گزارش اختصاصي «مشعل» از يک روز پاييزي در موزه بنزين خانه آبادان
تپش های فرهنگی یک موزه در قلب شهر
مشعل- علي بهرامي جايي در قلب يکي از نخستين شهرهاي مدرن شده ايراني، موزه اي تاسيس شده که تمام ويژگي هاي يک موزه کامل با موزه داران حرفه اي را دارد و تقريبا هر انتظاري از موزه داريد و هر تصوري از يک جاي تاريخي که براي شما توضيح بدهند اشياي نگهداري شده، چه هستند و در گذشته چه استفاده هايي داشته اند، برايتان برآورده مي شود. در اين موزه نقاط دل انگيز و خاطره سازي از نفت، تاريخ و فرهنگ شکل گرفته است. با هم نگاهي داريم به يک روز حضور در موزه بنزين خانه آبادان در ماه دوم از فصل پاييز، فصلي که براي اهالي شهر آبادان حال و هوايي بهاري دارد.
حدود ساعت 10 صبح وارد پمپ بنزين مي شوم. در محوطه باز و حياط اصلي بنزين خانه، ازدحام دانش آموزاني به چشم مي آيد که هيجان زده به اشيا نگاه مي کنند و به اقتضاي کودکي، حس کنجکاوي شان در حال انفجار است. نزديک به 150 نفر از دانش آموزان مدرسه ايران براي بازديد از موزه بنزين خانه آبادان با چند اتوبوس و به همراه مديران مدرسه خود در قالب اردوي آموزشي به اينجا آمده اند.
شوق يادگيري
مدام سوال مي پرسند و لحظه اي نيست که آرام بگيرند. «عمو اين چيه؟»، «عمو اين ماله چه زمانيه؟»، «عمو اين چي کار مي کنه؟» و ...، اصلي ترين سوال هايي هستند که بچه ها بي وقفه و مسلسل وار از «عمو» مي پرسند و «عمو»، آقاي صرفه جو، سرپرست موزه بنزين خانه است که با خوشرويي و حوصله بسيار به تک تک سوالات بچه ها پاسخ مي دهد. در بين حرف هايش شوخي هاي بامزه اي دارد و دانش آموزان را براي دانستن درباره موزه بنزين خانه آبادان بيش از پيش تحريک مي کند. همراه بچه ها و شور و شوق شان، من هم از موزه ديدن مي کنم و همه توضيحات آقاي صرفه جو را مو به مو همراه با بچه ها مي شنوم. دانش آموزان هيجان زده، مدام مي پرسند و عکس مي گيرند. در چشم هاي تک تک آنها مي شود خواند که باور نمي کردند در شهرشان چنين موزه اي وجود داشته باشد و اينقدر از گردش در آن لذت ببرند. از محوطه اصلي موزه که ساختمان شماره (3) در آن قرار دارد، وارد سرسراهاي دوم، سوم و چهارم مي شويم. خودروهاي قديمي را مي بينيم و بچه ها هم مدام در حال پرسيدن هستند. راستش خيلي از پرسش هاي دانش آموزان، سوال هاي من هم هستند و اين، کارم را راحت تر مي کند. کنترل دانش آموزان در سرسراها خيلي سخت تر شده و مربيان و مديران مدرسه هم کمک مي کنند تا «عمو» هرچه بهتر و بيشتر بتواند توضيحاتش را درباره موزه تکميل کند.
کار خوب موزه داران و استقبال والدين
بعد از ديدن چند بخش مختلف، فرصتي پيش مي آيد تا با معاون مدرسه دخترانه ايران، يعني همان مدرسه اي که دانش آموزانش را براي بازديد و اردوي آموزشي به موزه بنزين خانه آبادان آورده، گپي بزنم و به عنوان يک فرهنگي، نظرش را درباره اين موزه جويا شوم. نامش پرستو سردشت است و درباره دليل حضور دانش آموزان در موزه بنزين خانه مي گويد: «حضورمان در اينجا براي آشنايي بچه ها با موزه است و بر اساس درسي که در پايه چهارم دارند، از اين فضا به عنوان يک محيط آموزشي بهره مي برند. همچنين آشنايي با تاريخ معاصر کشور، در جايي که نخستين پمپ بنزين ايران است، به ارتقاي سطح فرهنگي دانش آموزان خيلي کمک مي کند.»
او درباره اينکه چگونه اين موزه را براي بازديدشان انتخاب کرده اند، مي گويد: «اين دانش آموزان درس آشنايي با موزه ها را دارند، از اين رو با نظرسنجي که انجام شد، موزه بنزين خانه آبادان را به عنوان يک موزه کامل تشخيص داديم. موزه داران اين موزه، خيلي دقيق و کاربردي و با تسلط بسيار خوبي درباره بنزين خانه توضيحات لازم را به دانش آموزان مي دهند، به همين دليل امکان استفاده فرهنگي و آموزشي بسيار بيشتري به وجود مي آيد.»
معاون مدرسه دخترانه ايران درباره شيوه آشنايي مدرسه شان با موزه هاي نفت آبادان به «مشعل» مي گويد: «از طريق خانم عليپور، مديريت موزه هاي نفت آبادان، اين محيط ها به ما معرفي شدند. پس از بازديدي که به عمل آورديم و امکانات و ويژگي هاي اين موزه ها را ديديم، تصميم گرفتيم دانش آموزان را به اينجا بياوريم. موزه هاي نفت آبادان با فضاهاي باز و بزرگي که دارند، براي آموزش بچه ها خيلي مفيد هستند. هر ساله دانش آموزان را به بنزين خانه مي آورديم و از زماني که موزه کارآموزان افتتاح شده، آنجا هم مي رويم.»
سردشت درباره استقبال بالاي اولياي دانش آموزان صحبت هاي جالبي دارد و معتقد است که بازديد بچه ها باعث شده خانواده ها هم به ديدن موزه بنزين خانه علاقه مند شوند: «در دوسال گذشته بيش از پنج بار است که دانش آموزان را به اين موزه آورده ايم. پدرها و مادرها از ما مي پرسند، موزه بنزين خانه چه زمان هايي قابل بازديد است؛ چون ما با آشنايان و اعضاي خانواده مان مي خواهيم از آن ديدن کنيم. به عبارتي جذابيت هاي اين موزه از طريق دانش آموزان مدرسه به خانواده ها منتقل شده و اين علاقه مندي ها را ايجاد کرده است. علاقه به موزه بنزين خانه، به حدي است که حتي مي دانم عده زيادي از مردم در سفر نوروزي شان به اين موزه مي آيند و بازديدهاي شان بازخورد بسيار خوبي هم داشته است.»
آقاي صرفه جو همچنان در حال معرفي اشيا به بچه هاست. در توضيح دادن به آنها تنها کاري که نمي کند «صرفه جويي» است و خيلي مفصل و دقيق موزه بنزين خانه را توصيف مي کند. دانش آموزان که گشت و گذار مفصلي در موزه کرده اند، در محوطه اصلي جمع مي شوند تا با هماهنگي مديران و مربيان مدرسه سوار سرويس ها شوند و به مدرسه باز گردند.
موزه شهر، استان و همه ايران
موزه کم کم از بچه ها خالي مي شود و مجالي پيدا مي کنم تا با حسين صرفه جو، سرپرست موزه بنزين خانه آبادان گفت و گويي داشته باشم. با خوش رويي و صميميت خاصي که به آباداني ها اختصاص دارد، مرا به دفتر موزه دعوت مي کند تا گپ مان را شروع کنيم: «موزه بنزين خانه در دي سال 1395 افتتاح شد و طبق آماري که داريم، جزو اولين موزه هايي است که بيشترين بازديد را در سطح کشور دارد. از مهرماه بازديد مدارس مان شروع مي شود و تا اسفند هر سال ادامه دارد و هر هفته بين چهار تا پنج مدرسه دخترانه و پسرانه از موزه بنزين خانه آبادان ديدن مي کنند.»
او درباره حضور دانشجويان در اين موزه نيز مي گويد: «وقت دانشجويان آخر هفته ها آزادتر مي شود، از اين رو پنجشنبه ها و جمعه ها در قالب تورهاي گردشگري از سراسر استان خوزستان و استان هاي همجوار به بنزين خانه مي آيند و همين جمعه هم ميزبان دانشجويان دانشگاه نفت اهواز هستيم.» صرفه جو درباره فعاليت هاي متنوع موزه بنزين خانه آبادان هم صحبت هايي دارد و البته در ضمن بيان آنها به جايگاه اجتماعي و فرهنگي اين موزه در شهر آبادان و استان خوزستان هم اشاره مي کند: «موزه بنزين خانه، موزه اي فعال و پوياست و با توجه به ايام خاص تقويم، فعاليت هاي مختلف و ويژه اي دارد. براساس مناسبت هاي خاص با برنامه ريزي و ظرفيت سنجي، مراسم مختلف فرهنگي واجتماعي و هنري را در بنزين خانه آبادان برگزار مي کنيم. براي نمونه جلسه هاي قصه خواني، مراسم روز جهاني کودک و حتي همايش خودروهاي کلاسيک را در آبادان برگزار کرديم که موجب شد طي يک روز بيش از 8 هزار بازديدکننده داشته باشيم. موزه بنزين خانه در شهر آبادان و بين مردم آن، جايگاه خوبي پيدا کرده است، اين موزه بين نوجوانان و جوانان آبادان هم معرفي شده و بسياري از بزرگسالان نيز با اين موزه آشنايي پيدا کرده اند، به گونه اي که خيلي از مردم به بخش قفسه اهدايي موزه، اشيايي را اهدا مي کنند. اشيايي که ساليان سال به نام آنها در موزه نگهداري خواهد شد. اين اشيا، وسايل نفت سوزي هستند که در خانه آباداني ها قرار دارد و مردم با اعتماد و علاقه اي که به موزه بنزين خانه پيدا کرده اند، آنها را اهدا مي کنند و ما هم به نام خودشان آنها را ثبت مي کنيم و در معرض ديد علاقه مندان قرار مي دهيم. با اين حال هنوز خيلي ها از وجود اين موزه بي خبرند و فعاليت هاي زيادي بايد انجام شود؛ البته با مناطق آزاد و ميراث خرمشهر و آبادان ارتباط و همکاري تنگاتنگي داريم که به معرفي و فعاليت هرچه بيشتر موزه بنزين خانه آبادان کمک شاياني مي کند.» صرفه جو در پايان صحبت هايش، پيشرفت موزه هاي نفت آبادان را بسيار خوب توصيف مي کند و معتقد است که همه ايرانيان بايد بدانند که چنين موزه اي در سطح کشور وجود دارد: «پيشرفت کار بنزين خانه در کمتر از سه سالي که از بازگشايي آن مي گذرد، مناسب است و با همکاري سازمان ها و ارگان ها مي توانيم فعاليت هاي بيشتري داشته باشيم. مردم آبادان، خوزستان و همه ملت ايران بدانند که اين موزه در کشور وجود دارد. همه ما دوست داريم که موزه شهرمان پيشرفت کند؛ چون موزه بنزين خانه آبادان به گواه آمار و نظر کارشناسان، از بهترين موزه هاي سطح کشور است.»وسوسه مي شوم يک بار ديگر قسمت هاي خاصي که در توضيحات و بازديد اوليه ديده ام و بيشتر از همه نظرم را جلب کرده، دوباره ببينم. بنابراين دوباره گشتي در موزه بنزين خانه مي زنم و يک بار ديگر به شناسنامه ها و توضيحات اشيا توجه مي کنم. واقعا که ديدار از موزه بنزين خانه دلپذير است و بي انصافي است که به شما پيشنهاد ندهم تا اين فضاي خاص تاريخي و دلپذير را تجربه کنيد. پس بدانيد که اگر آبادان هستيد يا به آبادان مي رويد با نديدن بنزين خانه آبادان، فرصت خاصي را از دست خواهيد داد.
چراغ زنبوری
چراغ زنبوري (Petromax) درسال 1910 درآلمان از سوي Max Graetz ابداع شدکه نام تجاري آن براساس لامپspirit است که ازقبل شناخته شده بود.پتروماکس يک نام تجاري براي يک نوع چراغ باسوخت نفت سفيدتحت فشار (US: lamp of petroleum) است که در آن ازکلاه توري (MANTEL)استفاده مي شود. و به چراغ زنبوري- توري و خياري در ايران و چراغ تيللي د ربريتانيا و چراغ کولمن درايالات متحده معروف است.
بنزین خانه آبادان در چند نما
کنار شوراي شهر در حوالي خيابان شهرداري براي نخستين بار در سال 1306 خورشيدي تاسيس شد. اين بنزين خانه در ابتدا فقط نفت سفيد مي فروخت و بعد از اينکه خودرو وارد شهر شد، در آن بنزين نيز به فروش رسيد. پس از سال ها اين موزه به عنوان نخستين موزه از طرح موزه هاي صنعت نفت در 28 دي سال 1395 در محل پمپ بنزين قديمي آبادان بازگشايي شد. موزه اي که 1856 مترمربع مساحت دارد و از يک ساختمان اصلي و دو ساختمان جانبي تشکيل شده است. نيم نگاهي داريم به بخش هايي از اين موزه که اطلاعات آن برگرفته از سايت موزه هاي نفت است.
ساختمان شماره (يک)
ساختمان شماره (يك)، از دو سالن کوچک تشکيل شده و اشياي جالب توجهي دارد؛ از جمله مي توان به انواع بشکه، پيمانه نفت و قيف، انواع کيل و پيمانه هاي مدرج و مجموعه اي از حلب هاي20 ليتري مخصوص حمل سوخت و مواد نفتي. همچنين تصاويري از جايگاه هاي قديمي بنزين و توزيع كنندگان سوخت که به وسيله حيواناتي همچون قاطر و شتر، نفت را به نقاط دور دست مي بردند، زينت بخش اين قسمت از موزه است.
ساختمان شماره (2)
در ضلع شمال غربي موزه، ساختمان ديگري با قدمت 60 سال قرار دارد که زماني به عنوان ساختمان پخش مورد بهره برداري قرار مي گرفت. اين ساختمان از چهار سرسرا تشکيل شده است.
سرسراي اول
در سرسراى اول، به عنوان بخش ورودي ساختمان لوازم نفت سوز خانگي و صنعتي و نمونه هايي از اسکناس ها و تمبرهاي صنعت نفت که به مناسبت هاي مختلف چاپ و منتشر شده اند، انواع چراغ لامپا، گردسوز، فانوس، دستگاه خوراک پزي، اجاق فتيله اي، چراغ تلمبه اي نفتي (پريموس) و... به نمايش گذاشته شده است.
سرسراي دوم
سرسراى دوم که به وسيله يک ويترين شيشه اي، حاوي انواع چراغ فتيله اي از اتاق اول جدا شده، براي نمايش انواع بخاري، تصاوير نمونه هاي اصلي ظرف هاي روغن موتور، امشي و ديگر فراورده هاي نفتي عرضه شده در جايگاه ها، روزنامه ها و آگهي هاي قديمي تبليغاتي و تصاوير کارگران در نظر گرفته شده است.
سرسراى سوم
سرسراي سوم براي معرفي و نمايش اجزاي داخلي دستگاه هاي پمپ بنزين، «ديسپنسر» (توزيع کننده ها) در نظر گرفته شده است. وظيفه ديسپنسرها، مکش فراورده هاي نفتي از مخازن موجود در جايگاه پمپ بنزين و پمپ کردن آنها به باك خودروهاست.
سرسراى چهارم
اين سرسرا به عنوان فروشگاه، براي عرضه و فروش محصولات فرهنگي - هنري در نظر گرفته شده است. روي اغلب اقلام، تصويري از موزه بنزين خانه حک شده، انواع کلاه، تيشرت، ليوان، ساعت، کيف دستي، ماشين هاي بازي کوچک و... از جمله کالاهاي عرضه شده اي است که بازديد کنندگان مي توانند درصورت تمايل، آنها را با قيمت مناسب خريداري كنند.
مخزن هاي پرچي
دو مخزن پرچي بزرگ در محوطه مياني ساختمان هاي شماره (يك) و (2) از ديگر اجزاي تشکيل دهنده موزه است. جالب آن که به دليل نبود فناوري جوش در آن زمان، تمامي اتصالات اين مخازن با پرچ انجام شده است.
كاميون
در کنار اين محوطه، راهروي باريکي، بازديدکنندگان را به پشت ساختمان شماره (2) و به محل استقرار سه دستگاه تانکرهاي سوخت قديمي هدايت مي کند. يک دستگاه تانکر قديمي حمل سوخت گازوييل از نوع ليلاند ساخت کشور انگلستان، يک دستگاه تانکر ليلاند براي حمل سوخت هواپيما و يک دستگاه ماشين آتش نشاني آمريکايي مارك دوژ، از جمله خودروهاي مستقر در اين قسمت هستند.
ساختمان شماره (3) و محوطه موزه
بخش ديگر موزه را فضاي باز و محوطه بيروني تشکيل مي دهد. در ابتداي ورود به موزه، محوطه اي وسيع مزين به گياهان و درختان بومي ديده مي شود. يک دستگاه خودروي اُپل قديمي قرمزرنگ ساخت کشور آلمان متعلق به سال 1953 ميلادي، ماکتي از يک دستگاه پمپ بنزين قديمي دستي و کارمند جايگاه در حال بنزين زدن در اين محوطه، نحوه سوخت رساني را در ايام گذشته به تصوير مي كشد.
در اين فضا مجموعه اي از دستگاه هاي پمپ بنزين به ترتيب سال ساخت و بر اساس روند تکاملي آنها، کنار هم چيده شده اند. قديمي ترين دستگاه، يک پمپ دستي شيشه اي مدرج ساخت 1925 ميلادي است که به شرکت انگليسي «ساتم» تعلق دارد. اغلب دستگاه هاي نمايش داده شده که تعداد آنها به 12 عدد مي رسد، ساخت شرکت هاي انگليسي، آمريکايي و ژاپني است که البته در ميان آنها محصولات کشورهاي آلمان، استراليا و هندوستان نيز ديده مي شود.