بزدائیم مرگ خاموش را از اذهان
گاز قاتل نیست
مرگ خاموش، قاتل نامرئي و... اينها واژه هايي هستند که به دفعات شنيده ايم، به ويژه باورود به فصل زمستان وحتي کمي قبل تر ازآن. قاتل خاموش، عنواني است که در افواه عمومي به «گاز» نسبت داده شده است؛ گازي که همراه با نفت دل زمين را کاويده وامروز شعله هاي آبي آن، گرمابخش خانه هاي بسياري ازهموطنان درسراسرايران زمين است. اين بي آزارمفيد، در زمان هايي که شعله آبي آن در وسايل گرمازايي چون بخاري وشومينه به واسطه برخي بي دقتي هابه زردي مي گرايد، تا آنجاسرکش مي شود که ويران کننده است وارمغان آن مي شود مرگ. ارمغاني که تلخ است که مي توانست نباشد؛ تنها باچند کارساده اما مهم و حيات ادامه مي يافت با شعله هاي آبي اش.
ذخاير و منابع غني نفت وگازدرايران موجب شده است تا کشورمان به قطب مهم انرژي درخاورميانه بدل شود؛ به طوري که از نظر در اختيار داشتن ذخاير نفتي چهارمين و در بهره مندي ازمنابع گازي، دومين کشور دنياشناخته شويم. استفاده از اين انرژي ارزشمند دربخش گاز، در سال هاي گذشته به ويژه ازسال 92 تاکنون، شتاب فزاينده اي داشته است تاآنجا که در اين سال ها با گازرساني به افزون بر14 هزارروستا که شمار فراواني ازجمعيت روستايي کشور راشامل مي شود، زيرپوشش اين سوخت پاک قرارگرفته اند و امروزاين تعداد از29هزار روستا فراتر رفته است. اما نکته اي در اين ميان وجود دارد وآن مرگ هاي خاموش است، مرگ هايي که وقوع آنها به گازنسبت داده مي شود؛ درحالي که به واقع اين طور نيست و به غلط در اذهان ثبت شده است. سالانه شمار زيادي ازهموطنان به دليل گازگرفتگي و مسموميت هاي ناشي ازآن، صحنه زندگي را ترک وبه ديارآخرت کوچ مي کنند.
به گفته رئيس اچ اس اي شرکت ملي گازايران، باوجود تلاش هاي فراواني که همکاران وي درحوزه فرهنگ سازي استفاده صحيح ازگاز و وسايل گازسوزانجام مي دهند، هنوزآمارحوادث مربوط به آن، رضايت بخش نيست و رشد سه تاچهاردرصدي را هرسال رقم مي زند. به گفته بهمن نيا از 348 نفري که سال گذشته به واسطه حوادث ناشي از گازفوت کردند، 135 نفر آنها به دليل انفجار و آتش سوزي بوده که به دلايلي همچون بسته نشدن بست هاي شيلنگ، همچنين فرسودگي وپارگي شيلنگ ها و استفاده از وسايل گازسوزغيراستاندارد رخ داده است. او اضافه مي کند: همچنين 213 مورد ازفوتي هاي سال گذشته ناشي از استنشاق گازمنوکسيد کربن بوده که 88 درصد آنها تنها به دليل مشکلات ناشي از دودکش جان باخته اند.
البته هرنهاد و سازماني که به گونه اي با حوادث ناشي از بي دقتي ها در استفاده از وسايل گازسوز سر و کار دارد، آمارهاي متفاوتي را ارائه مي دهد براي مثال مهدي داودي دولت آبادي، رئيس سازمان آتش نشاني استان تهران، آمارفوتي هاي پاييز امسال را به واسطه گازگرفتگي، 90 نفر اعلام کرده است. به گفته مسؤولان ذيربط، سال گذشته و سال هاي پيش از آن، هزاران نفر با اصطلاح «مرگ خاموش» جان باخته اند وبررسي ها نشان داده که دراين مرگ وميرهاي تاسف بار، گاز «قاتل» نبوده است، بلکه برخي بي توجهي ها در استفاده از وسايل گازسوز همچون بخاري وملزومات آن مانند «دود کش» که اصلي ترين راه «مکش» هواست، دراين مرگ ها دخيل بوده اند.
«دودکش» ها مسيرخروجي منوکسيد کربني است که ازسوختن ناقص گاز حاصل مي شود، ازاين رو انسداد آن يا بروز هرايراد ديگري مانند شکستگي، خارج شدن از شکل اوليه لوله وجود منفذ در مسير لوله، نبود کلاهک اچ درمسيرانتهايي لوله که نقش مهمي درانتقال جريان هوا دارد و نبود آن پديده مکش وارونه وانتقال رابه داخل منازل رقم مي زند، مي تواند خطرآفرين باشد وبه پايان زندگي انسان ها بينجامد. شيلنگ نيزيکي ديگر از وسايل جنبي در تجهيزات گرمايشي مانند بخاري به شمار مي رود و نقش ظريف و مهمي درافزايش يا کاهش ايمني تجهيز مورد نظر (بخاري) که در زمستان ها کاربرد فراواني دارد، ايفا مي کند. اندازه استاندارد شيلنگ دربخاري هاي منازل يک متراست؛ درحالي که در بسياري موارد، اين اندازه رعايت نمي شودوشيلنگ ازحدمعمول و استاندارد بلند تريا کوتاه تراست که مي تواند به علتي براي ايجاد خطر تبديل شود.
همينطور نوع شيلنگي که به کارگرفته مي شود، اهميت دارد و بايد استاندارد و ويژه وسايل گازسوزباشد. اين درحالي است که برخي افراد استفاده ازهرشيلنگي را روا مي دانند و گمان مي برند هر گردي را مي شود گردو پنداشت. استاندارد بودن وسيله گرمايشي نکته مهم ديگري است که درکاهش يا افزايش حوادث ناشي از گاز، نقش مهمي دارد. برخي نيزوقوع چنين حوادثي را با دستکاري هاي غيرمتخصصانه تشديد مي کنند وحوادث جبران ناپذيرجاني ومالي را رقم مي زنند. شومينه، يکي ديگر از وسايل گرمازايي که در چهارماه پاياني سال کاربرد زيادي دارد وتقريبا همه مواردي که براي ايمن بودن يک بخاري لازم است، بايد براي آن نيزدرنظر گرفته شود. از سوي ديگر سلامت موتورخانه ها که قلب سيستم گرمايشي برخي ساختمان ها به شمارمي آيد نيز، با بازبيني دوره اي تضمين شود.
موارد پيش گفته، مويد اين نکته مهم است که ريشه بسياري ازحوادث که درحوزه گازاتفاق مي افتد، خود «گاز» نيست بلکه به عوامل جنبي آن مربوط مي شود ومتاسفانه افکارعمومي آن رابه غلط «گاز» مي دانند و مي نامند؛ درحالي که اين گونه نيست وبه نظر مي آيد باورشکل گرفته دراذهان عمومي مبني براين که درحوادثي که ردپايي ازگازدرآن وجود دارد، بايد تغييرکند. بدودن ترديد، شکل گيري چنين نگاهي و چنين باوري درباره گاز، ريشه در کم اطلاعي يا بي اطلاعي افراد دارد و نشان دهنده آن است که سازمان هاي متولي بايد با همگرايي بيش ازپيش درفرهنگ سازي مربوط به اين موضوع، براي نقش پذيري آن درجامعه تلاش کنند.
نهاد هايي چون آموزش وپرورش و رسانه ملي را که ضريب نفوذ آنها دراجتماع بالاست، مي توان دو بازوي قدرتمند براي فرهنگ سازي و تعميم آن دانست. اين سازمان ها در کنار اطلاعات فني که از سوي مسؤولان شرکت ملي گازبه عنوان خوراک به آنها داده مي شود، مي توانند کارکرد مهمي در زمينه ايجاد باور صحيح و کاهش مرگ و ميرهاي ناشي ازگاز داشته باشند. زمان آن فرارسيده است که با تغييرنگاه در افکارعمومي و سوق دادن آنها به سوي استفاده بهينه از وسايل گازسوزازسويي و توليد وسايلي ممهور به مهر استاندارد، کاربرد اصطلاحاتي نظير «مرگ خاموش» ياقاتل نامرئي» اصلاح و از ذهن ها زدايش شوند و همگان متوجه اين موضوع شوند که گازعاملي براي ايجاد رفاه است نه قاتل.