غفلت نکردن از قضاوت صحيح در باره خود
امام سجاد(ع) فرمودند:
کم من مفتونٍ بحسن القول فيه، وکم من مغرورٍ بحسن الستر عليه، وکم من مستدرجٍ بالإحسان عليه.
چه بسا کساني که فريفته خوش گفتاري و تعريف ديگران مي شوند و چه بسا افرادي که با پوشيده ماندن عيوب و بدي هايشان، مغرور و فريفته مي شوند.
(تحف العقول صفحه 281)
چه بسا افرادي که فريب تعريف ها و تحسين هايي که مردم از آنان مي کنند مي خورند. انسان نبايد فريفته قضاوت هاي مردم درباره خودش شده و بخاطر تساويل نفساني از قضاوت صحيح در مورد خودش غفلت ورزد و توجه به اين مسأله بالخصوص براي مسؤولين حائز اهميت است.
و همچنين انسان نبايد از اينکه خداوند عيوب او را پوشانده، مغرور شود و خيال کند که هميشه بدي هاي او مستور مي ماند. چه بسا خداوند در همين دنيا آنها را فاش کند و اگر در اين دنيا هم با لطف و احسان خود فاش نکرد در قيامت (روزي که باطن افراد ظاهر مي شود) آشکار کند. لذا ائمه (عليهم السلام) همانطور که در دعاي شعبانيه نقل شده از خدا مي خواستند: «الهي لا تفضحني يوم القيامة علي رؤس الاشهاد. »
و چه بسا افرادي که در اثر نعم الهي گرفتار استدراج مي شوند، «وسنستدرجهم من حيث لا يعلمون». پس نبايد ما بخاطر تمجيدهاي مردم و ستر الهي و اعطاي نعم او از قضاوت صحيح در مورد خود غفلت نمائيم. »
زشت ترين حالت براي يک مومن
امام حسن عسکري(ع) فرمودند:
قبيح ترين و زشت ترين حالت و خصلت براي مؤمن آن حالتي است که داراي آرزويي باشد که سبب ذلت و خواري او شود.
منبع: تحف العقول، ص 498
ارزش هاي دانش و آداب
امام علي(ع) فرمودند:الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ .
دانش، ميراثى گرانبها، و آداب، زيورهاى هميشه تازه و انديشه، آيينه اى شفاف است.
منبع: نهج البلاغه،حکمت پنجم
موج شکن درياي اضطراب
در دوازده شماره اين هفته نامه با شما درباره گوهر گمشده بشر معاصر، يعني آرامش، گفت وگو و آن را از منظر آموزه هاي ديني بررسي کرديم. اکنون نيز مي خواهيم به يکي ديگر از عوامل آرامش آفرين در زندگي انسان اشاره کنيم، عاملي به نام خويشتن داري که يکي از ارکان اساسي به وجود آمدن آرامش در زندگي ماست و مانند يک موج شکن، درياي اضطراب ما را آرام مي کند.
صبر، يکي از مفاهيم ارزشمندي است که نقش مؤثر در بهداشت روحي و رواني ايفا مي کند. بردباري در برابر سختي ها و مصيبت ها، خشم و طغيان را از انسان فرومي کاهد. صبر و حلم زندگي فردي و اجتماعي را قابل تحمل مي کند و گشايش را پيش روي انسان قرار مي دهد. آدمي در برخورد با ديگران نيازمند صبر و شکيبايي است و اين موضوع از آسيب هاي رواني پيشگيري مي کند. موفقيت و نيز حفظ تعادل درگرو بردباري و تحمل است.
خويشتن داري
صبر و شکيبايي، از مهمترين ابزارهاي مقابله با تنيدگي و رنجوري است. متون ديني نشان مي دهد که خويشتن داري راهي مؤثر براي دستيابي به آرامش درون و کاستن از آلام و عواطف منفي است. در جنگ بدر، مسلمانان در آستانه خفت و ذلت قرار گرفتند تا اينکه خداوند به ياري آنها آمد و با نزول ملائکه آنها را امداد کرد. قرآن به يک اصل معنوي و سنت سلوکي چه براي فرد و چه براي جامعه اشاره مي کند: اگر صبر و تقوا پيشه کنيد، به آرامش مي رسيد، در آيه هاي 125 و 126 سوره آل عمران آمده است:
بَلَى إِن تَصْبِرواْ وَ تَتَّقُواْ وَ يَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ ءَالَافٍ مِّنَ الْمَلَائكَةِ مُسَوِّمِينَ وَ مَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرى لَكُمْ وَ لِتَطْمَئِنُّ قُلُوبُكُم بِه؛ آري اگر صبر کنيد و پرهيزکاري نماييد و با همين جوش [و خروش] بر شما بتازند همانگاه پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشاندار ياري خواهد کرد و خدا آن [وعده پيروزي] را جز مژده اي براي شما قرار نداد تا [به اين وسيله شادمان شويد و] دل هاي شما آرامش يابد.
تفاسير به اين نکته پرداخته اند که بردباري و پرهيزکاري در جنگ بدر موجب شد که خداوند از طريق نزول پنج هزار فرشته، جنگجويان مسلمان را امداد کند و از اين طريق خوف و هراس را از آنان دور و آرامش و نشاط را به آنان هديه کند.
در آيات «جهاد» در سوره «فتح» مشاهده مي کنيم که خداوند رضايت خويش را از مؤمنيني اعلام مي فرمايد که با پيامبر(ص) بيعت کردند و به دنبال آن چندين پاداش بر آنان نازل کرد؛ غنيمت هاي فراوان، فرار دشمنان و پيروزي نزديک. يکي از مهمترين هديه هاي خداوندي بر مسلمانان مبارز، سکينه بود. شدت ارتباط ميان صبر و سکينه تا بدان حد است که در تفاسير مختلف سکينه را با صبر يکي دانسته اند.
لَقَدْ رَضِيَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ إِذْ يُبَايِعُونَک تَحْتَ الشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمْ فَأَنزَلَ السَّکينَةَ عَلَيْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحاً قَرِيباً؛ بهراستي خدا هنگامي که مؤمنان زير آن درخت با تو بيعت مي کردند، از آنان خشنود شد و آنچه در دلهايشان بود، بازشناخت و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پيروزي نزديکي به آنها پاداش داد. صبر از پيامدهاي منفي تنش پيشگيري مي کند و اندوه را از انسان ميزدايد:
اطْرَحْ عَنْكَ وَارِدَاتِ الْهُمُومِ بِعَزَائِمِ الصَّبْرِ؛ از روح خود اندوه را خارج کن، به کمک پايداري و صبر.
رسول خاتم(ص) با اشاره به نشانه ها و آثار شکيبايي و تحمل، آرامش را يکي از شاخص هاي حلم بيان فرمود:فَأَمَّا الْحِلْمُ فَمِنْهُ رُكُوبُ الْجَمِيلِ وَ صُحْبَةُ الْأَبْرَارِ وَ رَفْعٌ مِنَ الضِّعَةِ وَ رَفْعٌ مِنَ الخَسَاسَةِ وَ تَشَهِّي الْخَيْرِ وَ تَقَرُّبُ صَاحِبِهِ مِنْ مَعَالِي الدَّرَجَاتِ وَ الْعَفْوُ وَ الْمَهَل؛ از بردباري است: آراسته شدن به خوبي ها، همنشيني با نيکان، ارجمند و عزيز شدن، رغبت به نيکي، نزديک شدنِ بردبار به درجات عالي، گذشت و آرامش و تأني.
مسير صحيح
اگر انسان در شرايط ناگوار و سخت قرار گرفت، معمولاً آن شرايط خود را بر او تحميل کرده چه بسا عنان از کف دهد و راه نابردباري بپيمايد. دراين صورت، شرايط خارجي بر فرد غالب مي شود و خود را بر او مي افکند و آدمي را به انفعال وامي دارد. صبر و شکيبايي سازوکار قدرتمندي است که موجب مي شود انسان بر خويشتن غلبه کند، عنان خويش را از کف ندهد، مسير صحيح را تشخيص دهد و خود را با راه صواب هماهنگ کند؛ از اين رو بردباري، رمز غلبه بر خويشتن و آرامش است.
عشق و محبت توأم با احترام به همسر
از اهداف مهم در ازدواج، آرامش و رابطه محبت آميز ميان زوجين است، برقراري روابط عاطفي، نقش مهمي در استحکام خانواده و حسن رابطه و سازگاري زن و شوهر دارد. خداوند در آيه 21 سوره روم، به اصل وجود عشق و احساس محبت متقابل بين زن و شوهر اشاره مي فرمايد: «از نشانه هاي خداوند اين است که از نوع خودتان، همسراني براي شما آفريد تا در کنار آنان آرامش يابيد و ميانتان دوستي و رحمت نهاد. »يکي از عوامل مهم در تحقق عشق و محبت ميان همسران بيان و اظهار آن است. چه بسا کساني که در قلب، محبت فراواني نسبت به همسرشان دارند، اما توانايي ابراز آن را ندارند. در حالي که گفتن جملاتي که حاکي از محبت زوجين نسبت به هم است، در رفع بسياري از ترديدها و سوء ظن ها مؤثر و بر ميزان محبت آنان مي افزايد: ائمه معصومين(ع) هم به ابراز علاقه به همسر تأکيد کرده اند و در سيره عملي ايشان اين امر در موارد متعددي به چشم مي خورد. پيامبر اکرم(ص) فرمود: وقتي مرد به زن خود با محبت مي نگرد و زنش نيز به او با مهر نگرد، خداوند به ديده رحمت به آنها نگاه مي کند.
در زندگي مشترک حضرت فاطمه(س) با امام علي(ع) عبارات و کلمات محبت آميز بسيار است. حضرت فاطمه(س) با الهام از دستورات الهي و با دارا بودن درک صحيح از روابط زن و شوهر، همواره به همسر بزرگوارش عشق مي ورزيد و او را مورد محبت قرار مي داد و در کلام خود علاقه و احترام را توأماً در نظر داشت؛ گاهي او را با کنيه اباالحسن صدا مي کرد و گاه او را يا «بن عمّ» (پسرعمو) خطاب مي کرد: جزاک اللهُ عنّي خيرَ الجزاء يابن عم رسول الله. استفاده از نام مناسب و القاب زيبا براي خطاب همسر، باعث روابط مثبت و ايجاد محيطي آکنده از صميميت مي شود و سبب پيدايش زمينه عکس العمل و رفتاري مناسب در طرف مقابل مي شود.حضرت علي(ع) فرموده اند:
اجملوا في الخطاب، تسمعوا جميل الجواب؛ خطاب هايتان را زيبا کنيد تا پاسخ زيبا بشنويد. حضرت فاطمه(س)، در مقام اظهار محبت و علاقه به امام علي(ع) فرمود: روحي لروحکَ الفدا و نفسي لنفسکَ الوقاء يا اباالحسن؛ علي جان، روح من فداي روح تو و جان من سپر بلاهاي جان تو.
عشق و محبت حضرت فاطمه(س) نسبت به همسرش به اندازه اي بود که در لحظات احتضار مي گريست و به حضرت امام علي(ع) مي فرمود:
ابکي لما تلقي بعدي؛ به خاطر آنچه [از مشکلات و سختي ها] که پس از من به تو خواهد رسيد مي گريم.
ادامه دارد....
روايت هايي از زندگي حضرت فاطمه زهرا(س)
دو نفر زن كه در مسئله اى دينى با يكديگر اختلاف داشتند براى حل اختلاف خود نزد حضرت فاطمه(س) رفتند. يكى از زنان مومن و ديگرى معاند و كافر بود.فاطمه (س) مي فرمايد: من دلايل زن مومن را اثبات و حقانيت سخن او را آشكار کردم و در نتيجه او بر آن زن كه دشمن اسلام بود، پيروز و شاد و مسرور شد.فاطمه (س) به آن زن مومن كه بسيار خوشحال شده بود، فرمود: شادى فرشته ها براى پيروزى تو بر او بيشتر از شادى توست و غم و اندوه شيطان و ياران او از غم و اندوه اين زن كافر زيادتر است.(1)
ارزش آموزش دين
زنى به خدمت فاطمه زهرا (س) رسيد و عرض كرد: مادر ناتوانى دارم كه درباره نمازش به مشكلى برخورده است، از اين رو مرا به سوى شما فرستاده است تا سوال او را پرسش کنم.فاطمه (س) جواب سوال او را داد، مسئله دومى را سوال كرد و حضرت جواب او را داد، مسئله سوم، چهارم تا دهم را پرسيد و حضرت به همه پرسش هاى او پاسخ داد. آنگاه آن زن از كثرت سوال هايى كه كرده خجالت زده شد و عرض كرد بيش از اين مزاحم نمى شوم، اى دختر رسول خدا.فاطمه(س) فرمود: بيا و هر سوالى كه داشتى، بپرس و من جواب خواهم داد، زيرا اگر كسى خود را مزد بگير كسى كند كه بار سنگينى را بر پشت بام حمل کند و در برابر مبلغ هزار دينار اجرت گيرد، آيا از حمل بار خسته مي شود؟
زن گفت: نه خسته نمى شود (زيرا اجرت بسيار زيادى دريافت مي كند)
فاطمه (س) فرمود: من در برابر هر مسئله اى كه پاسخ مي دهم، بيشتر از بين زمين و آسمان كه پر از مرواريد باشد، پاداش مي گيرم، پس سزاوار است كه هيچ در برابر جواب به سوال شما خسته نشوم.شنيدم كه فرمود: علماى شيعه ما در قيامت بر انگيخته مي شوند و به اندازه ارشاد مردم و زيادى علومى كه دارند، بر آنها لباس كرامت پوشانده مي شود تا اينكه به يكى از آنها يك ميليون حله از نور داده مي شود، آنگاه منادى خداوند ندا مي دهد: اى سرپرستان يتيمان آل محمد(ص) كه پس از جدايى آنها از امامانشان (شهادت و غيبت امامان)، آنها را يارى كرديد، اينها شاگردان شما هستند كه تحت سرپرستى و يارى شما بودند و هدايت شدند. از خلعت هايى كه به شما داده شد، به آنها بدهيد، علما هم به اندازه علومى كه آنها از ايشان دريافت كرده اند، خلعت مي دهند و برخى از آنها صد هزار خلعت دريافت مي كنند و خود به كسانى كه از آنها تعليم گرفته اند، مى بخشند. (2)
منابع:
1- بحارالانوار، ج 2، ص 8
2- بحارالانوار، ج 43، ص 3
شهيد احمد اسدالله پور شوشتري
شهيداحمد اسدالله پورشوشتري در 2 آبان 1338 در شهر اهواز متولد شد. او ديپلم خود را در دبيرستان شاپور گرفت و در 29 آذر 1362 در تنگه چزابه با اصابت گلوله به درجه رفيع شهادت نائل شد.
فاطمه اسدالله پور شوشتري، خواهر اين شهيد درباره وي مي گويد: قبل از انقلاب در سال هاي 56 و 57 در راهپيمايي هايي که برپا مي شد، شرکت مي کرد و بعد از انقلاب نيز در مراسم مذهبي همچون دعاي کميل و نماز جماعت شرکت فعال داشت.
خواهر شهيد درباره خصوصيات ويژه اخلاقي برادر شهيدش مي گويد: برادرم بسيار مهربان و احترام بسياري براي والدينش قائل بود و هرزمان که به منزل مي آمد، دست مادر را مي بوسيد و بعد وارد اتاق مي شد. در ابتداي وصيت نامه شهيد احمد اسدالله پورشوشتري آمده است: خدايا زبانم قاصر است از گفتن و دستم توانايي ندارد که بنويسم نمي دانم از کجا و از چه بگويم و نمي دانم چه وصيت کنم.
فاطمه الزهرا؛ از ولادت تا شهادت
کتاب «فاطمه الزهرا؛ از ولادت تا شهادت» را سيد محمد كاظم قزويني تاليف و علي كرمي آن را ترجمه کرده است. اين کتاب در سال 1397 به کوشش نشر مرتضي به چاپ رسيده است.
اهل علم، مؤلف اين كتاب را «علامه» مي خوانند. وي مجتهدي مبرز و كلامي مسلمي است كه يك دوره كتاب ارزشمند درباره زندگي اهل بيت (عليهم السلام)، تاليف كرده است.
اصل كتاب ها به زبان عربي تاليف شده اند ولي اغلب آنها در زمان حيات مؤلف به فارسي برگردانده شده و به چاپ رسيدند.
آيت الله قزويني اين كتاب ها را به سياق واحد «من المهد الي اللحد» تاليف كرده و در آنها ضمن بهره بردن از منابع دسته يك تاريخ و حديث و كلام به تبيين شرايط و كيفيت زندگي حضرات اهل بيت پرداخته است.