نقش اوليا و معلمان در دعوت فرزندان به نماز (بخش سوم)

از الگوگیری تا توجه به زیبایی کردار

نماز از ارکان اصلي و اساسي دين اسلام و اهتمام به اقامه آن امري است واجب و پسنديده. در دو شماره پيشين که نقش اوليا و معلمان را در دعوت فرزندان به نماز بررسي کرديم، برخي از موارد بسيار مهم را برشمرديم که رعايت آن موارد مي تواند کمک بسيار بزرگي در امر خطير اقامه نماز کند. در بخش سوم از اين مطلب نيز مي کوشيم تا به ابعاد بيشتري از دعوت فرزندان به نماز اشاره کنيم. با توجه به موارد ذيل مي توانيد نسبت به اهل نماز بودن فرزندانتان دقت و توجه بيشتري داشته باشيد.  آنچه در قالب اصول در بخش هاي اول و دوم، توضيح داده شد بايدها و نبايدهاي حاکم بر رفتار مربي يا متربي است که در همه شرايط و در همه اقدامات تربيتي قابل اجراست. اکنون چند روش کاربردي که والدين مي توانند با به کارگيري آنها اثر مثبت در وجود فرزند خود به جا بگذارند، توضيح داده مي شود.

الگوگیری

اگر در محیط خانواده فرهنگ نماز گسترش یابد، اگر ترنم نماز فضای خانه را معطر کند، اگر فرزندان پدر و مادر را به قصد نماز بیابند، بی هیچ تردید آنان نیز الگوی خود را از خانواده خواهند گرفت و انس و الفت با نماز خواهند یافت که رهاورد آن پرهیز از فحشا و منکر و گریز از آلودگی و همسایگی با پاکی و تهذیب صفا و صداقت خواهد بود. اگر اعضای خانواده همه با یکدیگر به اقامه نماز بپردازند و همه به وحدت درونی دست یابند در بیرون نیز با یکدیگر همگونی و هماهنگی خواهند داشت و موجبات آرامش روانی را برای آنان در پی خواهد داشت زیرا نه در جامعه با یکدیگر تضادی دارند و نه والدین با فرزندان خویش اختلاف اساسی و جدی خواهند داشت. تجارب تربیتی و مهمتر از آن دلالت های دینی حاکی از آن است که «فعل پدر و مادر» تاثیری فراوان در تقویت روحیه و انجام فرایض دینی از جمله نماز در فرزند به جا می گذارد، زیرا اصولا خداوند انسان را طوری آفریده که از اسوه ها یا نمونه های عینی اثر می پذیرد. قول والدین مکمل فعل است اما هیچ کدام جای دیگری را نمی گیرد که هر یک باید در موقعیت مناسب به کار گرفته شود، زیرا قول گسسته از فعل، تاثیرگذار نیست.

فضاسازی معنوی

 فرزندی که در خانواد های لبریز از ذکر و یا در محبت خدا به دنیا م یآید هی چگاه نیازی ندارد که آموزش ویژه برای نماز ببیند، زیرا از همان آغاز تولد در گوشش اذان و اقامه م یگویند و او را به «صلوه » و «فلاح » و «خیرالعمل » دعوت م یکنند. در خان های که مشحون از ذکر خداست فرزند نیز با این ذکر پرورش م ییابد و دلی که با ذکر حق تعالی، جلا یابد، هرگز از منبع قدرت لایزال الهی نم یگریزد و «انس»

باخدا را در «ذکر » با خدا م ییابد. در خان های که با والدین به مناجات شبانه برم یخیزند و اهل خانه همگی معتقد و مقید به آداب دینی هستند چگونه ممکن است فرزندشان گریزان و رو یگردان از خدا باشد؟ جابر بن عبدالله انصاری از رسول خدا)ص( سوال کرد: یا رسو لالله! دانستیم که چگونه خود راا ز آتش جهنم نگه داریم؟ با انجام واجبات و پرهیزا ز محرمات! اما ندانستیم که فرزندان و خانواده خود را چگونه از آتش جهنم حفظ کنیم؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: اعملوا الخیر: خود عامل عمل خیر باشید. واذکرواهم بالله: یاد خدا را در د لهایشان زنده کنید. و امروا هم بالمعروف: ای نگونه نباشید که آنها را رها کنید، بلکه با رفق و مدارا و ملایمت آنها را به معروف هدایت و راهنمایی  کنید. و انهاهم عن المنکر: آنها را در میان امواج متلاطم دنیا رها نکنید بلکه از آنچه او به فساد و تباهی م یکشد منع و بازدارید. وقتی فرزند براساس محبت خود به نماز ایستاد، آن وقت است که نمازش معنا پیدا م یکند چون که نماز بدون محبت، اگر در طریق وصول به معنا نباشد، سودبخش نیست. وقتی فرزند توجه لازم را داشت، آرا مآرام به این کار انس م یگیرد. لطف خدا را در نماز درم ییابد و پرده غفلت برای او کنار م یرود. امام سجاد)ع( م یفرماید: وظیفه پدر و مادر این است که فرزندان را دلالت به خدا کنند )توجه به خدا( که اعم از نماز خواندن است. اینکه از همان سه سالگی امر به سجده کردن فرزند کند و سپس کلمه «لاالله الاالله » را به او بیاموزد و باملایمت و آرامی او را در هفت سالگی آموزش نماز دهند تا او در ۹ سالگی بتواند با وضو نماز بخواند.

پاسخ به کنجکاوی های کودک به عنوان یک فرصت

کنجکاوی کودک یک ویژگی طبیعی اوست که پاسخ آن ضمن ایجاد آرامش روحی و روانی کودک، فرصت مناسب در اختیار والدین قرار می دهد تا بتوانند رفتارهای مناسب و مطلوب در او به وجود آورند بر این اساس وقتی که فرزندان از مادر در مورد مسائل اعتقادی و نماز می پرسند فرصت مناسب برای ما به وجود آورده اند تا بتوانیم با پاسخ های مناسب و یا طرح سوالات موثر در او اثر تربیتی بگذاریم. به عنوان مثال وقتی که فرزندی از پدر یا مادر خود سوال می کند: این میوه چقدر شیرین و خوشمزه است، از کجا آمده و یا درست شده است؟ این ماهی چگونه در آب زندگی می کند و نمی میرد؟ این آسمان و ستاره های زیبا را چه کسی درست کرده است؟ و هزاران سوال دیگر، به همین شکل که همه ناشی از حس کنجکاوی کودک است. از طریق همین سوال ها با همان زبان کودکانه که مناسب دریافت اوست می توان او را به سازنده و خالق رهنمون کرد. به او در مقابل همه این داده ها و نعمت ها آموخت که چگونه باید تشکر و قدردانی کرد و به نماز به عنوان یکی از شیوه های تشکر کردن اشاره کرد.

حضور در محافل نماز

مشاهدات انسان یکی از عوامل موثر در تربیت انسان است. قرآن در آیات متعدد انسان ها را به «دیدن» و «فکر کردن» دعوت می کند. بین «دیدن» و «باور کردن» رابطه مستقیم وجود دارد. باید کاری کنیم که فرزند ما با صحنه های گوناگون اقامه نماز و آماده شدن برای اقامه نماز مواجه شود. شرکت در نمازهای جماعت مسجد محله، شرکت در نماز جمعه و موارد مشابه به آن می تواند در تقویت روحیه نماز گزاردن فرزندان ما موثر باشد.

ایجاد ارتباط بین زیبایی و نماز

انسان یک موجود زیبا دوست است و به دنبال زیبایی ها می رود و این ویژگی را خداوند در وجود آدمی قرار داده است به خصوص کودک و نوجوان که بیش از بزرگسالان زیبایی ها را می بیند و دوست دارد. با ترتیب دادن یک سجاده زیبا و چادر نمازی قشنگ برای دختران، جانماز و لباس زیبا برای پسران می توان رغبت آنها به نماز خواندن و حضور در جمع نمازگزاران را فزونی بخشید. هرقدر والدین بتوانند زیبایی ها را با نماز خواندن پیوند بزنند، به همان اندازه موفق تر خواهند بود. با توجه به نکات و راهکارهای فوق درمی یابیم که هر اندازه برنامه های مربیان با نیازها، علایق و رغبت های افراد (متربی) تناسب و هماهنگی داشته باشد، رفتار و نگرش مثبت به آن برنامه ها در افراد افزایش می یابد و هر اندازه این اعمال و روش ها با رغبت و علاقه متربی فاصله داشته باشد و یا در تعارض باشد، نه تنها جاذبه ایجاد نکرده بلکه باعث بی علاقگی، بی رغبتی و گاه تنفر و بیزاری در آنان می شود. در هر حال هنر مربیانی که می خواهند نیاز درونی افراد را به پرستش خدا شکوفا و هدایت کنند این است که زیباترین شکل و شیواترین آموزش ها باید با رغبت های فراگیران همخوانی داشته باشد تا آموزش ها «نهادینه» شود.

سخن پایانی

مهمترین راه رسیدن به الطاف الهی نماز است که از دستاوردهای نماز به جز این مورد می توان پاک شدن انسان ها، دوری از گناه، جلوگیری از ناهنجاری در عصر مدرن و ... نام برد. خانواده و مدرسه نیز باید بدانند که به فرزندان در کودکی نماز و امر به معروف را آموخته تا فرزندان عاقبت به خیر شوند و در کل نتیجه می گیریم که نماز، معراج رسیدن به عروج است.

 

 

گذرا    بودن    دنیا

یا جابِرُ الدُّنیا عِندَ ذَوِی الاَلبابِ کَفَی ءِ الظِّلالِ لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ اِعزازٌ لِاَهلِ دَعوَتِهِ الصَّلاةُ تَثبیتٌ لِلاِخلاصِ وَ تَنزیهٌ عَنِ الکِبر.

ای جابر! عمر مانند سایه گذرا است؛ کلمه توحید، مایه ی عزت اهل توحید است؛ نماز تثبیت کننده اخلاص و دورکننده کبر است.

منبع: امالی طوسی، مجلس یازدهم، ص ۲۹۶

دنباله آنچه حضرت امام باقر(ع) به جابر درباره دنیا فرمودند [این است:]

یا جابِرُ الدُّنیا عِندَ ذَوِی الاَلبابِ کَفَی ءِ الظِّلال

 [عمر] مثل سایه است؛ فَیء، آن سایه بعد از زوال [روز] را می گویند. همچنان که این سایه اعلام پایان روز است و هر لحظه به لحظه ای که این سایه طولانی می شود، نشان می دهد که روز دارد تمام می شود. این عمر ما هم همین جور است. اینجا «دنیا» یعنی عمر من و شما که مثل همین سایه است؛ هر چه این سایه طولانی تر می شود، معنایش این است که به آن آخِر داریم نزدیک تر می شویم. بعضی ها از اینکه سالِ گذشته تمام شد، سال نو شروع شد، خوشحال می شوند؛ خب، عیبی هم ندارد، چون عید است و خوشحالی اشکال ندارد اما توجه به این نکته هم لازم است: سال که تمام می شود، یعنی عمر ما تمام می شود؛ [در واقع] این عمر ماست که دارد به پایان می رسد، به این توجه باید کرد. پیر و جوان هم ندارد؛ البته احتمال سر رسیدن اجل در مورد افراد پیر و مسن قهرا بیشتر است اما جوان ها هم هستند. ما در همین بحث خودمان، جمع خودمان بعضی جوان ها را داشتیم که سال های زیادی از سنین کنونیِ ما کمتر بودند، از دنیا رفتند؛ به این باید توجه کرد که هر چه می گذرد، در واقع دارد به آن انتها نزدیک می شود.

لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ اِعزازٌ لِاَهلِ دَعوَتِه

 بعد فرمود کلمه لااله الّاالله [یعنی] کلمه توحید، اعزاز اهل دعوتِ لااله الّاالله است؛ چرا؟ برای خاطر اینکه وقتی شما می گویید لااله الّاالله، عبودیت غیرخدا را نفی می کنید. مشکل اساسی مردم در طول تاریخ، عبودیت غیر خدا بوده؛ [مثل] بنده فرعون ها بودن؛ الان هم همین جور است: بنده پول، بنده مقام، بنده شهوت، بنده قدرت های بزرگ. وقتی شما می گویید لااله الّاالله، یعنی من فقط یک معبود دارم؛ نه پول را عبادت می کنم، نه مقام را عبادت می کنم، نه امپراتور را عبادت می کنم، نه فرعون را عبادت می کنم. عبادت هم صرفاً این نیست که انسان تقدیس بکند طرف را؛ نه، ممکن است اصلاً قبول هم نداشته باشد در دلش آن را، امّا عبادتش بکند! عبادت یعنی اطاعت کردن با همه وجود؛ این عبادت است. پس وقتی که ما می گوییم لااله الّاالله، در واقع داریم یک مایه عزت را برای خودمان تامین می کنیم؛ یعنی «وَالاَغلـّْلَ الَّ تی کانَت عَلَیهِم»، خودمان را از این اغلال داریم رها می کنیم.

اَلصَّلاةُ تَثبیتٌ لِلاِخلاص

 بعد فرمود نماز هم این خصوصیات را دارد که اولا تثبیت اخلاص است، یعنی برای خدا کاری انجام دادن؛ چون نماز، ذکر خالص خدا است و هیچ چیزی مخلوطش نیست و از اوّلی که انسان تکبیره الاحرام را می گوید، مشغول ذکر الهی است؛ [البتّه] اگر توجّه و حضور داشته باشد؛ حالا ما که حواسمان گاهی پرت بشود که هیچ؛ آن کسی که حضور قلب دارد و خود را حاضر در مقابل خدای متعال می داند، [نماز او] یکسره ذکر خدا است؛ هم با لفظ، هم با عمل. ایستادن در مقابل خدا، رکوع کردن در مقابل خدا، سجود کردن در مقابل خدا، دست بلند کردن به دعا در مقابل پروردگار، ذکر خالص است و اخلاص را در دل انسان زیاد می کند. این یک [مطلب].

وَ تَنزیهٌ عَنِ الکِبر

 کبر را هم از انسان [دور می کند؛ چون] انسان به خاک می افتد دیگر. البته حواسمان جمع باشد که در این نمازهایی که می خوانیم، به خصوص حالا بعضی ها از ما که مثلا فرض کنید امام جماعتیم و یک جمعیتی پشت سرمان نماز می خوانند، این از آن حالت به اصطلاح به خود گرفتن عنوان، آن حالتِ اَشِر و بَطَر خارج بشود؛ لَم اَخرُج اَشَراً وَ لا بَطَرا؛ در حال نماز، انسان گاهی اوقات تصور کند که حالا این منم که دارم می خوانم و همه این پانصد نفر، هزار نفر، ده هزار نفر پشت سر من [هستند]؛ این حالت به وجود نیاید. اگر این طور شد خود این مؤیّد کبر است؛ اگر این حالت نبود، آن وقت ضد کبر است؛ برای خاطر اینکه تعظیم است، تکریم است به خاک افتادن است.

 

برقراري يک خانواده پايدار (بخش چهارم)

راه هایی برای تقویت و تحکیم

حجت الاسلام محمد سلطان مرادي: خانواده در اسلام از اهميت بسيار بالايي برخوردار است و چنانکه مي دانيم اصلي ترين واحد و گروه جامعه است. اگر خانواده محکم و پايدار باشد، هم نتايج تربيتي بسيار خوبي براي افراد دربر دارد و هم اينکه کل جامعه را سلامتي اجتماعي مي بخشد. تاکنون در دو بخش قبل بر چند امر مهم براي برقراري يک خانواده پايدار اشاره کرديم، اکنون و در بخش سوم موارد کاربردي ديگري را نيز اضافه کرده ايم که با رعايت و توجه به آنها مي توان به خانواده اي پايدار و مستحکم رسيد.

نرم خویی

یکی از اصولی که به استحکام زندگی ثبات می دهد و نقش مهمی در تقویت و تحکیم یک زندگی مشترک دارد نرم خویی  است. زوجین هنگام گفت وگو با یکدیگر با ملایمت و نرمی سخن بگویند چنانچه هر یک از طرفین به عللی عصبانی شد، لازمه اش ایجاد یک تغییر فیزیکی است. اگر فرد عصبانی بود چنانچه در حالت نشسته است از جای خود بلند شود و قدری قدم بزند. یا اگر در حالت ایستاده است، بنشیند تا بتواند در آن لحظه خشم و عصبانیت خود را کنترل کند. همیشه با سخن نرم و با ملایمت می توانید در دل همسرتان نفوذ کنید و از طرفی با سخن نرم و ملایم توانسته اید احترام یکدیگر را پاس بدارید. همچنین بذر محبت و دوستی را در دل یکدیگر کاشته اید. سخن نرم و ملایم اکسیری است. که نه تنها فرد را در بین خانواده بلکه او را نزد دیگر افرادی که با آنان در ارتباط است، محبوب می کند. حضرت علی(ع) می فرماید: «من لانت کلمته وجبت محبته»: هرکس سخنانش ملایم و نرم باشد محبتش واجب می شود. خداوند در آیه 44 سوره طه قرآن کریم برای دعوت فرعون به خداپرستی به حضرت موسی(ع) و برادرش هارون توصیه فرمود که با فرعون با نرمی و ملایمت سخن بگویند. «فقولا له قولا لینا»: با او (فرعون) با نرمی و ملایمت سخن بگویید. امام صادق(ع) از قول رسول خدا(ص) می فرماید: «آیا به شما خبر دهم از شبیه ترین فرد به خودم؟ عرض کردند آری. رسول خدا(ص) فرمود، کسی که اخلاقش نیکوتر و نرم خوتر و نیکی اش به خانواده و نزدیکانش بیشتر باشد.»

گشاده رویی

داشتن چهره متبسم و رویی گشاده تاثیر بسزایی در زندگی مشترک دارد. چهره متبسم خستگی های روزمره را از تن یکدیگر بیرون می آورد. نشاط و شادابی را در قلب و روح یکدیگر ایجاد می کند. امام صادق (ع)می فرماید: «اهل ایمان چهار نشانه دارند؛ چهره گشاده، زبان نرم و لطیف، دل مهربان و دست بخشنده». برخورد و رفتار زوجین در روابط. با یکدیگر با چهره متبسم و گشاده رویی موجب رفع کدورت ها و کینه ها می شود. حضرت علی (ع) می فرماید: «عذرخواهی های دیگران را بپذیر تا از برادری آنان بهره مند شوی و با رویی گشاده دیدارشان کن تا کینه هایشان بمیرد». خصوصا مردان نسبت به همسرشان باید در گشاده رویی پیش قدم باشند، زیرا مولای همه مومنین می فرماید: «آغاز مردانگی گشاده رویی است». اولین خدمتی که زوجین می توانند نسبت به همدیگر کنند برخورد خوب است. برخوردی که توأمان با چهره گشاده و لبخند باشد زیرا چنین برخوردی روابط را مستحکم تر می کند و محبوبیت را برای هر دو به ارمغان می آورد. امام باقر(ع) می فرماید: «البشرالحسن و طلاقه الوجه مکتسبه للمحبه وقربه من ا...» خوش رویی و چهره گشاده وسیله ای برای ایجاد محبت و نزدیکی به خداوند است. قرآن کریم در آیه 19 سوره نساء درباره رفتار شایسته با همسر می فرماید: «و عاشروهن بالمعروف»  ای کسانی که ایمان آورده اید با همسران خود با نیکی(و به طور شایسته) رفتار کنید. در ذیل این آیه در تفسیر مجمع البیان آمده است: یکی از معانی «عاشروهن  با المعروف» در آیه شریفه این است که یکی از رفتارهای شایسته مرد نسبت به همسرش گشاده رویی و چهره متبسم است.