آقاي موسوي؛ جنابعالي براي دومين بار در سمت مديرعامل سازمان منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس قرار گرفتيد، در اين دوره نسبت به 10 سال قبل که مديرعامل سازمان بوديد، چه تغيير و تحولات مثبت و چالش هايي را شاهد هستيد؟
دوره گذشته که مديرعامل سازمان منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس بودم، بستري براي جبران عقب ماندگي در برداشت از مخزن مشترک با رقيب قطري در مخزن مشترک گازي فراهم شد و در اين مسير اقدام هاي ابتدايي از جمله واگذاري اراضي، تسطيح زمين، هموار کردن محل پالايشگاه ها و... در حال شکل گيري بود که تقريبا انجام شد؛ از آن مقطع تا امروز شاهد افزايش توليد گاز ترش، افزايش برداشت از ميدان مشترک با قطر هستيم که مطابق با اهداف وزارت نفت تجلي يافته و در حال حاضر ميزان برداشت تقريبا هدف نهايي وزارت نفت است و شايد تا آخر امسال بتوانيم به ميزان بيشتري از رقيب قطري در برداشت از مخزن مشترک سبقت بگيريم. با نگاهي آماري در مقايسه با 10 سال قبل، آن مقطع از اين مخزن 250 ميليون مترمکعب گاز برداشت مي شد و اکنون تقريبا به 630 ميليون مترمکعب رسيده است. اين افزايش برداشت و توليد گاز در قالب احداث پالايشگاه ها و بهره برداري از پالايشگاه هاي جديد انجام شده است و خوشبختانه پرونده پارس جنوبي به استثناي فاز 11 سال آينده بسته مي شود. افزون بر اين، افتتاح مجتمع هاي پتروشيمي هم از ديگر تحولات انجام شده دراين منطقه نسبت به گذشته است. همچنين پس از بازپس گيري برخي اراضي به سازمان منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس با کمک قوه قضاييه، فاز 2 پتروشيمي ها هم اجرايي شد و چند واحد به بهره برداري رسيد و تعدادي نيز در حال فعاليت است که بايد اعلام کنم تا سال 1399 آخرين پتروشيمي که شروع به کار کرده است، افتتاح خواهد شد.
در دوره جديد چه مشوق هايي براي سرمايه گذاران در نظر گرفته و با توجه به تحريم ها چه استقبالي از آن شده است؟
شرايط کشور با توجه به تحريم ها به شکلي است که حضور سرمايه گذاران خارجي مشکل است؛ ما مشوق هايي در نظر گرفتيم که سرمايه گذاران ايراني براي مشارکت در اين منطقه ترغيب شده اند و اکنون پيشنهادهايي در اين زمينه داريم. با توجه به مزيت ها و امتيازهاي منطقه عسلويه علاقه مند به سرمايه گذاري در اين منطقه هستند. يکي از مهمترين مسائل منطقه، زنجيره نفت، گاز و پتروشيمي است که اين صنايع مرتبط باعث ايجاد پتروشيمي هاي مختلفي شده است که بتوانند هر کدام خوراک ديگري را تامين کنند. اکنون به جايي رسيده ايم که صنايع پايين دستي پتروشيمي در اولويت فعاليت هاي ما قرار دارد و برنامه اين است که در اراضي نزديک فرودگاه خليج فارس-عسلويه- با انتقال شبکه هاي آب، برق، بخار، آب دريا و خوراک جبهه جديدي را در زمينه صنايع پايين دست پتروشيمي از طريق کريدور 200 متري ايجاد کنيم. فکر مي کنم با اين اقدام حدود 50 هزار نفر در اجراي پروژه ها و حدود 10 هزار نفر به صورت ثابت و همچنين 300 تا 400 هزار نفر هم به شکل غير مستقيم مشغول به کار خواهند شد.خوشبختانه براي سرمايه گذاري در پتروشيمي ها استقبال بسيار خوبي شده و در اين مسير علاوه بر شرکت هاي زيرنظر بانک ها، سازمان اجتماعي و شصتا از سوي بخش کاملا خصوصي نيز استقبال شده است. بايد اشاره کنم آن دسته از بخش خصوصي که پيش تر در ساير بخش ها درگير بودند، اکنون به سمت صنعت پتروشيمي گرايش پيدا کردند که نشان مي دهد پتروشيمي از صنايع سودآور است و صادرات آن با وجود تحريم ها در حال انجام است و اکنون صادرات محصولات پتروشيمي از اين منطقه به عنوان يکي از مراکز مهم تامين ارز کشور محسوب مي شود. پيش بيني ما اين است که با ايجاد صنايع پايين دستي هم اقدام مهمي شکل بگيرد.
يکي از دغدغه ها و مطالبات اصلي جامعه محلي در عسلويه و مناطق اطراف آن موضوع اشتغال بوده و شما از زمان حضور در اين جايگاه وعده هايي در اين زمينه داديد، در اين باره، چه مسيري طي شده است؟
در دوره جديد که به اينجا آمدم، متوجه شدم نوعي بي اعتمادي در زمينه اشتغال وجود دارد که باعث نارضايتي و حتي تحرک هايي از سوي جامعه محلي مي شود و اين موضوع در دستور کار قرار گرفت. مطالعاتي انجام شد که نتايج گزارش کارشناسان حاکي از ديوار بي اعتمادي در زمينه اشتغال بود؛ از اين رو اجراي ابلاغيه وزير نفت در زمينه اشتغال مبناي اصلي کار ما قرار گرفت که براساس آن شيوه نامه اي هم تنظيم شده بود. با اجراي آن نتايج حاصل شده موجود، آرامش، اميد به آينده و سرزندگي در جامعه محلي است. از زمان اجراي ابلاغيه وزير نفت در دوره اخير تقريبا حدود 60 درصد بيکاران در يک سال اخير فقط در بخش عسلويه جذب شده اند. بنده با توجه به ابلاغيه آقاي زنگنه، اهميت را به نزديکترين شهر به پارس جنوبي دادم. در پارس 2 نيز کنگان در اولويت قرار گرفته است. با توجه به امتياز سايت يک در مقايسه با سايت 2 که دربرگيرنده غالب مجتمع هاي پتروشيمي است، برنامه ريزي ما در حوزه عسلويه، شهرستان جم، کنگان و دير به عنوان اولويت هاي مهم در جذب حداکثري نفرات در اشتغال است.
شما تنها به آمار جذب نيرو در شهرستان عسلويه اشاره داشتيد، مجموع نفرات جذب شده در يک سال اخير چه ميزان بوده است؟
براساس آمار در يک سال گذشته براي حدود هزار و 564 نفر از نيروهاي بومي اشتغال ايجاد شده است که از اين تعداد حدود 320 نفر در عسلويه جذب کار شدند و اين ميزان 60 درصد بيکاران اين شهرستان است و فکر مي کنم 40 درصد نيروهاي جذب شده به ساير شهرهاي استان اختصاص دارند. به هر حال معتقدم کار بسيار برجسته اي به ثمر رسيده است. ما با توجه به ابلاغيه وزير نفت ديوار بي اعتمادي ميان صنعت نفت و مردم را برداشتيم و اعتمادسازي کرديم. گزارش اين اقدام مهم از سوي آقاي واعظي، رئيس دفتر رئيس جمهور، به رياست جمهوري ارائه شده است که تشکر کردند. گزارش هاي ما به همراه اسامي شاغلان جذب شده به همراه کد ملي و شماره تماس آنهاست و به عبارتي ما راستي آزمايي را هم انجام داديم.
با توجه به نهايي شدن تقريبي تمامي فعاليت ها در پارس جنوبي، نيروي کار معطل مانده در منطقه چه مي شود؟
اشاره خوبي داشتيد که تقريبا فعاليت پالايشگاه ها و پتروشيمي ها به پايان رسيده است؛ اما نگاه ما به توانمندسازي جامعه بايد نگاه جديدي باشد؛ از اين رو با توجه به شرايط موجود بررسي شد که اکنون دوره نگهداشت، تعميرات و بهره برداري است و ديگر از حالت پروژه محور خارج شده ايم و بايد نيروها را به شکل مهارتي آماده کنيم که بتوانند از صنايع مستقر در منطقه پشتيباني کنند. براين اساس در حال امضاي قرارداد با سازمان مرکز فني حرفه اي به منظور برگزاري دوره هايي با رويکرد جديد به جوانان جامعه محلي هستيم و در اين راه آموزش هاي تعميرات اساسي در دستور کار قرار مي گيرد. برنامه ما اين است که حداقل طي دو دوره در مقطع زماني دو ساله نيروها را تربيت کنيم تا بتوانيم شمار اشتغال جوانان بومي را افزايش دهيم.
يکي از بحث هاي مهم صنعت نفت در ارتباط با جامعه محلي مساله مسؤوليت اجتماعي است، افزون بر مساله اشتغال، چه فعاليت هاي ديگري انجام شده است؟
در حوزه مسؤوليت اجتماعي اقدام هاي زيادي انجام شده و اعتماد سازي ميان مردم منطقه و صنعت نفت به وجود آمده که نتيجه تلاش سازمان ها و شرکت هاي محلي و همچنين ستاد وزارت نفت است. ما در حال حاضر در تلاش براي حل مسائل و مشکلات در اين زمينه با کمک وزارت نفت و تشکيل کارگروه هايي هستيم که بخشي از آن برطرف شده و بخشي نيز در حال انجام است. اگر بخواهم جزئي تر به موضوع مسؤوليت اجتماعي بپردازيم، خوشبختانه ماهيانه حدود پنج هزار مترمکعب آب آشاميدني به صورت رايگان به حوزه نزديک يعني شهرستان عسلويه داده مي شود. در حوزه نخبه پروري نيز اين ايده مطرح شد که بايد با ايجاد فرصت هايي زمينه حضور جوانان در دانشگاه هاي خوب کشور را فراهم کرد؛ از اين رو طرح نخبه پروري تعريف شد که با برگزاري کلاس هاي کنکور تلاش کرديم حاصل آن قبولي و حضور جوانان منطقه در دانشگاه هاي دولتي باشد. سال گذشته اين اقدام در 80 درصد استان انجام شد و گزارش ها نتيجه بخش بود. افزون بر آن بررسي هاي ما در منطقه حاکي از رويارويي با معضل خروج از دايره تحصيل بود که بخشي از جوانان از يک سني به بعد به دلايل مختلف از جمله رفت و آمد ترک تحصيل مي کنند. براي حل اين معضل، تلاش کرديم به انتقال دانش آموزان از منزل به مدرسه و بالعکس کمک کنيم . اکنون با يک برنامه مدون در چهار شهرستان سرويس هاي حمل و نقل در حال انجام است. بايد بگويم يکي از شاخص هايي که ما براي توسعه پايدار منطقه در نظر گرفتيم، مساله تحصيلات عاليه و سوادآموزي است. ما نمي توانيم بگوييم اين منطقه را توسعه يافته کرده و توسعه پايدار را براي آن در نظر گرفتيم، اما به مساله تحصيلات جامعه محلي توجهي نداشتيم. افزون بر موارد ياد شده اقدام هاي فرهنگي هم در حال انجام است.
معضل آلايندگي همواره از موارد مورد بحث و نگراني در اين منطقه است، اکنون گزارش ها چه روندي را نشان مي دهد و چه برنامه اي در دستور کار قرار دارد؟
خوشبختانه رياست جمهوري به موضوع آلايندگي در اين منطقه ورود کرد و در اين زمينه ابلاغيه اي به وزارتخانه هاي نفت، بهداشت و همچنين سازمان محيط زيست ارائه شد و براساس جلسات مختلف سازوکاري تعريف شده که بتوانيم آلايندگي را کاهش دهيم و در برخي نقاط آن را به صفر برسانيم. بار مالي براي اين حرکت مهم هم در نظر گرفته شده و براي ارسال به رياست جمهوري در اختيار وزارت نفت قرار گرفته و موضوع از سوي دفتر رياست جمهوري تحت پيگيري است تا با نظارت محيط زيست و قدرت اجرايي وزارت نفت در چند مرحله آلايندگي را به صفر برسانيم. اين طرح با کمک پتروشيمي ها و پالايشگاه ها تهيه و شرح وظايف هر کدام از آنها تعريف شده است. اين بسته پيشنهادي را به وزارت نفت ارسال کرديم تا بار مالي آن تقسيم شود و نتايج آن را در مراحل مختلف اطلاع رساني خواهيم کرد.
يکي از موضوع هايي که در سال هاي اخير خبرساز شده است، طرح اسکان کارکنان است، در اين زمينه گزارشي موجود است؟
بنده اعتقاد دارم که خانواده بايد در کنار کارکنان باشد، يکي از مسائل و مصيبت هايي که در صنعت نفت وجود دارد، طرح هاي اقماري است که خانواده را از هم جدا مي کند؛ بنابراين وقتي مي گوييم شرايط صنعت نفت سخت است و مسؤولان تراز اول وقتي براي کارکنان تصميم گيري مي کنند، حتما اين موارد را در نظر بگيرند که دوري از خانواده، حضور در محيط هاي خطرناک و غيراستاندارد در کنار گازهاي شيميايي و شرايط گرم آب و هوايي مواردي است که ايمني و امنيت آنان را بر هم مي زند. با اين حال، مساله اسکان کارکنان بدون در نظر گرفتن زيرساخت هاي مورد نياز آن در زمينه هاي مختلف آموزشي، فرهنگي، درماني، رفاهي و.. قابل اجرا نيست. اين را به قطعيت مي گويم با توجه به اينکه چندين پروژه از سوي مراکز تحقيقاتي و پژوهشي از جمله مرکز مطالعات انرژي صنعت نفت تهيه شده است؛ همه گزارش ها در شرايط موجود استقرار خانواده ها در نقطه اي مثل عسلويه و کنگان را خالي از اشتباه نمي دانند. چون هنوز زيرساخت هاي لازم براي اين موضوع مهم تهيه نشده است. زيرساخت هاي لازم براي ارائه خدمات پزشکي، درماني، پيشگيري، رفاهي، ورزشي و آموزشي و... وجود ندارد. حتي آن دسته از کارکنان که اکنون به حضور خانواده هايشان در منطقه علاقه مند هستند و مدت ها در نوبت قرار دارند، خانه به آنها ندادند و يا فرزندانشان را به دليل کمبود تعداد مدارس نمي توانند ثبت نام کنند و با محدوديت فضاي آموزشي هم مواجه هستيم. اعتقاد شخصي من اين است که طرح اسکان مي تواند براي خانواده نجات بخش باشد، اما با يک برنامه منسجم و فراهم کردن زيرساخت هاي اوليه و مورد نياز اثربخش خواهد بود. هر کسي در صنعت نفت در اين زمينه آمادگي داشته باشد، با او صحبت مي کنم. چون دو دوره است که در اين منطقه مسؤوليت مي گيرم و مسائل اينجا را به ريز مي دانم.
در بخش سازمان منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس برنامه خاصي در دست اجرا داريد؟
برنامه تغيير ساختار منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس را در دست داريم که با هدف کوچک سازي آن انجام مي شود و مراحل نهايي را پشت سر مي گذارد. براي تقسيم اراضي، ساختاري تهيه کرديم که قانون و مقررات در آن بيشتر حاکم است و بر اين مبنا در تلاش هستيم توزيع اراضي را به نحو مناسب انجام دهيم. در بخش نيروي انساني سازمان منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس نيز بخشي از نيروها (400 نفر) در دوره قبل (از سال 93) بدون هيچ قرارداد و تعهد و پيماني وارد مجموعه شده بودند و حقوقي هم برايشان درنظر گرفته نشده و متاسفانه حتي در سيستم نيروي انساني ثبت نشده بودند. زماني که من به اينجا آمدم، 10 ماه بود حقوقي دريافت نکرده بودند. با مصوبه شرکت ملي نفت ايران توانستيم آنها را در قالب پيمانکار جذب کنيم که اکنون حقوق آنان مطابق ساير پيمانکاران واريز مي شود. در حوزه نيروي انساني توجه خاصي شده است. مسائل و مشکلات آنان را در اولويت قرار داديم و تلاش بيشتري در اين مسير با کمک و همراهي ستاد وزارت نفت خواهد شد. اعتقاد داريم اگر ستاد با ما همراهي نکند، اين امکان پذير نيست که بتوانيم از نيروي انساني رضايتمند و با انگيزه در سازمان استفاده کنيم. سعي کرديم مديران قوي تري را در سازمان حاکم کنيم. به پيمان هاي جاري رسيدگي کرديم. شرح کارها را تغيير داديم که باعث ارتقاي کيفيت و قانونمند شدن نرخ هزينه ها شد. ضوابط و مقررات را بر سازمان حاکم کرديم و اين روند ادامه دارد. مسير اصلي و خط قرمز ما عدول از قوانين و مقررات است. از ديگر فعاليت هاي انجام شده، ساماندهي درخواست هاي سرمايه گذاران بوده که سريع تر مورد رسيدگي قرار گيرد و قانونمند حل شود. در زمينه اراضي که سال ها در اختيار سرمايه گذاران بوده، اما تمايلي به ساخت آن نداشتند، بايد گفت که گاه اين اراضي حدود 10 تا 15 سال بدون اينکه سرمايه گذاران در آن اقدامي انجام دهند، وجود داشت که آنها را تعيين تکليف کرديم و در حال فسخ قرارداد هستيم تا بتوانيم اين فرصت را در اختيار ساير سرمايه گذاران قرار دهيم. در حوزه اچ اس اي به منظور آمادگي بيشتر، چند آماده باش و مانور عملياتي در حوزه پدافند غيرعامل و اچ اس اي انجام شده است، با توجه به سناريوهاي مختلفي که داشتيم، از جمله نشت گاز،عمليات انتحاري و عمليات تروريستي سعي کرديم اين مانورها را براي حفظ و ارتقاي آمادگي در منطقه داشته باشيم. همچنين با هدف صيانت از تاسيسات يک ديوار بتني را در حال احداث داريم که در حوزه امنيت حراست و پدافند غيرعامل است. طول آن 32 کيلومتر است که در حال حاضر 42 درصد آن کار شده است و کار به سرعت در حال انجام است.