تعبير ديده مي شود: «فَمَعَکمْ مَعَکمْ لامَعَ عَدُوِّکمْ»؛ اين يعني داشتن موضع، اعلام موضع، پايداري بر سر موضع، همسو نشدن با دشمنان و حمايت از خط ائمه.
مقام معظم رهبري ميفرمايد: تولي و تبري، مسلمانان را به هم مرتبط ميكند، به گونه اي كه هيچ عاملي نتواند آنان را از يکديگر جدا كند... همچون عدهاي كوهنورد، كه بايد از يک راه سخت گذر كوهستاني و پرپيچ وخم و گردنه بگذرند تا به قله كوه برسند. اينها به همديگر ميچسبند و كمرهايشان را به هم محكم ميبندند كه اگر يكي از آنها افتاد، بقيه او را نگه دارند. اين حالت، نمايشگر حالت به هم پيوستگي و جوشيدگي شديد مسلمانان است كه از آن در قرآن و حديث، به «تولي و تبري» تعبير ميشود.
وقتي اهميت تولي و تبري آشكار ميشود كه بدانيم محبت قلبي نسبت به كسي، گرايش قلبي به او را نيز در پي دارد و گرايش قلبي نيز به طور طبيعي، به همانندسازي با محبوب و الگوسازي او در اخلاق و رفتار ميانجامد. درنتيجه، آنچه از محبوب جلوه ميكند، در شخص مُحب نيز بروز ميكند. براين اساس، اسلام، سازوكار فرهنگي و اخلاقي مهمي به نام تولي و تبري را بنيان نهاد تا براثر آن، پيروانش جهتگيري دوستيهاي خويش را انسان هاي صالح و شايسته قرار دهند و در پي آن، بذر ويژگيهاي زيبا و رفتار شايسته را با تولي آنان در دل وجان خويش بكارند و از آن سو نيز موضوع تبري را بيان فرموده است تا به وسيله آن، پيروانش در برابر آسيبهاي اخلاقي و رفتاري برآمده از دوستي، با انسان هاي ناشايست و ستمگر، ايمن بمانند.
زيارت اربعين، نوعي «تجديد ميثاق» با امام حسين (ع) و اهل بيت و امامان معصوم (عليهم السلام) است. توفيق الهي نصيبمان باد تا در اربعين حسيني، آن امام شهيد را با اين زيارت نامه زيبا و پرمعنا که آموزه حضرت صادق(ع) به شيعه است، در کنار حرم باصفايش زيارت و عرض ادب کنيم؛ آمين.