نکاتی برای والدینی که می خواهند فرزندشان بهترین باشد
مسیر کشف استعداد را اشتباه نرویم
مشعلکشف استعدادهاي کودکان، يکي از مهمترين اتفاقات و موضوعات مهم در زندگي آنها و والدين به عنوان مسؤول زندگي آنها حداقل تا سني که به سمت انتخاب هاي خود بروند، است. کودکان معمولا متناسب با شرايط جسمي، روحي، خانوادگي و جغرافيايي، نسبت به موضوعات، رفتارها و در نهايت برخي کارها علاقه بيشتري نشان مي دهند و پس از مدتي ممکن است استعداد خوبي هم در آن زمينه از خود به نمايش بگذارند.
بسياري از کودکان از همان سنين پايين، ممکن است به شکلي چشمگير به موسيقي، ورزش، هنر و برخي رفتارهاي بزرگترها توجه و علاقه نشان دهند و بعد هم در انجام آنها موفق باشند و به اين ترتيب والدين هم به اين نتيجه برسند که مسير زندگي کودکشان مشخص شد و حالا مي دانند او بايد در کدام مسير پرورش يابد؛ البته اين کشف استعداد به اين راحتي امکانپذير نيست و معمولا خانواده ها از همان سنين کم، هزينه هاي بسيار و وقت زيادي را مي گذارند تا اين رفتارها و علايق در کودکان شکوفا شود؛ اما سوال اينجاست که آيا ما اين علايق و استعداد را در کودکان کشف مي کنيم يا به آنها القا و اجبار مي کنيم؟ بسياري از کارشناسان مسائل مربوط به خانواده مي گويند، درست است که اصرار و هل دادن والدين دليل کشف استعداد و توانايي هاي کودک در عرصه هاي مختلف است؛ اما نبايد به محلي براي تخليه عقده ها و کمبودهاي والدين تبديل شود. از سوي ديگر اين اصرار روي يک توانايي و استعداد ممکن است لزوما تنها توانايي آن کودک نباشد و او علايق و استعدادهاي ديگري هم داشته باشد، بنابراين نبايد روي اين موارد براي ادامه زندگي و آينده کاري او اصرار کرد. در نهايت بايد توجه داشت که اين تلاش براي استعداد يابي، تنها يک کمک به کودک است و اوست که بايد در مورد اين استعداد و آينده خود تصميم بگيرد.
چطور استعداد کودک خود را کشف کنيم؟
اول از همه توجه کنيد که بايد اين فرهنگ غلطِ «کودک من بايد دکتر يا مهندس يا خلبان شود» را کنار بگذاريد و متوجه باشيد که کودکان استعدادها و نبوغ مختلفي دارند. به شرطي که استعداد آنها کشف شود. مسأله مهمتر در مورد کشف استعداد اين است که واقعيت را در مورد خودمان، کودکمان، محيط زندگي، محيط اجتماعي و شهري، شهر و کشور و محيط جغرافيايي آن و حتي شرايط جسمي، ظاهري و ... در نظر بگيريم. قاعدتا کودکي که شرايط جسمي مناسبي ندارد، نمي تواند در گروه ورزشي که والدين براي او در نظر مي گيرند. بهترين باشد. در عين حال توجه کنيد که اين علاقه و توجه درچند روز بروز نمي کند و بايد طي دوره اي طولاني آن را نشان دهد تا بتوان آن را به عنوان يک استعداد، پرورش داد. بايد توجه داشته باشيد که استعداد با علاقه فرق مي کند و شامل سه سطح علاقه، توانايي جسمي و توانايي رواني مي شود. مثلا کودک شما ممکن است ژيمناستيک دوست داشته باشد؛ اما ماهيچه هاي قوي نداشته باشد. در مرحله بعد حتي ممکن است پس از مدتي تمرين در اين زمينه متوجه شويد که علاقه و توانايي رواني مورد نياز براي اين ورزش را ندارد و نمي تواند در اين رشته ورزشي آمادگي ذهني مناسبي پيدا کند. پس در زمينه کشف استعداد بايد هرسه فاکتور وجود داشته باشد که البته اين کار ساده اي نيست و معمولا پرهزينه و پرانرژي است. ذکر اين نکته اهميت دارد که برخي نشانه ها در ابتداي کودکي مي تواند شما را براي کشف استعداد کودکتان راهنمايي کند. مثلا سريع به حرف آمدن کودک؛ اغلب کودکان نخستين کلمات خود را در سن يک سالگي ادا مي کنند و تعداد لغات آنها معمولا 10 مورد است؛ اما کودکان باهوش از شش تا 9 ماهگي نخستين لغات را به زبان مي آورند. پس اگر کودک شما در اين سنين قادر به اداي کلماتي بود و توانست جمله بسازد، نشانه هايي از باهوش بودن را دارد. همچنين اگر مي تواند لغات متنوع تر و بيشتري را ادا کند، يعني خيلي راحت مي تواند جمله بسازد و زودتر وارد دنياي حرف زدن با ديگران شود. در عين حال اگر کودک شما سوالات زيادي دارد و به موضوعات مختلف علاقه نشان مي دهد و سوال مي کند و کنجکاوي دارد، نشانه اي از وجود استعداد در اوست. فارغ از اين موارد اگر کودک شما به احساسات و عواطف ديگران توجه دارد، به نحوي هوش خود را نشان مي دهد. اينکه با کودکان زود دوست مي شود و قدرت همراهي يا رهبري و کنترل دارد و يا دائم کلاس را بر هم مي زند، مي تواند براي شما نشانه هايي باشد. برخي کودکان بازي در جمع را دوست دارند و مي خواهند سرگروه باشند و برخي ديگر تنهايي بازي کردن و نقاشي کشيدن را دوست دارند و اينها نشان از تفاوت علايق دارد. توجه داشته باشيد که بايد فرزندتان را در مواردي که لياقت دارد، تشويق کنيد. محيطي قابل اعتماد در خانه به وجود آوريد تا از نظر رواني، کودک به نوعي آزادي برسد تا بتواند عقايد و علوم جديد را کشف کند، بدون آن که بترسد مبادا مورد انتقاد و سرزنش ديگران قرار گيرد. در حد امکان بهترين وسايل آموزشي را در اختيار فرزندتان قرار دهيد؛ مثلا اسباب بازي هاي مختلف، کاغذ هاي طراحي يا وسايل موسيقي. در کل هر وسيله اي که بتواند مهارت هاي ذهني و هنري را پرورش دهد. فارغ از همه اين موارد سعي کنيد درباره توانايي هاي فرزندتان واقعگرا باشيد. توقع زياد داشتن سازنده است، اما سطح توقع خيلي زياد و بي تناسب مي تواند براي فرزندتان مخرب باشد و در مقطعي اگر وي نتواند به آن سطح و هدفي که شما برايش تعيين کرده ايد، برسد، حتما خود را شکست خورده دانسته و احساس خودباوري اش را از دست بدهد. بايد بر اين نکته تاکيد کرد که اصرار والدين براي بهترين بودن، اول شدن، ممتاز بودن و...، هميشه نتيجه دلخواه و مورد انتظار آنها را برآورده نمي کند. اينکه دائما بدون توجه به استعدادها و توانايي هاي واقعي فرزندمان از او بخواهيم در زمينه هاي مختلف بهترين باشد، يکي از مهم ترين عوامل براي نابودي اعتمادبه نفس و آسيب پذيري شخصيت کودک شناخته شده است.
شعر
لاابالي چه کند دفتر دانايي را
طاقت وعظ نباشد سر سودايي را
آب را قول تو با آتش اگر جمع کند
نتواند که کند عشق و شکيبايي را
ديده را فايده آن است که دلبر بيند
ور نبيند چه بود فايده بينايي را
عاشقان را چه غم از سرزنش دشمن و دوست
يا غم دوست خورد يا غم رسوايي را
همه دانند که من سبزه خط دارم دوست
نه چو ديگر حيوان سبزه صحرايي را
من همان روز دل و صبر به يغما دادم
که مقيد شدم آن دلبر يغمايي را
سعديا نوبتي امشب دهل صبح نکوفت
يا مگر روز نباشد شب تنهايي را
*سعدي
کولی
اين قطعه از آلبوم « نه فرشته ام، نه شيطان» همايون شجريان است که با استقبال زيادي رو به رو شده است. شعر اين قطعه موسيقي متعلق به سيمين بهبهاني است. اين آلبوم موسيقي در اسفند سال 92 با همراهي همايون شجريان و تهمورس پورناظري منتشر شد. اين آلبوم و اين قطعه از آلبوم هاي پر فروش همايون شجريان است.
پراگ در تبعید
این رمان، داستان زندگی آدم هایی ا ست که می خواهند یک جایی از زندگی شان را عوض کنند، شاید هم یک جایی از زندگی دیگران را. هادی خورشاهیان، نویسنده داستان، در رمان پست مدرن «پراگ در تبعید» از فضایی کاملاً غیرواقعی استفاده کرده است؛ روایتی پسامدرن که بین خیال و واقعیتش هیچ مرزی وجود ندارد. شخصیت های داستان خودشان را جای افراد سرشناس نظیر هومر و پدر ژپتو می گذارند، در فیلم های مطرح دنیا بازی می کنند، موقع فهمیدن واقعیت، گیرِ یک واقعیت دیگر می افتند و گاهی خواننده را به این فکر فرومی برند که اصلاً این افراد وجود خارجی دارند یا خیر؟ ماجرای رمان، از پدر و مادری شروع می شود که کودکان یتیم را به فرزندی قبول می کنند و پس از آن، داستان از زبان آن فرزندان روایت می شود. راوی اصلی داستان «من» است که می خواهد ادای راوی را دربیاورد. او از همان فصل اول در کار همه دخالت می کند. انگار دنبال چیزی است؛ دنبال واقعیتی که کم کم برایش به ترس از واقعیت تبدیل می شود. در معرفی این کتاب آمده است:
«دوست داشتن، مهم ترین کاری است که کلاً بشر انجام داده است. همه کارهای مهمی که در تاریخ بشر انجام شده، به خاطر دوست داشتن بوده است. حتی می توان به جرأت مدعی شد که بشر برای دوست داشتن جنگیده است. همه جنگ های تاریخ یک جایی به یک دوست داشتنی گره خورده اند». این کتاب را انتشارات کتاب کوله پشتی منتشر کرده است.
مانکن
اين سريال به کارگرداني حسين سهيلي زاده و تهيه کنندگي ايرج محمدي در شهريور 98 منتشر شد. محمدرضا فروتن، مريلا زارعي، فرزاد فرزين، نازنين بياتي، اميرحسين آرمان، ليندا کياني، حسين پاکدل، الهام پاوه نژاد و ... از بازيگران اين سريال نمايش خانگي بودند. داستان سريال درباره پسري به نام کاوه است که عاشق دختري به نام همتا مي شود؛ اما اين دو نمي توانند به عشق خودشان پايبند باشند و داستان هاي ديگري که در ادامه به وجود مي آيد... اين سريال را مي توانيد از سايت هاي دانلود مجاز تهيه کنيد و در اين روزهاي کرونايي با ديدن آن در خانه سرگرم باشيد.