ظرفیت های سبک زندگی ایرانی اسلامی برای پیشگیری
و مقابله با کرونا (بخش سوم)
حميد فلاحتي - ليد: در دو شماره گذشته به ظرفيت هاي سبک زندگي براي مقابله با کرونا اشاره و مواردي چون بهداشت و سلامت، همياري و خدمت رساني، تغيير بينش و... را بررسي کرديم. اکنون و در شماره سوم از اين سلسله مطالب، به مواردي درباره تغذيه مي پردازيم. مواردي که مي تواند ظرفيت هاي سبک زندگي ايراني - اسلامي را براي پيشگيري و مقابله با بيماري کرونا به نمايش بگذارد.
غذا و تغذيه در سبک زندگي ايراني اسلامي همچون ساير موضوعات، مورد توجه قرار گرفته است. مبدا پيدايش غذا از سوي خداوند است که براي تندرستي، تداوم حيات و توانمندي در انجام تـکـاليـف بـه انـسـان عـطا شده است. نياز انسان به غذا، مهم ترين و حياتي ترين نياز روزمره اوست که از تولد تا مرگ وي را همراهي مي کند و حتي انبيا و اولياي الهي نيز از اين قاعده مستثني نيستند.
تغذيه
رشـد، طـول عـمـر، تـنـدرسـتي، آرامش اعصاب و روان، خلق و خوي و رفتار، توانمندي و قدرت، تکثير نسل و توليد مثل و به طور کلي سلامت جسم و روح همه به نوعي وامدار تغذيه سالم است. نزديک به 250 آيه قرآني و دهها روايت از معصومين(عـليـهـم السـلام) بـر اهـمـيـت غـذا و تـغـذيـه دلالت مي کـنـنـد. نامگذاري پنجمين سوره قرآن به مائده (سفره غذايي)، از صفات خـداوند، رزاق و معطم بودن، سوگند خداوند به غذا (والتين والزيتون)، درخواست مائده آسـمـانـي تـوسـط حـضـرت عيسي و درخواست غذا توسط حضرت موسي(ع ) هر يک، مهر تاييدي بر اهميت غذا و تغذيه است.
هـمـچـنين خداوند بر اهل مکه به دو چيز منت مي نهد: «غذا» و «امنيت». الذي اطعمهم من جوع و آمنهم من خوفِ، همان کس که آنها را از گرسنگي نجات داد و از ترس و ناامني ايمن ساخت.
امـام رضـا(ع) فـرمـود: فـان صلاح البدن وَ قوِامَه يَکونُ بِالطعامِ والشرابِ و فَسادَهُ يَکونُ بهما. سلامتي و پايداري بدن و همچنين بيماري آن به غذا و نوشيدني است. نکته جالبي که از آيات و روايات به دست مي آيد؛ اين است که تاثير غذا و تغذيه، منحصر به جسم نيست، بلکه اخلاق و رفتار و به تعبير ديگر، روح آدمي را نيز تحت تاثير قرار مي دهد. خـداوند ميان تغذيه کافران و مومنان تفاوت قائل شده است. در مورد کافران مي فرمايد: والذيـن کـفـروا يـتمتعون و ياکلُون کَما تاکُل. توضيح آنکه حيوانات علف مي خورند، بي آنکه بدانند از کجا آمده، حلال است يا حرام؟ غصبي است يا مباح؟ کافران نيز غـذا مي خـورنـد، بـي آنکـه بـه رجـس و پـليـدي و حلال و حرام بودن آن توجه داشته باشند؛ از اين رو فرجامي مشابه دارند. اما مومنان که به تاثير اخلاقي و معنوي غذا توجه دارند، مقيد به رعايت غذاي پاکيزه و حـلال هستند. مردي خدمت پيامبر(ص) گفت: دوست دارم دعايم مستجاب شود، حضرت فرمود: غذاي خود را پاکيزه کن و از هرگونه غذاي حرام بپرهيز. لذا بـه مـومـنـان دسـتـور داده شـده فـقـط از غـذاهـاي پـاکـيـزه و حـلال اسـتـفـاده کـنـنـد: يا ايها الذين آمنوا کلوا من طيبات ما رزقناکم؛ اي مومنان! از روزي پـاکـيـزه کـه بـه شـمـا داديم، بخوريد. در برخي آيات ارتباط تنگاتنگي بين غذاي پـاکـيزه و عمل صالح ديده مي شود. کلوا من الطيبات و اعملوا صالحا؛ از غذاهاي پاکيزه بـخـوريـد و عـمـل صـالح انـجـام دهـيـد. زيـرا هـمـچـنـان کـه سـخـن پـاکـيـزه، عـمـل صـالح را بـه آسـمـان عـروج مي دهد، غذاي پاکيزه نيز انسان را در جهت کسب کمالات مـعـنـوي و حـفـظ ارزش هاي اخـلاقـي ياري مي بخشد و به مانند باران پاکيزه موجب رويش سبزه ها و گل هاي معطر در وجود آدمي مي شود.
اصـحـاب کـهـف که دغدغه حفظ ايمان و معنويت خود را داشتند، وقتي از خواب طولاني بيدار شدند، به دنبال غذايي بودند که پاک و پاکيزه باشد و سبب خاموش شدن نور الهي در وجـود آنـان نـشود. برخلاف غذاهاي خبيث و حرام که موجب تاريکي قلب، سنگدلي و از بـيـن رفـتـن نـور ايمان مي شود. در آيه اي از قرآن آمده است: شيطان مي خواهد به وسيله شـراب (غذاي پليد) و قمار در ميان شما عداوت و کينه ايجاد کند و در آيـه اي ديـگـر خـوردن مـال حـرام را آتـش خـوردن مـعـرفـي کـرده اسـت: کـسـانـي کـه امـوال يـتـيـمان را به ستم مي خورند (در حقيقت) تنها آتش مي خورند و اين بيانگر نقش غـذاي حـرام و خـبيث است که به روح و روان و ايمان فرد خسارت مي زند.
امام حسين(ع) با اشـاره بـه يـکـي از عـلل رفتار پست و ناهنجار کوفيان در کربلا مي فرمايد: قد مُلئت بطونکم من الحرام ؛ شکم هاي شما از حرام پر شده است.
امـام رضـا(ع) فـرمـود: بـدان کـه نـيـرو و تـوان و روح و روان، تابع مزاج بدن هاست. تـوضيح روايت آنکه مراد از نفوس، روح انسان است که چون مرغي اسير قفس تن اوست. بـه هـر انـدازه کـه مـزاج و جـسـم او سـالم بـاشـد، روح او نـيـز سـالم و کـامـل تـر خواهد بود. روح سالم در بدن سالم است. رمز سلامتي روح و جسم در يک قياس منطقي، چنين قابل تبيين است: سلامت روح، تابع سلامت تن است و سلامت تن تابع غذا و تغذيه سالم، پس سلامت روح، تابع غذا و تغذيه سالم است.
در سبک زندگي اسلامي اصولي براي تغذيه بيان شده که بخشي از آنها به اين شرح است.:
غذا خوردن هنگام گرسنگي کامل
امام علي(ع) در روايتي درباره اصول تغذيه مي فرمايد: هر کس در گرسنگي کامل غذا بخورد، غذا را خوب بجود و در حالي که هنوز ميل به خوردن دارد، غذا را واگذارد، به هيچ بيماري جز بيماري مرگ مبتلا نمي شود. و همچنين امام علي(ع) به فرزند خود امام حسن(ع) فرمود: پسرم آيا تو را نکاتي نياموزم که به کمک آنها از طبيب بي نياز شوي؟ فرمود: چرا اي امير مومنان و حضرت فرمود: بر سر سفره نمي نشيني، مگر آن هنگام که گرسنه اي و از سر سفره برنمي خيزي، مگر آنگاه که هنوز ميل خوردن داري...
همچنين از پيامبر(ص) نقل شده است که جان کسي که شکم خود را انباشته باشد به ملکوت آسمان ها راه نمي يابد.
به آهستگي غذا خوردن
خادم حضرت رضا(ع) چنين روايت کرده است هنگامي که يکي از از ما با امام رضا(ع) غذا مي خورد، او را به کاري دستور نمي داد که دست از غذا بکشد(و بعد با عجله غذا بخورد)، اين بدان سبب بود که غذا خوردن با عجله ممکن است موجب سوءهضم شود و عوارض ديگري همچون اختلال عصبي پديد آورد.
يکي از سفارش هاي امير مومنان به کميل بن زياد چنين است که اي کميل هرگاه غذا مي خوري، خوردنت را طولاني کن تا افرادي که با تو غذا مي خورند، به اندازه کافي از غذا بهره بگيرند و ديگران را به اين وسيله روزي دهي. همچنين توصيه شده است که نوشيدن آب نيز همراه با تاني و درنگ باشند و هيچ گاه با يک نفس آب را نياشاميم.
اعتدلال در تغذيه
خداوند در قرآن کريم به اعتدلال و ميانه روي فرمان داده و بيان داشته که بخوريد و بياشاميد، اما زياده روي نکنيد و از پيامبر بزرگوار اسلام(ص) نيز نقل شده است براي آدمي چند لقمه اي که قامت او را استوار نگه دارد، بس است و چنانچه چاره اي نباشد، بايد يک سوم معده را براي غذا و يک سوم را براي آب و يک سوم هم براي نفس باشد.
پيامبر اسلام(ص) در اين حديث يک نسخه طبي بزرگ تجويز کرده که اگر مسلمانان به نور آن پي ببرند از بيماري هاي روحي و رواني زيادي ايمن مي شوند که متخصصان علوم پزشکي جديد نيز بر آن مهر تاييد زده اند.
همچنين پيامبر(ص) از خوردن غذاي خيلي داغ يا خيلي سرد منع کرده اند و مي فرمايند: غذا را خنک کن، زيرا در غذاي داغ برکت نيست و از خوردن آب خيلي سرد بپرهيز که معده را تباه مي کند.
آثار تربیتی روزه (بخش سوم)
ماه مبارک رمضان از ديدگاه اسلام از فضيلت و اهميت زيادي برخوردار بوده، ماه تعيين سرنوشت، تقسيم روزي، مشخص شدن اجلها و ماه نزول قرآن خوانده شده است. اين ماه بر اساس روايات اهل بيت(ع) ماه مغفرت و آمرزش، ماه برکت و ماه ضيافت الهي است. کساني از برکت اين ماه به گونه اي کامل بهرهمند ميشوند که روزه داري را به صورت کاملتري رعايت کنند و علاوه بر امساک از مفطرات روزه، بر اعضا و جوارح خود نيز مسلط بوده، آنها را کنترل کنند و در صورت ممکن فکر و ذهن خود را از تفکر درباره گناه مصون بدارند. روزه همچنين آثار تربيتي فراواني در پي دارد، مي توان تقويت اراده، پرورش صبر و پايداري، تعديل غرايز و بيداري و غفلت زدايي را به عنوان آثار تربيتي فردي و نيز مساوات، پرورش روحيه همدردي و مواسات و صرفه جويي را از آثار تربيتي روزه در بعد اجتماعي به حساب آورد. ضمن اينکه در بعد عبودي، باعث تقويت روحيه عبوديت و اخلاقي و نزديکي بنده به خدا مي شود. در بخش سوم از سلسله مطالب آثار تربيتي روزه به مواردي چون «پرورش روحيه سخاوت» و «کاهش جرايم» اشاره کرده ايم.
پرورش روحيه سخاوت
با توجه به توصيههاي زيادي که در منابع ديني به دادن افطاري و طعام در ماه رمضان شده و نيز اجر و پاداش فراواني که در قبال آن وعده داده شده است، ماه رمضان ميتواند فرصت مناسبي براي پرورش و تقويت اين خصلت در افراد باشد.
پيامبر(ص) فرمود: من فطر صائماً کان له مثل اجره من غير ان ينقص منه شيئ؛ هرکس روزه داري را افطاري دهد براي او اجري مانند پاداش آن روزه دار داده ميشود، بدون آنکه از مزد او کاسته شود.
پيامبر اکرم(ص) در پاسخ به پرسش فردي که عرض کرد همه توانايي مالي چنداني ندارند تا افطاري دهند، فرمود: ان الله کريم يعطي هذا الثواب لمن لايقدر الا علي مذقه من لبن يفطر بها صائما او شربه من ماء عذب او ثمرات لا يقدر علي اکثر من ذلک؛ خداوند کريم بوده، اين ثواب و پاداش را براي کسي که به جز مقداري از شير يا جرعه آب يا چند دانه خرما، بيشتر توانايي ندارد نيز عطا ميکند.
رواياتي از اين قبيل که در منابع زياد وارد شده، عامل مهمي براي پرورش روحيه سخاوت و مهما نوازي در افراد جامعه است و بسياري افراد به اميد رسيدن به ثواب و اجر معنوي، اقدام به افطاري دادن در ماه رمضان مي کنند، هرچند که به تعداد اندکي از افراد روزه دار را شامل شود. همچنين واجب بودن زکات فطريه در پايان ماه رمضان عامل ديگري براي تقويت و پرورش خصلت سخاوت است.
کاهش جرايم
يکي ديگر از آثار روزه داري، کاهش جرم و گناه در جامعه است. در ماه مبارک رمضان در اثر کنترلي که افراد روزه دار بر خواسته ها و تمايلات خودشان دارند، عوامل و زمينه هاي گناه به مقدار قابل توجهي کاهش پيدا مي کند. از اين رو به مقدار زيادي از جرايم کاسته شده و امنيت اجتماعي به ميزان زيادي افزايش مي يابد. شايد آنچه در روايات اسلامي درباره به زنجيرشدن شيطان و عوامل آن وارد شده، اشاره به همين اثر روزه داري باشد. چنانکه پيامبراکرم(ص) فرمود: يامعاشر الناس اذا طلع هلال شهر رمضان غلت مرده الشيطان... و غلت ابواب النار؛ اي مردم زماني که هلال ماه رمضان طلوع کند شيطان و عواملش در زنجير مي شوند و... درهاي آتش بسته مي شود.
در بيان ديگري از پيامبر اکرم(ص) آمده است: و في اول يوم من شهررمضان تغل المرده الشياطين...؛ در آغاز ماه رمضان عوامل شياطين در بند مي شوند.
شايد بتوان گفت که منظور پيامبراکرم(ص) از به زنجيرشدن شياطين، کاهش يافتن عوامل و زمينه هاي گناه در ماه رمضان است. با کاهش جاذبه ها و زمينه هاي گناه، وسوسه هاي شياطين نيز کارايي خود را از دست مي دهد؛ گويي که شيطان در بند شده و نمي تواند انسان ها را به سوي گناه، خلاف و فساد بکشاند. به اين ترتيب مي توان گفت که يکي از آثار و پيامدهاي روزه داري کاهش جرم و خلاف در جامعه و افزايش امنيت اجتماعي است.