ناگغته هایی از آوردگاه رگ سفید
روزشمار مهار فوران چاه در رگ سفید
نصب کنتورهای هوشمند گاز به بودجه کافی نیاز دارد
نماد بومی سازی توسعه ساخت داخل
پایتخت فیروزه ایران، میزبان شعله های فیروزه ای
انبار نفت کرج؛ اینجا همه چیز مرتب است
حماسه ای در جغرافیای کویری ایران
حضور پررنگ مو سپیدان نفت در ورزش
ابلاغیه وزیرنفت برای به کارگیری نیروهای بومی در طرح های صنعت نفت
وزیر نفت نحوه به کارگیری نیروهای بومی در اجرای طرح های صنعت نفت را از سوی پیمانکاران طرف قرارداد ابلاغ کرد.
متن کامل ابلاغیه بیژن زنگنه، وزیر نفت در ادامه می آید:
در ماده ۴۷ قانون برنامه ششم آمده است: «کلیه دستگاه های اجرایی از جمله وزارتخانه های نفت و نیرو و سازمان انرژی اتمی و بنگاه های اقتصادی نهادهای عمومی غیردولتی مکلفند درطول اجرای قانون برنامه، در طرح های (پروژه های) خود و در شرایط برابر به پیمانکاران بومی واجد شرایط استانی اولویت دهند و در قرارداد با کلیه شرکت ها و پیمانکاران، اولویت با به کارگیری نیروهای بومی استانی (در شرایط برابر از نظر علمی و تجربی و با اولویت محل سکونت نزدیک تر) را درج و بر حسن اجرای آن نظارت کنند.» با توجه به تصریح قانونی بالا، برای به کارگیری نیروهای بومی توسط پیمانکاران در طرح های مشمول قانون، لازم به تاکید است که اقدامات زیر باید به انجام برسد:
۱-در قراردادهایی که منعقد می شود، متن زیر به صراحت در قرارداد آورده شده و پیمانکاران دست اول و دست دوم ملزم به اجرای آن شوند:
« به هنگام نیاز پیمانکار به نیروی انسانی، پیمانکار مکلف است همزمان از اداره کار شهرستان و اداره کل کار استان محل اجرای طرح، با ارسال مشخصات نیروهای مورد نیاز خود (مانند مشخصات مهارتی، صلاحیت حرفه ای، سن، مدرک تحصیلی و نظایر آن) درخواست معرفی نیروهای واجد شرایط بومی را بنماید و تنها در صورتی که پیمانکار نتواند افراد مورد نیاز خود را از بین نیروهای معرفی شده ادارات کار (ابتدا از شهرستان و سپس از استان محل اجرای پروژه)، (در شرایط برابر از نظر علمی و تجربی و با اولویت محل سکونت نزدیک تر) انتخاب کند، مجاز در به کارگیری نیروهای واجد شرایط از دیگر مناطق می باشد.
تبصره۱- پیمانکار باید این شرط را در قراردادهایی با پیمانکاران دست دوم خود نیز درج و بر اجرای آن نظارت نماید.
تبصره۲- در منطقه ویژه اقتصاد انرژی پارس پیمانکاران باید به جای استعلام از اداره کار شهرستان از مدیریت ذی ربط در سازمان منطقه ویژه استعلام کنند.»
۲-در قراردادهایی که پیش از این امضا شده، باید به پیمانکاران ابلاغ شود که از این پس به هنگام نیاز به نیروی انسانی، باید به روال مقرر در بند «۱» عمل نمایند.
وزیر نفت:
پیگیری رفع مشکلات کارکنان قراردادی نفت ادامه دارد
بیژن زنگنه پس از بازدید از منطقه عملیاتی رگ سفید، در منطقه عملیاتی بهرگان حاضر شد و بر توسعه همه جانبه در این منطقه تاکید کرد.
وزیر نفت گفت: به دنبال کارهای تبلیغاتی نیستم و از هر تلاشی که منجر به بهبود و ارتقای سطح کیفی کارکنان قراردادی صنعت نفت شود، دریغ نمی کنم.
وی گفت: وزارت نفت به طور جدی پیگیر برطرف کردن مشکلات کارکنان قراردادی و کارکنان مناطق عملیاتی صنعت نفت از جمله کارکنان شرکت نفت فلات قاره است.
وزیر نفت عنوان کرد: وزارت نفت همواره در حوزه عمل به مسئولیت های اجتماعی پیشرو بوده و مدیریت کمک به عمران مناطق نفت خیز نیز تاکنون اقدام های ارزشمندی در این زمینه انجام داده است.وی افزود: تاکنون ده ها جلسه برای بررسی و برطرف کردن مشکلات مردم بومی منطقه برگزار و کارهای بسیار خوبی نیز انجام شده، اما از آنجا که حجم مشکلات بسیار زیاد است، شاید برطرف کردن آن از توانایی یک وزارتخانه خارج باشد.
به گفته وی، وزارت نفت هم اکنون با چالش های بی شماری از جمله کمبود نقدینگی روبه روست و امیدواریم با بهبود وضع اقتصادی کشور، شرایط صنعت نفت نیز تغییر کند.
زنگنه با بیان این که وزارت نفت پیگیر برقراری عوارض آلایندگی و اختصاص آن به مناطق نفت خیز است که در صورت تحقق این موضوع، بخش عمده ای از مشکلات این مناطق برطرف می شود، به مشکلات کارکنان اقماری اشاره کرد و گفت: پیگیری مشکلات معیشتی کارکنان قراردادی صنعت نفت، به ویژه در مناطق عملیاتی و شرکت نفت فلات قاره به طور جدی در دستور کار است. بنده در این زمینه به دنبال کارهای تبلیغاتی نیستم و از هر تلاشی که منجر به بهبود و ارتقای سطح کیفی کارکنان قراردادی نفت شود، دریغ نمی کنم. زنگنه از همه کارکنان صنعت نفت به ویژه کارکنان مناطق عملیاتی که با همه سختی ها و دشواری ها با علاقه مندی و جدیت کار خود را انجام می دهند، قدردانی کرد.
بر اساس اعلام شرکت نفت فلات قاره ایران، غلامرضا تاجگردون، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس نیز در این جلسه گفت: کمیسیون تلفیق در زمینه ارتقای معیشت کارکنان قراردادی نفت آمادگی جدی دارد و امیدواریم با کمک جناب آقای زنگنه مشکلات آنان را حل کنیم.
رئیس جمهوری:
دولت معادل همه سال های گذشته در پارس جنوبی کار کرده است
رئیس جمهوری با بیان این که هم اکنون گازوییل صادر می کنیم و در حال حرکت به سمت خودکفایی در تولید بنزین هستیم، گفت: دولت در طول چهار سال معادل همه سال های گذشته در پروژه های مختلف میدان مشترک پارس جنوبی کار کرده است. دکتر حسن روحانی این سخنان را در جلسه ای با رؤسای کمیسیون های تخصصی مجلس شورای اسلامی بیان کرد و گفت: وضع روستاهای ما از لحاظ برق، آب، گاز و بهداشت را با ۵ یا ۱۰ سال پیش مقایسه کنید تا ببینید که تحول بسیار بزرگی در کشور رخ داده است. وی افزود: خودکفایی در تولید گندم، گازوییل و صادرات گازوییل داریم و به سمت خودکفایی در تولید بنزین می رویم که کار عظیمی است. در پارس جنوبی، طی ۴ سال معادل همه سال های قبل کار کرده ایم، فازهای ۱۰ و ۱۱ پارس جنوبی را به ثمر رساندیم که کار بسیار عظیم و بزرگی است. رئیس جمهوری تصریح کرد: پارسال کمبود گاز نداشتیم، برای نخستین بار وقتی کشور ترکمنستان، گاز را روی ما قطع کرد، برای ما مشکلی به وجود نیامد. این برای ما افتخار است. در گذشته که این کشور گاز را قطع کرد، ما ناچار شدیم پول کلانی بدهیم برای این که دوباره وصل شود و افزایش قیمت را نیز پذیرفتیم، اما این بار قبول نکرده و بی اعتنایی کردیم و آنها خود پس از ۱۵ روز ناچار شدند که گاز را وصل کنند. روحانی عنوان کرد: در قدیم مجلس می گفت که دولت باید شهامت به خرج دهد، وقتی انجام نمی دهیم، می گویند دولت شهامت این کار را ندارد که معضل را حل کند و می ترسد. خیلی از کارهایی که می خواهیم انجام دهیم ممکن است عده ای موافق نباشند و عده ای مخالف باشند. مگر شما در قانون نگفتید که حامل های انرژی چگونه باید اصلاح شود؟ قانون خودتان است. رئیس جمهوری با بیان این که مجلس اگر منابع بهتری دارد، آنها را اعلام کند و ما در این موضوع بحثی نداریم، گفت: آلودگی هوا را چه کار می خواهید بکنید؟ آلودگی باشد یا نباشد؟ نمی توانید در قیمت ها اصلا دست نبرید و بگویید آلودگی حل شود.
در این جلسه که با هدف افزایش تعامل و همکاری دولت و مجلس و بررسی مسائل و موضوع های کلان کشور به ویژه موضوع های مرتبط با نحوه اجرای احکام برنامه ششم توسعه و قانون بودجه سال ۹۷ و حوزه های فعالیت تخصصی هر یک از کمیسیون های مجلس برگزار شد، رؤسای کمیسیون ها به بیان دیدگاه های تخصصی خود در بخش های مختلف به منظور بهبود شرایط در حوزه مسائل اقتصادی و معیشتی کشور و مردم پرداختند.
سخنگوی دولت:
دو نرخی شدن بنزین صحت ندارد
سخنگوی دولت گفت: دو نرخی کردن بنزین ازسوی دولت که برخی عنوان کرده اند، صحت ندارد. محمدباقر نوبخت در نشست هفتگی خود با خبرنگاران با بیان این که تورم ۴۰ درصدی را به زیر ۱۰ درصد و رشد اقتصادی را از منفی به مثبت و میزان بیکاری بالا را کاهش دادیم، تصریح کرد: اعداد و ارقامی که در باره نرخ حامل های انرژی گفته می شود، گمانه زنی است. دولت در این باره هیچ عددی را قطعی اعلام نکرده است. وی با یادآوری این که برنامه دولت همسو با پیشرفت و رفاه اجتماعی و افزایش اشتغال است، گفت: این که انتظار داشته باشیم کسانی که از رخدادهای اخیر در کشور شادمان هستند به ما کمک کنند، توقعی ساده لوحانه است، اگرچه برای گشایش فضای اقتصادی باید از همه فرصت ها استفاده کرد.
وی افزود: سیاست اقتصاد مقاومتی این توصیه را دارد که با ایجاد محیط مناسب از شرایط برای روابط متقابل با دیگر کشورها استفاده کنیم.
سخنگوی دولت با طرح این سوال که آیا دولت نمی داند کارنامه مثبت او به رضایت مردم بستگی دارد و آیا ما می توانیم نسبت به نظر مردم بی تفاوت باشیم؟ افزود: خودمان را موظف می دانیم که برای مردم رفاه ایجاد کنیم. به هیچ وجه نسبت به مشکلات مردم بی توجه و ناآگاه نیستیم. از وجدان عمومی ایرانیان سوال می کنم که آیا وضع کنونی، با زمانی که دولت را تحویل گرفتیم، فرق نمی کند؟
پیام وزیر نفت به مناسبت هفتادمین سالروز تأسیس صندوق بازنشستگی صنعت نفت
وزیر نفت در پیامی هفتادمین سالروز تأسیس «صندوق بازنشستگی، پس انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت» را به شاغلان و بازنشستگان صنعت نفت و نیز کارکنان صندوق های بازنشستگی صنعت نفت در سراسر کشور تبریک گفت.متن کامل پیام بیژن زنگنه به مناسبت هفتادمین سالروز تاسیس صندوق بازنشستگی، پس انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت به شرح زیر است:
«صنعت نفت در فرآیند توسعه کمی و کیفی خود در طول عمر ۱۱۰ ساله اش، به فراخور زمان و نیاز، شاهد تأسیس مجموعه های اداری و صنعتی متعددی بوده است که چه بسا هر یک به رکنی مهم و تأثیرگذار تبدیل شده اند.بی گمان صندوق های بازنشستگی، پس انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت» که یازدهم دی ماه ۱۳۲۶ پایه گذاری شد و اکنون به هفتاد سالگی فعالیت خود رسیده است، یکی از همان نهادهای اثرگذار است که در خانواده بزرگ صنعت نفت شکل گرفت و به عنوان پیشگام پرداخت مستمری، مقرری و هم چنین ارائه خدمات رفاهی دیگر، صاحب نام و اعتبار شد.در طول تمام هفت دهه ای که از فعالیت این نهاد سپری شده است، شاغلان و بازنشستگان صنعت نفت در حفظ، صیانت و ازدیاد دارایی های صندوق تاثیر به سزایی داشته اند. در این رهگذر البته نقش مهم و اثرگذار اعضای هیئت امنا و هیئت رئیسه در برنامه ریزی و اجرای مفاد اساسنامه صندوق را نمی توان از نظر دور نگه داشت.ضمن تبریک هفتادمین سالروز تأسیس صندوق ها به شاغلان و بازنشستگان صنعت نفت و نیز کارکنان صندوق های بازنشستگی صنعت نفت در سراسر کشور، از تلاش همه ایشان برای صیانت از منابع و هم چنین ارائه خدمات مطلوب به ذینفعان سپاس گزاری کرده و از درگاه خداوند متعال برای همگی، صحت، سلامت و طول عمر با عزت مسئلت می کنم.»
بررسی قیمت سوخت در کمیسیون تلفیق بودجه
سخنگوی هیئت رئیسه مجلس گفت: تاکنون مجلس به هیچ عدد واقعی درباره قیمت سوخت نرسیده است و از هفته آینده کمیسیون تلفیق بودجه وارد دستور کار قیمت سوخت می شود.
بهروز نعمتی، در تشریح نشست روز سه شنبه (۱۲ دی ماه) هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت: جلسه ای با حضور اعضای هیئت رئیسه مجلس برگزار شد که در این نشست موارد مختلفی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
سخنگوی هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با بیان این که یکی از موضوع های مطرح شده در این نشست، بحث قیمت سوخت بود، افزود: تاکنون مجلس به هیچ عدد واقعی درباره قیمت سوخت نرسیده است اما آنچه که بنده می توانم قول دهم، این است که این مواردی که در جامعه مطرح می شود و برخی به آن دامن می زنند، مورد نظر مجلس نیست و تلاش بر این است که بودجه شفافی ارائه شود. واقعیت این است که مجلس و مسئولان، موضوع های معیشتی و مشکلات مردم را با توجه به ارتباطی که بین مسئولان نظام و مردم وجود دارد، از نزدیک مشاهده می کنند.وی با بیان این که هنوز درباره قیمت سوخت جمع بندی قطعی صورت نگرفته است، افزود: همه مصوبات کمیسیون های مختلف و کمیسیون تلفیق بودجه سال ۹۷ به عنوان پیشنهاد بوده که سرانجام باید به صحن علنی ارجاع شود و پس از تصویب صحن علنی و همچنین پس از تایید شورای نگهبان به صورت قانون درآمده و اجرایی می شود.
پیام تسلیت وزیر نفت به مناسبت درگذشت نخستین وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران
وزیر نفت با صدور پیامی درگذشت علی اکبر معین فر، نخستین وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران را تسلیت گفت. متن پیام تسلیت مهندس بیژن زنگنه به این شرح است:
انّا لله و انّا الیه راجعون
درگذشت شادروان مهندس علی اکبر معین فر، نخستین وزیر نفت جمهوری اسلامی ایران موجب تاثر و تاسف شد. این ضایعه را به همه دوستداران و علاقه مندان آن مرحوم، جامعه مهندسی کشور و به ویژه خانواده آن فقید سعید تسلیت عرض نموده از درگاه خداوند سبحان برای بازماندگان صبر و شکیبایی و برای آن مرحوم رحمت واسعه مسئلت دارم.
روحش شاد و یادش گرامی.
معاون وزیرنفت در امورمهندسی، پژوهش و فناوری:
فناوری های نو در ارتباطات و اطلاعات رمز موفقیت سازمان هاست
معاون وزیر نفت در امور مهندسی، پژوهش و فناوری گفت: استفاده از فناوری های نو و اثربخش ارتباطات و اطلاعات رمز موفقیت سازمان هاست.
حبیب الله بیطرف در نشست توجیهی و کالیبراسیون تیم های ارزیابی نخستین دوره جایزه سرآمدی و بهبود مستمر صنعت نفت که روز چهارشنبه (۱۳ دی ماه) در تالار شهید بهشتی ساختمان مرکزی وزارت نفت برگزار شد، اظهار کرد: در مدیریت عصر جدید که بر محور مدیریت اطلاعات و دانش استوار است، آگاهی از ظهور فناوری های نو ارتباطی و کاربرد آنها برای پیشبرد اهداف سازمان از ضرورت های اساسی به شمار می آید.
وی افزود: در سال های اخیر مدیریت دانش برای شرکت ها به منظور به دست آوردن مزیت رقابتی به یک راهبرد اساسی و مهم تبدیل شده است و نگرش جدید مدیریتی بر اثر جهانی شدن، سرعت تغییرات، پیچیدگی رقابت و تولید و گردش اطلاعات در عصر کنونی، سازمان را به بازنگری نگرش در عملکرد، ساختار و فعالیت های خود ملزم می کند.معاون وزیر نفت در امور مهندسی، پژوهش و فناوری تاکید کرد: به استناد اسناد و تکالیف بالادستی به ویژه قانون وظایف و اختیارات وزارت نفت، نظام نامه جایزه سرآمدی و بهبود مستمر صنعت نفت که برآیند کار کارشناسی متخصصان ستاد و چهار شرکت اصلی و الگوبرداری از الگوها و استانداردهای معتبر بین المللی است، به منظور پیاده سازی و گسترش فرهنگ سرآمدی و بهبود مستمر در مجموعه صنعت نفت، از سوی وزیر نفت به مدیران عامل چهار شرکت اصلی، معاونان و مدیران کل و رؤسای واحدهای مستقل ستادی ابلاغ شد.
بیطرف با اشاره به اهتمام شرکت های اصلی و تابعه وزارت نفت در مسیر فرآیند سرآمدی سازمانی، هدف از برپایی این دوره را توسعه فرهنگ تعالی در سازمان ها، امکان انتخاب بهترین ها و امکان انتقال تجربیات میان سازمان ها عنوان کرد و گفت: توسعه و تکمیل المان های الگوی تعالی متناسب با صنعت نفت، براساس تجربه های حاصل از به کارگیری الگوی کنونی و استفاده از نتایج به منظور توسعه پایدار صنعت نفت کشور، چشم انداز اصلی ارزیابی یادشده است.
معاون امور مهندسی، پژوهش و فناوری وزیر نفت افزود: امسال از نتیجه ارزیابی شرکت های برتر، ۱۶ شرکت انتخاب شدند که در مرحله دوم این ارزیابی، بهترین های وزارت نفت از بین این ۱۶ شرکت برگزیده خواهند شد.
وی با اشاره به این که نشست امروز با حضور ارزیابان به منظور هماهنگی، توجیه و آماده شدن برای مرحله دوم ارزیابی برگزار شده است، تصریح کرد: اهمیت این نشست از این روست تا بر حساسیت عملکرد ارزیابان برای رعایت استانداردها تاکید شده، صحت و دقت هرچه بیشتر آنان بررسی شود.
بیطرف گفت: هدف وزارت نفت از برپایی دوره جایزه سرآمد بهبود مستمر صنعت نفت، ارتقای شرکت های صنعت نفت تا ۱۵ سال آینده، یعنی تا سال ۱۴۱۰ و سرآمدی شرکت های ایرانی در میان کشورهای جهان و در ابعاد بین المللی است.
نشست توجیهی و کالیبراسیون گروه های ارزیابی نخستین دوره جایزه سرآمدی و بهبود مستمر صنعت نفت از سوی معاونت امور مهندسی، پژوهش و فناوری وزارت نفت، روز چهارشنبه (۱۳ دی ماه) در محل تالار شهید بهشتی این وزارتخانه برگزار و ضمن ارائه گزارش از اقدام های انجام شده، به برنامه های آینده و اقدام های ضروری پرداخته شد.
وزير نفت با حضور در رگ سفيد از تلاش فداکارانه مهارگران چاه 147 قدرداني کرد
تجربه اي براي آينده
تاکيد زنگنه بر ارتقاي استانداردهاي حفاري و تجهيزات مقابله با حوادث
مشعل وزير نفت صبح روز پنج شنبه (7 دي) با حضور در محل حادثه چاه 147 رگ سفيد از مهارگران آتش چاه قدرداني کرد. مهندس زنگنه در اين ديدار پيام تشکر و قدرداني رئيس جمهور را به کارکنان عمليات مهار که پس از 58 روز تلاش مجاهدانه در شرارههاي آتش رگ سفيد با موفقيت آن را مهار کردند، ابلاغ کرد. وي با ابراز تاسف از هجمههاي صورت گرفته عليه تيم عمليات مهار در طول دو ماه گذشته گفت: مهمترين وظيفه ما در زمان انجام چنين عملياتهايي تامين آرامش همکاران و حمايت از آنهاست. زنگنه با گراميداشت ياد دو تن از کارکنان که در اين حادثه جان خود را از دست دادند، گفت: يک تار موي همکارانم صدها ميليون دلار ارزش دارد و مديران صنعت نفت بايد به مسائل ايمني توجه بيشتري داشته باشند و استانداردهاي حفاري و تجهيزات موردنياز براي مقابله با حوادث ارتقا يابد و علل حادثه نيز بررسي و مشخص شود. دکل حفاري 95 فتح شرکت ملي حفاري مستقر روي چاه شماره 147 ميدان رگ سفيد روز يکشنبه (هفتم آبانماه)، بر اثر فوران گاز چاه 147 رگ سفيد دچار حريق شد و متاسفانه در اين حادثه، 2 تن از کارکنان شرکت ملي حفاري به نامهاي فرزاد ارزاني بيرگاني و محمد سليمي چگيني جان باختند. هفتهنامه «مشعل» از بازديد وزير نفت از محل حادثه پس از مهار آتش چاه گزارشي تهيه کرده است که از نظرتان ميگذرد.
وزير نفت پنج شنبه (7 دي) با حضور در محل حادثه چاه شماره 147 رگ سفيد از تلاش فداکارانه مهارگران قدرداني کرد و گفت: در آينده بايد در مسير ارتقاي استانداردهاي حفاري و استفاده از تجهيزات استاندارد گامهاي محکمتري برداريم و خود را به امکانات بيشتري براي مقابله با حوادثي مانند چاه 147 رگ سفيد، چه در خشکي و چه در دريا تجهيز کنيم. مهندس بيژن زنگنه پس از بازديد از موقعيت مهار فوران چاه 147 رگ سفيد گفت: فوران چاه، حادثهاي محتمل، اما ناگوار و سخت در حفاري است. از ابتدا تصميم گرفته شد هر 2 روش مهار از عمق و مهار از سطح در دستور کار قرار گيرد، احداث بيش از 200 کيلومتر خط لوله انتقال آب، آماده سازي محل استقرار 2 دکل براي حفاري چاههاي امدادي و اقدامهاي متعدد ديگري در اين مدت انجام شد. حملات به چاه از عمق به دليل فشار بالاي مخزن و آسيب ديدگي تاسيسات سرچاهي موفق نبود، اما خوشبختانه چاه امدادي خيلي سريع به محل هدف رسيد و با تکنيکهايي که متخصصان هر 2 شرکت ملي مناطق نفتخيز جنوب و ملي حفاري بر آن تسلط داشتند، بعد از رسيدن چاه امدادي به هدف و تزريق سيال کنترل کننده، فوران مهار و چاه تثبيت شد. چاههاي امدادي توليدي خواهند شد.
ابلاغ پيام تشکر رئيس جمهور
با شنيدن خبر مهار آتش چاه رگ سفيد تکبير گفتم و خداي متعال را شکر کردم. همکاران عزيزم 58 روز در اين منطقه تلاش کردند؛ همکاراني بودند که 30 يا 40 روز خانه نرفتند و فداکارانه تلاش کردند. در مدت زمان عمليات مهار چاه، حال و هوا و روحيات افراد، يادآور روزهاي جنگ بود و اين مايه نشاط من است. به افراد اعتماد کرديم و اگرچه برخي بسيار اذيت کردند، اما اعتماد ما کم نشد و آنان نيز پاسخ خوبي به اعتماد مديريت کلان کشور دادند. خدا اين مردان استوار را براي صنعت نفت و خانوادههايشان حفظ کند و به زندگيشان برکت دهد. بلافاصله پس از مهار چاه، خبر اين موفقيت را به رئيس جمهور اعلام کردم و ايشان گفتند: سلام و تشکر مرا به مهارگران برسانيد.
مهارگران رگ سفيد روسفيد شدند
وزيرنفت ضمن گراميداشت ياد 2 تن از شهداي چاه 147 رگ سفيد و تسليت به خانوادههاي آنان اظهار کرد: دوستان ما کار بزرگي را اينجا انجام دادند و بر پايه خرد جمعي و تدبير حرفهاي کار کردند. همکاران ما برنامه درست و عاقلانهاي براي مهار چاه چيده بودند که با انضباط انجام شود. وظيفه ما اين بود که فضاي اعتماد به آنها را ايجاد کنيم تا بتوانند در محيطي آرام و با انضباط، با اعتماد به نفس کار کنند. وقتي حادثهاي اتفاق ميافتد، مديران بالا بايد با پشتيباني تلاش کنند تا افرادي که در حال انجام عمليات هستند، با آرامش بتوانند کار خود را انجام بدهند و خوشبختانه اين حمايتها در سطح عالي نظام و مجلس شوراي اسلامي صورت گرفت، دوستان ما هم به خوبي پاسخ اين حمايت را دادند و در زماني بسيار کوتاه کار را پيش بردند.
يک تار موي همکارانم صدها ميليون دلار ارزش دارد
در رگ سفيد اصلا دنبال قهرمان بازي نبوديم و دنبال کار حرفهاي و متعارف بوديم، در روزهاي نخستين اين حادثه و هنگام بازديد تاکيد کردم که کسي نبايد در اين حادثه صدمه ببيند. يک تار موي هر کدام از اين همکاران بيش از صدها ميليون دلار ارزش دارد و ميخواستيم کار ايمن انجام بدهيم. 2 روش اصلي براي مهار چاه 147 رگ سفيد يعني کشتن چاه از بالا و از عمق در دستور کار قرار گرفت که به موازات جلو رفت، 13 تا 14 بار همکاران ما به چاه حمله کردند که فشار چاه و درجه حرارت بسيار بالا بود. خوشبختانه در شب ولادت امام حسن عسکري(ع) چاه 147 مهار شد که اين کاري مهم و فني بوده است که از سوي همکاران ما انجام شد. از خداوند براي همه همکارانم توفيق را خواستارم که با فداکاري کار کردند.
از تيم مهارگر عذرخواهي کنيد
وزير نفت درباره اين که آيا هم اکنون بهترين زمان براي اعلام نام کساني نيست که غيرمنصفانه انتقاد ميکردند، گفت: عدهاي نمک خوردند و نمکدان را شکستند. اگر کسي با دولت بد است، بد باشد. اما چرا همکاران خود را تضعيف ميکنند؟ آنها در جنگ با آتش و سيال بودند، اما متاسفانه از همان روزهاي نخست آتش سوزي چاه 147 رگسفيد عده اي گفتند که اينها نميتوانند چاه را خاموش کنند، اما آنها نشان دادند که ميتوانند.
همين که توانستند اين عمليات پيچيده را مديريت کنند، نشان دادند که ميتوانند و همه اينها قهرمانند. ما اصلا نياز به کساني نداريم که پا روي شانه ديگران بگذارند و خودشان را قهرمان کنند. همکاران و دوستان من با غيرت تمام در رگ سفيد روسفيد شدند، اما عدهاي نمره قبولي نگرفتند و خيلي بد عمل کردند که بايد از تيم مهارگر عذرخواهي و به درگاه خداوند استغفار کنند.
لحظهاي در توانايي همکارانم ترديد نکردم
وزير نفت گفت: خدا را شاهد ميگيرم که حتي لحظه اي در توانايي شما براي مهار اين چاه دچار ترديد نشدم و مطمئن بودم ميتوانيد آن را خاموش کنيد. خداوند به کساني که صبر ميکنند بدون حساب اجر ميدهد، شما صبر کرديد و خداوند به شما اجر داده است. استرس، دستپاچگي و آزار در اين شرايط معنا ندارد و بايد اجازه داد تيمي که کارش را بلد است آن را به سرانجام برساند.
زنگنه با بيان اين که براي مهار اين چاه خيليها از جمله دولت و مجلس به خصوص کميسيون انرژي به ما کمک کردند، گفت: هيچکس در زمان انجام عمليات براي مهار چاه ما را اذيت نکرد، البته توضيح خواستند که طبيعي است اما در کنار ايجاد آرامش از ما حمايت کردند که نتيجه داد. شرکت ملي حفاري ايران و شرکت ملي مناطق نفتخيز جنوب در اين عمليات و در کنار هم بسيار خوب کار کردند. خاموش شدن چاه رگ سفيد، نتيجه تلاش جمعي بود، هيچکس در اين عمليات به دنبال اين نبود که کار را به نام مجموعه خود تمام کند، بلکه همه به دنبال خاموش کردن چاه بودند.هيچ کس در انجام اين عمليات لحظهاي کوتاهي نکرد و همه با عشق و فداکاري براي سربلندي نظام جمهوري اسلامي ايران تلاش کردند. انجام عمليات مهار چاه از سوي عده معدودي از شرکتها در جهان انجام ميشود که الحمدا.. شما هم اين کار بزرگ را به سرانجام رسانديد.
ارتقاي استانداردهاي حفاري، افزايش امکانات براي مقابله با حوادث
وزير نفت تاکيد کرد: در آينده بايد در مسير ارتقاي استانداردهاي حفاري و استفاده از تجهيزات استاندارد گامهاي محکمتري برداريم و خود را به امکانات بيشتري براي مقابله با حوادثي از اين دست، چه در خشکي و چه در دريا تجهيز کنيم. زنگنه با اشاره به اين که وقت آن رسيده است تا علت حادثه با دقت و بدون در نظر گرفتن ملاحظات بررسي شود، بر ضرورت بازنگري دستورالعمل ايمني در صنعت نفت براي جلوگيري از وقوع حادثه تاکيد کرد و گفت: تجهيز کردن صنعت نفت براي مقابله با حوادث احتمالي چه در دريا که بسيار نگران آن هستم و چه در خشکي بايد در دستور کار قرار گيرد. به احتمال فراوان، دليل حادثه رگ سفيد، استفاده از تجهيزات غير استاندارد بوده است که متاسفانه سبب شد جان 2 همکار عزيزمان را از دست بدهيم. صنعت نفت با سه عنصر خطرناک آتش، موادسمي و فشار سيال در ارتباط است که براي مقابله با آن بايد از به کار بردن تجهيزات غير استاندارد پرهيز کرد و مديران صنعت بايد در رعايت مسائل ايمني بسيار سخت گير باشند.
صنعت نفت به متخصصان خود ميبالد
معاون وزير نفت در امور پالايش و پخش فرآوردههاي نفتي ايران نيز هفته گذشته در پيامي موفقيت در مهار آتش را به مهارگران آتش چاه 147 رگ سفيد تبريک گفت.
در پيام عليرضا صادقآبادي آمده است: «موفقيت مهار آتش در چاه 147 رگ سفيد در جنوب ايـران که با تـلاش خـالصانه شبانهروزي و
بيوقفه توأم بود، بيترديد جز در سايه اتکال به پروردگار، صبر و درايت و توانمندي متخصصان و مجاهدان راستين صنعت نفت بهويژه همه مديران و کارکنان شرکت ملي مناطق نفتخيز جنوب، شرکت ملي حفاري و معاونت توليد شرکت ملي نفت به دست نيامده است. اينجانب با گراميداشت ياد و خاطره دو تن از عزيزان جانباخته در حادثه رگ سفيد، رجاي واثق دارم صنعت نفت به وجود متخصصان توانمند، جوان، باانگيزه و متعهد به خود ميبالد و انشاءالله به لطف خداوند مسير پرتلاش همه تلاشگران صنعت نفت هموارتر خواهد شد. عمليات موفقيتآميز مهار شعلههاي سرکش رگ سفيد، بيانگر رکوردي کمنظير در اينگونه عمليات است که با همدلي، مجاهدت و ازخودگذشتگي متخصصان متعهد ايراني در صنعت نفت بهدستآمده است. اين پيروزي را به همه کساني که با ارادهاي آهنين در اين صنعت بزرگ و خطير کشور فعاليت دارند، تبريک عرض ميکنم و آرزو دارم انشاءالله شاهد موفقيتهاي بيشتر در زمينه توسعه روزافزون و بالندگي کشور عزيزمان باشيم.»
اتفاق نظر تيمهاي عملياتي، رمز موفقيت رگ سفيد
قائم مقام مديرعامل شرکت ملي حفاري در تشريح روز شمار عمليات مهار فوران چاه 147رگ سفيد گفت: اتفاق نظر، همدلي، شجاعت و جسارت تيمهاي عملياتي و واحدهاي فني، تخصصي و پشتيباني در دستيابي به اين موفقيت بزرگ بسيار حائز اهميت است.محمدرضا تاکايدي از تلاشگران صنعت نفت و سختکوشان ملي حفاري در مهار فوران چاه 147 رگ سفيد قدرداني کرد و گفت: حضور مستمر مديران عامل و ارشد شرکت ملي حفاري ايران و شرکت ملي مناطق نفتخيز جنوب، همچنين معاون مديرعامل شرکت ملي نفت ايران در امور توليد در کنار متخصصان، کارشناسان و نيروهاي عمل کننده در منطقه بسيار مهم و در راهبري عمليات مهار کنترل فوران چاه تاثير گذار بود. از نکات قابل تامل در اين موفقيت، انجام کار بدون حادثه با ضريب ايمني بالا بود و اين در حالي است که از نظر زماني، مهار فوران يک چاه مشابه در منطقه رگ سفيد در سالهاي گذشته 85 روز به طول انجاميد و زمان کنترل فوران چاه 147 در مدت 58 روز محقق شد و اين يک رکورد به شمار ميآيد.قائم مقام مديرعامل شرکت ملي حفاري ايران در ادامه ياد و خاطره دو نفر از کارکنان ملي حفاري را که در حادثه فوران و آتش سوزي اين چاه در هفتم آبان ماه گذشته جان باختند، گرامي داشت.
تقدير مديرعامل شرکت نفت و گاز مارون از تيم عملياتي مهار فوران
جهانگير پورهنگ، مدير عامل شركت بهرهبرداري نفت و گاز مارون در پيامي به مدير عامل شركت ملي مناطق نفتخيز جنوب ضمن گراميداشت ياد و خاطره شهداي اين حادثه، موفقيت كارگروه فني تخصصي مهار فوران و آتش چاه 147 رگ سفيد را تبريك گفت. در بخشي از پيام وي آمده است: «تلاش و مجاهدتهاي كاركنان صنعت عظيم نفت، بويژه شركت ملي مناطق نفتخيز جنوب كه راهبري عمليات توليد بيش از 80درصد نفت خام كشور را به عهده دارد همواره در صنايع بالادست شهره خاص و عام بوده است و اين بر كسي پوشيده نيست كه در عمليات مهار فوران چاه 147 رگ سفيد، اين مجاهدتها دو صدچندان رخ نمود. اينجانب موفقيت و ظفر حضرتعالي به عنوان رئيس ستاد مشترك عمليات مهار فوران چاه 147، مهندس سپهري، مدير عامل محترم شركت ملي حفاري و كليه كارگروه فني و تخصصي اين عمليات را تبريك عرض نموده، از خداوند متعال، كاميابي يكايك صنعت مردان صنعت نفت را مسئلت مي نمايم.»
پيام تبريك مديرعامل شركت بهرهبرداري نفت و گاز مسجدسليمان
مديرعامل شرکت بهرهبرداري نفت و گاز مسجدسليمان نيز به مناسبت اقدام شجاعانه و جهادگونه تلاشگران صنعت نفت در مهار چاه سركش و فوران كرده 147 رگ سفيد مديرعامل شركت بهرهبرداري نفت و گاز مسجدسليمان پيام تبريكي ارسال کرد. در بخشي از پيام قباد ناصري آمده است: «يكي از حساس ترين بخشهاي فعاليت در صنعت نفت، بخش حفاري چاه است كه به دليل ناشناخته بودن رفتارهاي زمين و لايههاي تشكيل دهنده، آن را به پرمخاطرهترين بخش اين صنعت حساس مبدل ساخته است. در تمامي كشورهاي پيشرفته و مدعي تكنولوژي حفاري نفت، فوران چاه در حين حفاري جزو دغدغههاي متخصصان اين صنعت است و بالطبع صنعت نفت ايران هم از اين قاعده مستثني نيست. در روز 7 آبان چاه 147 ميدان نفتي رگ سفيد فوران كرد و شعلههاي سربه آسمان كشيده از اين چاه سركش كه فشار گاز آن با هيچ چاه فوران كرده ديگري قابل مقايسه نبوده و نيست، جان دو تن از همكاران عزيزمان را گرفت، اما تيم شكل گرفته براي مهار اين چاه هم قسم شدند تا براي زنده نگاه داشتن ياد و خاطره اين 2 ايثارگر جان باخته به مقابله با آتش برخيزند و افسار مهارش را در دست بگيرند. عليرغم صعب العبور بودن منطقه و كمبودهاي بسيار امكانات رفاهي اعضاي تيم متشكل از مديران مجرب و متعهد و كاركنان متخصص و كاركشته شركت ملي مناطق نفتخيز جنوب و شركت ملي حفاري ايران در سايه مديريت و نظارت مدير محترم توليد شركت ملي نفت ايران توانستند با حضور 24 ساعته در آن منطقه ي عاري از امكانات و در حالي كه دود و آتش و گاز همه ي منطقه را در بر گرفته بود با همتي بلند طي 58 روز تلاش جانفرسا و شبانهروزي و بدون لحظهاي وقفه در انجام عمليات، بالاخره شعلههاي اين چاه سركش و فوران كرده كه به اذعان تمامي متخصصان صنعت نفت يكي از پيچيده ترين و دشوار ترين عملياتهاي مهار در طول عمر اين صنعت استراتژيك به شمار ميآمد را مهار كرده و مقهور اراده پولادين خويش نمايند.اينجانب به سهم خويش و به نمايندگي از كليه همكارانم در شركت بهرهبرداري نفت و گاز مسجدسليمان، كسب اين موفقيت و پيروزي ارزشمند را به مقام عالي وزارت نفت كه از روزهاي نخست با حضور در محل حادثه به تيم عملياتي مستقر روحيه اي زايد الوصف بخشيدند، مديرعامل محترم شركت ملي نفت ايران، مديرعامل محترم شركت ملي مناطق نفتخيز جنوب اين سردار پرافتخار صنعت نفت كه طي 58 روز گذشته در عمليات حضور فعال و مستمر داشتند، مديرعامل محترم شركت ملي حفاري ايران و كليه همكاران صنعت نفت كسب اين موفقيت و پيروزي ارزشمند كه برگ زرين ديگري بر دفتر قطور افتخارات صنعت نفت كشورمان افزودند، تبريك و تهنيت عرض نموده و ضمن گراميداشت ياد و خاطره دو همكار ايثارگري كه در اين حادثه جان خود را فدا كردند، به كليه همكاران و اعضاي تيم اطفا و مهار چاه 147 رگ سفيد خدا قوت و خسته نباشيد عرض نموده و براي آنان سلامتي و تندرستي را از خداوند متعال مسئلت مي نمايم.
تقدير و تشکر استاندار خوزستان از مهارگران چاه 147 رگ سفيد
غلامرضا شريعتي، استاندار خوزستان نيز در پيامي از تلاش و همت دست اندرکاران مهار چاه 147 رگ سفيد تشکر کرد. متن پيام استاندار خوزستان به اين شرح است: «به نام خدا، تاريخ صد وده ساله صنعت نفت با حوادث تلخ و شيرين و رويدادهاي تحول آفرين بسيار درآميخته است. از آنجا که اين صنعت فعاليتي در تراز بينالمللي دارد، هر اتفاقي که در آن رخ دهد نگاه جهانيان را به خود جلب ميکند. بي ترديد مهمترين رويداد خبري صنعت نفت ايران در دو ماه گذشته، حادثه فوران چاه 147 رگسفيد واقع در حوزه فعاليت شرکت ملي مناطق نفتخيز جنوب بود که طي آن دکل 95 فتح شرکت ملي حفاري ايران طعمه آتش گرديد و دو تن از مردان غيور و متعهد آن شرکت نيز به شهادت رسيدند. بي ترديد در اين مدت ملت ايران به ويژه مردم شريف خوزستان و استانهاي واقع در حوزه عمليات مناطق نفتخيز جنوب، بي صبرانه منتظر موفقيت مهارگران و خاموشي و ايمني چاه در حال فوران بودهاند. اکنون که به فضل الهي و برکت ايام ولادت حضرت امام حسن عسکري (ع ) تدبير و تلاش جهادگونه تيم عملياتي و مديران ارشد شرکت ملي مناطق نفتخيزجنوب و شرکت ملي حفاري ايران به بار نشسته و کوششهاي شبانهروزي اين عزيزان به مهار کام فوران چاه سرکش رگ سفيد 147 منجر شده است. وظيفه خود ميدانم از جهاد 58 روزه مهارگران براي صيانت از سرمايههاي ملي قدرداني نموده و اين موفقيت ارزشمند را به يکايک مديران و کارکنان صنعت نفت به ويژه آقايان مهندس عاليپور و مهندس سپهري مديران محترم شرکتهاي ملي مناطق نفتخيزجنوب و ملي حفاري ايران و تمامي نيروهاي عملياتي حاضر در ميدان، تبريک و تهنيت گفته و از خداوند منان، تداوم توفيق، تندرستي و سربلندي آنان را در مسير خدمت به کشور عزيز اسلامي مسئلت دارم.»
رگ سفيد که تنها آتش نبود!
عليمراد کاظم پور مثل کودکي که به دامن چين دار مادرش عادت دارد، به اين خاک سوخته دل بسته بود و براي فروکش کردن آتش خشم 147 مدام سرباز مادرش بود.
به عادت زباني «دا» صدايش ميزند و روزهاي پياپي از اين غول چراغ رگ سفيد بعد از گزارش به مافوقها، «دا» تنها محرم اسرارش بود.
رگ سفيد فقط آتش نبود که مهار شود.
ميدان درس بود و دنيايي از خاطرات، دنيايي از کلمات، واگويههايي که بگويد رگ سفيد فقط آتش و اشتياق مهارش نبود که صفحه سرخ تجربه و درس بود.
ورق ميزنم صفحات نفت را و اين بار تابلوي خروش 147 و مردي بر مرز پاياني خدمت بي منت، به مانند کودکي عاشقانه وار هر لحظه از «دا» ميگويد. فرماندهاي که با حکم عاليپور، ميدان دار شده بود، هر صبح که او را ميديدم، از مادرش ميگفت و با همان لهجه زيبايش ميگفت؛ دام ديشب زنگ زد که چه وابي؛ تش خاموش شد يا نه و ميگفت که به آرامي و همانگونه که به مسئولان مانند عالي پور و پاکنژاد گزارش مي دهم، براي «دا» هم از عمليات ميگويم.
مسعود حيدري مرد خندههاي بيپايان و خستگي ناپذير، ستايشگر مادر، هيچ گاه از دوري از خانواده و دو پسرش چيزي نگفت، اما مدام از مادري ميگفت که در انتظار خبر مهار آتش است. ايستادگي را ازتجارب کودکي اش درتوبره تلاش به يدک ميکشيد و هيچ گاه در زندگي کم نياورده و سختي کار را با پوست و گوشت و استخوانش احساس کرده است.
او را ورق بزني، مردي است باسطور مختلف نگراني واضطراب دوستانش، اماسطرآشناي لبخندي که محو نميشود.
و اما رگ سفيد مهار شد تا وقتي همه در حال خوشحالي بودند مسعود به «دا» زنگ بزند و بگويد: «دا چاه خاموش وابي»
آري! مسعود نشان داد عشق به مادر چيز ديگري است. و کاش اگر قرار شد روزي از مهارگران آتش رگ سفيد تجليل شود، مادر مهندس حيدري هم آنجا باشد تا به فرزندش افتخار کند.
راستي فراموش نکنيم «دا» در کلام مسعود حيدري، کاربردي کنايي دارد با دو معنا؛ يک معناي نزديک که مادر پير دل نگران فرزند را شامل ميشود و يک معناي دور و البته قوي که مام و مادر وطن را به ذهن متبادر ميسازد و اين «دا» يا «مام» مشترک است که انگيزه او و همرزمانش را در جدال با آتش چاه رگ سفيد دوچندان ميساخت.
قدرداني از اعتماد و پشتيبانيها
مديران عامل شرکت ملي مناطق نفتخيز جنوب و شرکت ملي حفاري ايران در پيامي مشترک، از معاون امور توليد شرکت ملي نفت ايران به پاس حسن اعتماد و پشتيباني قاطع از تيم عمليات مهار فوران در رگسفيد قدرداني کردند.در متن پيام بيژن عاليپور و سپهر سپهري خطاب به محسن پاکنژاد آمده است: «اکنون که با عنايات حضرت حق و جانفشاني مجموعه نيروهاي حاضر در ميدان، عمليات موفق کنترل فوران چاه پرفشار رگسفيد 147 با ثبت رکوردهايي تازه به پايان رسيده و برگي ديگر به دفتر زرين حماسههاي سازماني صنعت سرافراز نفت افزوده است، لازم ميدانيم از حسن اعتماد و پشتيباني قاطع جنابعالي از تيم عملياتي، نهايت سپاس و قدرداني را به عمل آورده و مراتب خرسندي اعضاي تيم را نسبت به حضور و همراهي مستمر و موثر جنابعالي در منطقه تقديم داريم. بيترديد رهنمودهاي سازنده شما و گرهگشايي از چالشها و مشکلاتي که در عملياتي اينچنين مسبوق به سابقه بوده و حمايت و پايمردي در مواجهه با حاشيههايي بعضا بيسابقه، همواره در ذهن و ضمير مردان پولادين حاضر در ميدان باقي خواهد ماند.
يقينا تجربه همکوشي، تلاش و تفاهم کمنظير همکاران شرکت ملي مناطق نفتخيز جنوب و شرکت ملي حفاري ايران که منجر به خلق افتخاري ديگر براي کشور و صنعت عظيم نفت شد، مديون ديدگاه راهبردي و تدبير شخص جنابعالي است. همچنين حسن ارتباط با عوامل موثر در عمليات و انگيزه بخشيدن به سطوح مختلف نيروهاي عملکننده با حضور و ارتباط مستقيم با نيروهاي خط مقدم آتش از سوي جنابعالي، مهمترين عامل دلگرمي و تحرک دوچندان مهارگران در جريان يکي از دشوارترين فورانهاي تاريخ صنعت نفت بود که بحمدالله به نتيجه دلخواه منجر گرديد. ضمن تبريک مجدد اين توفيق و دستاورد بزرگ، عزت و سلامتي جنابعالي و تمامي خدمتگزاران دلسوز کشور و صنعت نفت را از درگاه حضرت احديت مسئلت مينماييم.»
مهار رگ سفيد نتيجه اعتماد وزير به تيم عملياتي
هوشنگ صيدالي، مديرعامل شرکت نفت و گاز گچساران، که از اولين روزهاي فوران آتش رگ سفيد تا لحظه مهار حضور داشت، از رگ سفيد ميگويد: رگ سفيد برگ زريني بود که در دفتر افتخارات مردان اين سرزمين نوشته شد و ورق خورد؛ در همان دقايق اوليه فوران دکل حفاري 95 ستاد بحران در شرکت نفت گچساران تشکيل جلسه داد تا بتوانيم تيمهاي عملياتي را به منطقه اعزام کنيم. به دليل نزديکي ايستگاه آتشنشاني پازنان که زيرمجموعه ايمني و آتشنشاني گچساران است، سرپرست ايستگاه در سريعترين زمان ممکن به محل فوران رسيد که موفق شدند يکي از فوت شدگان را به همراه رئيس بهرهبرداري از محل خارج کنند. از همان دقايق اوليه، تيم آتش نشاني و ترابري و پشتيباني حفاري نفت گچساران با هماهنگيهاي بيژن عاليپور، مديرعامل شرکت ملي مناطق نفتخيز جنوب عازم رگ سفيد شدند تا بتوانند در کنار ديگر مهارگران به انجام وظيفه بپردازند. امروز رگ سفيد ديگر آرام گرفته است، اما بايد اذعان کنيم هر لحظه و ساعت آن دنيايي از خاطرات از ايثار و فداکاري و شهامت انسانهايي رقم خورد که ثابت کردند براي سربلندي کشور از جان خود نيز ميگذرند. همدلي و وحدتي که ميان نيروهاي مناطق نفت خيز جنوب و شركت ملي حفاري بود، مثال زدني بود و انسان را به ياد دوران دفاع مقدس ميانداخت. نميشود خارج از گود نشست و انتقاد کرد و اين بي انصافي است که بخواهيم چشمانمان را ببنديم و به اين تيم که از زبدهترين افراد بودند، انتقاد کنيم.آتش سرکش رگ سفيد بيش از 2400 psi فشار داشت و گرماي آن از چند صدمتري نمايان بود و بايد گفت با فورانهاي ديگر هرگز قياسپذير نبود، به طوري که قبل از انقلاب دو چاه در اين منطقه دچار فوران شده است و آمريکاييها نيز نتوانستند آن را از بالا مهار کنند. در رگ سفيد رکوردهاي بزرگي به ثبت رسيد که مطمئنا در تاريخ صنعت نفت به ثبت خواهد رسيد، اما نکته مهم اين بود كه مهارگران با توكل به خدا کار کردند و اعتماد وزيرمحترم نفت به خود را به درستي پاسخ دادند و من نيز بر خود وظيفه ميدانم از تمام آنهايي که براي مهار رگ سفيد شبانهروز تلاش کردند، تقدير و تشکر داشته باشم. برخود وظيفه مي دانم اين حماسه بزرگ را كه برگ زريني در افتخارات صنعت نفت و گاز به شمار ميرود، به مقام عالي وزارت نفت كه از همان ابتدا با حضور در محل چاه 147 به تيم عملياتي مهار اعتماد كرد، علي کاردور، مديرعامل شركت ملي نفت ايران، محسن پاکنژاد، معاون مديرعامل شرکت ملي نفت در امور توليد، بيژن عاليپور، مديرعامل شركت ملي مناطق نفتخيز جنوب كه نقش فرماندهي اين عمليات بزرگ را به عهده داشت، سپهر سپهري، مديرعامل شركت ملي حفاري ايران و تمام همكاران خود در صنعت نفت، كسب اين موفقيت را تبريك و تهنيت ميگويم.
محسن پاک نژاد، معاون مديرعامل شرکت ملي نفت در امور توليد مطرح کرد:
ناگفتههايي از آوردگاهِ رگ سفيد
معاون مديرعامل شرکت ملي نفت ايران در امور توليد ميگويد: «پس از مهار فوران چاه، دو جا عمق فشار روحي و رواني اين عمليات بيشتر نمود پيدا کرد؛ يکي در بغض آقاي عاليپور و ديگري در لبخند آقاي وزير.» وي ناگفتههاي بيشتري را از عمليات مهار چاه 147 رگ سفيد روايت ميکند:
بارها و بارها به آتش زدند. شبهاي بسياري را تا صبح به طراحي عمليات پرداختند و پلک نزدند به اين اميد که صبحِ فردا کمرِ آتش را خم کنند. يک نفر بند انگشتش را ديگر در ميان آب و آتش نديد. برخي از شدت نزديکي به شعلهها، عمليات را با دستها و صورتهايي ملتهب ادامه دادند. برخي هم شب تا سحر را با صداي جامانده از نهيب بلند آتش در گوش پشت سر ميگذاشتند. اندوه ناتمام از دست دادن فرزاد ارزاني و محمد سليمي نيز در تمام اين روزها، همه آنان را که در صف مهار فوران بودند، يک لحظه تنها نگذاشت. همه اينها يک طرف و اضطراب اجتنابناپذير تداوم فوران يک طرف. معاون امور توليد شرکت ملي نفت ايران ميگويد: «پس از مهار فوران چاه، دو جا عمق فشار روحي و رواني اين عمليات بيشتر نمود پيدا کرد؛ يکي در بغض آقاي عاليپور و ديگري در لبخند آقاي وزير.» محسن پاکنژاد، ناگفتههاي بيشتري را از عمليات مهار چاه 147 رگ سفيد روايت ميکند:
خسته نباشيد. احتمالا طي 2 ماه گذشته، کمتر فرصت کرديد در دفتر کارتان حضور پيدا کنيد.
بله. حدود 32 روز منطقه بودم.
شما فرداي حادثه به منطقه رفتيد. هشتم آبان، اوضاع در رگسفيد چگونه بود؟
در بدو ورود به منطقه، 2 موضوع توجهم را جلب کرد؛ به طور طبيعي موضوع نخست، شعلههاي سرکش ناشي از فوران بود و دوم، چهره مصمم، با اراده و در عين حال نگران بچههايي که در منطقه مستقر شده بودند. نخستين اقدامي که بايد انجام ميشد، تقويت روحيه و بازسازي تخريبهاي روحي بود. القاي نتوانستنها از همان ابتداي کار آغاز شده بود. جلسهاي گذاشتيم و وضع چاه و مسائل فني و راهکارهاي موجود را بررسي کرديم. در همان جلسه يادآور شدم که مهار فوران، کاري جمعي و گروهي است که بسياري از شماها پيش از اين هم تجربهاش را داشتهايد. کار پيچيدهاي پيشرو بود. متاسفانه خيليها استنباطشان از عمليات مهار فوران چاه، اطفاي حريق است در حاليکه اين عمليات بسيار پيچيده است و رشتههاي تخصصي متعددي، از مهندسي مخزن و حفاري و زمينشناسي گرفته تا تخصصهاي مکانيک و سازه و... درگير مهار فوران ميشوند. گردآوردن متخصصان در کنار هم و همسوسازي براي آغاز عمليات، کار سختي است.
از همان ابتدا، هر 2 راهکار مهار از سطح و مهار از عمق در برنامه قرار گرفت؟
دقيقا. طبق آنچه در کتب مرجع مربوط به مهار فوران چاههاي نفت و گاز آمده و پيشتر هم به آن اشاره کردم، عمليات مهار از سطح براي مقابله با فوراني با اين فشار و شرايط توصيه نميشد. بنابراين گزينه اصلي اين بود که تنها روش مهار از عمق را در دستور کار قرار دهيم و منتظر بنشينيم تا پس از حفاري چاههاي امدادي، از عمق اقدام کنيم. اما گزينه دوم که به اتفاق در جمعبندي به آن رسيديم، اين بود که همزمان عمليات مهار از سطح را هم با وجود همه سختيها و پيچيدگيهايش دنبال کنيم. حتي درصد کم شانس موفقيت در عمليات مهار از سطح و مهار سريعتر فوران، آنقدر ارزش داشت که نميشد استفاده از اين روش را ناديده گرفت. بنابراين کارهاي مقدماتي براي اجراي هر 2 روش مانند ايجاد استخر ذخيره آب و خطوط انتقال آب، آمادهسازي موقعيت چاههاي امدادي و محوطه استقرار مخازن، احداث سلر، جادههاي دسترسي و... آغاز شد.
پاکسازي دهانه چاه چند روز طول کشيد؟
28 روز زمان برد. شرايط خاصي بر چاه حاکم بود که عمليات پاکسازي را دشوار ميکرد. تجهيزات دکل با وزني بيش از 450 تن بر دهانه چاه آوار شده بود. در اثر حرارت زياد، فولادها درهم تنيده شده بودند. با توجه به سنگيني و درهم تنيدگي آوار فروريخته از يک سو و فشار و دماي بالا در دهانه چاه از سوي ديگر، مشخص بود کار سختي در پيش است. موتورها، کانکسها، مخازن گل و بخشي از تجهيزاتي که اطراف چاه بود، جمعآوري و به تدريج محمولههاي متعددي از محوطه چاه خارج شد. اما خارج کردن بخش اصلي دکل و متعلقات که روي دهانه چاه قرار داشت، به دليل درهمتنيدگي و وزن سنگيني که پيدا کرده بود، امکانپذير نميشد تا جايي که حتي تصميم گرفتيم از ادوات نظامي مخصوص براي تجزيه تجهيزات و متعلقات آن در دهانه چاه استفاده کنيم. با متخصصان رايزني کرديم. کارشناسان سپاه خوزستان هم آمدند و روش مناسب را پيشنهاد دادند. بيست و ششمين روز پس از آغاز عمليات پاکسازي بود و تقريبا به اين جمعبندي رسيده بوديم که بايد از اين راهکار استفاده کنيم که خوشبختانه 48 ساعت بعد بچهها موفق شدند با مشقت بسيار، تجهيزات را از دهانه چاه خارج و محوطه را به طور کامل پاکسازي کنند و شعلهها به صورت عمودي درآمد. پس از پاکسازي، طراحي استينگر متناسب با زاويه شير فورانگير (BOP)، روش راندن استينگر و چگونگي مهار استينگر با نيرويي بيش از 120 تن پس از ورود به دهانه چاه بررسي شد. بچهها شبهاي زيادي را تا صبح مشغول طراحي بودند و صبح بر مبناي طراحيهاي انجام شده، عمليات را کليد ميزدند.
اگر عمليات مهار از سطح انجام نميشد، باز هم نيازي به پاکسازي دهانه چاه بود؟
بله. حتي اگر عمليات مهار از سطح هم انجام نميشد، ايمنسازي چاه پس از مهار فوران، منوط به پاکسازي بود.
چند بار عمليات مهار از سطح انجام شد؟
14 بار. در گزارش نهايي که خدمت آقاي وزير ارائه کردم، گفتم يکي از سه قولي که به شما دادم، اين بود که براي مهار فوران از سطح، همه تلاشمان را به کار گيريم و اين کار را انجام داديم. جالب است بدانيد در جريان همين عمليات، به سازوکار جديدي براي مهار فوران چاه از سطح دست يافتيم. ابزاري با کمک بخش خصوصي و با حمايت شرکت ملي مناطق نفت خيز جنوب و شرکت ملي حفاري ايران طراحي و ساخته شد که در 2 عمليات مهار از سطح از آن استفاده کرديم. مقرر شده اصلاحاتي در اين ابزار اعمال شود تا اگر صنعت نفت در آينده شاهد حوادثي از اين دست شد، در صورتي که شرايط براي مهار چاه از سطح مهيا باشد، از آن استفاده شود. در اين تجهيز، پيستون داخل محوطهاي مثل سيلندر قرار دارد و خروجيهايي اطراف آن تعبيه شده که اين امکان را ميدهد پيستون تحت فشار سيال در دهانه چاه قرار گيرد و فوران را از سطح مهار کند. اين تجهيز از جمله دستاوردهاي ما در رگ سفيد بود و در حين عمليات مهار فوران، موفق به ثبت رکوردهاي خوبي شديم.
چه رکوردهايي؟
در اين عمليات، براي نخستين بار موفق به احداث موقعيت چاه در 14 روز شديم؛ اين در حالي است که احداث موقعيت چاه در نفتخيز جنوب به طور ميانگين پنج ماه زمان ميبرد. همچنين براي نخستين بار، فرآيند حمل، برپايي و Spud دکل طي 10 روز انجام شد که در حالت عادي به 2 تا 3 برابر اين مدت زمان لازم بود. مهمتر از همه آنکه چاه C در 34 روز به نقطه مورد نظر رسيد و به قدري طراحي بچههاي مهندسي حفاري و زمينشناسي عالي بود که درست در همان محل پيشبيني شده، چاه به نقطه هدف برخورد کرد. دکل 95 فتح که پيش از حادثه روي چاه 147 مشغول حفاري بود، براي رسيدن به همين نقطه حدود 90 روز در حال حفاري بود.
بحثهايي درباره درخواست ايران براي همکاري با شرکتهاي خارجي در مهار فوران رگسفيد عنوان شد. آيا شرکت ملي نفت، از شرکتهاي خارجي کمک خواست؟
به هيچ عنوان. اما تعدادي از شرکتهاي ايراني و خارجي پيشنهادهايي براي همکاري دادند که همه اين پيشنهادها بررسي شد؛ از جمله آنکه شرکتي کانادايي موضوع را پيگيري کرد و سرانجام تنها بر روش مهار از عمق براي مقابله با فوران تاکيد داشت که چيز جديدي نبود و ما نيز از ابتداي کار، تمهيدات لازم را براي انجام اين روش بهکار بستيم. يا برخي پيشنهاد دادند با موتور جت و با استفاده از فوم و آب، شعلههاي آتش را خاموش ميکنند. خب بديهي بود اگر با اين روش شعلهها خاموش شوند، گاز H۲S موجود در کسري از ثانيه همه را به کشتن ميدهد. در مجموع بايد بگويم هيچ درخواست کمکي از سوي شرکت ملي نفت براي مهار فوران چاه 147 رگ سفيد مطرح نشد اما پيشنهادهاي مطرح شده، بررسي شد.
در اين مدت، انتقاد هايي هم شد مبني بر اينکه چرا با درخواست برخي براي کمک به مهار فوران موافقت نشد. الان وقت خوبي است در اين باره هم توضيح دهيد.
بهتر بود افرادي که مايل بودند براي مهار فوران قدمي بردارند، به جاي نامهنگاري، ميآمدند، لباس بر تن ميکردند و ميگفتند براي کمک ما هم در ميدان هستيم. متاسفم که بگويم مهار فوران چاه در رگ سفيد با همه رکوردهايي که به ثبت رساند، از حيث حجم وسيع تخريب رواني تيم عملياتي نيز رکورد زد و اين ميزان فضاسازي و راه انداختن جنگ رواني عليه آنان که بدون هيچ چشمداشتي، زندگي خود را گذاشته بودند و شبانهروز در حال تلاش بودند، در نوع خود بيسابقه و بسيار غيرمنصفانه بود. در نفتشهر بيش از 10 بار عمليات مهار از سطح شکست خورد و حتي به اذعان آقاي مکوندي، قبل از مهار چاه 24، نااميدي بر تيم عمليات سايه انداخته بود؛ اما کسي لحظهاي در غيرت و توان مهارگران ترديد نکرد و البته نبايد هم ميکرد؛ اما ديديم در مهار فوران رگ سفيد، بارها تيتر زدند عمليات مهار از سطح باز هم شکست خورد! در حادثه کنگان، پنج شاخه افقي زدند تا به هدف رسيدند و فوران چاه را از عمق مهار کردند؛ در رگ سفيد به قدري محاسبهها دقيق بود که در همان بار نخست و در کوتاهترين زمان ممکن به نقطه هدف رسيدند و چاه مهار شد، اما با اين وجود هجمههايي که به رگ سفيد شد با حوادث پيش از آن به هيچ عنوان قابل مقايسه نبود. باور کنيد بيش از آنکه دستمان را بگيرند، پايمان را گرفتند. بچههاي منطقه بعدا که فهميدند چه حرفهايي گاه در شبکههاي مجازي گفته شده، خيلي ناراحت شدند. بدترين وجهه حادثه رگ سفيد، همين تخريبها بود.
از اين بحث بگذريم و به همان صحبت مهندس زنگنه اکتفا کنيم که پس از مهار فوران چاه، در رگ سفيد خطاب به بچهها گفتند «برخي نمک خوردند و نمکدان شکستند. اين افراد هم بايد از شما عذرخواهي کنند و هم در پيشگاه خدا، استغفار.»
از بدترينها گفتيد؛ از بهترينها هم بگوييد.
بهترين و زيباترين حسي که در رگ سفيد مشاهده ميشد، همدلي و همراهي تيم عملياتي بود. همدلي و همراهي کارکنان نفتخيز جنوب و ملي حفاري به عنوان دو تيم اصلي که سازماندهي کار را بر عهده داشتند، عالي بود. بله؛ گاهي اوقات اختلافنظرهايي هم بود. دوري از خانواده، دماي وحشتناک، شدت صدا و استرس فراوان، همه و همه به طور طبيعي تاثيرگذار بود. اما بعضا اختلاف ديدگاههايي وجود داشت و حتي گاهي صداي دو نفر بلند ميشد و يک ساعت که ميگذشت، ميديديم همان دو نفر با هم در حال خوشوبش هستند. برخي همين گفتوگوها را به تعارض تعبير کردند. در جلسات هم اگر اختلاف نظري بين نفتخيز و حفاري وجود داشت، آنقدر صحبت ميکرديم تا به جمعبندي نهايي ميرسيديم و هر تصميمي که مورد تاييد جمع قرار ميگرفت و نهايي ميشد، همه از آن تبعيت ميکردند. نکتهاي که براي من بسيار جالب توجه بود، اين بود که بچهها براي ارشديت فني ارزش زيادي قائل بودند. به طور مثال، وقتي آقاي مکوندي صحبتي ميکرد، همه همراهي ميکردند. نکته جالبتر، حضور پررنگ و تاثيرگذار مديران عامل اين دو شرکت در بطن عمليات بود. آقاي عاليپور هر روز در منطقه حاضر ميشد و آقاي سپهري فکر ميکنم حدود 50 روز در منطقه حضور داشت. نيروي انساني وقتي ميديد مديرعامل شرکت پابهپاي نيروهاي عملياتي در صحنه است، انگيزهاش دوچندان ميشد. اين حضور مستمر از ديگر نکات مثبت و برجسته اين عمليات بود.
ادامه در صفحه15
يونس عباسي لرکي، يکي از مديران عمليات مهار چاه 147 رگ سفيد
در گپي کوتاه با «مشعل»:
کمي انتظار انصاف داشتيم، فقط کمي!
مشعل سميه راهپيما 35 سال سابقه در صنعت نفت، کم نيست. يک عمر است؛ آن هم گل يک عمر. اين سابقه «يونس عباسي لرکي» است؛يک «کمپاني من» چيره دست و متخصص. آن روز که در رگ سفيد ديدمش، 47 روز بود که خانه نرفته بود. بالاي سر دکلهاي 93 و 94 مانده بود تا عمليات حفاري براي مهار چاه سرکش 147 از عمق به سرانجام برسد. عباسي لرکي، رئيس عمليات حفاري منطقه 2 در مناطق نفتخيز جنوب است و در حال حاضر 9 دکل را تحت مديريت دارد. او عمليات مهار از عمق را آنچنان دقيق توضيح ميداد که جاي هيچ حرف و حديثي باقي نميماند. با اين اوصاف، اما باز هم خودش و همه اعضاي تيم مهار را همه چيزدان نميدانست. برايم يک دوبيتي خواند که بگويد راه رگ سفيد تا روز آخر براي همه باز است؛هرکس تجربه اي اگر دارد و دانشي در چنته اش هست بيايد؛
فهم سخن چون نکند مستمع / قوت طبع از متکلم مجوي
فسحت ميدان ارادت بيار / تا بزند مرد سخنگوي، گوي
ميگفت ما فقط کمي انتظار انصاف داشتيم، چون ميدانيم کسي اگر ايراني است و عرق ملي دارد، هيچ چيز را به منافع ملي ترجيح نميدهد. وقتي در رگ سفيد، يک چاه سرکش دچار حريق شده، حتي يک دقيقه زودتر خاموش شدنش هم به سود ماست. وقتي از او خواستم پلان حفاري چاه امدادي را شرح دهد، خيلي دقيق شروع کرد به توضيح دادن:
«دکل ساعت صفر بامداد مورخه اول آذر 1396 آماده به کار شد. با مته 26 اينچ تا عمق 61 متري را حفاري کرديم و جداري هجده و پنج هشتم را تا عمق 59 متري رانديم و سيمان کاري با وضعيت مطلوب. در مرحله بعدي با مته هفده و يک دوم حفاري کرديم و جداري سيزده و سه هشتم را تا عمق 1670 متري رانديم و مجددا عمليات سيمان کاري موفقيت آميز بود و پس از آن با مته دوازده و يک چهارم و تغيير گل سنگين تا 137 PCF - چون بايد سازند گچساران را حفاري ميکرديم- ادامه داديم تا عمق1870 و بعد از آن رشته آرايش ساقه مته جهت دار را برداشتيم، چون بايد خودمان را با چاه اورژينال 147 در حال حريق، اَجِست ميکرديم. از 1870 شروع کرديم به حفاري جهت دار و الان در 2225 هستيم و از برنامه چهار روز و از چاههايي که در اين منطقه حفاري شده، اگر قياس کنيم حدود 40 تا 45 روز جلو هستيم. پيشبيني ما 2307 متري است که نقطه جداري گذاري 9 و5 هشتم است که بعد از آن حدود 17 متر باقي مانده از کپ راک و 30 متر هم سازند آسماري است يعني حدود 45 متر مانده که بتوانيم در نقطه ورود يا اينترپوينت چاه قرار بگيريم. همه چيز اينجا بر اساس برنامه زماني پرفکت پيش ميرود. حالا و بعد از گذشت بيشتر از ده روز از پايان عمليات مهارچاه147 رگ سفيد، مي توان به خوبي فهميد که وقتي عباسي لرکي ميگفت همه چيز دارد به خوبي و حتي جلوتر از برنامه پيش ميرود، حقيقت را ميگفت. مهارگران در غروب پنجاه و هشتم، رگ بريده رگ سفيد را هم آوردند و آن هيولاي سرکش را آرام و رام کردند. عباسي لرکي وقتي از ضرورت انصاف در قضاوتها حرف ميزد، گفتههايش را با فاکتها و دلايل علمي و منطقي پشتيباني ميکرد، ميگفت: «بايد ساختار ميدان را تجزيه و تحليل و نوع فوران را بررسي کنيم، رفتارنفت، نوع نفت و فشار موجود و خيلي فاکتورهاي ديگر؛ همه اينها از حفاري گرفته تا فوران احتمالي، مهم است.»او در ميان گفتههايش جملهاي جالب توجه ميگويد: «فورانها، جزيي از کار نفت و کساني که سر و کارشان با چاههاي نفت و گاز است، بايد مدام آماده وقوع چنين پديدهاي باشند، اما همين موضوع هم ضرورت افزايش استانداردهاي ايمني را در بخش بالادستي که ما در آن کار ميکنيم، بيش از پيش نمايان ميکند.
معاون وزیر نفت در امور گاز:
نصب کنتورهای هوشمند گاز به بودجه کافی نیاز دارد
مدیرعامل شرکت ملی گاز گفت: نصب کنتورهای هوشمند در کشور نیازمند بودجه کافی است که بر اساس آن پنج تا ۲۰ سال به طول می انجامد. حمیدرضا عراقی، درباره اجرایی شدن طرح کنتورهای هوشمند گاز به «شانا» گفت: پیمانکاران اجرای طرح نصب کنتورهای هوشمند پس از ارزیابی، انتخاب شدند، برخی از آنان روش هایی را به شرکت ملی گاز معرفی و اجرا کردند و برخی دیگر نیز اکنون در مرحله نصب کنتورها هستند.اجرایی شدن این طرح در سراسر کشور به یک دوره زمانی طولانی مدت نیاز دارد، همچنین میزان بودجه ای که برای این طرح اختصاص داده شود، در سرعت اجرای کار تاثیر بسیاری دارد.
مدیرعامل شرکت ملی گاز با بیان اینکه نصب کنونی کنتورهای هوشمند به صورت پایلوت از سوی پیمانکاران اجرا می شود، اظهار کرد: طرح آزمایشی در قالب پنج هزار کنتور برای هر پیمانکار اجرا می شود، پس از حصول نتیجه در صورتی که اجرای طرح موفقیت آمیز باشد، آنها وارد فهرست پیمانکاران شرکت ملی گاز می شوند که البته باید بودجه کافی نیز در اختیار آنان قرار گیرد.اکنون ۲۰ میلیون مشترک گاز در کشور هستند که کنتورهای هوشمند باید برای همه آنان نصب شود، این موضوع به میزان بودجه بستگی دارد؛ هر چقدر منابع مالی مناسب تری برای طرح کنتورهای هوشمند گاز در نظر گرفته شود تعداد مشترکان بیشتری در طول سال می توانند از مزایای این کنتورها بهره مند شوند، بنابراین اجرا و تکمیل می تواند پنج تا ۲۰ سال زمان را به خود اختصاص دهد. به گفته سعید مومنی، مدیر گازرسانی شرکت ملی گاز، کنتورهای هوشمند گاز قادرند به وسیله تجهیزات داخلی و سیستم های ارتباطی که دارند، از طریق سامانه های الکترونیکی با مراکز ادارات گاز در شهرها و مناطق خود ارتباط برقرار کنند که به این ترتیب، قرائت کنتور نیز از راه دور امکان پذیر می شود. با نصب کنتورهای هوشمند، دیگر امکان دست کاری افراد متخلف وجود ندارد، همچنین درصد خطای قرائت ها از لحاظ مثبت و منفی بسیار کاهش می یابد، اما برای استفاده از این کنتورها باید صبر کنیم تا طرح پایلوت به پایان برسد تا بهترین کنتور برای مشترکان انتخاب شود.
مطابق مصوبه شورای اقتصاد دریافت آبونمان در قبوض گاز قانونی است
مدیرعامل شرکت ملی گاز گفت: بر اساس مصوبه شورای اقتصاد، مبلغ آبونمان با عنوان هزینه خدمات مستمر بدون افزایش قیمت جدید، به صورت قانونی در قبوض گاز درج می شود. حمیدرضا عراقی درباره برقراری دوباره هزینه آبونمان در قبوض گاز به «شانا» گفت: بر اساس قانون باید به مبلغ آبونمان در قبض های گاز، افزوده می شد اما بر اساس تصمیم دولت، همچنین تصویب شورای اقتصاد این مبلغ در قبض ها ثابت باقی مانده که با عنوان هزینه خدمات مستمر از سوی مشترکان باید پرداخت شود.دیوان عدالت اداری درباره قطع دریافت هزینه آبونمان به درستی حکم داده بود، زیرا این موضوع باید از سوی شورای اقتصاد مطرح و تصویب می شد، اما شورای هدفمندی با این که اجازه تصویب یا لغوی درباره آبونمان را نداشت، درباره آن تصمیم گیری کرده بود و دیوان عدالت اداری نیز به درستی نسبت به این موضوع معترض بود. معاون وزیر نفت در امور گاز با بیان این که مطابق حکم دیوان عدالت اداری بلافاصله آبونمان از قبض های گاز حذف شده بود، تصریح کرد: تصمیم گیری نهایی درباره آبونمان بر عهده شورای اقتصاد است؛ بنابراین دوباره در شورا مطرح و تصویب شد که بر اساس مصوبه این شورا، دریافت آبونمان با عنوان هزینه خدمات مستمر ادامه دارد.
عراقی با بیان این که هزینه آبونمان یک سرویس خدمات عمومی است، توضیح داد: هزینه آبونمان یا خدمات مستمر برای حفظ، نگهداری، سرویس دهی، امدادرسانی، مقاوم سازی، پوشش، جلوگیری از خوردگی و ایمنی شبکه گاز سراسر کشور استفاده می شود. مدیرعامل شرکت ملی گاز با تاکید بر این که هزینه خدمات مستمر یا آبونمان در همه بخش های آب، برق و دیگر بخش های خدماتی وجود دارد، اظهار کرد: اکنون همه مشکلاتی که در زمینه دریافت آبونمان طی مدت اخیر پیش آمده بود، حل شده و این مبلغ بدون تغییر به صورت قانونی در قبوض پابرجا مانده است وی با بیان این که این هزینه، تاثیری در اجرای پروژه های گازی ندارد، ادامه داد: در قبض های گاز بخشی با عنوان عوارض گازرسانی درج شده که ۲۰ درصد از آن در اختیار آموزش و پرورش برای گازرسانی به مدارس و تامین ایمنی گاز و گرمایش دانش آموزان قرار می گیرد و بقیه نیز صرف گازرسانی به روستاهای کشور می شود. به گفته عراقی، مطابق قانون، ۱۰ درصد از مبلغ قبض های گازی که از مردم دریافت می شود، به عنوان عوارض گازرسانی منظور شده که آموزش و پرورش موظف است از محل ۲۰ درصدی عوارض، اقدام به گازرسانی ساختمان های مدارس، تامین وسایل گرمایش و استاندارد کردن مدارس قدیمی تر کند.
لزوم آمادگی شرکت ها ی گاز استانی برای مدیریت بحران
معاون وزیر نفت در امور گاز گفت: همان طور که شرکت ملی گاز در زمان وقوع زلزله کرمانشاه، بحران را به درستی مدیریت کرد، باید در همه کشور چنین آمادگی برای مدیریت بحران داشته باشد. حمیدرضا عراقی، در نشستی یک روزه با مدیران صنعت گاز کشور که با هدف کسب آمادگی لازم و شناسایی و بررسی نقاط ضعف و قوت، تهدیدها و فرصت ها، تدوین و تشریح تمهیدات و راهکارهای لازم در مواقع بحرانی، برگزار شد، اظهار کرد: ما در زمان وقوع زلزله کرمانشاه، عملکرد مطلوبی داشتیم و از نظر سرعت عمل برای قطع جریان گاز، سپس رفع مشکلات به وجود آمده و وصل مجدد جریان گاز در بخش های مختلف خیلی سریع و مناسب عمل کردیم. وی با بیان اینکه شرکت ملی گاز ایران و شرکت ها ی معین استان کرمانشاه در زمره نخستین شرکت ها ی موفق در زمینه مدیریت بحران بودند، ادامه داد: با توجه به این که همیشه ممکن است در مواقع زلزله و بحران، حوادثی در حوزه گاز به وجود بیاید، لازم است بر اساس دستورعمل های تدوین شده پیشین و «در صورت نیاز، بازنگری و اصلاح آن»، عمل کنیم و با برگزاری مانورهای واقعی در هر شرایطی، آمادگی مطلوب برای مقابله با بحران و مدیریت آن را داشته باشیم و از فناوری های روزآمد (مانند کنتورهای هوشمند) نیز استفاده کنیم. عراقی در ادامه با اشاره به نقش نیروهایی که به صورت مستقیم با مردم سرو کار دارند، از جمله نیروهای امداد و گازبان، آموزش این بخش از همکاران را بسیار ضروری برشمرد و گفت: اعتماد از طریق یک نفر به وجود نمی آید بلکه با همت و تلاش همه کارکنان صورت می گیرد و سرعت عمل و کیفیت خدمات ما به مردم، بخش مهمی از این اعتماد است. معاون وزیر نفت در امور گاز با اشاره به سفر اخیر رئیس جمهوری به استان سیستان و بلوچستان، اظهار کرد: رئیس جمهوری شرکت ملی گاز را از افتخارات دولت نامید، این که چگونه یک مجموعه با عملکرد مناسب اعتماد بالاترین مسئول اجرایی کشور را به خود جلب کند، نشان دهنده آن است که اعتماد به وجود آمده، حاصل تلاش یک نفر نبوده، بلکه تمام مجموعه در آن دخیل بوده اند. مدیرعامل شرکت ملی گاز تصریح کرد: شرکت ملی گاز ایران با فضای آرام و پرکاری که دارد، هم در جامعه و هم در بین مردم اعتماد و اعتبار دارد و این مسئله جزء مهم ترین اموری است که باید آن را تقویت کرد. حمیدرضا عراقی ادامه داد: اعتمادی که در سازمان و در کشور به وجود می آید، حاصل عملکرد ماست؛ به عنوان مثال، یک کنتورخوان هرچه قدر کارش را بهتر و دقیق تر انجام دهد، اعتماد عمومی مردم به سازمان بیشتر خواهد شد. وی با بیان اینکه شرکت ملی گاز ایران جزء بهترین ها است و این اعتبار به دست آمده را باید به خوبی حفظ کرد، گفت: باید به آن فکر کنیم که چگونه از بهترین فناوری ها برای بالابردن کیفیت کار، بالا بردن اعتبار سازمان و همچنین مقابله با بحران ها استفاده کنیم؛ مثل حداقل زمان ممکن برای امدادرسانی و مدیریت حوادث که در زمان بحران اهمیت فراوانی دارد.
با اتمام ۲ دوره دوساله فعالیت
عادلی در جی یی سی اف دبیرکلی مجمع کشورهای صادرکننده گاز تحویل یوری سنتورین شد
چهار سال فعالیت محمدحسین عادلی در مجمع کشورهای صادرکننده گاز (جی یی سی اف) به عنوان دبیرکل، روز یکشنبه، ۳۱ دسامبر (دهم دی ماه) به پایان رسید و وی مجمع کشورهای صادرکننده گاز را به دبیرکل روسی این مجمع تحویل داد. اعضای مجمع کشورهای صادرکننده گاز (جی یی سی اف) در نوزدهمین نشست وزارتی این مجمع در ۱۲ مهرماه (چهارم اکتبرماه) با اکثریت آرا یوری سنتورین روس را به عنوان دبیرکل جدید این سازمان برگزیدند، وی سوم ژانویه و پس از پایان تعطیلات کریسمس کارش را در دبیرخانه این مجمع آغاز می کند. دبیرکل ایرانی مجمع کشورهای صادرکننده گاز که در ۲ دوره دبیرکلی خود در این مجمع توانست این نهاد بین المللی را به دنیا معرفی کند، در چهار سال فعالیت خود اقدام های مهمی انجام داد که از جمله آنها می توان به ارائه سند چشم انداز بازار گاز جهان در دو هفته گذشته که پیش بینی بازار گاز را در میان و بلند مدت تا سال ٢٠٤٠ برآورد می کند، انتشار نخستین بولتن آمار سالانه در ماه دسامبر که آمار مربوط به حوزه گاز همه کشورهای عضو جی یی سی اف شامل می شود، اشاره کرد. با مدیریت دبیرکل ایرانی جی یی سی اف، نخستین سمینار بین المللی این مجمع نیز ۲۲ نوامبر ۲۰۱۷ با استقبال گسترده وزیران عضو جیییسیاف در سانتاکروز بولیوی برگزار شد. محمدحسین عادلی درباره مهمترین برنامه های آینده این نهاد بین المللی به شانا گفت: همکاری بین کشورهای صادرکننده گاز در سه زمینه ایجاد شاخص قیمت گاز، راهبرد بازاریابی گاز و محیط زیست آغاز و جلسه های متعددی برای آن برگزار شده است. وی با بیان این که در هریک از زمینه های فوق به ویژه در چگونگی ایجاد شاخص قیمت، پیشرفت هایی صورت گرفته است، بر ضرورت توجه به این موارد تاکید و اظهار کرد: امیدوارم در این سه زمینه مجمع کشورهای صادرکننده گاز به نتیجه برسد و از این طریق بتواند اثر خود را بر بازار جهانی گاز دو چندان کند. اعضای مجمع کشورهای صادرکننده گاز ۴۴ درصد از تولید گاز جهان، ٦٧ درصد از ذخایر گازی جهان، ۶۴ درصد از انتقال گاز با خط لوله و ۶۶ درصد از تجارت گاز طبیعی مایع شده (ال ان جی) را در اختیار دارند.کشورهای الجزایر، بولیوی، مصر، گینه استوایی، ایران، لیبی، نیجریه، قطر، روسیه، ترینیداد و توباگو، ونزوئلا و امارات، ١٢ عضو اصلی جی یی سی اف هستند و هلند، نروژ، عراق، عمان، پرو و آذربایجان به عنوان اعضای ناظر در نشست های مجمع کشورهای صادرکننده گاز شرکت می کنند.
در ابتدای صحبتهایتان گفتید سه قول به وزیر نفت داده بودید.
بله. مهندس زنگنه در تمام مکالماتی که به منظور ارائه گزارش عملیات بینمان رد و بدل میشد، همواره تاکید میکردند مراقب باشید فقط در حین عملیات، خون از دماغ کسی نیاید. پس از مهار فوران و در جریان سفر ایشان به رگ سفید، گفتم من سه قول به شما داده بودم. یکی این بود که شانس خود را برای عملیات مهار از سطح امتحان کنیم که کردیم و اگرچه موفق نشدیم اما تلاشمان را به کارگرفتیم. دوم اینکه در کمتر از ۶۰ روز چاه مهار شود که آن هم خوشبختانه عملیاتی شد. سومین قول که نتوانستم به آن عمل کنم، همین بود که خون از دماغ کسی نیاید. متاسفانه یکی از نیروها دستش شکست و انگشت دست آقای ویسیآرا هم دچار حادثه شد. برایش خیلی ناراحت شدم. جالب است چند نفر از بچههای حفاری وقتی دیدند ناراحتم، برای این که فضا را عوض کنند، تکتک با خنده دستانشان را آوردند جلو و بعد دیدم که هر کدام از آنها، یک انگشت یا یک بند انگشت ندارند. عملیات حفاری در محیط فیزیکی و شرایط کاری سختی انجام میشود و از مشاغل بسیار پیچیده، پرریسک و حساس است.
و بسیاری از نیروهای عملیاتی نفت از جمله در بخش حفاری، از نیروهای قراردادی هستند. مرحوم ارزانی و مرحوم سلیمی هم قراردادی بودند.
بله. اتفاقا در این مدت بچهها در منطقه خیلی با من درد دل میکردند و از مشکلاتشان گفتند؛ حق هم دارند. اما وقتی این مسائل را با آقای وزیر در میان میگذاریم، میبینیم ایشان بسیار بسیار بیشتر از ما دغدغه این نیروها و مشکلاتشان را دارند. همان طور که میدانید، مدتهاست کارگروهی به این منظور تشکیل شده و مهندس زنگنه با جدیت این موضوع را پیگیری میکند. موضوع بسیار پیچیدهای است، اما پیگیریها با تاکید شخص مهندس زنگنه ادامه دارد و مطمئنم با همه پیچیدگیها، این کار به نتیجه میرسد.
آقای مهندس؛ دلیل حادثه مشخص شده است؟
در این ۵۸ روز، اولویت نخست ما مهار فوران بود، با وجود این بررسیهایی هم برای مشخص شدن دلایل اصلی حادثه به منظور پیشگیری از حوادثی این چنین در آینده انجام شد که باید تکمیل شود. نتیجه نهایی بررسیها در قالب گزارشی به کمیسیون انرژی مجلس و نهادهای نظارتی ارائه میشود و حتما برای پیشگیری از حوادث مشابه، به طور جدی مدنظر قرار میگیرد.
برای چاهها چه برنامهای دارید؟ امکان تولیدی شدن چاه ۱۴۷ هست؟
مرور تجارب دو فوران قبلی رگ سفید در پیش از انقلاب نشان میدهد تعمیر چاه به منظور تولیدی شدن آن، ممکن بود به فوران دوباره چاه منجر شود؛ بنابراین به منظور ایمنسازی و با نظر همه کارشناسان ذیربط، چاه کاملا با سیمان پر شد، اما هر دو حلقه چاه امدادی، ان شاءلله تولیدی میشوند.
از میزان نفت و گازی که در این مدت سوخت، برآوردی دارید؟
کارشناسان مهندسی نفت و مدیریت فنی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب، محاسبه دقیق این آمار را در دستور کار دارند. اما این اعداد و ارقام متفرقهای که در این مدت اعلام شد، به هیچ وجه قابل اتکا نیست.
از نگاه شما، مهمترین پیام عملیات مهار فوران چاه ۱۴۷ رگ سفید چه بود؟
مهمترین پیام، تکرار این واقعیت بود که نمیتوان برای مهار فوران چاه، یک نسخه واحد تجویز کرد. به طور مثال، در فوران چاه در حالِ تولید، با آوار تجهیزات دکل روی چاه مواجه نیستیم و حتی در چاههایی که هنگام فوران دکل بر روی آنها قرار دارد، بسته به شرایط چاه، روشهای متفاوتی را برای مهار چاه باید مدنظر قرار داد. در رگ سفید، زاویه ۲۵ تا ۳۰ درجه شیر فورانگیر (BOP)، کار استینگررانی را بسیار دشوار کرده بود که قاعدتا مواجهه با فوران در این چاه با چاهی که فورانگیر آن از حالت معمول خارج نشده، بسیار متفاوت است. یا به طور مثال در فوران چاه ۲۴ نفتشهر، عمده هیدروکربوری که از چاه خارج میشد نفت بود و در رگ سفید با فوران گاز و نفت آن هم با فشاری بسیار بالا روبهرو بودیم. وضع عوارض طبیعی منطقهای که فوران در آن روی میدهد، میزان دسترسی به منابع آبی، نوع سیال، فشار و دما و بسیاری از عوامل دیگر، در تعیین نحوه مقابله با چاه دخیل هستند.
اگر بخواهید در چند جمله از مهارگران قدردانی کنید، چه میگویید؟
مهار فوران چاه ۱۴۷ رگ سفید، عملیات سخت و پیچیده و در عین حال بسیار پراسترسی بود. پس از مهار فوران، دو جا عمق فشار روحی و روانی این عملیات بیشتر نمود پیدا کرد؛ یکی در بغض آقای عالیپور و دیگری در لبخند آقای وزیر. از این بابت خدا را شکر میکنم؛ یاد و خاطره ۲ جانباخته این حادثه تلخ را گرامی میدارم و به تیم عملیاتی رگ سفید میگویم، قهرمانان اول و آخر این عملیات شما بودید که با تلاش شبانهروزی، دل مردم و کارکنان صنعت نفت را شاد کردید. تلاش و غیرت مثالزدنیتان را فراموش نمیکنم چون ثابت کردید در روزهای سخت، از پس کارهای سخت برمیآیید و ثابت کردید میتوانید. دستتان را میبوسم و برای یکایکتان احترام ویژه قائلم .
منبع:شانا
گفت و گو ازهانیه موحد
پانزدهمین نمایشگاه تخصصی ساخت تجهیزات صنعت حفاری
نماد بوميسازي و توسعه ساخت داخل
مشعل پانزدهمين نمايشگاه تخصصي ساخت تجهيزات صنعت حفاري ( يکشنبه، سوم ديماه 96 ) با حضور قائم مقام وزير نفت، مديران صنعت نفت و مسئولان استاني در اهواز آغاز بهکار کرد. اين نمايشگاه با مشارکت 120 واحد معتبر در قالب شرکتهاي سازنده قطعات و تجهيزات، تامينکننده تجهيزات و خدمات مرتبط با صنعت حفاري در 6 هزار مترمربع فضاي مسقف و باز برگزار شد. از مجموع شرکتهاي حاضر در نمايشگاه پانزدهم صنعت حفاري، 72 درصد از استان خوزستان و 28 درصد از استانهاي تهران، اصفهان، خراسان رضوي، فارس، کرمان، آذربايجان شرقي و غربي حضور داشتند. پانزدهمين نمايشگاه تخصصي ساخت تجهيزات صنعت حفاري پس از گذشت اين سالها جايگاه خوبي در بين نمايشگاههاي استاني پيدا کرده و با استقبال بسيار خوب سازندگان مواجه شده است، به طوري که 85 شرکت از ميان سازندگان قطعات و تجهيزات صنعت حفاري، 10 شرکت تامينکننده و 5 شرکت خدماتي امسال در آن حضور يافتند.
صنعت حفاري، عامل توسعه ساخت داخل
پانزدهمين نمايشگاه تخصصي ساخت تجهيزات صنعت حفاري، با حضور مرضيه شاهدايي، قائم مقام وزير نفت افتتاح شد. وي با اشاره به اين که صنعت حفاري، يکي از مهمترين و موثرترين صنايع در شکوفايي اقتصاد کشور و توسعه ساخت داخل است، گفت: برگزاري اين نمايشگاهها ميتواند به بحث بازاريابي کمک شاياني کند و سبب حضور بيشتر متخصصان و دستدرکاران فعال در حوزه ساخت تجهيزات صنعت نفت شود. وي افزود: هماکنون بيش از 70 درصد تجهيزات و سازههاي صنعت نفت، دستاورد مشاوران، پيمانکاران و سازندگان ايراني است. قائم مقام وزير نفت با اشاره به وجود هستههاي خودکفايي در شرکتهاي اصلي وزارت نفت افزود: ما در مذاکرات خود با شرکتهاي خارجي با تکيه بر توان داخلي شرکتهاي پيمانکار ايراني، خواهان واگذاري حداکثري کار به شرکتهاي داخلي ميشويم. شاهدايي، اجراي قراردادهاي جديد نفتي و توسعه ميادين نفت و گاز را با استفاده از سرمايه شرکتهاي بينالمللي از مهمترين اهداف وزارت نفت عنوان کرد و گفت: هدف ما حضور شرکاي ايراني در کنار شرکتهاي بينالمللي است تا از ظرفيتها و تجهيزات ايراني استفاده بهينه شود. وي ادامه داد: از ديگر برنامههاي ما در وزارت نفت، توسعه ساخت داخل تجهيزات و کالاهاي پرمصرف است که در اين زمينه ميتوان به طرح بوميسازي 10 گروه خانواده کالاهاي صنعت نفت اشاره کرد. به گفته شاهدايي، استقرار نظام صدور گواهينامه کيفيت محصولات و خدمات صنعت نفت، کدينگ کالا، سامانه الکترونيکي تامين کالا و پروژههاي توانمندسازي ظرفيتهاي داخلي در قراردادهاي نفتي از جمله موارد توسعه بهرهمندي از ظرفيتهاي ايراني است که بايد مورد توجه قرار گيرد.
ساخت 68 درصد تجهيزات حفاري در داخل
در ادامه سپهر سپهري، مديرعامل شرکت ملي حفاري ايران با اعلام اين که تاکنون بالغ بر يک هزار تجهيز پرمصرف صنعت حفاري در کشور بوميسازي شده است، گفت: شرکت ملي حفاري ايران، حدود 68 درصد نياز خود به قطعات پرمصرف اين صنعت را از محل توليدات ساخت داخل تامين ميکند. وي با اشاره به اين که تعداد کالاهاي مورد نياز صنعت حفاري حدود 65 هزار قلم است که ارزش آن بيش از 230 ميليارد تومان برآورد ميشود، افزود: از اين تعداد، تاکنون 4 هزار قلم کالا بوميسازي شده است. مديرعامل شرکت ملي حفاري ايران درباره کالاهاي پرمصرف صنعت حفاري گفت: در مجموع، حدود 4 هزار و 300 قلم کالاي پرمصرف در اين صنعت مورد استفاده قرار ميگيرد که از اين ميان، تاکنون يک هزار قلم کالا در کشور بوميسازي شده است. سپهري درباره رويکرد ساخت داخل در شرکت ملي حفاري ايران، با بيان اينکه حدود 68 درصد تجهيزات پرمصرف مورد نياز اين شرکت در داخل کشور ساخته ميشود، ابراز اميدواري کرد که ظرف سه سال آينده، خودکفايي کامل در اين زمينه حاصل شود. وي، حجم خريد داخلي شرکت ملي حفاري را حدود 80 ميليارد تومان در سال عنوان کرد و افزود: با توجه به اينکه خريد داخل از خروج ارز از کشور جلوگيري ميکند، از اهميت زيادي برخوردار است و نشان دهنده گام برداشتن در مسير تحقق سياستهاي اقتصاد مقاومتي است. مديرعامل شرکت ملي حفاري ايران با اشاره به روند افزايشي تعداد سازندگان داخلي در صنعت حفاري گفت: تعداد سازندگان فعال در اين صنعت، طي سالهاي 92 تا 96 از 80 شرکت سازنده به 300 شرکت افزايش يافته است، اين در حالي است که 67 درصد از اين تعداد سازنده، در استان خوزستان مشغول به کار هستند.
حضور چشمگير شرکتهاي دانش بنيان
محمدرضا تاکايدي، قائم مقام مديرعامل شرکت ملي حفاري ايران گفت: برگزاري اين رويداد اقتصادي زمينه هم افزايي ميان شرکتها، شناخت توانمنديهاي داخلي و حضور شرکتهاي جديد را در فضاي رقابت فراهم آورده است. وي افزود: سازندگان نيز در اين رخداد نمايشگاهي ضمن ارائه توانمنديهاي خود، با نيازهاي شرکتهاي متقاضي آشنا مي شوند و درباره کيفيت و کميت ساخت و طرحهاي در دست اجرا با متخصصان صنعت حفاري به رايزني ميپردازند. تاکايدي با بيان اين که اين نمايشگاه فرصت مناسبي است که به طور منسجم توانمنديها، قطعات و تجهيزات ساخته شده را مورد ارزيابي کارشناسان قرار دهد، گفت: با مغتنم شمردن اين فرصت ضمن آشنايي با يک سري توليدات جديد، قرار شد پس از پايان کار نمايشگاه در بازديدهاي کارگاهي، توان اين سازندگان بررسي شده و در جلساتي ضمن تبادل نظر، نحوه همکاري و استفاده از ظرفيتهاي بالقوه آنان در دستور کار قرار گيرد. قائم مقام مديرعامل شرکت ملي حفاري ايران ادامه داد: برخي شرکتهاي دانش بنيان نيز درباره بازسازي و ساخت برخي قطعات ويژه صنعت حفاري پيشنهاداتي ارائه کردند و شماري نيز در موضوع فايناس مذاکره داشتند.
همکاري شرکت ملي حفاري با 300 سازنده داخلي
مهدي عرشيان، مدير پژوهش، فناوري و مهندسي ساخت شرکت ملي حفاري ايران در حاشيه بازديد از نمايشگاه، از همکاري اين شرکت با حدود 300 شرکت سازنده داخلي به منظور تامين تجهيزات و قطعات مورد نياز اين شرکت خبر داد. وي ادامه داد: تاکنون 68 درصد اقلام پرمصرف شرکت ملي حفاري که قابليت ساخت داخل دارند، بوميسازي شده است و برنامهريزي شده که تا سه سال آينده، اين اقلام به صورت 100 درصد توليد داخل شود. عرشيان، ارزش قطعات و تجهيزات بوميسازي شده را 210 ميليارد ريال عنوان کرد و گفت: تعداد قطعات و تجهيزات ساخت داخل در سال 95 نسبت به سال 94 با 26 درصد رشد همراه بود و پيشبيني ميشود امسال نيز شاهد رشد 20 درصدي اين اقلام در قياس با سال گذشته باشيم. مدير پژوهش، فناوري و مهندسي ساخت شرکت ملي حفاري ايران با اشاره به همکاري اين شرکت با 300 شرکت سازنده داخلي ادامه داد: 67 درصد از اين شرکتها از استان خوزستان و 33 درصد از ديگر استانهاي صنعتي کشور هستند. عرشيان با بيان اينکه در 2 سال گذشته افزون بر 75 درصد از قراردادهاي ساخت داخل به سازندگان بومي واگذار شده است، عنوان کرد: درباره ارتقاي کيفيت ساخت داخل برنامهريزي مناسبي در سه سال گذشته صورت گرفته است. وي ادامه داد: براساس اقدامهاي انجام شده از قبيل بازنگري دانش فني و نقشههاي ساخت و همچنين تخصصي کردن ساخت داخل از سوي سازندگان با امضاي قراردادهاي باز، گزارش عدم انطباق و عدم کيفيت در سال 96 نسبت به دو سال پيش کاهش چشمگيري داشته است.
بازنگري در فعاليت شرکتهاي سازنده با هدف گروهبندي تخصصي
بهنود منصور نژاد، رئيس اداره مهندسي و فناوري ساخت مديريت پژوهش، فناوري و ساخت شرکت ملي حفاري ايران در حاشيه نمايشگاه، از بازنگري فعاليت شرکتهاي سازنده با هدف گروهبندي تخصصي خبر داد و گفت: در اين زمينه تاکنون ضمن دريافت درخواست بازديد از 80 شرکت سازنده در سطح کشور، فعاليت41 شرکت بررسي و در 13 جلسه کميته بررسي منابع مطرح و تصميمگيري شد. وي افزود: اين نگرش بر اساس يک رويکرد سيستمي است که در آينده با تکيه بر شاخصهاي استاندارد ساخت قطعات و تجهيزات حفاري، شرکتهايي که داراي اين استانداردها باشند، در گروههاي تخصصي به همکاري خود با اين شرکت ادامه ميدهند. رئيس اداره مهندسي و فناوري ساخت مديريت پژوهش، فناوري و ساخت شرکت ادامه داد: اين اداره با توجه به رويکرد بنگاهداري اقتصادي با تعدادي از شرکتهاي فعال در بخش حفاري، مکاتبات اوليه را انجام داده است.
حفر و تکميل 119 حلقه چاه نفت و گاز در 9 ماه امسال
در حاشيه نمايشگاه، ناصر قليپور، مدير برنامهريزي تلفيقي شرکت ملي حفاري ايران، از حفر و تکميل 119 حلقه چاه نفت و گاز در 9 ماه امسال از سوي ناوگان اين شرکت در مناطق خشکي و دريايي کشور خبر داد. وي گفت: از اين چاهها 51 حلقه چاه توسعهاي- توصيفي، دو حلقه اکتشافي و 66 حلقه تعميري تکميلي بوده است. قليپور افزود: از مجموع اين چاهها 86 حلقه در حوزه شرکت ملي مناطق نفتخيز جنوب، 24 حلقه در پروژههاي شرکت مهندسي و توسعه نفت، هفت حلقه در شرکت نفت فلات قاره ايران و دو حلقه به سفارش مديريت اکتشاف شرکت ملي نفت ايران حفر شده است. وي متراژ حفاري چاهها از ابتداي فروردين تا پايان آذرماه را 196 هزار و 37 متر عنوان و اظهار کرد: در اين مدت همچنين 33 هزار و 195 متر حفاري جهت دار و يک هزار و 361 متر مغزه گيري با ايجاد 93 حفره به ثبت رسيد. مدير برنامهريزي تلفيقي شرکت ملي حفاري ايران ادامه داد: در مدت يادشده عمليات حفاري 19 حلقه چاه، 547 روز زودتر از برنامه پيشبيني شده از سوي کارفرما به پايان رسيد که از نظر اقتصادي ارزشمند است. قليپور با بيان اينکه ناوگان حفاري شرکت داراي 71 دستگاه حفاري خشکي و سه دستگاه حفاري دريايي است، تصريح کرد: بازسازي، نوسازي و روز آمد کردن دستگاههاي حفاري و ديگر تجهيزات بر اساس برنامه دنبال ميشود و تقويت ناوگان در دستور کار قرار دارد. مدير برنامهريزي تلفيقي شرکت ملي حفاري ايران گفت: نمايشگاه پانزدهم از نظر تنوع توليدات ساخت داخل قابل توجه و بيانگر ظرفيتها و توانمنديهاي سازندگان داخلي است.
نقش سازندگان خوزستاني در بوميسازي تجهيزات نفتي
همچنين نورالله حسن زاده، رئيس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان خوزستان در مراسم افتتاحيه نمايشگاه گفت: سازندگان استان نقش بسيار ارزنده اي در بومي سازي و ساخت قطعات و تجهيزات مورد نياز صنعت نفت و حفاري داشته اند. وي افزود: بالاي 90 در صد واحدهاي صنعتي در استان کوچک و متوسط هستند که به حمايت و پشتيباني نياز دارند. رئيس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان خوزستان اظهار کرد: به اين واحدها تاکيد شده که کيفيت و کميت توليدات را در اولويت کار خود قرار دهند و اقدامهايي نيز در باره استفاده از آزمايشگاه و کارگاه مشترک با مراکز دانشگاهي انجام شده است. حسنزاده همچنين از اجرايي شدن طرح ايجاد شهرک تخصصي پتروشيمي در آينده نزديک در استان خوزستان خبر داد.
رونمايي از 2 قطعه ابزار درونچاهي
مهدي مهران، معاون مديريت پژوهش، فناوري و مهندسي ساخت شرکت ملي حفاري ايران، با اشاره به رونمايي از 2 قطعه مربوط به ابزارهاي پيشرفته درونچاهي لوله مغزي سيار در اين نمايشگاه گفت: اين تجهيزات حاصل قرارداد پروژه پژوهشي ميان ملي حفاري و جهاد دانشگاهي صنعتي شريف است. وي افزود: اين 2 سازه (موتور هد و اورشات) با نظارت و همکاري متخصصان مديريت خدمات فني حفاري و مديريت پژوهش، فناوري و مهندسي ساخت شرکت ملي حفاري ايران بوميسازي شد. معاون مديريت پژوهش، فناوري و مهندسي ساخت شرکت ملي حفاري گفت: بر اساس اين قرارداد پژوهشي، تدوين دانش فني، فناوري طراحي و ساخت اين تجهيزات به صورت کامل و در يک فرايند زماني انجام شد و اين تجهيزات پس از آزمايش ميداني در جريان عمليات قرار گرفت. وي درباره موارد کاربست موتور هد توضيح داد: اين سازه، يک سيستم ايمني پيشگيرانه است که براي عمليات حفاري، فيشينگ و هر عمليات ويژه استفاده ميشود. مهران ادامه داد: فراهم کردن جريان سيال در مواقع انسداد ابزارهاي درون چاه، برقراري جريان سيال درون چاه، جداسازي ابزارهاي درون چاهي از لوله حفاري در شرايط اضطراري و ممانعت از جريان چاه به طرف بالا از کاربردهاي موتور هد به شمار ميآيد.
500 ميليارد تومان اعتبار براي رفاه و آسايش مردم
پايتخت فيروزه ايران، ميزبان شعلههاي فيروزه اي
معاون اول رئيس جمهوري: گازرساني به روستاهاي کشور در دولت دوازدهم تداوم خواهد يافت
مشعل گاز؛ شهر به شهر و روستا به روستا به خانه اهالي ايران زمين ميرود و هر روز شاهد بهرهمندي مناطق مختلف کشور از اين سوخت پاک هستيم. طي پنج سال فعاليت دولت يازدهم و دوازدهم در مجموع به 10 هزار روستا گازرساني شده و اين مسير تا گازرساني به آخرين شهر و روستاي بالاي 20 خانوار کشور تداوم خواهد داشت.
استان خراسان رضوي به عنوان يکي از مناطق راهبردي که هرساله شاهد حضور ميليونها زائر حرم رضوي است، نيز در مسير توسعه صنعت گاز قرار دارد. در ابتداي دولت يازدهم 946 روستاي استان گازرساني شده بود و اين در حالي است که اين ميزان هم اکنون به يکهزار و 631 مورد رسيده است. براساس برنامهريزيهاي تعريف شده، هر 12 ساعت، يک روستا به شبکه سراسري گاز متصل ميشود و تا پايان سال 97 شاهد گازرساني به همه روستاهاي بالاي 20 خانوار اين استان خواهيم بود. چندي پيش، صنعت گاز براي دومين بار به صورت اختصاصي در مراسمي ميزبان اسحاق جهانگيري، معاون اول رئيس جمهوري بود تا با 500 ميليارد تومان اعتبار، شاهد توسعه اين صنعت در استان خراسان رضوي باشيم. براين اساس، پروژه خط لوله انتقال گاز همت آباد- بار، پروژه خط انتقال گاز تقويتي اسفراين- نقاب- جغتاي و گازرساني به دو شهر و 327 روستاي اين استان با حضور معاون اول رئيس جمهوري افتتاح و عمليات اجرايي احداث خط لوله انتقال گاز تربتحيدريه - کاشمر و گازرساني به 147 روستا و... نيز آغاز شد.
مديرعامل شرکت ملي گاز ايران در اين مراسم که روز چهارشنبه (6 دي ماه) با حضور اسحاق جهانگيري، معاون اول رئيس جمهوري، عليرضا رشيديان، استاندار خراسان رضوي، سيداحسان قاضيزادههاشمي، نماينده مردم فريمان در مجلس شوراي اسلامي، سيدحميد فاني، مديرعامل شرکت گاز استان خراسان رضوي و جمعي از مقامهاي کشوري و استاني در بخش رضويه شهر مشهد برگزار شد، گفت: نهضتي که اکنون در شرکت ملي گاز ايران به وجود آمده در دولت دکتر روحاني، رئيس جمهوري آغاز شده و ادامه يافته است که منجر به رشد چشمگير موفقيتهاي صنعت گاز کشور ميشود.
حميدرضا عراقي افزود: خطوط انتقال گاز کشور از 35 هزار کيلومتر با 9 درصد افزايش در دولت يازدهم به 38 هزار کيلومتر افزايش يافته است.
وي با اشاره به افزايش 11 درصدي تعداد ايستگاههاي تقويت فشار گاز اظهار کرد: در مجموع هشت ايستگاه تقويت فشار گاز نيز افتتاح شده که پنج ايستگاه آن با حضور معاون اول رئيس جمهوري به بهرهبردار ي رسيد.
معاون وزير نفت ادامه داد: در چهار سال فعاليت دولت يازدهم در مجموع 32 توربوکمپرسور نيز وارد مدار شده است.
تحويل 140 ميليون مترمکعب گاز به نيروگاهها
عراقي درباره بهرهمندي نيروگاهها از نعمت گاز طبيعي گفت: در روز ششم دي ماه سال 92، نيروگاهها 30 ميليون مترمکعب گاز و بيش از 90 ميليون مترمکعب گازوئيل و مازوت مصرف ميکردند و در اين در حالي است که در روز مشابه امسال، 140 ميليون مترمکعب گاز به اين بخش اختصاص يافته است. معاون وزير نفت در امور گاز يادآور شد: گاز رساني به 9 هزار روستا در دولت تدبير و اميد، از ديگر دستاوردهاي شرکت ملي گاز ايران است که اين رقم تا قبل از دولت يازدهم 14 هزار روستا بوده و اين بخش شاهد، رشدي 64 درصدي بوده است.
عبور بدون دغدغه از زمستان امسال
عراقي درباره پايداري تامين گاز مناطق شمال کشور تصريح کرد: همکاران من در استانهاي خراسان شمالي، خراسان رضوي و خراسان جنوبي به هيچ عنوان از قطع گاز وارداتي از ترکمنستان نگران نيستند و زمستان امسال را ميتوانند بدون هيچ گونه دغدغه و نگراني سپري کنند همانطور که اکنون همه صنايع و نيروگاهها در سراسر کشور در حال مصرف گاز طبيعي هستند.
وي تاکيد کرد: تامين گاز مورد نياز همه بخشهاي مصرف در حالي است که هم اکنون حداکثر ميزان صادرات به ترکيه را داريم و به کشور عراق نيز گاز صادر ميکنيم.
مديرعامل شرکت ملي گاز ايران در ادامه با اشاره به بهرهبرداري از پروژههاي گازرساني در استان خراسان رضوي، اظهار کرد: امروز خط انتقال گاز همت آباد- بار به طول 50 کيلومتر و با هزينه 40 ميليارد تومان به بهرهبردار ي رسيد و اين خط لوله در ادامه به شهر « بار» ميرسد. همچنين عمليات اجرايي خط انتقال گاز تقويتي تربتحيدريه- کاشمر نيز به طول 77 کيلومتر و با هزينه 60 ميليارد تومان امروز آغاز ميشود.
اختصاص 270 ميليارد تومان اعتبار براي اجراي سه خط لوله انتقال گاز
عراقي افزود: خط انتقال ديگري که تزريق گاز شده و از شهر سبزوار عبور ميکند، خط اسفراين- نقاب- جغتاي است که حدود 84 ميليارد تومان هزينه در برداشته که با افتتاح آن، علاوه برمجتمع فولاد سبزوار، روستاهاي اطراف نيز از نعمت گاز بهرهمند ميشوند که مجموعه اين سه خط انتقال هزينهاي بالغ بر 270 ميليارد تومان داشته است. به گفته معاون وزير نفت، با بهرهبرداري از پروژه گازرساني به شهر همت آباد و 180 روستاي خراسان رضوي، حدود 25 هزار خانوار از نعمت گاز بهرهمند ميشوند. وي اعلام کرد: عمليات اجرايي گازرساني به 147 روستا نيز امروز آغاز و تا پايان سال، 18 هزار خانوار ديگر به جمع خانوارهاي بهرهمند از گاز طبيعي افزوده خواهند شد.
به گفته مديرعامل شرکت ملي گاز ايران، در مجموع، پروژههاي خطوط انتقال و شبکههاي شهري و روستايي، حدود 500 ميليارد تومان هزينه در بر دارد که اين رقم بالا ميتواند جايگزين سوخت مصرفي نيروگاهها و ساير صنايع شود و به اين ترتيب در مجموع 77 درصد روستاهاي اين استان از نعمت گاز برخوردار ميشوند و تا پايان سال جاري، اين رقم به حدود 86 درصد ميرسد.
وي در ادامه با اشاره به سخنان مديرعامل شرکت گاز استان خراسان رضوي مبني بر اينکه سال گذشته هر دو روز يک روستا گازرساني ميشد، اظهار کرد: اين آمار امسال رشد سريعتري به خود گرفته و هر روز دو روستا از نعمت گاز بهرهمند ميشوند و به اين ترتيب تا پايان امسال، به 700 روستاي ديگر در اين استان گازرساني ميشود. عراقي افزود: به اين ترتيب حدود يکهزار روستا در استان خراسان رضوي باقي ميماند که سال آينده به همه اين روستاها گازرساني ميشود و درصد خانوارهاي روستايي برخوردار از گاز به 99 درصد ميرسد.
مديرعامل شرکت ملي گاز ايران تصريح کرد: از ابتداي فعاليت دولت يازدهم، رقم گازرساني روستايي در اين استان 55 درصد بوده که اين رقم در حال حاضر به 77 درصد رسيده و تا پايان سال جاري به 86 درصد خواهد رسيد؛ همچنين درصد جمعيت شهري برخوردار از گاز طبيعي نيز در سال آينده به 99 در صد خواهد رسيد و سال آينده اين استان، استان سبز معرفي خواهد شد.
وي در پايان اظهار اميدواري کرد: نهضتي که در گازرساني از دولت يازدهم آغاز شده تا پايان سال آينده و نيمه سال 98 به پايان مي رسد و مي توانيم از گاز توليدي، در توسعه صادرات و ايجاد ارزش افزوده در کشور استفاده کنيم.
خراسان رضوي، استان سبز ميشود
در ادامه، نماينده فريمان، سرخس، بخشهاي احمدآباد و رضويه استان خراسان رضوي در مجلس شوراي اسلامي نيز گفت: به دليل اينکه استانداردهاي اين استان براي گازرساني در حد بالا نبود، کار در اين بخش کمي دشوار بود، اما اين استانداردها به بهترين وجه به همت تلاش و مديريت مديران صنعت گاز به بالاي 80 درصد رسيد، البته پروژههاي جديد به تامين بودجه نياز دارد تا گازرساني به اين استان، به بالاي 93 درصد در اين استان برسد.سيداحسان قاضيزادههاشمي با بيان اين که اميدوارم شرکت ملي گاز ايران پيشنهادي را براي اجرايي کردن مجدد بند «ق» در بودجه سال 97 ارائه بدهد، افزود: چنانچه با پيگيري اين شرکت، اين بند در بودجه سال 97 نيز به تصويب برسد و علاوه بر 500 ميليارد تومان فعلي، 500 ميليارد تومان ديگر نيز بودجه به پروژههاي بعدي گازرساني تخصيص يابد، ميتوان پاياني خوش براي حوزه گازرساني در اين استان متصور شد و کل استان را استان سبز معرفي کرد.
گازرساني به مردم براي ايجاد رفاه شتاب گرفت
در ادامه، معاون اول رئيس جمهوري گفت: کار مهم و حياتي که در اين دولت بنا گذاشته شد، آن بود که گازرساني به روستاهاي کشور به عنوان مرکز توليد و زندگي مردم و ايجاد رفاه و آسايش آنان شتاب گرفت.اسحاق جهانگيري افزود: با افتخار اعلام ميکنيم که از نظر سوختهاي فسيلي موفق شديم با گاز که پاکترين انرژي است، شبکه سراسري گاز ايجاد کنيم که از دورترين روستاهاي کشور تا پايتخت و همه شهرها از اين نعمت الهي بهرهمند شوند.وي تاکيد کرد: در آغاز دولت يازدهم، شمار کل روستاهاي گازرساني شده، 14 هزار روستا بوده، ولي با تلاش مجموعه شرکت ملي گاز ايران و با مديريت انديشمندانه مهندس عراقي، 9 هزار روستا تا ابتداي دولت دوازدهم از نعمت گاز برخوردار شده و اين روند همچنان ادامه دارد.
معاون اول رئيس جمهوري اعلام کرد: بر اساس آمار اعلام شده استانداري خراسان رضوي، از ابتداي دولت يازدهم 56 درصد روستاهاي اين استان از نعمت گاز بهرهمند بودهاند و اين در حالي است که امروز اين رقم به 77 درصد رسيده است.
در اين مراسم از طريق ارتباط تصويري، پروژه گازرساني به شهر همتآباد و خط انتقال گازرساني اين شهر مورد بهرهبرداري قرار گرفت. همچنين عمليات اجرايي خط انتقال گاز 16 اينچ تربتحيدريه- کاشمر و خط انتقال جغتاي- سبزوار نيز آغاز شد.پس از پايان سخنراني، مشعل گاز در روستاي نصرآباد به نمايندگي از ديگر روستاهاي استان از سوي اسحاق جهانگيري و حميدرضا عراقي، معاون وزير نفت و مديرعامل شرکت ملي گاز ايران روشن شد.
مشعل گاز در شهر همت آباد روشن شد
همزمان با بهرهبرداري از طرح گازرساني به 180 روستاي خراسان رضوي، شهر همتآباد به عنوان آخرين شهر شهرستان فيروزه و 26 روستاي اين خطه نيز به شبکه سراسري گاز متصل شدند.
فرماندار شهرستان فيروزه در آيين بهرهبرداري از اين طرحها گفت: اجراي خط انتقال گاز به شهر همتآباد و 26 روستاي اين شهرستان با اعتبار بيش از 30 ميليارد تومان انجام شد.
محمدحسين صالحي افزود: در اين طرح، 42 کيلومتر شبکه فولادي، 210 کيلومتر شبکه توزيع پلي اتيلن با چهار هزار و 400 انشعاب به کار گرفته شده که بيش از پنج هزار خانوار از ساکنان منطقه از نعمت گاز طبيعي برخوردار شدهاند. وي اظهار کرد: تاکنون 85 درصد از ساکنان اين شهرستان از نعمت گاز برخوردار شدهاند که اين رقم تا پيش از سال 94 کمتر از 18 درصد بوده است.
شهرستان فيروزه داراي حدود 6 هزار مشترک گاز است که از اين تعداد، حدود دو هزار مشترک شهري و چهار هزار مشترک، روستايي هستند.
برنامه ريزي براي برخورداري 96 درصد روستاهاي کشور از نعمت گاز
مديرعامل شرکت مهندسي و توسعه گاز ايران نيز در اين مراسم گفت: سياست دولت اين است که در سالهاي آينده به 96 درصد روستاهاي کشور گازرساني کند. حسن منتظرتربتي افزود: توسعه تنها در بهرهمندي از آخرين دستاوردهاي فناوري نيست، بلکه توسعه فرهنگي نيز در کنار توسعه اقتصادي از اهميت ويژهاي برخوردار است.
وي تاکيد کرد: فرهنگ صرفهجويي در ميان مردم کمرنگ شده و بايد مديران کشور دوباره اين فرهنگ را در کشور ترويج کنند؛ چراکه پايداري و افزايش تابآوري در شبکه تامين گاز کشور براي ما اهميت دارد.مديرعامل شرکت مهندسي و توسعه گاز کشور تصريح کرد: پروژههاي گازرساني بسيار سخت است و در پروژههاي گازرساني حرف نخست را بودجهها ميزند که خوشبختانه دولت توانسته است منابع آن را فراهم کند.
تربتي اعلام کرد: با تمهيداتي که انجام شده، در دولت دوازدهم شاهد آن خواهيم بود که همه شهرها و روستاهاي بالاي 20 هزار خانوار از نعمت گاز برخوردار شوند.
وي ادامه داد: در چند سال آينده با توجه به سياستهاي دولت، 100 درصد شهرها و 96 درصد روستاهاي کشور از نعمت گاز بهرهمند خواهند شد.
مديرعامل شرکت مهندسي و توسعه گاز ايران همچنين درخصوص اتصال شهر همتآباد به شبکه سراسري گاز گفت: خوشبختانه آخرين شهر شهرستان فيروزه نيز به شبکه گاز متصل شد و اميد است در دولت دوازدهم بهترين خدمات را به مردم عرضه کنيم.
در آیین گرامیداشت روز صنعت پتروشیمی مطرح شد:
حامي منافع بخش خصوصي باشيم
مشعل آيين گراميداشت 8 دي، روز صنعت پتروشيمي با حضور معاون وزير نفت در امور پتروشيمي و مديران و فعالان اين صنعت برگزار شد.
رضا نوروز زاده در مراسم گراميداشت روز صنعت پتروشيمي تاکيد کرد: شرکت ملي صنايع پتروشيمي از منافع بخش خصوصي حمايت ميکند و با شناسايي موانع موجود، براي رفع آنها همکاري خواهد کرد.
مدير عامل شرکت ملي صنايع پتروشيمي با تاکيد بر حمايت از بخش خصوصي و نقش تسهيل گري اين شرکت در صنعت پتروشيمي اظهار کرد: پس از اجراي اصل 44 قانون اساسي و خصوصي سازي فضاي کشور، امکان سرمايهگذاري 100 درصدي به شرکت ملي صنايع پتروشيمي را نميدهد، بنابراين ما بايد حافظ منافع بخش خصوصي باشيم و افزون بر شناسايي موانع براي رفع آنها با بخش خصوصي مشارکت کنيم.
معاون وزير نفت در امور پتروشيمي ادامه داد: مديران به سمت کارهاي سخت که بازگشت سرمايه 10 تا 15 درصدي دارد، حرکت نخواهند کرد؛ اما بايد به اين نکته توجه داشته باشيم که شکلگيري صنايع با سود کم بستر توسعه نيروي انساني درکشور خواهد بود و توسعه صنايع پايين دست پتروشيمي مديون حضور نيروهاي با تجربه در صنايع بالادست است.
وي گفت: اگر صنايع کشور مانند صنعت پتروشيمي توسعه نيابد، توسعه منابع انساني و اشتغال زايي نيزمحقق نخواهد شد و اين امر نيازمند سرمايهگذاريهاي جديد است. نوروززاده در مورد توليد دانش درشرکت پژوهش و فناوري پتروشيمي گفت: بايد مانند شرکتهاي بزرگ همچون باسف در سير خلق تکنولوژي حرکت کنيم. بر همين اساس شرکت ملي صنايع پتروشيمي، واحد توليدي و شرکت پژوهش و فناوري پتروشيمي در قالب يک مثلث توسعه دانش فني همکاري خواهند کرد و بخش تحقيقاتي اين مثلث، مانند پل ارتباطي بين صنعت و دانشگاه عمل خواهد کرد.
نوروززاده در مورد راه حلهاي قانوني براي توسعه صنعت پتروشيمي گفت: نمايندگان، علاقهمند به سوال پرسيدن از مسئولان هستند، بنابراين ضمن پاسخگويي به نمايندگان بايد قوانين دست و پاگير صنعت درنظرگرفته شود. اگر ما نقش توسعه گر و گسترشدهنده براي بخش خصوصي ايفا نکنيم، واحدهاي پتروشيمي توسعه نخواهند يافت.
وي افزود: ملتهايي که تنها به گذشتگان اتکا ميکنند، سعادتمند نيستند و ما بايد راه را تکامل ببخشيم و رو به جلو نگاه کنيم و موانع را از سر راه برداريم تا بخش خصوصي روانتر کار کنند و تسهيلگر سرمايهگذاريهاي بخش خصوصي باشيم.
به اعتقاد وي، راه نجات کشور توسعه و ايجاد اشتغال است و بايد از پتانسيل عظيم خدادادي صنعت پتروشيمي استفاده کنيم.
مديرعامل شرکت ملي صنايع پتروشيمي اظهار کرد: سازمان گسترش و نوسازي و شرکت ملي صنايع پتروشيمي با نگاه توسعهاي در کشور ايجاد شدهاند و قوانين کشور مانند استخدام و نظام هماهنگ پرداخت براين دو سازمان شمول نخواهد داشت، مگر قانونگذار به آن تاکيد داشته باشد.
آمايش سرزمين، رمز توسعه صنعت پتروشيمي
عباس شعري مقدم، مديرعامل پيشين شرکت ملي صنايع پتروشيمي نيز در آيين سالگرد اين صنعت، خاطرات خود را در دوران فعاليت خود در اين حوزه تعريف کرد و ضمن بيان روند توسعه و جهشهاي صنعت از قبل از انقلاب تا کنون راهکارهايي براي رفع موانع توليد پيشنهاد کرد.
وي اظهار کرد: صنعت پتروشيمي قبل از پيروزي انقلاب اسلامي واحدهاي زيادي مانند پتروشيمي آبادان، رازي، خارک، ايران و ژاپن يا بندر امام امروزي را داشت و ظرفيت توليد صنعت در حدود 6 ميليون تن بوده است و از ابتدا قرار بود که بخش خصوصي بر اين صنعت حاکم باشد و امروز شاهد توسعه بخش خصوصي هستيم.
شعري مقدم دوران سازندگي را اولين جهش رشد صنعت پتروشيمي عنوان کرد و گفت: به دليل شرايط جنگي، واحدهاي زيادي در داخل کشور و دور از آبها راهاندازي شدند و در شرايط کنوني بر اساس آمايش سرزمين، واحدها بايد بيشتر در کنار آبها راهاندازي شوند.
وي ادامه داد: براين اساس ميتوان نتيجه گرفت که بيشتر مشکلات صنعت پتروشيمي، مربوط به صنعت نيست و پيشنهاد ميکنم شرکت ملي صنايع پتروشيمي به عنوان نقش توسعه گر در صنعت با راهبردي جديد فعاليت خود را ادامه دهد.
شعري مقدم خاطرنشان کرد: صنعت پتروشيمي ايران با توجه به آمايش سرزمين و جذب سرمايهگذاريهاي جديد ميتواند مسير توسعه خود را با شتاب بيشتري طي کند.
پيام تبريک معاون وزير نفت در امور پتروشيمي
به مناسبت روز صنعت پتروشيمي
معاون وزير و مدير عامل شرکت ملي صنايع پتروشيمي در پيامي فرا رسيدن 8دي روز «صنعت پتروشيمي» را به همکاران اين صنعت تبريک گفت.
متن پيام مهندس نوروز زاده، معاون وزير نفت درامور پتروشيمي به شرح زير است:
اکنون بيش از پنج دهه از عمر شرکت ملي صنايع پتروشيمي ميگذرد. در اين سالها تأثير اين شرکت بر بخشهاي مختلف صنعت، اقتصاد و حتي جامعه و فرهنگ کشور چشم گير بوده است.
دستاوردهاي صنعت پتروشيمي تنها در ميزان توليدات مجتمعها و پيشرفت فيزيکي پروژهها و درآمدزايي اقتصادي خلاصه نميشود. پويايي سازماني، ارتقاي سطح مديريت و توسعه منابع انساني، تحقيق و توسعه، کسب اعتبارات بينالمللي، خلاقيت، کارآفريني، نوآوري و... همگي بخشهايي از افتخارات صنعت پتروشيمي ايران است.
ايران کشوري است که قبل از هر کشور نفتي ديگري در آسيا فعاليت خود را در زمينه پتروشيمي آغاز کرده و در اين رشته سابقه طولاني در ايران دارد. اين صنعت به همت مردان و زنان تلاشگر اين سرزمين در دهههاي گذشته به ويژه دهه 70 و 80 رشد و پيشرفت نمود و توانست جايگاه مطلوبي را به خود اختصاص دهد. اکنون اما صنعت پتروشيمي در حال گذار از نقش تصدي گري به توسعه اي است و در صدد ايجاد زمينه براي جهشي ديگر ميباشد.
صنعت پتروشيمي براي رسيدن به اهداف سند چشمانداز 1404 راه پر پيچ و خمي پيش رو دارد تا بتواند به جايگاه اول در سطح منطقه دست يابد و اين تنها با همتي استوار و تلاشي فراگير دست يافتني است. موقعيت و مزيتهاي متعدد نسبي صنعت پتروشيمي، از جمله موقيعت جغرافيايي و ژئوراهبردي، نيروي بالنده انساني و زيرساختهاي مناسب همزمان با ابراز علاقهمندي و تمايل به سرمايهگذاري خارجي در اين صنعت توام با انتقال دانش فني و افزايش تقاضا براي خريد محصولات پتروشيمي ايران، فرصتهاي طلايي را براي شکوفايي اين صنعت در منطقه و جهان نويد ميدهد.
اميد است شرکت ملي صنايع پتروشيمي با تکيه بر بيش از پنج دهه دانش انباشته، سرمايه ارزشمند انساني و تجربيات متعدد ارزنده، با نقشهاي متفاوت و مناسب امروز خود، نقطه عطف و آغاز گر «جهش دوم صنعت پتروشيمي» باشد و بتوانيم شاهد توسعه چشمگير اين صنعت با سرمايه و تلاش بخش خصوصي و با ابعاد و استانداردهاي بينالمللي باشيم.
مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی در نشست خبری مطرح کرد:
مردم و بخش خصوصي ذينفعان اصلي «برندينگ»
نشست مطبوعاتي با موضوع «شرکتهاي زنجيرهاي صاحب نام» به ميزباني شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي ايران روز دوشنبه (11 دي) برگزارشد وسيدمحمدرضا موسوي خواه به عنوان مديرعامل اين شرکت به پرسشها و ابهامهاي احتمالي اصحاب رسانه دراين زمينه و ديگر بخشهاي مربوط به حوزه مسئوليتي خود پاسخ گفت. مديرعامل شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي دراين نشست گفت:با اجراي طرح ايجاد شرکتهاي زنجيرهاي توزيع سوخت، مردم که شامل مصرفکنندگان، جايگاهداران بخش خصوصي و شرکتهاي صاحب نشان ميشود، ذينفعان اصلي اين طرح خواهند بود.
موسوي خواه افزود: اجراي طرح کاهش، هدايت، انتقال و بازيافت بخارات بنزين (کهاب) با اهداف زيست محيطي، ديسپچينگ، ايجاد ارزش افزوده براي شرکتها و موارد ديگر، نتيجه اجراي طرح ايجاد شرکتهاي زنجيرهاي توزيع سوخت است که فوايد آن به مردم و بخش خصوصي ميرسد. وي با بيان اينکه اجراي اين طرح براي دولت بارمالي نخواهد داشت، گفت: در سال 1394 نشستهايي به همين منظورتشکيل و شيوهنامهاي تهيه شد که هم اکنون ابلاغ شده است. مديرعامل شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي ادامه داد: منظور از اجراي «طرح ايجاد شرکتهاي زنجيرهاي توزيع سوخت»، واگذاري مسئوليت عرضه سوخت به شرکتهاي خصوصي است؛ که براساس آن شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي ايران فرآورده را به شرکتهاي زنجيرهاي توزيع سوخت تحويل ميدهد و تنها بر توزيع آن نظارت دارد.
موافقت نمايندگان مجلس با اصل طرح برندينگ
موسويخواه با بيان اينکه روزانه بيش از200 ميليون ليتر انواع فرآورده نفتي درسراسرکشور توزيع ميشود، اظهارکرد: لازم است با اجراي اصل44قانون اساسي، از مسئوليتهاي شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي کاسته وبخش خصوصي نيز، بيش از پيش درگير توزيع سوخت شود. وي با بيان اين که نمايندگان مجلس شوراي اسلامي برلازمالاجرا بودن اصل 44تاکيد دارند، اظهار کرد: ايرادهايي نيز به شيوهنامه طرح ايجاد شرکتهاي زنجيرهاي توزيع سوخت گرفتهاند که بايد بررسي و رفع شود.
راهکاري جديد براي جلوگيري از رانت در طرح برندينگ
مديرعامل شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي ايران با اشاره به اينکه براي جلوگيري از انحصار در اين طرح راهکارهايي انديشيده شده است، ادامه داد: براي جلوگيري از رانت، برقراري عدالت و جلب مشارکت همگاني، در هر شهرستان بيش از 50 درصد، درهر استان بيش از30 درصد و درکل کشور بيش از20 درصد از نازلهاي عرضه سوخت دراختيار يک شرکت زنجيرهاي توزيع سوخت (شرکت صاحب نشان) قرار نميگيرد.
موسوي خواه افزود: به منظور جلوگيري از رانتهاي احتمالي همه ارکان مالي شرکت زنجيرهاي ازسوي حسابرسهاي مستقل حسابرسي ميشود و همه اسناد مالکيت بايد تاييد شده باشد. به گفته وي، بازرسان،اسنادي را که ازسوي نهادهاي نظارتي برون سازماني تهيه شده است، صحتسنجي خواهند کرد.
اميدواري به افزايش شمار شرکتهاي صاحب نشان
موسويخواه با اشاره به درخواست 85 شرکت براي مشارکت در طرح ايجاد شرکتهاي زنجيرهاي توزيع سوخت اظهار کرد: اميدواريم اين تعداد از 85 شرکت کنوني به 120 مورد افزايش يابد. مديرعامل شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي ايران درباره مشارکت شرکتهاي خارجي درطرح ايجاد شرکتهاي زنجيرهاي سوخت گفت: اگر قوانين اجازه بدهد، شرکتهاي خارجي در اين طرح شرکت خواهند کرد.
به گفته وي، هدف اصلي اين است که جايگاهداران قادر باشند مستقلتر عمل کنند؛ در اينکه همه شرکتها، نخست داراي توانمنديهاي لازم باشند، ترديد وجود دارد، اما به مرور زمان فقط شرکتهاي توانمند ماندگار خواهند شد. مديرعامل شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي ايران درباره آينده اجراي اين طرح گفت: در صورتي که سوخت از سوي شرکتهاي زنجيرهاي عرضه شود، ممکن است به عنوان مثال براي جايگاهداري که در چابهار است، توجيهي نداشته باشد که سوخت را از بندرعباس تهيه کند و ترجيح دهد که از امارات وارد کند. وي تاکيد کرد: هم اکنون نوع فرآورده در جايگاهها يکسان و از آنجا که عرضه سوخت يارانه اي است، قيمتها هم از طريق دولت تامين ميشود، اما براي رسيدن به توسعه پايدار، بايد نقطه آغازي داشته باشيم. به گفته موسويخواه، با اجراي «طرح ايجاد شرکتهاي زنجيرهاي توزيع سوخت» تعدد فرآورده، کيفيت و قيمت فرآورده ايجاد ميشود.
موسوي خواه با طرح پرسشهايي از قبيل «تا چه زماني مصرف کننده بايد به جايگاهي برود که الزام و اجبار دارد؟ و هرچه موجود باشد، اجبارا خريداري کند؟»، «تا چه زماني بايد شاهد برخوردهاي ناصواب باشيم، زيرا متصدي جايگاه انگيزه جذب مشتري ندارد؟»، ادامه داد: با اين طرح ميشود در کوتاه مدت به جايي رسيد که کارگر جايگاه اگر فروش داشت، درآمد نيز داشته باشد و اگر بخواهد درآمد داشته باشد، بايد حقوق شهروند را بهطور حتم رعايت کند.
اجراي طرح برندينگ براي دولت بار مالي نخواهد داشت
مديرعامل شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي ايران، اخباري مبني بر اينکه اجراي «طرح ايجاد شرکتهاي زنجيرهاي توزيع سوخت» براي دولت بار مالي خواهد داشت، توضيح داد: افزايش بار مالي دولت را به شدت تکذيب ميکنم. وي تاکيد کرد: در اين طرح هيچ هزينهاي به دولت تحميل نميشود، بلکه گردش هزينهها تغيير ميکند. مديرعامل شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي ايران ادامه داد: در واقع هزينهاي که به صورت تجمعي از سوي شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي پرداخت ميشده است، با اجراي طرح ايجاد شرکتهاي زنجيرهاي توزيع سوخت خرد خواهد شد و در کل قضيه تفاوتي ايجاد نميشود. به گفته وي، هماکنون بهطور ميانگين 40تومان کارمزد داده ميشود که با اجراي طرح، اين ميزان ثابت خواهد ماند، حق تبخير بنزين هماکنون 45 ريال است که با اجراي طرح، 42ريال خواهد شد و ماليات بر ارزش افزوده که از قيمت فرآورده پرداخت ميشود، 59 ريال خواهد بود. موسوي خواه افزود: مبلغي به عنوان حق نشان پرداخت ميشود که براي پرداخت آن وظيفه تعيين کردهايم و شرکتها بايد کهاب، ديسپچينگ، زيباسازي و ايمنسازي و ارائه خدمات مطلوب به نفع مردم را انجام دهند. موسويخواه با تاکيد بر اينکه اجراي طرح ايجاد شرکتهاي زنجيرهاي توزيع سوخت سبب اخراج يا تعديل نيرو در شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي نيز نخواهد شد، گفت: تا زماني که در اجراي اين طرح به بلوغ برسيم، به تعداد زيادي نيرو نياز داريم. وي افزود: هم اکنون 92 انبار و 125 تاسيسات داريم که بيش از 9 هزار نفر در اين تاسيسات فعاليت ميکنند و از تعداد آنها کم نخواهد شد.
نخستين همايش پارس سبز برگزار مي شود
اولين همايش «پارس سبز» دوم و سوم بهمن 1396 با حضور مديران عامل شرکتهاي منطقه، اداره کل اچاساي وزارت نفت و شرکتها ي تابعه، مديران سازمان حفاظت محيط زيست کشور و استان بوشهر از سوي منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس برگزار ميشود. به گزارش مشعل، اهميت فرهنگ سازي در مقوله مهمي چون حفاظت از محيط زيست براي جوامع امروز، مقولهاي حائز اهميت است که نبايد آن را بي اهميت جلوه داد، تا جايي که بي توجهي به مسئله محيط زيست هم از لحاظ منابع طبيعي و هم انساني، پيامدهاي ناگواري را براي اين کره خاکي و انسانهاي ساکن در آن خواهد داشت. روند تخريب منابع و محيط زيست و افزايش پيامدهاي دخالت انسان در محيط زيست، اقدامهاي علمي و آگاهانه مسئولان و دستدرکاران را ميطلبد. منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس با توجه به فعاليت طيف وسيعي از صنايع گازي و پتروشيمي و بنا به موقعيت جغرافيايي حساس خود، از ايجاد وضعيت نامطلوب زيست محيطي، بخصوص در حوزه آلودگي هوا مستثنا نيست، از اين رو نيازمند توجه جدي به مسئله مديريت محيط زيست منطقه هستيم و همه مسئولان و کارشناسان شرکتهاي مستقر، در منطقه، موظف به اجراي طرحها و پروژههاي زيست محيطي در سطح شرکتهاي خود هستند تا آثار تجمعي آلاينده در منطقه کاهش يابد. گامهاي موثري در اين زمينه برداشته شده که گواه اين موضوع اجراي بيش از 323 پروژه در سطح پالايشگاههاي گازي و مجتمعهاي پتروشيمي در سال گذشته براي مديريت کاهش و حذف آلايندههاي زيست محيطي است. به دليل اهميت اين موضوع، سازمان منطقه ويژه با هدف پاسداشت و توجه مسئولان به فرهنگ حفاظت و حفظ محيط زيست منطقه، همايشي را با عنوان «پارس سبز» برگزار ميکند. اين گونه فعاليتها که همسو با مسئوليت اجتماعي و ايفاي وظايف قانوني پالايشگاههاي گازي و مجتمعهاي پتروشيمي منطقه است، منافع بسياري را براي منطقه و کشور به ارمغان خواهد آورد.
آلودگي هواي تهران ارتباطي با کيفيت بنزين ندارد
رئيس کميسيون محيط زيست و سلامت شوراي شهر تهران خودروهاي فرسوده را منشأ عمده آلودگيها دانست و گفت: آلودگي که تهران از آن رنج ميبرد، مربوط به ذرات معلق کمتر از 2,5 ميکرون است که ارتباطي با بنزين ندارد.
زهرا صدراعظم نوري، رئيس کميسيون محيط زيست و سلامت شوراي شهر تهران، درباره منابع آلاينده هواي تهران و ميزان تاثير استاندارد سوخت در هواي اين کلانشهر گفت: باتوجه به گزارشي که وزير نفت ارائه کرد، هم اکنون بنزين عرضه شده در سطح شهر تهران استاندارد است و آلودگي که تهران از آن رنج ميبرد، مربوط به ذرات معلق کمتر از 5/2 ميکرون است که ارتباطي با بنزين ندارد. هم اکنون در سطح شهر تهران بنزين با استاندارد يورو 4 عرضه ميشود و اين بنزين ايجاد آلودگي نميکند، در حقيقت گازهايي که در سطح شهر تهران انباشته ميشود، منشاء آلودگي محسوب شده و ارتباطي با بنزين ندارند.
اين عضو شوراي شهر تهران تصريح کرد: آلودگي امروز تهران بيشتر به خودروها و نوع احتراقي که در آنها انجام ميشود، ارتباط پيدا ميکند.
يک نيمروز پاي صحبت کارکنان انبار نفت قوچک
سـوخت رسـاني با جـان و تـن
گزارشي از روند کار و زندگي و عمليات در انبار نفت شرق تهران
مشعل آرزو عطايي اينجا انبار نفت منطقه شمال شرق تهران، معروف به انبار نفت قوچک است. از مرکز شهر که در خودرو جاي بگيريد، يک ساعتي زمان ميبرد تا به اينجا برسيد؛ زماني که اين انبار احداث شده است، هيچ خيابان و ساختمان مسکوني اينجا وجود نداشت، اما در آذرماه 96. اتوبان شهيد بابايي و بلوار ارتش، اين انبار را در بر گرفتهاند و ساختمانهاي مسکوني ارتش پس از ساخت و سازهاي سالهاي اخير، درست همجوار آن مستقر شدهاند، يک مجموعه سوارکاري متعلق به ارتش نيز، از بالاي تپههاي انبار نفت قوچک ديده ميشود؛ اينجا آذر ماه آرام و سرد و بيصداست، اما در دل اين آرامش، کار سختي انجام ميشود و فقط کافي است يک لحظه اين عمليات متوقف شود يا به جايگاهي، سوخت نرسد، آن وقت ديگر غوغايي در جايگاه و خيابانها و رسانهها برپا خواهد شد اما با وجود تمام اين سختي ها کار سخت سوخت رساني از اين انبار در کمال نظم و آرامش انجام مي شود. از اهميت حياتي و راهبردي انبار نفت قوچک که زيرمجموعه شرکتهاي پخش فرآوردههاي نفتي منطقه تهران فعاليت ميکند، همين بس که پس از انبار نفت ري، بزرگترين انبار نفت تهران است و سوخت رساني به نقاط و ارتفاعات سردسير و بدون گاز فيروزکوه، دماوند، لواسان، 80 جايگاه در شرق و جنوب تهران و حتي گاهي سوخت رساني به نقاطي مانند گرمسار و سمنان را نيز به عهده دارد. انبار نفت شمال شرق تهران، نبض تپنده سوخترساني به شرق استان تهران است که در زمان سفرهاي برون شهري و ايام تعطيل مسئوليتي دوچندان به عهده زنجيره صميمي، متصل و همدل کارکنان غيرتمند و سختکوش آن از مدير تا رانندگان قرار گرفته است. در گزارش پيش رو نگاهي داشتهايم به خصوصيات فني و عملياتي انبار شمال شرق تهران و اهميت آن، همچنين سختيهاي کار در اين تاسيسات و پاي حرفهاي دل کارکنان سختکوش آن نشستهايم.
بدون اين که مرا بشناسند، با او سلام و احوالپرسي ميکنند، حاجي صدايش ميکنند. مهدي نعمتاله، ساده و صميمي است؛ مديري خاکي و خونگرم که با کارکنانش که در ميانه مصاحبه براي موارد مختلف به اتاق او ميآيند يا تلفن ميزنند، بسيار صميمانه برخورد ميکند. غم کارکنان پير و جوانش را ميخورد و در ميانه بازديد از تاسيسات انبار، بارها با نگاهي غمناک و بي پيرايه ميگويد: شرمنده اينها هستم و نميتوانم به صورتشان نگاه کنم، مشکلات حل نشده زيادي دارند.
مهدي نعمتاله، اواخر دوران جنگ به استخدام صنعت نفت درآمد و 32 سال سابقه خدمت در صنعت نفت را دارد. نزديک به چهارسال است که در انبار شرق فعاليت ميکند و پيش از اين در انبارهاي ديگر مشغول بوده است و تلاش ميکند به صورت حضوري بر عمليات نظارت کند. درباره نحوه عمليات در انبار نفت شرق ميگويد: «شهر تهران سه انبار نفت به همراه يک انبار 18 هزار تايي دارد که شامل انبار نفت شرق، غرب و ري است. در مواقع ضروري، اين انبارها به کمک هم ميآيند. سوخت حدود 80 جايگاه از اين انبار تامين ميشود. با توجه به سختگذر بودن مناطق دماوند و فيروزکوه، رودبار و قصران، شميرانات و لواسانات که هنوز گازرساني نشده است، از آغاز آبان تا اواخر ارديبهشت ماه، روزانه سوخت نفت سفيد براي پخت و پز و گرمايش به وسيله کانتينرهاي 2 هزارتايي و 3 هزارتايي ارسال ميشود. در مواردي ما حتي مناطقي نظير سمنان، گرمسار و امسال زنجان و قم را هم پوشش دادهايم. اين انبار، ظرفيت 180 تا 200 ميليون ليتر ذخيرهسازي انواع فرآوردههاي نفتي اعم از بنزين يورو، نفت گاز يورو و نفت سفيد را دارد که شامل 80 ميليون ليتر بنزين، 60 ميليون ليتر نفت سفيد و 40 ميليون نفت گاز است. در مجموع 10 مخزن در اين انبار نفت وجود دارد که شامل 4 مخزن بنزين، دو مخزن 11 ميليون ليتري و 2 مخزن 20 ميليون ليتري است. دو مخزن 20 ميليون ليتري نفت گاز و 3 مخزن 20 ميليون ليتري نفت سفيد نيز در اين انبار موجود است. 17 هکتار وسعت دارد و حدودا 100 نفتکش در آن تردد دارند. خوراک اين انبار از خط لوله ري پس از طي 18 ساعت زمان به وسيله يک خط لوله 14 اينچ تامين ميشود که حدود 54 کيلومتر طول دارد و از کوههاي سرخه حصار و اتوبان شهيد ياسيني عبور ميکند. اين کار پيشتر به وسيله يک خط لوله 12 اينچ انجام ميشد که از داخل شهر عبور ميکرد، اما حدود 5 تا 6 سال است که از محدوده مسکوني خارج شده است.»وي درباره اهميت راهبردي انبار نفت شرق ميگويد: «در مواقع بحراني، بسته شدن جادهها و فصل سرما و بارش برف، اهميت سوخت رساني از اين انبار، حساسيت بيشتري پيدا کرده و دوچندان ميشود، همچنين در زمان افزايش حجم سفرهاي برون شهري در تعطيلات اينجا در آماده باش قرار دارد و از روزهاي قبل، تامين سوخت خانوادهها و ذخيره سازي انجام ميشود. تعداد فروشندگيها در اين مناطق زياد نيست، زيرا بسياري از مناطق گازکشي شده است. در مجموع ميتوان گفت روزانه 400 هزار ليتر نفت سفيد، 5 ميليون ليتر بنزين يک ميليون ليتر نفت گاز توزيع و ماهيانه حدود 6 ميليون ليتر فرآورده از انبار خارج ميشود.»
خارج از محدوده هستيم
نعمت اله درباره سختي کار در اين انبار ميگويد: «انبار نفت شرق در کوهپايههاي حاشيه اتوبان شهيد ياسيني واقع شده است و در فصول سرد سال چند درجه سردتر از نقاط ديگر تهران است؛ کارگران در سرما بدون سيستم موتورخانه، با استفاده از فشار مخازن در ارتفاع، بارگيري سوخت را انجام ميدهند؛ سوختگيرياي که 45 دقيقه و بيشتر زمان ميبرد. اينجا بسياري از مواقع برف ميآيد؛ در حالي که نقاط ديگر شهر، خبري از برف نيست. کمبود امکانات، از جمله نبود آّب آشاميدني و نبود لوله کشي گاز، بسيار دشوار و طاقت فرساست. دليل نبود آب آشاميدني، خارج بودن از محدوده شهري عنوان شده است. انبار نفت، خارج از محدوده شهر تهران و در آخرين نقطه از شهر و در محدوده لواسانات قرار دارد. مسئولان اجرايي شهر به همين دليل به اين منطقه آب شهري اختصاص ندادهاند و از ارائه خدمات خودداري ميکنند و با همکاري خطوط لوله و مخابرات و به وسيله تانکر آب آشاميدني وارد انبار ميکنيم. در مورد لوله کشي گاز، پيگيريهايي انجام دادهايم و شهرداري و شرکت گاز نيز، قول همکاري دادهاند.»
در صورت حادثه، يک ساعت دوام ميآوريم
وي درباره مشکلاتي که به دليل نبود آب شهري ايجاد شده است، ميگويد: «نبود آب شهري، موجب مشکلاتي در ارائه خدمات اچ اساي شده است. براي مثال در تامين آب استخرها با مشکل روبهرو هستيم و از بيرون با تانکر آب خريداري و استخرها را پر ميکنيم. لوله کشي خاصي در انبار نداريم؛ به همين دليل خداي ناکرده در صورت بروز حادثه با مشکل روبهرو خواهيم شد و با استخرهاي موجود (2 استخر با ظرفيت حدود 16 ميليون ليتر)، نهايتا يک ساعت در بحث خاموش کردن آتش دوام خواهيم آورد. البته مسئولان بحران شهر قولهايي دادهاند و اميدوارم به زودي بتوانيم به شبکه اصلي آتشنشاني شهر تهران متصل شويم و ستاد بحران پخش منطقه تهران و ستاد بحران وزارت کشور نيز در اين باره در حال رايزني هستند و اميدواريم به زودي حل شود. پروژه ارتقاي آب آتشنشاني نيز در انبار درحال اجرايي شدن و دو استخر جديد در حال احداث است که 80 درصد پيشرفت فيزيکي دارد.»
زنجيره سوخت رساني به زبان ساده
مهدي نعمتالله درباره روايت عمليات به زبان ساده از ابتدا تا انتهاي عرضه سوخت به مصرف کننده نهايي ميگويد: «با تعيين سهميه سوخت موردنظر از سوي ستاد تامين و توزيع فرآورده شرکت ملي پخش به نسبت مصرفي که واحدهاي مهندسي فرآورده تشخيص ميدهند، براي هر فروشندگي و هر مصرف کننده و هر جايگاه، سهميهاي در نظر گرفته ميشود که به صورت ماهيانه اعلام ميشود، مناطق به انبارها ابلاغ ميکنند و بر اساس آن به صورت ماهيانه و روزانه مصرف سوخت مشخص شده و از طريق نواحي 13 گانه شهر تهران به انبارها اعلام ميشود. ميزان ارسال فرآورده روزانه از طريق انبارها مشخص ميشود که البته در بعضي جاها مثل مرغداريها ماهيانه و روزانه نيست و به ميزان مصرف بستگي دارد. به صنايع نظامي، سدسازي و... نيز سوخت رساني ميکنيم و صنايع نظامي 40 تا 50 درصد سوخت دريافتي خود را از انبار نفت شرق تامين ميکنند. اين سازمانها نيز به نواحي مراجعه و مبلغ فرآورده را پرداخت ميکنند و با حوالههايي که دريافت و خريداري ميکنند، با شرکتهاي حمل فرآورده قرارداد ميبندند. راننده به انبار معرفي ميشود و سوخت خود را دريافت ميکند. واحد توزيع بار نيز دفتر راننده را بازبيني ميکند و با توجه به باري که زده است، مهر کنترل کيفيت روي حواله و پروانه ورودياش ثبت ميشود. کنترلهاي حراستي، فيزيکي و ايمني نيز در ورود و خروج نفتکشها انجام ميشود. در اصطلاح عملياتي به اين پروسه طرح يو «U» اطلاق ميشود و کارکنان نوع سوخت را بازبيني ميکنند. راننده نيز از طريق استاد کار محوطه به سکوهاي موردنظر هدايت ميشود و فرد بارگير هم با توجه به ظرفيت مخزن کشنده، مقدار بار را با ظرفيتي که به وسيله واحد اندازهگيري مشخص و روي خودرو ثبت شده است و همه افراد از بارگير و... آن را ميدانند، با دقت تطبيق ميدهد تا خداي نکرده سوخت کسري نداشته باشد. در اين باره ما ابزار تشويقي نيز به کار گرفتهايم که هر يک از کارکنان که خروجي دقيقتري داشته باشند و بار باز نگردد، تشويق ميشوند.»
حدود 80 درصد کارکنان، قراردادي و پيمانکار هستند
وي درباره وضعيت نيروي انساني شاغل در انبار نفت شرق ميگويد: «حدود 80 درصد از کارکنان ما پيمانکار هستند و 20 درصد از کارها را باقي همکاران رسمي انجام ميدهند که عموما روساي نوبت کاري، بازرسي خروجي و امور اداري و واحدهاي مهندسي هستند، اما عمده کار عملياتي به ويژه در واحدهاي اندازهگيري و... به عهده نيروهاي قراردادي و پيمانکاري است. حدود 29 نفر نيروي رسمي، 19 نفر نيروي قراردادي و 72 نيروي پيمانکاري در اين انبار فعاليت ميکنند. با اين که حجم عمده کار عملياتي بر دوش کارکنان پيمانکار و قراردادي است، اما منصفانه بگويم با وجود تحصيلات متوسط رو به بالا و حتي دکترا، حقوقهاي بسيار کمي دريافت ميکنند، از حاشيه شهر از کرج، اسلامشهر و فيروزکوه و... با سختي به اينجا ميآيند.»
سرآمدي در ايمني
نعمتاله درباره سطح رعايت موارد ايمني در انبار نفت شرق ميگويد: «سال گذشته از کشور آلمان و اتريش مهمان داشتيم، مانوري انجام داديم که باعث سرافزاري مجموعه وزارت نفت شد، زيرا آنان تصور نميکردند نيروهاي انبار با چنين سرعت و دقتي در زمان بارش برف، با شنيدن آژير خطر، آموزشهاي ايمني را پياده کنند. تمام ارگانها از جمله وزارت کشور، هلال احمر، وزارت جهاد و... به فرض حادثه زلزله و نشتي سوخت به بيرون، در انبار حضور يافتند که اين مانورها با حضور ارگانهاي رسمي به صورت ساليانه و با حضور کارکنان خود شرکت ملي پخش هر ماهه و در هر نوبت کاري، يک مانور بدون هماهنگي در حوزه خاموش کردن نفتکش، سرريز شدن فرآورده در انبار انجام ميشود که آخرين آن چهارم آذر بود و با کمترين حادثه در سطح کشور به عنوان نمونه در حوزه اچ اس اي شناخته شدهايم.»
عمو رضي دست هاي زخمي ، زمخت و سختي کشيده اش را نشانم مي دهد و مي گويد يک ماه است دستم زخم شده، اما خوب نمي شود.
20 سال است راننده نفتکش است؛ اما از جايگاه شغلي و درامدش راضي نيست ، اينجا انبار نفت شمال شرق است.
روزانه 6 ميليون ليتر فرآورده در انبار نفت شمال شرق تحويل و بارگيري ميشود که بيشتر آن بنزين يورو و براي مصرف پايتختنشينان است.
خوراک اينجا از پالايشگاه تهران و بخشي نيز از پالايشگاه اراک ميآيد؛ خط لوله اي که از پالايشگاه تهران ميآيد، از کنار جاده ورامين و جاده خاوران وارد مناطق حفاظت شده منابع طبيعي پارک سرخه حصار ميشود، از زير اتوبان ياسيني و همت عبور ميکند، جاده تلو را بالا ميآيد و از کنار اتوبان وارد انبار ميشود، سپس در مخازن ري ذخيره و تقسيم ميشود. اين خط لوله از 5 تا 6 سال پيش راهاندازي شده است و برخلاف خط قبلي از محدود شهري عبور نميکند.
ناوگان انبار نفت شمال شرق ميانگين سني خوبي دارد و خودروهاي بيش از سي سال اينجا ديده نميشود. سن نفتکشها همه زير 15 سال است و اين انبار رتبه اول را به لحاظ سن ناوگان دارد.
در سوز سرماي پاييزي دامنههاي قوچک در انبار نفت شمال شرق به سراغ کارکنان بخشهاي مختلف آن رفته ايم تا از نزديک با ماهيت و سختي کار آنان آشنا شويم و حرفهاي دل آنان را بشنويم.
تعميرات از مکانيکي تا جوشکاري و آهنگري
منــصور کــافـي، استادکار بخش مهندسي، ديپلم مکانيک دارد و کارمند پيمانکاري با 13 سال سابقه کار است. او درباره کارش در انبار نفت شمال شرق تهران ميگويد: کاري که اينجا انجام ميشود، کار تعميراتي انبار است.
تمامي کارهاي تعميراتي انبار از مکانيکي گرفته تا جوشکاري و آهنگري اينجا انجام ميشود، موتور، ماشين، در، پنجره و تمامي ادوات شرکت مانند پمپهاي سيار، ژنراتور، ماشينآلات و... سطح تجهيزات انبار خوشبختانه خوب است و جوابگو. اگر تجهيزات سنگين به تعميراتي نياز داشته باشد، به پيمانکار داده ميشود و يا تعميرکار با دريافت مجوز از بيرون ميآيد و ما اينجا کارهايي را انجام ميدهيم که به ما ارجاع شود و از دست خودمان بربيايد.
9 نفر همکار داريم که شامل سرپرست کارگاه و دو شيفت چهارنفره شب کار و روز کار است. يک نفر همکار رسمي در واحد برق داريم، سه نفر قراردادي و بقيه همکاران پيمانکار هستند.
حقوق و مزاياي ما تامين اجتماعي است
رضا روحبخش، يکي ديگر از کارکنان بخش مهندسي و تعميرات است، با حدود 12 سال سابقه کار، فوق ديپلم و کارمند قرارداد مدت موقت است. او درباره مشکلات شغلي اش ميگويد: با وجود سختيها و متفاوت بودن کار، حقوق و مزاياي ما همان تامين اجتماعي است؛ با اين تفاوت که در پايان سال، يک عيدي دريافت ميکنيم و دريافتي ما هيچ تفاوتي با يک کارمند ستادي و اداري ندارد. چند سالي صحبت بود که طرح طبقه بندي مشاغل انجام شود، اما هنوز خبري نيست. قرارداد ما ساليانه است و بچههاي قراردادي که در شيفت هستند، در مقايسه با ما يک حق شيفت ميگيرند و يک حق تعطيل کاري، کار تاسيساتي سختيهاي خودش را دارد، گاهي ابزار لازم نيست، در همه انبارها آلودگي محيطي وجود دارد. در مجموع از کاري که انجام ميدهيم، راضي هستيم، اما متاسفانه حقوق ما با سالها تجربه و سابقه با نيرويي که همين امروز وارد کار ميشود، هيچ تفاوتي ندارد.
اميدوارم امکان جذب فارغ التحصيلان نفت فراهم شود
از واحد تعميرات که بيرون ميآييم، در فضاي سرد بيروني محوطه، مجيد فضلي، بازرس اچ اس اي انبار نفت شمال شرق، مشغول نظارت بر کار جوشکاري است. در ميان سر و صداي زياد جوشکاري، دقايقي درباره ماهيت کار خود ميگويد: کار ما نظارت بر کارهاي تعميراتي از جمله پرميتهاي گرم و سرد است. خود پرميت سرد انواع مختلف دارد، پرميت حفاري داريم و پرميت گرم، شامل پرميتهايي است که داخل آن برق باشد و يا جريان برق جرقه و آتش و جوشکاري و فلزکاري باشد. کار ما در واحد اچ اس اي صدور پرميت، نظارت بر حسن انجام کار نيروهاي ايمني، آتشنشاني، کارکنان تاسيسات در واحدهاي مختلف و در مجموع تمامي کارهاي مرتبط با حوزههاي ايمني، بهداشت و محيط زيست است. فضلي فارغالتحصيل دانشگاه صنعت نفت و کارمند پيمانکاري با سه سال سابقه است. او تاکيد ميکند نظارت بر کارهاي تعميراتي، مسئوليتي سنگين و پايان ناپذير است و ما انتظار داريم حداقل امکان جذب فارغالتحصيلان دانشگاه نفت در صنعت نفت مهيا شود، ميانگين نمرات دانشگاه صنعت نفت مانند دانشگاه شريف 14، اما در آزمون اخير شرايط طوري است که خود فارغالتحصيلان دانشگاه نفت نميتوانند در آن شرکت کنند. يکي ديگر از همکاران فضلي که نميخواهد نامش برده شود، نيز به ما ميپيوندد و از مشکلاتش ميگويد: مشکلات ما زياد است، بنويسيد حق شيفت يک کارمند رسمي با يک کارمند پيمانکار بسيار متفاوت است، من 11 سال سابقه کار در واحد ايمني و آتشنشاني دارم و اميدوارم حداقل قرارداد مستقيم با ما بسته شود و ما هم مثل کارکنان استخدامي حق شيفت 15 درصدي دريافت کنيم. 34 سال دارم، متاهل هستم و فرزند دارم، اما نه خانه دارم نه زندگي، استخداميها وام محلي و مخصوص دارند، ما آنها را هم نداريم، سختي کار داريم، شب کاري بسيار طاقت فرساست، خانه من رودهن است و من از رودهن بدون سرويس تا اينجا ميآيم، اما هيچ مزايايي حتي حق سرويس و حق بدي آب و هوا نداريم.
سوخت رساني بدون وقفه و ايمن رسالت ماست
تابلوي خطوط لوله و مخابرات در محوطه انبار نفت شمال شرق توجهم را جلب ميکند، مهدي رحمتي، سال 82 استخدام اداره شده و ليسانس مکانيک دارد. دو سال است مسئوليت تاسيسات قوچک خطوط لوله و مخابرات نفت تهران را عهده دار است، او ميگويد: تامين مداوم و بي وقفه فرآوردههاي نفتي مورد نياز شهر تهران و حومه است و تلاش ميکنيم سوخترساني حتي براي لحظه متوقف و يک پمپ بنزين نيز از مدار خارج نشود. مخازن را از پخش تحويل ميگيريم و پر ميکنيم و روزانه حدود 6 ميليون ليتر فرآورده تحويل ميدهيم و تمام تلاشمان اين است که سوخت با کيفيت مناسب به پخش تحويل داده شود، طول خطي که از منطقه تهران به اينجا ميآيد 53 کيلومتر و ظرفيت آن 4 ميليون و 800 هزار ليتر است. امنيت و حراست از اين خط نيز، به عهده ماست، همکاران ما اينجا شبانهروزي و به صورت شيفتي فشار را کنترل ميکنند، هفتهاي يکي دو بار به مسير سرکشي ميکنم تا معارضهاي احتمالي از جمله شهرداري، ارتش و سپاه شناسايي شوند. بسياري از سازمانها کارهاي عمراني که انجام ميدهند، به خط ما نزديک ميشوند، فشار خط بالاست و بايد امنيت آن تامين شود. اهميت تاسيسات اينجا بسيار بالاست، چرا که خط از منطقه شهري عبور ميکند و فشار آن بالاست و اگر يکي از پمپها از مدار خارج شود، ترافيک شهري و بحران ترافيکي ايجاد ميشود. در بحث بحرانها نيز تلاش ميکنيم با حضور هميشگي در جلسات، آمادگي خود را حفظ کنيم و علاوه بر آن ماهيانه يک مانور برگزار ميکنيم، تعداد کارکنان اينجا در اصل هشت نفر است، اما در حال حاضر تنها شش نفر مشغول هستند و کمبود نيرو داريم.
اينجا شير توزيع نميشود
حشمت اله احمدي، استادکاربخش کنترل کيفيت انبار است، 35 سال سابقه کار دارد و کارگر رسمي محسوب ميشود. او درباره ماهيت شغل خود ميگويد: آزمايش فرآوردهها، نمونهگيري و تقطير فرآوردههايي که از انبار بيرون ميآيد، کار ماست. نفتکشها را در ورود و خروج بازديد و نمونهگيري و آزمايش ميکنيم تا فرآورده سالم به دست مصرف کننده برسد. در هر شيفت کاري بيش از 100 نفتکش را بازديد ميکنيم. 2 همکار دارم که کار آنها نمونهگيري و گرفتن نمونهها از بارگيري است، در انبار نفت ري شير توزيع ميشود، اما اينجا شير توزيع نميشود، پيگيري کرديم گفتند آنجا همجوار با پالايشگاه است، در حالي که آلودگي اينجا چند برابر شهر تهران است. يکي ديگر از مشکلات ما اين است که در زمان بازنشستگي به دليل اين که کارگر رسمي هستيم، نميتوانيم از رفاهيات و بهداري و بهداشت استفاده کنيم و ما را به تامين اجتماعي ميدهند، اگر چه در حال حاضر از حقوق و مزايا راضي هستيم، اما در کهولت سن که احتياج به دارو و درمان داريم، نميتوانيم از امکانات نفت استفاده کنيم. البسه ما نيز به موقع نميرسد و البسه امسال نيز به دستمان نرسيده است.
وقتي همه با خانواده هستند، ما مشغول سوخت رساني
مهدي رفيعي، راننده نفتکش 15 سال است که در شرکت نفت راننده است. او نماينده رانندههاست و براي طرح اين مشکلات به ما ميپيوندد. سختي کار ما طبيعي است، اما با توجه به حمل مواد خطرناک، بايد تعرفه کرايههاي وزارت راه براي ما افزون بر 30 درصد بيشتر باشد، اما متاسفانه کمتر است. در گذشته روال شرکت نفت طوري بود که هر سال در برج 4 با توجه به تورم، کرايهها اضافه ميشد، اما از سال 93 کرايه ما اضافه نشده است و حتي در سال اخير کرايهها 18 تا 20 درصد نيز کم شده است. اين در شرايطي است که براي يک سري جايگاههاي شهري بارنامه پليس راه را نيز اجباري کردهاند که آن هم هزينه دارد. کم کم هزينههاي نفتکش طوري ميشود که از پس هزينههاي آن بر نميآييم و نميدانيم اعتراضمان را به چه کسي بگوييم. اين در شرايطي است که همه مردم در ايام تعطيل عيد، عاشورا، تاسوعا و... با خانواده هستند و ما مشغول سوخت رساني، اما در روزهاي تعطيل هم که سرکار هستيم، دريافتي بيشتري نداريم و اعتراضي هم نداريم. در هر سفر 33 هزار ليتر بنزين ميبرم که سوخت هزار سواري است و از اين بابت خوشحالم، اعتقاد ما اين است که بعد از پرستش خدا بزرگترين عبادت خدمت به خلق است، اما ما هم بايد از پس هزينهها بر بيائيم.
با راننده عادي هيچ تفاوتي نداريم
اکبر شکري، راننده پايه يک ايمني و آتش نشاني انبار است، به شکل پيمانکاري کار ميکند و ميگويد: مسئوليت خودروي آتش نشاني از نگهداري و خدمات فني و بررسي موارد ايمني به عهده ماست، اما با توجه به اين که کار ما فني - تخصصي است، جزو گروه شغلي کارگر ساده قرار گرفته ايم و هيچ گونه حق و مزايايي بابت نگهداري و مسئوليت به ما پرداخت نميشود و ما عملا با يک راننده عادي هيچ تفاوتي نداريم و سابقه نيز هيچ نقشي در دريافتي ما ندارد. اين در شرايطي است که طبق قوانين وزارت کار، دريافتي راننده آتشنشاني با يک راننده معمولي تفاوت دارد و بايد آيتم پايه يک به ما پرداخت شود. زمستان، تابستان و تعطيلات دور از خانواده هستيم و جنبه حيثيتي انبار به عهده ماست، اميدواريم مسئولان به اين مسائل توجه کنند و در نظر داشته باشند و حداقلها را براي ما در نظر بگيرند، چرا که همه همکاران ما پا به سن گذاشته اند، اما در عمل هيچ تفاوتي با فردي که تازه شروع به کار کرده است، نداريم.
برخي تجهيزات آزمايشگاه از رده خارج است
سعيد سازگار، مسئول کنترل کيفيت انبار، کارمند رسمي است و 31 سال سابقه کار دارد که در در آستانه بازنشستگي قرار گرفته است، او درباره مسئوليتهاي شغلش ميگويد: مسئوليت کنترل کيفي انبار مسئوليت خطيري است، کيفيت فرآورده، کنترل نفتکشها و سالم بودن محموله به عهده ماست و بايد از صحت و سلامت فرآوردهها از جهت کيفي مراقبت کنيم؛ اين کار خطير را لحظه به لحظه و با دقت پيگيري ميکنيم؛ کار ما به صورت شبانهروزي در سه شيفتکاري انجام ميشود که در هر شيفت دو نفر از همکاران ما فعاليت دارند و در نهايت 10 نفر در زيرمجموعه ما فعاليت ميکنند. مشکل اصلي کار ما نبود تجهيزات مدرن و به روز است، وسايل آزمايشگاهي ما قديمي و از رده خارج است و تقريبا از اين نوع دستگاهها در آزمايشگاهها متداول نيست؛ اگر تجهيزات ما به روز و مدرن شود، سرعت، کيفيت و دقت کار بالا ميرود. در شهرستانها انبارها تجهيزات آزمايشگاهي به روزتري دارند و سالنها وضعيت بهتري دارد، اين در شرايطي است که حساسيت کار اينجا بيشتر است، اما به دليل اين که آزمايشگاه مرکزي در تاسيسات ري را به عنوان مرجع داريم که آزمايشگاه مرجع است؛ به همين دليل در سايه قرار گرفته ايم و خواسته من اين است که به دليل خطير بودن کنترل کيفي، به نوسازي تجهيزات آزمايشگاههاي کنترل کيفي شهر تهران توجه شود.آقاي سازگار يکي از تجهيزات آزمايشگاه را که ساخت شرکت کهلر آلمان است، به ما نشان ميدهد و ميگويد، اين شرکت در حال حاضر در زمينه ساخت آسانسور فعاليت ميکند، اما ما همچنان در آزمايشگاه از آن استفاده ميکنيم.
تجهيزات ايمني به روز نيست
سعيدنصيري، اندازهگير انبار نفت شمال شرق تهران 34 ساله و 6 سال است که به صورت پيمانکاري در انبار نفت شمال شرق کار ميکند. درباره کارش ميگويد: اندازه گيري ماشينها کار ماست که کار حساسي است که در ارتفاع بالاي سکوها انجام ميشود و نياز به دقت بالايي دارد، چرا که ما در صورت زياد يا کم بودن بار مردم به گردن مردم دين دارند و اين مسئوليت بزرگي بر دوش ماست. در ارتباط مستقيم با مواد نفتي و قابل اشتعال هستيم، اما وسايل ايمني ما راضي کننده نيست، عمر واقعي ماسکي که اينجا استفاده ميکنيم 8 ساعت است، اما يکسال استفاده ميکنيم، هزينه هر ماسک 35 هزار تومان است. ما انتظار داريم حداقل هفتهاي 2 فيلتر ماسک به ما بدهند که هزينه آن 25 تومن است. کارمان در ارتفاع است و هر لحظه در معرض حادثه هستيم که اين آيتم پرداخت نميشود و پائين ترين حق و حقوق پيمانکاري به ما پرداخت ميشود، لباس گرم دو سال در ميان به ما ميدهند، اما سياهي زمستان که تمام ميشود، لباس گرم به دست ما ميرسد. کفش کار که يکي از واجبات است و کف آن به دليل حضور در محوطه لغزنده بارگيري به دليل برف و يخ و مواد سوختي، نبايد سائيده شود، اما دو سال يک بار به ما داده ميشود؛ دستکش ابزار کار ما است، اما سه ماه درميان داده ميشود درحالي که عمر دستکش در کار ما که يدي است، يک ماه است و بارها پيش آمده که بيشتر همکاران از خودشان هزينه ميکنند تا صدمه نبينند. بيشتر همکارانم در اين بخش به دليل ارتباط مستقيم با فرآورده و قرار گرفتن در معرض بخارات آن، ناراحتي پوستي و ريوي دارند و دارو مصرف ميکنند، اينجا بارگيري دستي است و ما آن بالا به هيچ چيز وصل نيستيم و خدا ما را آن بالا نگه ميدارد، زمستان ده درجه اختلاف دما وجود دارد و روي تانکرها برفي و يخ زده است. بوران ميشود، چشم چشم را نميبيند، اما ما کار ميکنيم، و انتظار داريم به اين مشکلات توجه بيشتري شود.
ادامه در صفحه 29
روايت «مشعل» از فعاليت هاي کار کارکنان انبار نفت شهيد منتظري اصفهان
مرهمي بايد تو را بر زخمها
اواخر آذرماه است و سرماي هوا نويد زمستان را ميدهد، به خصوص در درمنطقهاي کويري مانند اصفهان که بنا برهمين ويژگي سرد است. ساعت 8 بامداد است وکارکنان بخشهاي مختلف انبار نفت شهيد منتظري درنوبت صبح کار، خود را از دوساعت قبل آغاز کردهاند. نسيم سردي ميوزد، نفتکشهايي با ظرفيتهاي مختلف درسکوها يا به عبارتي ديگربازوهاي بارگيري نفت، مستقر شده اند تا بار خود را تحويل گيرند و راهي مقصد شوند.
اين انبارنفت به دليل حجم بالاي عمليات، به بزرگترين پايانه نفتي کشور شهره است، اما اين شهرت مرهون تلاش خالصانه کساني است که با کمينهها، بيشينهها را به ارمغان ميآورند.
قراربراين است که باچند تن ازکارکنان اين انبارگفتوگو شود نه با مسئولان. آنها گوينده باشند و من شنونده حرفهايي که بيشتر درد دل است.
دود وصداي نفتکشهايي که به اصطلاح «زيربار» رفتهاند، لحظهاي قطع نميشود اما از آنجا که انبارنفت شهيد منتظري در زميني با مساحت بالا در پنج کيلومتري جاده اصفهان–تهران ودرجوار پالايشگاه نفت اصفهان قرار گرفته، اين مظاهر آلودگي براي رهگذري چون من که تنها چندساعتي را در اين محيط ميگذراند، آزار دهنده نيست. با هماهنگي عليپور، رئيس روابط عمومي شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي منطقه اصفهان، شرايط براي گفتوگو با برخي کارکنان انبارشهيد منتظري فراهم ميشود، اما نخست با عليرضا سليمي، رئيس اين مجموعه گفتوگو ميکنم.
سليمي، اهل فريدن استان اصفهان ودانش آموخته دانشکده صنعت نفت اهواز در رشته شيمي است.
او سابقه 24ساله درصنعت نفت دارد و بيشترعمر کاري خود را در پالايشگاه نفت اصفهان گذرانده است؛ ورود او به شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي به سال 91 بر ميگردد.
با «ته لهجه» شيرين اصفهاني اش از انبارنفت شهيد منتظري اصفهان که بزرگترين پايانه دريافت وارسال فرآوردههاي نفتي است، ميگويد.
بارگيري روزانه 1500 تانکر کار سنگيني است
او شرايط کار در اين انبار را به دليل حجم بالاي فعاليت، حساس و سخت توصيف و اظهار ميکند: بارگيري روزانه 1500دستگاه نفتکش و درشرايط خاص دو هزار دستگاه، شوخي نيست و نيازمند توان عملياتي بالاست.
سليمي که عنوان سازمانياش رئيس تاسيسات و عمليات انبارنفت شهيد منتظري است، درباره اهميت اين انبار و وجوه تمايزآن با ديگر انبارهاي نفت کشور ميگويد: انبارنفت شهيد منتظري درجوار پالايشگاه نفت اصفهان که ازپالايشگاههاي مهم کشور با تنوع بالاي محصول محسوب ميشود، قرارگرفته و اين حساسيت را به دليل بيشترين دريافت و ارسال فرآورده به اين انبار نفت هم منتقل کرده است.
او همچنين براهميت راهبردي انبار نفت شهيد منتظري تاکيد دارد و ميافزايد: اين انبارنفت با ظرفيت ذخيرهسازي يک ميليارد و600 ميليون ليتر انواع فرآورده نفتي، متمايزازديگرانبارهاي نفت است و رتبه نخست را در ميان انبارهاي سخت کشور اختيار دارد. اگرچه بنا ندارم فضاي گفتوگو در انبارفني باشد، اماصحبتهاي سليمي را قطع نميکنم و او نيز ادامه ميدهد: انبارنفت شهيد منتظري65 هکتار مساحت دارد با56مخزن ذخيره سازي که فرآوردههاي نفتي چون بنزين، نفت سفيد وگازوييل را درخود جاي ميدهد و31سکوي بارگيري که روزانه جوابگوي تعداد زيادي نفتکش است. با تاکيد دوباره بر حجم بالاي کاردراين انبار ميگويد: درانبارنفت شهيد منتظري که انباري مهم است و بدون مبالغه فرآوردههاي نفتي مورد نياز10تا 15استان کشور را تامين ميکند، کمبود نيروي انساني محسوس است.
سليمي بابيان اين که 570 نفردربخشهاي مختلف در اين انبار فعاليت ميکنند، يادآور ميشود: بيش از380نفرازاين نيروها، پيمانکاري هستند که در شيفتهاي 12ساعته تلاش ميکنند تاوقفهاي درسوخت رساني رخ ندهد.
پشتوانهاي براي کشور
سليمي اين انبار را پشتوانهاي براي کل کشور ميداند و ميگويد: درشرايطي که مصرف گاز به دليل افت دما افزايش مييابد و نياز نيروگاهها به تامين سوخت مايع ضروري ميشود؛ به ويژه اين انبار نفت اصفهان است که نقش حمايتي خود را ايفا ميکند. از او درباره سختي کار نيروي انساني ميپرسم؛ پاسخ ميدهد: سنگيني کاربردوش نيروي انساني است، نيرويي که درمحيط کار با وجود برخي پيشگيريها با انواع مخاطرات روبه روست، اما او آنها را به جان ميخرد تا چرخه سوخترساني با قدرت بچرخد و از حرکت باز نايستد.
زمان به سرعت سپري ميشود و از آنجا که قراراست باچند نفرديگر البته نه از جنس مسئول، گپ وگفتي شود، برگفت وگوباسليمي نقطه پايان ميگذارم.
بااين که خورشيد بالاترآمده، اما محوطه انبارنفت شهيد منتظري با نسيم ملايمي که در آن ميوزد، همچنان سرد است. سکوهاي بارگيري سوخت فعال است و نفتکشها رديف شدهاند تا فرآوردههاي نفتي را براي انتقال به مبادي مصرف دريافت کنند.
دربالاي هرسکو يابازوي سوختگيري غوغايي برپاست، نفرات مستقردر سکوها، نگاهشان به دستگاه اندازهگير(ميتر) است تا فرآوردهاي که به داخل نفتکش هدايت ميشود، سرريز نشود و هدررفتي درسرمايههاي ملي صورت نگيرد.
محمدعلي کريميان روي همين سکوهاي آهني سردکارمي کند. او اهل آبادان است وبه دليل جنگي نابرابر از موطن اصلي خود دور و ساکن اصفهان شده است.
محمد علي27 سالي ميشود که درصنعت نفت فعاليت ميکند و پيشينه کار در شرکت ملي گاز را هم در کارنامهاش دارد.
به خاطرسکونت سي ساله دراصفهان، تاحد زيادي از لهجه آبادانياش فاصله گرفته است؛ چهرهاي گشاده رو دارد؛ انگارسختي کارراجواب کرده است.
در نيمه دوم سال «روز» را فقط در انبارنفت ميبيند، چون در تاريکي ميآيد و به تاريکي بازميگردد که البته اين تنها قصه او نيست و ديگراني هم که همکار اويند نيز، چنين داستاني دارند.
ساعت کارت زني انبارهمه روز درساعت 6 و 30 دقيقه انتظار او را ميکشد تا حضوري دوباره را برايش ثبت کند.
مي گويد:دو فرزند دارم و براي اين اين که آنها به جايي برسند، سختي کار را به جان ميخرم.
شال گردني که به دورگردن محمدعلي پيچ وتاب خورده است، نشان ميدهد که هوا آن بالا روي سکوي بارگيري، سردتراست وبايدخودرا بيشتربپوشاند تا ازسرما به خصوص سرماي شب تاصبح تا حدي درامان بماند.
تلاش ميکندجملاتي بگويد که گوياي شرايط کار وسختي کارش باشد.
سرما وگرما آزارمان ميدهد، اما چرخه سوخت معطل نميماند
محمدعلي کريميان ميگويد:کار روي اين سکوهاي فلزي به خصوص در زمستان که سرما بيشترمي شود، خيلي طاقت فرساست، اما اين سرما مانع ازآن نميشود که توقفي ايجاد شود وچرخه سوخت رساني معطل بماند.
اوادامه ميدهد:12ساعت کار مداوم روي چنين سطوحي سخت که گاه به خاطرشرايط زمستاني، مرطوب ولغزنده نيزمي شود، انرژي زيادي را ميطلبد. بايد 6 دانگ حواست راجمع کني و اندازهگير(ميتر)رامراقبت کني تا سوخت ازدهانه نفتکش سرريزنشود؛ اتفاقي که گاهي به دليل کمبود نيروي انساني رخ ميدهد و با لغزنده شدن سطح کار، خطري برخطرهاي ديگر ميافزايد.
او ميگويد: به دليل همين کمبود نيرو بايد فشار مضـاعفي را تحمـل کند و
روزانه سوختگيري60تانکرغول پيکرحمل مواد سوختي راطي مراحلي مثل بازکردن دريچههاي نفتکش، ديپ زدن و پلمپ کردن و. . . کنترل کند، ضمن آن که با شروع بارگيري وهدايت سوخت به تانکر، نبايد چشم از ميترها بردارد.
يک درخواست: کاش اتاقکي ساخته شود
دستهايش به خاطرسرما وتماس مداوم با مواد نفتي مثل بنزين وگازوئيل به سرخي ميزند وپوست آنها خشک شده، اما اهميتي نميدهد؛ اوکارش را دوست دارد و سلامت وجودش را نيز بر سرهمين کار گذاشته است.
محمدعلي حال وهوايي داردوصف ناشدني؛همه چيز را ازدريچه مثبت آن نگاه ميکند؛ جور ديگري به زندگي نگاه ميکند؛ حتي با دريافتي ماهانه يک ميليون و 900 هزارتومان. امايک خواسته دارد وآن اين که اگربتوان دربالاي سکوهاي بارگيري «اتاقکي» تعبيه کرد، خيلي خوب است اين طوري به بخشي از «سختي کار» که تحمل سرماست، پاسخ دندان شکن داده ميشود.
«سختي کار» را در اتاقها درک نميشود
آرش عطريان که همکارمحمد کريميان است وتحصيلات دانشگاهي هم دارد نيز به فضاي اين گفت و گو وارد ميشود.
او10سال دربخشهاي اداري انبارنفت شهيد منتظري کارکرده است و پنج هم سالي ميشود که باعنوان «بار زن و اندازهگير» دراين انبار نفت مشغول است.
جثهاي ريز نقش دارد. ازدورکه نگاهش ميکني به نظر نميآيد که 37 سال دارد، نزديک به نيمي از عمرخود را درهمين انبار نفت سپري کرده است.
صاحب يک فرزند است وبه قول خودش چون پدرش نفتي بوده، او نيز دوست داشته است که وارد اين صنعت شود. چهرهاي جدي ومصمم دارد وغروريک مرد را براي نشکستن ميشود درصورتش ديد.
اوکه به خاطرسرماي محيط، زيرلباس کارخود «بافت» هم پوشيده است، ميگويد: درپنج سالي که درمحيط عملياتي انبارنفت شهيد منتظري کار ميکنم، متوجه مفهوم اصلي کار وسختي آن شدهام؛ اين را فهميدهام که سنگيني کار بر دوش چه افرادي است و آنهايي که در اتاقها نشستهاند، شايد خيلي اين سختي کار را احساس نکنند.
عطريان ادامه ميدهد: نگاهي که بيرون ازصنعت به افرادي نظير من ميشود، اين است که بايد «دريافتي» بالايي داشته باشم، اما حقوق ومزاياي فردي که در قالب پيمانکاري کارمي کند وتابع نظام پيمانکاري است؛ مزاياي ويژهاي را شامل نميشود؛ بنابراين نميتواند بالا باشد.
خطر هميشگي سقوط از ارتفاع
وي کار در ارتفاع را يکي ازمصداقهاي سختي کار ميداند و ادامه ميدهد: ماهيت کاردرانبار نفت و بخش «بار زني و اندازهگيري» آن به گونهاي است که ساعتهابايد روي سطحي فلزي و گاه لغزنده به واسطه بارندگي و گاه به خاطر مواد نفتي که ممکن است سر ريز شود، خالي از خطر نيست و سقوط از سطح کار بديهيترين آن است. البته تلاش ميشود که چنين اتفاقي نيفتد، اما انرژي که در زمان سوختگيري تانکرهاي حمل مواد سوختي صرف ميشود، آنقدر زياد است که چنين اتفاقي دور از ذهن نيست.
او درباره جنبههاي ديگرسختي کار در محيطهايي مانند انبار نفت شهيد منتظري اصفهان باحجم زيادي ازعمليات ميگويد:روزانه تانکرهاي متعددي براي دريافت سوخت به منظور انتقال به مبادي مصرف به اين انبار مراجعه ميکنند. مهمترين موضوع درچنين محيطهايي، سلامت جسم است.
استنشاق بوي مواد نفتي درهمه ساعات کار
عطريان ادامه ميدهد: استنشاق بوي مواد نفتي، يکي ازموارد مهمي است که کارکنان انبارنفت به ويژه دربخش «بارزني و اندازهگيري» با آن رو به رو هستند و ميتواند بيمارهاي تنفسي را براي آنها که در چنين محيطهايي کار ميکنند، در پي داشته باشد.
همچنين ابتلا به بيمارهاي پوستي به واسطه تماس مستقيم بامواد نفتي، مورد ديگري است که عطريان به عنوان کسي که با اين موضوع روبه روست، از آن ياد ميکند.
وي درتوضيح شيفت کاري در انبارنفت هم توضيحاتي ميدهد و ميگويد: دو روز صبح کار (ازساعت 6 صبح تا 6 بعد ازظهر) هستم و دو روز (6 بعدازظهر تا 6 صبح) شبکار به ازاي هر يک روز کارهم، يک روزاستراحت منظورشده است تا انرژي از دست رفته باز آيد، اما گاه به دليل جحم بالاي عمليات وبه خاطر کمبود نيروي انساني در زمانهاي استراحت نيز به کارمي گذرد و نه تنها انرژي برنمي گردد بلکه بدن به شدت افت ميکند که از آن نيز ميتوان به عنوان يکي از ديگر جنبههاي سختي کار ياد کرد.
عطريان اضافه ميکند: اگر خداي ناکرده حادثهاي براي فردي که در قالب پيمانکاري کار ميکند، رخ دهد، رسيدگيهاي اوليه از سوي بهداري که درانبارداير است، انجام ميشود اما اگراعزامي درميان باشد هزينهها به عهده خودمان است؛ مگردرشرايطي خاص که کارفرما پرداختکننده هزينهها باشد؛ از اين رو بايد مراقب باشيم تا اتفاقي نيفتد.
او به نکته اي ديگر نيزاشاره ميکند و ميگويد: کارگري که در جايگاه سوخت کارمي کند، به خاطر ماهيت کاري که انجام ميدهد و در تماس مستقيم با مواد نفتي است، امتيازي برايش قائل هستند؛ برهمين اساس به آن سختي کارتعلق ميگيرد و از اين بابت، دريافتي هم دارد، اما دراينجا با آن که باحجم وسيعي از عمليات روبه روهستيم، چنين امتيازي وجود ندارد و انتظار ميرود به اين موضوع نيز، توجه شود تا «دريافتي»ها اندکي ترميم شود.
ازعطريان که دانش آموخته کامپيوتراست، ميپرسم چرادربخشي که مرتبط با رشته تحصيلياش است، فعال نيست؛ پاسخ ميدهد: جامعه از افرادي که مدارک دانشگاهي بالا دارند، اشباع وشرايط يافتن کارنيز دشوار شده است؛ هستندکساني که مدرک علمي بالاتر، درشرايطي مشابه من کارمي کنند.
عطريان وکريميان اگرچه ازسختي کارخود گفتند، اما اين را هم گفتند که به کارشان درصنعت نفت تعصب دارند و با همين تعصب به بالاي سکوي بارگيري برميگردند تاروزي ديگر را در کارنامه کاري خود ثبت کنند.
بخش ديگر انبارشهيد محمد منتظري، اچ اس اي است و کارکنان اين بخش که با همه توان سعي ميکنند حادثهاي رخ ندهد. به گفته مسئولان، خوشبختانه سالهاست حادثه اي دراين انبار نفت رخ نداده است.
6 ساعت راه پيمايي براي سرکشي به تاسيسات
اصغررضايي، يکي از کارکنان بخش ايمني و آتشنشاني با15سال سابقه کار درهمين اين واحد است.
او و همکارانش روزانه پنج تا 6 ساعت راه ميروند و به همه جاي انبارسرکشي ميکنند تا خطري افراد را تهديد نکند.
فشار کار زياد به خاطر کمبود نيرو
رضايي که قرارداد مستقيم است، همانند دو همکار ديگر خود در بخش بارزني و اندازهگيري، حرفهايي براي گفتن دارد که اصليترين آن فشارکار زياد به خاطر کمبود نيروي انساني است. او ميگويد: به خاطرکمبود نيرو مجبور است ساعتها در محوطه انبار که مملو ازانواع آلودگيها از جمله آلودگي صوتي است، راه برود. وي ادامه ميدهد: درانبار نفت شهيد منتظري روزانه حدود 1500دستگاه تانکر نفت با ظرفيتهاي متفاوت بارگيري ميشود و بايد مراقب بود تا حادثهاي رقم نخورد. کمبود نيروي انساني، آزاردهنده و از اين رو کار در آن با دشواريهايي روبهرو است. رضايي ادامه ميدهد: درانبارنفت شهيد منتظري، مخازن ذخيرهسازي سوختي بسياري وجود دارد که دائم بايد پايش شوند. بخشي از ساعات پيادهروي نيز، مربوط به سرکشي به مخازن است. او نيز مانندديگر همکارانش تنفس درهواي انباري را که هر روز به طورميانگين 1500دستگاه تانکر درآن بارگيري ميکنند، به عنوان يکي از درجات سختي کارعنوان و اظهار ميکند: باوجود استفاده ازماسک، اما هوايي که وارد ريههايمان ميشود، آلوده است. او همجواري پالايشگاه نفت اصفهان و واحدهاي پتروشيمي را نيز به اين آلودگيها ميافزايد. رضايي ميگويد: با وجود همه اين مسائل، تلاش من وهمکارانم در بخش ايمني و آتشنشاني اين است که هيچ حادثه اي رخ ندهد و چرخه توزيع سوخت ازاين انبار به بهترين نحو ممکن انجام شود. او در پاسخ به اين سوال که با همه اين سختيها کار در انبار نفت را دوست داري، اين طور پاسخ ميدهد: ازپشت ميز نشيني خوشم نميآيد و دوست دارم «اکتيو» باشم و هر روز با موضوعهاي جديدي رو به رو باشم. کار در ايمني و آتشنشاني باهمه سختيهايي که دارد، برايم جذاب است.
ناراضي نيستم، اما هزينهها بالاست
مي گويد: احساس ميکنم باهمه کاستيهايي که به «زعم من» کاستي است، همه بچههايي که دراين انبار نفت کار ميکنند، عشقي در درونشان موج ميزند که نشانه تعصب آنها به کارشان است. آنها با حداقلها، حد اکثرها را ممکن ساختهاند.
پوست دستهايمان هميشه خشک است
واحدمهندسي، بخش ديگرانبارنفت شهيدمنتظري است که ايمان خسروي سرپرستي تعميرات کارگاه آن را به عهده دارد. لباس فرم برتن، کلاه ايمني برسر و ماسکي بردهان که بتواند تاحد ممکن خود را مصون بدارد، از همه آلودگيهاي محيطي.
ميگويد: 13سال سابقه کاردارد فعاليتهاي متنوعي درحوزه تعميرات به عهده اين واحد (مهندسي) است اول نکتهاي که از آن به عنوان سختي کارياد ميکند، تحمل آلودگيهايي مثل انتشار بخارات بنزين باوجوداجراي طرح کهاب (بازيافت بخارات بنزين) و تنفس اين هواي آلوده به ويژه درتابستانهاست. دستهايش راجلومي آورد و ميگويد: اين دستها به خاطرسرماي محيط، بخار بنزيني که در محيط منتشر ميشود، هميشه خشکي ميزند. البته اين عارضه در بيشتر همکاران من وجود دارد و به آن خو کردهايم.
نبود امنيت شغلي، استرسي ديگر
خسروي با بيان اين که قرارداد کاري او، «قرارداد مستقيم»است، ادامه ميدهد: من و امثال من علاوه براسترسهاي شغلي که با آن روبه رو هستيم، امنيت شغل نيزبرايمان مهم است؛ از شنيدن اين خبرکه آزموني درنفت برگزار ميشود خوشحال شدم اما شرايط آزمون از جمله شرط سني که مانع ازحضور افرادي چون من درآن ميشود، ناراحتم کرد. ازسوزسرماي اول صبح به ميزان زيادي کاسته شده وخورشيد تقريبا وسط آسمان است. حالاديگربوي بنزين درمحوطه انبار بيشتراحساس ميشود و اين موضوع که کارکنان انبارنفت شهيد محمد منتظري بايد اين بو را ساعتها تحمل و بخش زيادي ازآن را به ريههايشان هدايت کنند، ملموستر ميشود. خسروي ادامه ميدهد: کاش به تخصصها اندکي بيشتر بها داده شود اين طوري، انگيزهها هم بالاتر ميرود وسختي کاردرچنين محيطهايي، کمتر نمود پيدا ميکند. وي ميگويد: به صنعت نفت وکارم تعصب دارم، ازجايگاهي هم که در آن قرارگرفتهام. شايد از نظر مالي خيلي تامين نباشم اما همين قدرکه در اين صنعت مشغول به کار هستم و احساس مفيد بودن ميکنم، راضيام. نزديک ظهراست؛ براي گفتوگو با کارکنان، بخش ديگري از انبار که در آن فرايند موجودي فرآوردههاي نفتي انجام ميشود، هماهنگي شده است. به نظر ميآيد حرف تازه اي زده نشود و گفتههاي پيشين تکرارشود، اما آنها هم منتظر بودند تا حرف دلشان را بزنند.
دراين بخش، موجودي فرآوردههاي نفتي باسرکشي به مخازن و خطوط لوله به بخش اداري آن اعلام و در دفاتر ثبت ميشود. به عبارتي ورودي وخروجي بايد با هم همخواني داشته باشند. در اين ميان آب کشي فرآوردههاي نفتي از مخازن و مکشوفهها نيز، داستان خود را دارند.
وجدان کار وجود دارد؛ به دلگرمي نياز داريم
سعيدرضايي و عبدالرضاگلي، کارکنان بخش موجودي هستند و به نمايندگي از همکاران خود، حرف زدند. سرما، گرما، تنفس هواي آلوده، نگراني از بيماريهاي پوستي، همچنين نگراني ازآينده شغلي ازسويي ودريافتيهايي امروز آنها که هزينههاي زندگي شان راکمترپاسخ ميدهد، ازسوي ديگر، مواردي است که اين دو نفر نيزهمانند همکارانشان در ديگربخشهاي انبار به آن پرداختند. «رضايي»، 9 سال و«گلي» نيز14سال سابقه کاردرانبارنفت شهيد منتظري را دارند و ازگفتههاشان پيداست وظيفه خود را تنها براساس«وجدان کار»و «مسئوليتپذيري» انجام ميدهند نه از روي دلگرمي.
گلي ازاين که با اين حجم عمليات درانبارنفت شهيد منتظري، سختي کاري براي اين نيروها قائل نميشوند، ناخرسند بود واظهار اميدواري کرد: مسئولان نگاه ديگري به پيمانکاران اين انبار داشته باشند تا سختي کار بر آنها ميرود تا حدي با برخي امتيازها جبران شود. نفت، صنعتي است خشن، اما مهم و درآمدزا براي کشور؛ سختي کاردرآن بر هيچ کس پوشيده نيست.
چرخهاي عظيم آن جز با نيروي عشق کارکنان آن نميچرخد؛ نيرويي که درعرصههاي مختلف آن باعشق فعاليت ميکنند و با همه عشق به تعالي آن دارند. در اين صنعت سخت وخشن وجود برخي توجهها و تکريمها ميتواند شدت اين عشق را دوچندان وگردش چرخهايش را شتاب بخشد. اين شتاب درسايه توجه به نيروي انساني که عمده آنها درقالب پيمانکار يا انواع ديگر قرارداد فعاليت ميکنند، قابل دست يافتن است، سينههاشان مالامال درد است و در پي مرهم. . . .
ادامه از صفحه 25
به ما پلمپ چي مي گويند
حميدرضا رمضاني 13 سال سابقه کار دارد، جوان است و ترم آخر کارشناسي مديريت دولتي، کارش بازرسي در خروجي انبار است: به ما پلمپچي ميگويند کار ما اندازهگيري فرآورده در بالاي خودروهاي نفتکش است، 7 سال پيمانکار بودم و شش سال است قراردادي شدهام، در چهارشيفت کاري چهارتا صبح، چهارتا بعدازظهر چهار تا استراحت کار ميکنيم.
رانندگي جايگاهي ندارد
عيسي رضي، راننده نفتکش است، همکارانش وقتي ميخواهند عکس يادگاري بگيرند، او را عمو رضي صدا ميزنند. در چهره اش صلابت و رنج در هم تنيده شده است: 20 سال است در شرکت نفت راننده هستم، 51 سال دارم و به صورت پيمانکاري کار ميکنيم، متاسفانه بايد بگويم که در جامعه ما براي شغل رانندگي ارزش قائل نميشوند، اين در شرايطي است که در کشورهاي ديگر براي راننده احترام و ارزش بالايي قائل هستند. تمام اقتصاد کشور را رانندهها ميچرخانند، اما ما در ايران جايگاه و شاني نداريم، انواع فشارهاي روحي را تحمل ميکنيم، 32 هزار ليتر بمب پشت سرماست که با کوچکترين ضربه منفجر ميشود، اما تمام فشارها و مشکلات روي دوش ماست و هيچ کجا حرفمان شنيده نميشود. در اين هشت سال که در اين انبار هستم، چند کشته داشتهايم، آتش سوزي و سوختگي داشتهايم که دليلش تصادف و خستگي رانندهها بوده است، اما در ماشينمان استراحت ميکنيم، يک کانتينر داريم که آن هم براي نمازخانه است و اتاقي نداريم که دوساعت استراحت کنيم و استراحت داخل ماشين خستگي ما را بيشتر ميکند، شبانهروز کار ميکنيم، اما خانواده ناراضي هستند؛ از شرايط کاري ام خسته شده اند، در ماه دو شب خانه ميروم، ميگويند آن دو شب هم نيا، اما باور کنيد آن دو شب هم که نميروم، ضرر ميکنم، سه دانشجو دارم، هر سه ماه، بايد يک ميليون و 200 هزار تومان براي هر کدامشان هزينه کنم، جانباز هستم، اما سر سوزني از دولت کمک نگرفتهام، در بنياد شهيد پرونده دارم، در يکي از عملياتها حافظهام را از دست دادهام. دستهاي زخمي، زمخت و سختي کشيدهاش را نشانم ميدهد: يک ماه است دستم زخم شده و خوب نميشود.
شنونده مشکلات کارکنان هستيم
افراسياب بهمني با 37 سال سابقه کار و محاسن سفيد، آخرين کسي است که در انبار با او گفتوگو ميکنم، مسئول نوبت کاري است و يک سال ديگر بازنشسته ميشود حدود سي سال است که در اين انبار کار ميکند، بايد فراز و نشيبهاي زيادي را ديده باشد، آرام و متواضع سخن ميگويد: ماهيت کار اينجا سخت است، اما کار شخصي خودم به دليل خدماتي بودن برايم خستگي ندارد، از ساعت 6 و نيم صبح کار من شروع ميشود. از آنجايي که با رانندهها و قشر ضعيف و زحمتکش در ارتباط هستم که مشکلات زيادي در اجتماع دارند، مشکلات خودم را فراموش ميکنم، بيشتر خدمتم را اينجا بودهام، عمده مشکلات ما مربوط به کارکنان است که اکثرا پيمانکار، جوان و در آستانه ازدواج هستند، مشکلات مالي دارند، حقوقشان به موقع پرداخت نميشود و کافي نيست، از جاهاي دور ميآيند، بيرون هم شغلهاي ديگري دارند و تلاش ميکنيم شنونده مشکلات آنها باشيم و با همفکري و همدلي آنها را برطرف ميکنيم و در هر شرايطي، کار سوخت رساني را به بهترين شکل ادامه دهيم.
کارکنان انبار نفت کرج از روزگار و سختي ها ي فعاليت روزمره خود مي گويند
انبار نفت کرج ؛اينجا همه چيز مرتب است
مشعل آرزو عطايي انبار نفت کرج با همه تاسيساتي که تا به حال ديدهام، تفاوت دارد و به جرات ميتوانم بگويم يکي از منظم ترين و مرتب ترين تاسيسات در صنعت نفت کشور است. از آچارهاي منظم شده روي ديوار تعميرات تا نظم و ترتيب کلاهها و لباسهاي آتشنشاني در واحد اچ اس اي و برنامه ريزي دقيقي که براي سوخت رساني وجود دارد؛ به نحوي که انبار تنها در دوشيفت صبح و عصر فعاليت ميکند و ساعت 10 شب کار تعطيل ميشود که همين حذف شيفت شب و تشکيل يک تيم آنکال براي مواقع ضروري موجب شده است، افزون بر سوخت رساني به همه نقاط تحت پوشش در ساعات کار، هزينههاي نيروي انساني و انرژي کاهش يابد و نيروي انساني نيز در آرامش بيشتري به کار سخت سوخت رساني بپردازد. در بازديدي که از انبار نفت کرج به عنوان يکي از انبارهاي نيمه تدارکاتي کشور با تحويل روزانه 4 ميليون و 500هزار ليتر فرآورده داشتيم، با کمال بهجتي، رييس انبار نفت کرج که مهندس مکانيک و داراي 16 سال سابقه کار در صنعت نفت است و از 4 سال پيش به عنوان رئيس انبار نفت کرج فعاليت ميکند، درباره نحوه سوخت رساني گفتوگو کردهايم که مشروح آن را در ادامه مي خوانيد.
رئيس انبار نفت کرج در معرفي خصوصيات اين انبار ميگويد: انبار نفت کرج در سال 1353 احداث شده و حدود 12 هکتار وسعت و 19 مخزن به ظرفيت کلي 132 ميليون ليتر دارد. 5 فرآورده بنزين يورو 4، بنزين معمولي، نفت گاز يورو 4، نفت گاز معمولي و نفت سفيد در مخازن آن ذخيرهسازي و توزيع ميشود. در دو نوبت کاري 6 تا 14 بعدازظهر و 14 تا 22 شب روزانه حدود يک ميليون و 400 هزار ليتر بنزين يورو، يک ميليون و 400 هزار ليتر بنزين معمولي، حدود 100 هزار ليتر نفت سفيد، 600 هزار ليتر نفت گاز يورو، 500 هزار ليتر نفت گاز به نيروگاه و 500 هزار ليتر نفت گاز به صنايع مختلف توزيع ميشود که البته در تابستان اين ميزان و کمي بيشتر ذخيره سازي ميشود. حدود 150 هزار ليتر بنزين سوپر نيز از انبار ري با نفتکشهاي منطقه حمل و در جايگاه ها توزيع ميشود . نفت گازي که اينجا توزيع ميشود. نفت گاز يورو 4 است که تاثير فراواني در کاهش آلودگي هوا داشته است.
کمال بهجتي اضافه ميکند: نواحي سوخت رساني ما استان البرز شامل شهر کرج، شهرستانهاي فرديس، نواحي هشتگرد، اشتهارد، نسا و... است که البته در پائيز سوخت رساني و ذخيره سازي سوخت در نقاط سردسير و سختگذر روستاهاي اطراف طالقان نيز انجام ميشود. دو سوم حجم بارگيري در نوبتکاري صبح انجام ميشود که بين 100 تا 120 بارگيري است، در نوبتکاري بعدازظهر نيز 60 تا 80 بارگيري انجام ميشود که بيشتر شامل بارهاي غيرتعرفه اي است و البته در اين نوبت ظرفيت خالي نيز وجود دارد که در مواقع خاص از آن استفاده ميکنيم. انبار نفت کرج معين استانهاي تهران، قزوين، چالوس و قم بوده و در مواقع بحراني سوخت شهرهايي نظير زنجان، قزوين، اردبيل، چالوس و... نيز از اينجا توزيع ميشود.
در زلزله شب 29 آذر با فراخوان تيم واکنش اضطراري تا ساعت 2 و30 دقيقه بامداد نزديک به 7ميليون ليتر بنزين به جايگاه هاي محدوده ازجمله کرج و تهران ارسال شد، اين درحاليست که در مواقع عادي حدود 3 ميليون و 200 هزار ليتر بنزين در اين بازه زماني توزيع مي شود.
انبار کرج به دليل ظرفيتها پايلوت طرحها قرار ميگيرد
وي درباره تمايز انبار نفت کرج با ديگر انبارهاي سوخت کشور ميگويد: انبار نفت کرج مجهز به سيستم طرح کهاب است و در جايگاه شرکتي کرج نيز که به عنوان اولين جايگاه کاملا سبز معرفي شده است، هر سه مرحله اين طرح اجرايي شده و بعد از انبار نفت اصفهان، يکي از مکانيزه ترين انبارهاي پخش است. اين انبار با توجه به ظرفيتهاي خود از جمله منطقه جغرافيايي و نزديکي به پايتخت، کارکنان و نوع عملياتي که اينجا انجام ميشود و شامل همه فيلدهاي عملياتي است، محل اکثر طرحهاي عملياتي و فني شرکت ملي پخش به عنوان پايلوت قرار ميگيرد که اخيرا يکي از طرحهاي پايلوت از جمله ديسپچينگ و اتصال ال جي تي جي مخازن (سيستم اندازهگيري ديجيتال مخازن) به مکانيزه انبار موفق اجرا شده و از پايلوت درآمده و اجرايي شد که اين سيستم سرعت و دقت کار را بالا ميبرد و امکان تغييرات دستي در عمليات را ناممکن ميسازد. 17 نقطه بارگيري داريم و بارگيري ما با ميتر است و اين يکي از موفق ترين طرحهايي بود که از ارديبهشت 95 اجرايي شد و نقش موثري در مشتري مداري داشت. تسهيل در حساب و کتابهاي انبار، کنترل دقيق روي بارگيري و نظارت دقيق تر بر مقادير دريافتي و ارسالي، از جمله مزاياي بارگيري با ميتر است.
انبار کرج سال 97 کاملا مکانيزه ميشود
رئيس انبار نفت کرج درباره مکانيزه بودن انبار ميگويد: در حال حاضر انبار تقريبا نيمه مکانيزه است که اميدواريم با اجراي انبار ويندوزي که پايلوت آن در انبار در حال اجراست، به صورت کامل مکانيزه شويم. انبار نفت اصفهان نيز اين طرح را به صورت پايلوت اجرا ميکند و در صورتي که اجرايي شود، انبار به صورت کامل مکانيزه خواهد شد و ميتوانم بگويم از ابتداي سال 97 انبار نفت کرج به طور قطع و به صورت کامل از تحويل تا بارگيري و... مکانيزه خواهد شد. متوسط زمان بارگيري هم اکنون 35 دقيقه است که بسته به ظرفيت نفتکشها تا 60 دقيقه نيز زمان ميبرد و بيش از اين زمان، مربوط به مواردي است که به کنترل مجدد نياز داشته باشد که با مکانيزه شدن انبار اين زمان به طور چشمگيري کاهش خواهد يافت.
در مواقع بحران فراخوان ميدهيم
از وي درباره اين که آيا هيچ وقت نياز به سوخت رساني شبانگاهي نميشود، ميپرسم، ميگويد: در مواقع بحراني به سوخت رساني در شب نياز ميشود، در اين زمانها و در مواقع بحراني که در طول يک سال بسيار معدود است، اعضاي شيفت اضطراري متشکل از تخصصهاي مختلف از جمله نوبت کاري، کنترل موجودي و بخشهاي مختلف عملياتي که آنکال هستند، حاضر ميشوند و عمليات را انجام ميدهند، ولي دليل تقسيم کار در دو نوبتکاري را توجه به هزينههاي مترتب از جمله نيروي انساني، برق و نيز امکان افزايش احتمال حوادث در کار شبانگاهي ميداند و البته تاکيد ميکند که در نوبتکاري بعدازظهر ظرفيت خالي وجود دارد.
بر سر راه 14 استان
وي درباره ديگر ويژگيهاي انبار نفت کرج ميگويد: اين انبار بر سر راه 14 استان قرار گرفته است و همين موجب ميشود در تعطيلات که عبور و مرور و مصرف بنزين بسيار بالا ميرود، کار ما جدي تر شود، تعداد مخازن و قدرت بارگيري ما براي اين حجم عمليات خوب بوده و عمليات در کمال نظم و انضباط و آرامش انجام ميشود. در مقايسه با ديگر انبارها که يک خطو لوله دريافت فرآورده دارند، انبار نفت کرج دو خط لوله دريافتي دارد که يکي انشعاب 8 اينچ از خط سراسري ري به لوشان است و معمولا فرآوردههاي معمولي از آن تحويل ميشود و ديگري خط لوله اختصاصي ده اينچي است که از ري مستقيم به انبار کرج ميآيد و معمولا فراوردههاي يورو از اين خط ميآيد و با توجه به حساسيتهاي منطقه در صورتي که هر يک از خطوط با مشکلي روبهرو شود، فرآورده از خط ديگر دريافت و توزيع خواهد شد.
آمادگي قابل قبول براي حوادث احتمالي
رئيس انبار نفت کرج درباره ميزان آمادگي انبار نفت کرج در رويارويي با حوادث احتمالي ميگويد: مخازن انبار نفت کرج به جديدترين و به روزترين سيستمهاي کولينگ فومينگ که از قدرت اطفاي حريق بالايي برخوردار بوده و قدرت فوم پاشي بالايي دارد، مجهز است. با توجه به اين که در آتشسوزي 4 دقيقه اوليه در مهار بسيار مهم است، خودروي آتش نشاني ما آماده و فعال است. تمامي نقاط حساس مثل مخازن بنزين و بارگيري ما مجهز به سيستمهاي پاششي قوي است که تا 60 متر مخلوطي از فوم و آب را پخش ميکنند. طي سه سال گذشته نيز با احداث يک استخر جديد با ظرفيت 2 ميليون و 800 هزار ليتر، ظرفيت آب استخر بارگيري از 700 هزار ليتر به 5/3 ميليون ليتر افزايش يافت. همچنين با نصب دو پمپ جديد، قدرت پمپينگ آب دو برابر شده است. در کميته بحران استان عضو هستيم و در صورت حادثه ديگر سازمانها به کمک ما ميآيند، ساليانه حداقل يک مانور با شرکت همه سازمانهاي موثر برگزار ميکنيم که اين موضوع هماهنگي و آمادگي داخلي و بين سازماني را چند برابر ميکند.
صنعت کاملا سبز
کمال بهجتي درباره اقدامهاي زيست محيطي ميگويد: يکي ديگر از ويژگيهاي انبار نفت کرج شناخته شدن از سوي سازمان محيط زيست به عنوان صنعت کاملا سبز است، تمام پساب صنعتي از اينجا بار نفتکش شده و به تصفيه خانه ري ارسال ميشود، تلاش ميکنيم نظم را رعايت کنيم و آلودگي گازي و ريخت و پاش مايع نداشته باشيم، سه حوضچه تفکيک داريم و آب و فرآورده را جدا ميکنيم و به تصفيه خانه ري ميفرستيم.
نيروي انساني همدل، مزاياي متفاوت
رئيس انبار نفت کرج درباره نيروي انساني انبار نفت کرج ميگويد: يکي از نقاط قوت اينجا حضور مسئولان اچ اس اي و خدمات فني- مهندسي شرکت پخش فرآوردههاي نفتي منطقه کرج در داخل فنسهاي انبار است که خوشبختانه باعث ميشود مسائل سريع تر حل شود، در قسمتهاي مختلف انبار حدود 140 نفر مشغول به کار هستند که از اين تعداد 35 نفر رسمي، 65 نفر پيمانکاري و باقي قرارداد مدت موقت هستند و تحت نظر مديريت واحدهاي مختلف در ايام تعطيل سال تا 4 ميليون ليتر بنزين را بارگيري و ميان ساکنان و مسافران اين منطقه توزيع مي کنند، اما نکتهاي که وجود دارد، قرار گرفتن کارکنان با مزاياي شغلي متفاوت در کارهاي مشابه است که با توجه به عملياتي بودن کار، آزاردهنده است. رئيس انبار نفت کرج دليل نظم و انضباط در امور و ظاهر اينجا را تجارب شغلي خود و آموخته هايش از مديران قبلي انبار به ويژه رئيس خدمات فني مي داند. او همچنين از تلاش هاي مديران قبلي و هماهنگي مطلوب بين رئيس خدمات فني قبلي و فعلي، رئيس اچاس اي و رئيس تأمين و توزيع و مسئول کنترل کيفيت انبار که نقش مهمي در برقراري آرامش و نظم و عمليات سوخت رساني موفق و بي وقفه داشته اند قدرداني مي کند.
دستهاي زخمي، صورتهاي رنج ديده
براي بازديد از انبار نفت کرج به محوطه اين انبار ميرويم، گفت و گو با کارکناني که در عملياتي ترين بخش ها از جمله کنترل کيفيت، بارگيري، اچ اس اي و غيره کار مي کنند، ما را متوجه چهرههاي رنج کشيده و دست هاي زخمي آنها، به ويژه آنها که در ارتباط مستقيم با فرآورده هستند، مي کند. کارکناني که بدون ادعا در سرما، گرما و آلودگي هاي محيطي تلاش مي کنند، ما را بر آن مي دارد تا پاي صحبت هاي آنها بنشينيم. شما را نيز به خواندن اين گفت و گو دعوت مي کنيم.
اولين جايي که از آنجا بازديد ميکنيم، واحد کنترل کيفيت است. همکاران کنترل کيفيت پس از اين که فرآورده بارگيري شد، کار تاييد صلاحيت نفتکش را از لحاظ بارگيري انجام ميدهند، مخازن نيز بايد حتما تاييد همکاران کنترل کيفيت را به ويژه در زمان تعويض داشته باشد. کنترل کيفيت شامل تمامي مخازن ميشود و در نفتکشها به صورت رندوم انجام ميشود. پس از تاييد واحد کنترل کيفيت، نفتکش به واحد صدور بارنامه رفته و بارنامه آن صادر ميشود، سپس به سمت در خروج حرکت ميکند. مجددا ديپ ميخورد و اگر مشکلي نبود، پلمپ و مشخصات پلمب روي بارنامه ثبت ميشود، سپس نسخه انبار دريافت شده و دو نسخه ديگر به راننده تحويل و سوخت به سمت مصرف کنندههاي نهايي ارسال ميشود. عمليات بارگيري در مجموع حدود 60 دقيقه زمان ميبرد که 15 دقيقه آن مربوط به کنترل کيفيت، 25 دقيقه مربوط به بارگيري و 5 تا 10 دقيقه هم زمان کنترل نهايي هنگام خروج است.
حجتاله آهنگر 59 ساله است و سال آينده بازنشسته ميشود.31 سال سابقه کار در صنعت نفت دارد و14 سال است که در اين انبار کار ميکند. او درباره کارش ميگويد: در مقايسه با کارهاي ديگر حساسيت کار ما تاييد مخازن است که نبايد آب و آلودگي داشته باشد و بايد ما جوابگو باشيم، مخزنها قبلا آبگيري نميشد، اما در حال حاضر که هر مخزن را به صورت کامل آبگيري ميکنيم، بسياري از مشکلات برطرف شده است.
هنوز تبديل وضعيت نشدهام
محمد معظمي گودرزي، از فرزندان شهداي صنعت نفت و متاهل است. پدرش رضا بهمن 65 در انبار خرم آباد بر اثر بمباران هوايي شهيد شده است. 14 سال و نيم است که در انبار نفت کرج به صورت پيمانکاري در بارگيري مشغول به کار بوده و حدود چهار سال است که قرارداد موقت شده است. 13 سال و نيم کار در بارگيري موجب بيماري او شده و الان يک سال است که به دليل بيماري در کنترل کيفيت کار ميکند. او ميگويد: با اين که از فرزندان شهداي صنعت نفت هستم، هر چقدر از طريق منطقه تهران و کرج پيگيري ميکنم، براي تبديل وضعيت به نتيجه نرسيدهام. اينجا سختي کار در بارگيري در سرما و گرما و بوي مواد و ارتفاع بسيار زياد است و من بر اثر کار بارگيري بيماري صرع گرفتم و تحت درمان هستم .کارم عوض شده و به قسمت صدور کنترل کيفيت آمده ام و دارو مصرف ميکنم.اما انتظار دارم به مشکل تبديل وضعيتم رسيدگي شود.
کار بدون مشکل انجام ميشود
بختيار باقري، مسئول کنترل کيفيت انبار نفت کرج 30 سال سابقه خدمت دارد و 54 ساله است. درباره شغل خود ميگويد: کار ما از صبح شروع ميشود. قبل از شروع به کار، نمونههايي از بنزين مخازن که براي فروش گذاشتيم، تهيه و وزنهاي مخصوص را داخل سيستم ثبت ميکنيم و بعد از آن که نفتکشها شروع به بارگيري کردند، کنترل را انجام داده و با تاييد کنترل کيفيت، بار خارج ميشود. به صورت ميانگين روزانه 130 تا 140 نفتکش از انبار خارج ميشود. خوشبختانه اينجا يکي از انبارهاي خوب به شمار ميرود و کار بدون مشکل انجام ميشود.
بازسازي ساختمانهاي قديمي انبار
به سراغ بخش خدمات فني - مهندسي پخش فرآوردههاي نفتي منطقه البرز که در انبار نفت کرج مستقر هستند، ميروم. امين منصوري، رئيس اين واحد، ليسانس برق و فوق ليسانس صنايع دارد و درباره کار در اين واحد ميگويد: از اوايل امسال تعداد 4 پروانه تعمير و 3 پروانه کار داشتيم که در مرحله ارزيابي کيفي هستند. در حال حاضر دنبال انتخاب پيمانکار مربوطه براي برون سپاري فعاليتها هستيم. يکي از پروانه کارها که مربوط به باندوال مخازن است، در حال ارزيابي کيفي است و سوابق و مستندات دريافت شده و مراحل اوليه آن انجام شده و در چند روز آينده در کميته فني براي شناسايي پيمانکاران ارزيابي خواهد شد. دو مورد از پروانه تعميرها نهايي و تحويل موقت شده است که يکي از آنها مربوط به بازسازي زيرساختهاي منازل سازماني منطقه است. از جمله مهمترين اقدامها در واحد خدمات فني- مهندسي بازسازي ساختمانهاي قديمي از جمله ساختمان صدور ساختمان کنترل کيفيت، ساختمان مهندسي و ساختمان اچ اس اي، اداري و عمليات بوده است که يک پروانه کار افزون بر 430 ميليون تومان از سال گذشته در اين حوزه داشتهايم و دو ماهي است که تحويل موقت شده است. مجهز کردن مخازن شناور و ثابت به سيستمهاي کولينگ فومينگ، تعميرات، لايروبي و رنگ آميزي و تغيير کاربري و اصلاحات مخازن، از ديگر اقدامهايي بوده که در اين واحد انجام شده است. پروژه تجهيز انبار نفت کرج به سيستم حفاظت الکترونيک (که در مرحله اخذ مجوزهاي سازمان حراست است) و احداث ديوار ضلع جنوبي انبار نيز از ديگر اقدامهاي در حال پيگيري است.
نهادينه سازي فرهنگ ايمني
واحد اچ اس اي شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي منطقه کرج، يکي ديگر از واحدهايي است که در انبار نفت کرج مستقر است. محمدعلي نجفي، رئيس اين واحد، ليسانس محيط زيست و 29 سال سابقه کار دارد و سال 1366 استخدام رسمي شده است. کارش را در واحد عمليات منطقه اراک آغاز کرده و حدود 16 سال است که در منطقه البرز مشغول به کار است او مي گويد : با توجه به ماهيت کار که محيط انفجاري و قابل احتراق است، يکي از سختيهاي کار ما اين است که هميشه بايد ايمني را سرلوحه کار قرار دهيم و هوشيار باشيم. خوشبختانه به دليل نظارت و پيشگيريهاي دقيق تاکنون حادثه منجر به جرح و فوت نداشته ايم و بيشتر حوادث ما با توجه به راههاي ارتباطي البرز که به استانهاي غربي کشور متصل ميشوند و نيز حمل بنزين سوپر و سوخت جت از انبار ري با نفتکش، جادهاي هستند. در سال به طور متوسط دو حادثه داريم، اما امسال يک حادثه جادهاي داشتيم. تامين البسه همکاران رسمي و قرارداد مستقيم و تجهيزات ايمني آنان به عهده ماست و پيمانکاران ما هم همان تجهيزات را از طريق پيمانکار تامين ميکنند. 70 درصد البسه مورداستفاده بايد نخ باشد، لباس همکاران ما در واحد ايمني و آتش نشاني براي مهار حريق و حوادث، لباس ضدحريق است. در سال 96 به منظور نهادينه سازي فرهنگ ايمني براي تمام همکاران عملياتي و ستادي کلاس ايمني و آتشنشاني برگزار کرديم. در کارگروههاي تامين سوخت و مديريت بحران که رئيس آن مدير پخش فرآوردههاي نفتي منطقه است، حضور داريم. دبير آن روساي اچ اس اي هستند، در سال حداقل 6 جلسه داريم و از اين طريق براي 150 نفر از افسران ايمني و ارشد شهرداريهاي استان، کلاس حمل مواد خطرناک گذاشتيم که استقبال خوبي شد. قرار است دورهاي نيز براي افسران راهنمايي رانندگي و کارکنان هلال احمر استان برگزار کنيم.
فعاليت امور ايثارگران
خالد کوتي عرب، مسئول واحد کنترل موجودي انبار، جوان و کارمند رسمي شرکت و فرزند شهيد است. او درباره ماهيت شغل خود ميگويد: کارهاي اطلاعاتي نظير حساب و کتاب دريافت و انتقال فرآورده اينجا انجام ميشود. تمام اطلاعات دريافتي ليتراژ مخازن از جمله توزيع، نگهداشت، تغيير شيفت و کارهاي عمده در کنترل موجودي انبار به صورت آنلاين ثبت و ضبط ميشود. طرح پايلوت ديسپچينگ، طرح کهاب و جايگزيني سيستم ويندوزي با داس نيز اينجا انجام ميشود. از جمله حساسيتهاي کاري ما اين است که بايد بابت هر ليتر فرآورده در دريافت و توزيع جوابگو باشيم، من و يک ديپمن در اين واحد کار ميکنيم که اندازهگيري مخازن به عهده اوست، شيفت يک روز در ميان است. فرزند شهيد هستم، اما امور ايثارگران ما خيلي فعال نيستند و تدبير خاصي نيست، جاهايي بايد اولويتبنديهايي باشد، ولي وجود ندارد و هيچ ارتباطي با امور ايثارگران نداريم.
به کارمان تعهد داريم
اسماعيل دژرفتار 12 سال سابقه کار به صورت پيمانکاري دارد، 58 ساله است و محاسن سفيدي دارد و بر چهره اش رد سختي به وضوح ديده ميشود، ردي که در چهره و دستهاي بيشتر کارکنان اينجا ديده ميشود و نميتوان به سادگي از آن گذشت. قبلا در قسمت بارگيري انبار نفت شهر ري مشغول به کار بوده است و اينجا در کنترل کيفيت مشغول به کار است: نظارت بر حمل و نقل خودروها، نمونه برداري از مواد و... به عهده ماست، به کارمان و به سيستم تعهد داريم و همين کارمان را سخت ميکند، اما متاسفانه دريافتي ما در چند سال اخير رضايت بخش نيست و کفاف زندگيمان را نمي دهد.
دل مشغولي امنيت شغلي
مهدي عباسپور نيز 15 سال است که به صورت پيمانکاري و با مدرک ديپلم کار ميکند. سرپرست شيفت عمليات است: سرما، گرما، بخارات بنزين، ايستادن در ارتفاع و در شرايط لغزنده، در معرض آلودگي بودن، سختيهاي کار ماست. بيشتر بچهها ناراحتي پوستي و زخمهاي دست و صورت دارند، با وجود اين سختيها، امنيت شغلي نداريم و سالي دو بار با ما تسويه ميکنند و پيمانکار عوض ميشود.
آيتم سختي کار نداريم
عليرضا فلاح زاده 11 سال است که در عمليات بارگيري انبار نفت کرج کار ميکند: فوق ديپلم اچ اس اي دارم، کار ما به صورت شيفتي است، اما با وجود سختي و عملياتي بودن کار، حقوق و مزايا کم است و سختي کار به ما تعلق نميگيرد.
مزايا به ما تعلق نميگيرد
حسين بهره کاظمي 13 سال سابقه دارد و 4 سال است که قرارداد موقت شده است، متولد 60 است و مدرک کارداني شيمي دارد، درباره شغلش ميگويد: آتشنشان واحد ايمني هستم، بازديد از محوطه و مخازن را روزانه انجام ميدهيم، گشت زني و نظارت بر کار بارگيري نيز از وظايف ماست، 12 نفر در اين واحد مشغول هستيم در دو نوبتکاري روز و شب کار ميکنيم، بچههاي اينجا به سه شکل رسمي، قراردادي و پيمانکاري يک کار مشترک را انجام ميدهند، اما حقوق و مزايا اختلاف بسيار زيادي دارد و خيلي از قوانيني که تامين اجتماعي براي کارگران در نظر گرفته است، مانند طبقه بندي مشاغل و همسان سازي حقوق براي ما اجرا نشده و فردي که تازه استخدام شده است، با فردي که چند سال مشغول به کار است، هيچ تفاوتي ندارد.
کار مشترک، حقوق متفاوت
اسماعيل کاظمي 45 ساله و از 15 سال پيش در انبار نفت کرج مشغول به کار است: به صورت قرارداد موقت کار ميکنم، از ابتدا در بخش تعميرات در واحد مهندسي بودم و برق کار ابزار دقيق هستم، روزکار هستيم، اما حجم کار اينجا زياد است. 50 تا 60 درصد کار فوري است و باقي کارهاي عادي روزانه است، 10 نفر همکار داريم 6 نفر پيمانکاري و 4 نفر قرارداد موقت هستند. به جز برق همکاران همه کار انجام ميدهند از محيط کارم، مسئولان، تجهيزات و در مجموع جو رواني حاکم بر محيط کارم بسيار راضي هستم، اما دريافتي ما با اضافه کار به زحمت به يک ميليون و 700 هزار تومان مي رسد. آيتمهاي سختي کار، نوبت کاري و... نداريم، دو نفر در يک واحد کار مشترک انجام ميدهيم، اما اينقدر فاصله در مزايا ناراحت کننده است. خدمات درماني قانع کننده نيست و هزينه بيمه تکميلي نيز، از حقوق خودمان پرداخت ميشود.
کارکنان شرکت ملي پخش فرآورده هاي نفتي
منطقه شاهرود از فعاليت هاي کاري با «مشعل» سخن ميگويند
استرس بخشي از کار ماست
مشعل سعيد محمد بگي سازمانهاي، «رسمي» و «غير رسمي» داشتههايي دارند که سرمايه آنها محسوب ميشود. سرمايههاي انساني را ميتوان يکي از اين داشتهها برشمرد که يک سازمان ميتواند با استفاده از آن درکنارسرمايههاي مالي و بهرهگيري ازعلوم نوين مديريتي، ساختارخود را قوام ودوام بخشد. بدون ترديد نيروي انساني درهرسازمان جايگاهي ويژه دارد و به نظر ميآيد بايد به اين جايگاه بيش ازپيش توجه شود تا نفعي دوسويه حاصل شود؛ به اين معنا که هم سازمان ارتقا يابد وهم درسايه اين رشد، نيروي انساني بهرهمند شود و رشدکند. درسلسله گزارشهاي هفتهنامه «مشعل» بارويکرد «سختي کارکارکنان» به ويژه درمحيطهاي عملياتي مانند انبارهاي نفت تلاش شده است به اين بخش از بدنه سازمان نقش اساسي ومهمي درارتقا وتعالي سازمان دارند، پرداخته شود. باتوجه به موضوع اصلي اين گزارش (سختي کارکارکنان)درسفربه استان سمنان باچند تن ازکارکنان انبارنفت شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي منطقه شاهرود، گفتوگو و تلاش شده است تاحرفهاي برآمده از دلهايشان به مسئولان انتقال يابد؛ شايد که گشايشي باشد بر برخي گرهها.
فعاليت در انبارهاي نفت شايد تنها به لحاظ موقعيت جغرافيايي که درآن قرارگرفتهاند، باهم تفاوت کند وگرنه به لحاظ کاري که در آنها انجام ميشود، يکي است وبه لحاظ عملکردي نميتوان تفاوتي برايشان قائل شد.
تنها تفاوتي که آنها را از هم متمايز ميسازد، تعداد دهانههاي بارگيري است که حجم کارآنها رانشان ميدهد مثلا درانبارنفت شهيد منتظري منطقه اصفهان روزانه به طورميانگين 1500دستگاه نفتکش دربيش از 34دهانه ميايستند تا مواد سوختي براي انتقال به مبادي مصرف، بارگيري کنند.
اما نکته مشابهي وجود دارد وآن اين که نيروي انساني که درانبارنفت شاهرود ساعات زيادي ازعمرخود را ميگذرانند، تقريبا همان هوايي را تنفس ميکند که کارکنان انبارنفت اصفهان يا ديگرانبارها استنشاق ميکنند. تعدادي مخازن تعبيه شده درآن و کارکناني که در اين محيط به کار مشغولند.
انبارنفت شاهرود نيز چنين مشخصههايي را دارد؛ فضايهاي بازعملياتي مثل بارگيري با تعدادي دهانه بارگيري که نفتکشها براي پرکردن مخازن خود در آن قرار ميگيرند براي سوختگيري و فضاي مسقف و بسته با تعدادي اتاق تو درتو.
معمولا با ورود به آخرين فصل سال، يعني زمستان، انتظار بر اين است که هواسردترشود، ازآسمان خدا برفي بيايد وبه قول قديميها اين برف، لحاف گندم شود تاقوتي باشد بر اين مردمان. اما نه ازسرما خبري است، نه از برف و نه لحاف گندم.
ساعت از 8 صبح گذشته است وکارکنان همه بخشها، اعم ازتخليه و بارگيري، اچ اس اي، کنترل کيفت، آزمايشگاه و ... کار خود را از ساعت 6 و 30 دقيقه صبح شروع کرده اند.
دريک نگاه، انبارجمع وجوري به نظرميرسد؛ 6تاهشت دهانه، نفراتي که در ارتفاع سه ياچهارمتري از زمين روي سطح آهني بازوهاي بارگيري ايستاده اند ونفتکشهايي که در دهانههاي بارگيري قرارگرفتهاند تا بار خود را براي رساندن به مقاصد تعيين شده تحويل گيرند.
خادميان،رئيس روابط عمومي شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي منطقه شاهرود «بلد راه» ميشود تا مسير گفتوگوبا کارکنان، بانظم و در زماني مشخص انجام گيرد.
به لحاظ موقعيت سازماني، سن وسابقه خدمتي، حسن سعيدي، رئيس تاسيسات وعمليات انبار نفت شاهرود، نخستين گفتوگو با او آغاز ميشود.
سابقه کاري اش درصنعت نفت به بيش از 32 سال ميرسد وبا 56 سال سن، کم کم به پايان عمرکاري خود نزديک ميشود که هم خوب است و هم بد.
سعيدي که اصالتا شاهرودي و در شاهرود ساکن است، سابقه فعاليت در قسمتهاي مختلف انبارهاي نفت منطقه شاهرود را در کارنامهاش دارد.
کارخود را از واحد کنترل ونظارت دراين منطقه عملياتي شروع کرده و اميدواراست چهارسال پايان خدمتش نيزبي هيچ مشکلي سپري شود وپاي در دوران بازنشستگي بگذارد.
لباس فرم (آبي نفتي تيره) برتن دارد و با چهرهاي که آرامش در نگاهش موج ميزند، به پرسشهايم پاسخ ميدهد.
او در پاسخ به اين سوال که چگونه وارد صنعت نفت شدهاي ميگويد: پس از پايان دوره متوسطه(ديپلم) ازطريق رسانهها و آزمون وارد صنعت نفت شده ام وقبل از ورود به اين عرصه هم درجاي ديگري مشغول نبوده ام. الان هم 6سالي ميشود که به عنوان رئيس تاسيسات وعمليات انبار نفت شاهرود، خدمت ميکنم.
فکر ميکني کارت سخت است؟
نميدانم. شايد. 32 سال است که درچنين محيطي کارميکنم وبه آن خو کردهام. شايد اين عادت موجب شده است که ديگرآن را سخت نبينم. به خصوص درمسئوليت کنوني که هر روز بايد از ساعت 6 و 30 دقيقه صبح آماده پاسخ گويي به مراجعان باشم تا خللي درچرخه تامين سوخت ايجاد نشود.
سعيدي مکث نسبتا طولاني ميکند، انگار32سال کار خود را مرور ميکند؛ ميگويد: شايد بتوان سختي کار رادريک کلمه خلاصه کرد وآن «استرس»است. استرس ازاين که چرخ توزيع سوخت روان نچرخد و تامين سوخت با مشکل رو به رو شود.
بيشترين استرس چه زماني به شما وارد ميشود؟
کاردرانبارنفت تعطيل بردارنيست و درهمه اوقات بايد اين آمادگي وجود داشته باشد تا به ضرورتها پاسخ داده شود. اين موضوع بيشتر در زمانهايي مانند تعطيلات نوروز وتابستان که جادههاي کشورمملو از مسافر ميشود، نمود دارد.
ازآنجا که سوخت مجاري عرضه بايد به موقع تامين شود، بايد بگويم «بارگيري» فرآوردههاي نفتي براي ارسال سوخت به آنها براي توزيع بيشترين زماني است که فشارزيادي را برمن وهمکارانم وارد ميکند.
دراين زمان بايد همه نکات ايمني را درنظرگرفته شود تا خداي ناکرده اتفاق ناگواري رخ ندهد و مواد سوختي به موقع به مبادي مصرف ارسال شود.
اگرچه موارد ايمني پيشبيني و رعايت ميشود اما از آنجا که وقوع اتفاقي ناخواسته، محتمل است، اين مهم نيز، استرس بزرگي براي کساني به شمار ميآيد که در اين محيط کارمي کنند.
کار در انبارنفت تعطيل وغيرتعطيل ندارد
رئيس تاسيسات وعمليات انبارنفت منطقه شاهرود ميگويد: کار در اين محيط ناخواسته وارد محيط خانواده هم شده است؛وقتي جايگاهي نيازبه سوخت داشته باشد، فرقي نميکند کجا هستي يا چه ساعتي ازشبانه روز است. اين که مهماني باشي يادراستراحت، هيچ فرقي ندارد؛بايد به اين نياز درکوتاهترين زمان ممکن پاسخ داده شود.
کارت را دوست داري؟
با اين که کاردرانبارنفت خالي ازاسترس نيست، کاردرآن را از اين جهت که خدمتي به مردم جامعه است، دوست دارم. البته عادت و رفاقت با آن نيز دراين دوست داشتن، دخيل است.
درکل ميتوانم بگويم، زماني که «کار» باهدف خدمت به مردم انجام شود، ديگرسخت نخواهد بود و «سختي کار» نيز بيمعنا خواهد شد.
اگر زمان به عقب برگردد، دوباره همين کار را انتخاب ميکني؟
هرکاري سختي وشرايط خود را دارد. مهم اين نيست کجا کار ميکني، مهم خدمت کردن به مردم وجامعه است. دوست دارم به مردم خدمت کنم و کار در انبارنفت زمينه اين خدمترساني شده است؛ اگر زمان به عقب برگردد، بازهم وارد همين حوزه کاري ميشدم.
خانواده شرايط کاريام را درک کرده است
سعيدي دوفرزند باتحصيلات عاليه دارد و از اين که زحماتش به بار نشسته است و در جايگاه علمي واجتماعي بالايي قرار گرفتهاند، به خود ميبالد.
اومي گويد:خانوادهام باشرايط کاري من کنارآمدهاند؛ کارمن به گونهاي است که هميشه بايد آماده باشم وخانواده اين موضوع را به درستي درک ميکند.
سعيدي ادامه ميدهد: در شبانهروز 10ساعتي را باخانواده ميگذرانم که البته اگرساعات خواب واستراحت ازآن کسرشود، اين باهم بودن شايد به دو يا سه ساعت برسد. البته در روزهاي تعطيل چنانچه کاري پيش نيايد، ساعات بيشتري را با خانواده ميگذرانم.
در محيط کار با چه مشکلاتي رو به رو هستي؟
يکي از مشکلات همه مناطق، کمبود نيروي انساني است که انتظار ميرود باتوجه ويژه به موضوع، فشارکار روي افراد به گونهاي توزيع شود که نيروي انساني آسيب نبيند.
درمحيطهايي مانند انبارهاي نفت، با وجود همه الزامهاي زيست محيطي وايمني، وجود مواردي مانند آلودگيهاي صوتي، تنفسي و. . . اجتنابناپذير است.
رئيس تاسيسات وعمليات انبارنفت شاهرود ادامه ميدهد: مصرف شير درانبارهاي نفت با توجه به بخارات موجود درمحيط، يکي از مهمترين ضرروتها به شمار ميرود.
سعيدي در ادامه ميگويد: اگرچه تلاش شده است اين ماده ضروري در اختيار کارکنان قرارگيرد، اما به نظرميآيد منابع مالي بيشتري بايد به اين مهم اختصاص يابد تا سلامت کارکنان به خطر نيفتد.
در گفتوگو باسعيدي تلفني به صدا درنيامد، نميدانم شايد سيم آن از پريز بيرون کشيده بود تا رشته کلام ازدست نرود، اما نه، اين گونه نيست و اين يعني، «همه چيز آرام است».
سعيدي از اين که دريافتياش پاسخگوي هزينههاي اوست هم حرف زد.
او ميگويد: زندگي در شهرستاني مثل شاهرود با زندگي درجايي مثل تهران کاملا تفاوت دارد. اينجا دست کم براي من مشکلي از نظر دريافتي وجود ندارد.
طرح يک خواسته
سعيدي يک خواسته رامطرح ميکند و انتظار دارد مسئولان به تقاضاي او فکر کنند تا شايد نتيجهاي عايد او و همکارانش در صنعت نفت شود.
او ميگويد: اتفاق خوبي خواهد بود اگرشرط سني 60سال برداشته شود و خدمت ماهم مثل ديگر سازمانها به گونهاي باشد که با 30 سال خدمت بازنشسته شويم. من هم اکنون 56ساله هستم و32سال است که در صنعت نفت کارميکنم. طبق قانون نفت بايد چهارسال ديگرخدمت کنم تا بازنشسته شوم؛ درحالي که بايدجوانها بيايند وجاي امثال من را بگيرند.
سخني با مسئولان
سعيدي درپايان اين گفتوگو ازمسئولان بالادست خود ميخواهد که به جوانها بيشتر ميدان داده شود تا آنها نيز با کسب مهارت ازپيشکسوتان، صنعت نفت را به خوبي اداره کنند.
روزتقريبا به نيمه رسيده است؛ زمان به سرعت سپري ميشود اما کار هنوز تمام نشده است.
با راهنمايي رئيس روابط عمومي شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي منطقه شاهرود، علي اکبراسماعيلي دومين نفري است که با وي گفتوگو ميکنم. درآستانه ورود به 38 سالگي و متاهل است با دو فرزند خردسال.
اسماعيلي، دانش آموخته مديريت بازرگاني از دانشگاه شاهرود وازاسفند ماه 82 در انبار نفت شاهرود به کارمشغول شده است.
او ميگويد: قبلا پيمانکار بودم وهم اکنون قرارداد مدت موقت هستم و دريافتي ماهانهام قابل توجه نيست.
ريزنقش است وجثه ترکهاي دارد؛ در کنار کار در انبارنفت، ناجي است ومربيگري شنا هم ميکند.
سختترين کار در انبار نفت «بارگيري» است
سعيدي، کارخود را درمقايسه با کاردرديگر قسمتهاي انبار نفت، سخت ميداند و ميگويد: نزديک به 14سال است که درقسمت تخليه وبارگيري مشغول هستم و سختي کار را در اين بخش به خوبي احساس کردهام.
استنشاق بوي مواد نفتي، حتي اگرماسک به دهان بزني، لغزيدن روي سطح کار، سرگيجههاي ناگهاني به خاطر ورود بخارات مواد نفتي به ريهها و آسيب رساندن به آن در درازمدت، همچنين خطرسقوط ازارتفاع، تحمل سرماي زمستان وگرماي تابستان، مواردي است که اسماعيلي به آنها اشاره ميکند. وي سايش مفصلهاي دست وپا، همچنين آسيب رسيدن به مهرههاي کمر را به واسطه جا به جايي بازوي بارگيري و قراردادن شيلنگ به درون مخزن نفتکش وبيرون کشيدن آن را بخش ديگري ازفهرست سختي کار در قسمت تخليه و بارگيري برميشمارد و اظهار ميکند: يک سکوي بارگيري به طورمتوسط 20تا25 پله دارد وتازه در زماني که اوج کار نباشد، مجبورمي شوم 12 بار از آنها بالا وپايين بروم. ضمن اين که وقتي در بالاي سطح کارحرکت ميکنم، خطرلغزيدن وسقوط از ارتفاع هم تهديدي جدي است.
او ميگويد: سختي کارم زياد است اما در مقايسه بابرخي کارها مثل کار در کارخانههاي توليد سيمان، سخت نيست.
با اين که گفتوگو در اتاقي دربسته انجام ميشود، اما بوي بنزين و گازوئيل فضا راپرکرده است. شايد الان بهتر بتوانم درک کنم استنشاق مواد نفتي وسرگيجه حاصل ازآن، آسيب ديدن ريه وخيلي چيزهاي ديگر چه معنايي دارد؟
اسماعيلي درپاسخ به اين سوال که آيا کار در چنين محيطي را دوست داري، اينطورجواب ميدهد: نميتوانم بگويم اين کار رادوست دارم؛ به آن عادت کردهام و با آن کنارآمدهام. اما اگر زمان به عقب برميگشت و فرصت دوباره اي برايم ايجاد ميشد، وارد اين فضاي کاري نميشدم.
دوست داشتي چه شغلي داشته باشي؟
آرايشگري را دوست دارم وهم اکنون هم گاهي آن را انجام ميدهم. قبلا دراين حرفه فعاليت ميکردم اما بنابه دلايلي مجبوربه کنارگذاشتن آن شدم. ناجي و مربي شنا هم هستم و به خاطر هزينههاي زندگي مجبور ميشوم بخشي ازتوانم را هم دراين حوزه صرف کنم که خستگي را دو چندان ميکند.
با دريافتي که ميگيري زندگي راچگونه ميگذراني؟
اگرشغل جانبي و کمک پدر و مادرم نبود، بدون شک، پاسخ گويي به هزينههاي زندگي سخت تربود. اين درحالي است که همسرم هم درتامين هزينهها کمک ميکند. اسماعيلي درحرفهايش به اين موضوع هم اشاره کرد که کاردربخشهاي ديگر انبارنفت را تجربه نکرده است واگرچنين راهي برايش باز بود، شايد همه 14سال فعاليت او دربخش تخليه وبارگيري خلاصه نميشد. او ميگويد: درهمه اين14سال دربخش تخليه وبارگيري ثابت مانده است و شناخت تخصصي ازديگربخشهاي انبارندارد، درحالي که ميتوانست اين گونه باشد.
از اين که انتظاراتش برآورده نشده است ازخودش ناراضي است و ميگويد: کاش جاي بهتري بودم اما بازهم شکر.
يک خسته نباشيد ساده
اسماعيلي ازمسئولان بالادست خودنيزاين انتظار را دارد که نيروهايي همچون او از نظر دور نمانند و به چشم آيند و ادامه ميدهد: گفتن «يک خسته نباشيد»، ساده انرژي و انگيزههاي کاري افراد را دو چندان ميکند.
آزمايشگاه قلب انبار نفت است
آزمايشگاه کنترل کيفي فرآوردههاي نفتي يکي ديگر ازبخشهاي انبار نفت شاهرود است که محمد مهدي کبيريان مسئوليت آن را به عهده دارد.
کبيريان 41 ساله و دانش آموخته رشته شيمي محض و نزديک به 14 سال است درهمين انبار و در همين سمت انجام وظيفه ميکند.
با روپوش سفيدي برتن درآزمايشگاهي که مساحت آن نزديک به15متر مربع است، کيفيت فرآوردههاي نمونهبرداري شده از مخازن و نفتکشها را به وسيله دستگاههاي کنترل کيفيت، موردسنجش قرارميدهد تا از فرآورده بيکيفيت، وارد چرخه توزيع نشود.
هواکش قوي، هواي آزمايشگاه را تهويه ميکند؛ با وجود اين، بوي نفت و بنزين آميخته شده درهم نفس کشيدن را کمي سخت کرده است. صداي هواکش هم خود داستاني است ديگر دراين فضاي 15 متري. صداي فن نميگذارد صدابه صدا برسد، با خاموش کردن فن تهويه، سکوت لذتبخشي حاکم ميشود اما حالا اين بوي مواد نفتي است که در فضا ميپيچيد؛ پس اتاقي ديگرکه دفترکارکبيريان است، ميشود محل گفتوگويمان. کبيريان 6سالي است که به صورت قرارداد مدت موقت دراين انبارنفت فعاليت ميکند و پيش ترنيز اين فعاليت را درقالب پيمانکارانجام ميداد.
کاردرآزمايشگاه کنترل کيفي مواد نفتي با چه حساسيتهايي رو به روست؟
شايد بتوان گفت آزمايشگاه، قلب انبارنفت است؛ چون فرآوردههايي که به وسيله خطوط لوله يا نفتکش جهت ذخيرهسازي درمخازن واردانبار ويا به منظورتوزيع ازآن خارج ميشوند، حتما بايد نمونه برداري و از استاندارد بودن آن اطمينان حاصل شود.
کار در آزمايشگاه خستهکننده است؟
ازکاري که انجام ميدهم، خسته نميشوم، اما هميشه با يک استرس و فشار روحي روبهرو هستم. ازاين جهت که اگر فرآوردهاي خارج از استاندارد درچرخه توزيع قرارگيرد، همه مسئوليتهامتوجه بخش کنترل کيفيت است.
خوب؛ اين موضوع اهميت کارشما را نشان ميدهد.
بله درست است؛ اين که طيف عظيمي ازجامعه با اطمينان به اين آزمايشها فرآوردههاي نفتي رامصرف ميکنند، موضوعي است که ازآن ميتوان به عنوان سختي کار ياد کرد؛ ازاين رو، مسئوليت بالايي متوجه بخش آزمايشگاه کنترل کيفي مواد است وهمين مسئوليت، استرس زيادي را متوجه اين بخش ميسازد.
پاسخ سازمان درقبال کاري که انجام ميدهيد، راضي کننده است؟
افرادي که در بخشهاي مختلف فعاليت ميکنند، هيچ گاه از کارخسته نميشوند، چيزي که باروح و روان آنهابه طورمستقيم ارتباط دارد، مباحث اقتصادي است. فردي که درآمد ماهيانهاش با هزينههاي کنوني نميخواند، طبيعتا نميتواند از انگيزه بالايي برخوردارباشد. بنابراين تقويت بنيه مالي نيروها با توجه به نوع ومسئوليت کاري که انجام ميدهند، ميتواند دربالا بردن روحيه کار وسطح کيفي آن، اثر مطلوبي داشته باشد.
سختي کار در حوزه کاري شما بيشتر روي چه چيزي متمرکز است؟
درآزمايشگاه کنترل کيفي فرآوردههاي نفتي آنچه بيش ازهمه نمود دارد، مسئوليت است؛ مسئوليت درقبال طيف گسترده اي ازجامعه که دربيرون از اين انبارفرآوردههاي نفتي را مصرف ميکنند. «سختي کار» در اين بخش، مسئوليت است؛ مسئوليتي که بايد پاسخ گوي آن باشي اما به نظرميآيد افراد بنا بر مسئوليت و نوع کاري که انجام ميدهند، ديده نميشوند و سختي کارآنها ازمنظر مسئوليتي که به عهده دارند، در نظرگرفته نميشود. کبيريان از اين که رشته شيمي محض را ادامه داده است، راضي نيست و ميگويد: اگر زمان به عقب بازميگشت، حتما حسابداري را پي ميگرفتم چون رديفهايم ازنظرمالي درشرايط بهتري قراردارند. اما حالا هم که در اين مسئوليت قراردارم، تعهدات خود را باجديت انجام ميدهم.
اگر بيرون ازسازمان شرايط کاري بهتري باشد، چه ميکني؟
اگر20سال پيش بود، به طورحتم مسير ديگري را برميگزيدم؛ اما اکنون باتوجه به سن وسابقه کاري که دارم، اين کار را انجام نميدهم. بهتراين است که وضع موجود را حفظ کنم.
با شغلم کنار آمدهام
اودرباره مشکلاتي هم که درمحيط کارآزمايشگاه با آنها روبه روست ميگويد: من دانش آموخته شيمي محض هستم وشناخت کاملي از مواد شيميايي دارم. کاربا اين مواد وتنفس مستمرآنها حتي اگرفن قوي هواي محيط را تهويه کند، به طورحتم در درازمدت تاثيرخود را خواهد گذاشت. اما چه ميتوان کرد، اين هم يک شغل است و بايد با آن کنارآمد. من هم چون آن را پذيرفتهام، با آن کنار آمدهام.
توانمنديها و شايستگيها از نظر دور نماند
کبيريان به نکتهاي ديگرهم اشاره ميکند و ادامه ميدهد: اگرکسي فقط بخواهد با ملاحظات مالي کارکند، نبايد ادامه کاردهد. موضوع وجدان کار و پذيرش يک مسئوليت است؛ اگرمسئوليتي را ميپذيريم بايدآن را درست انجام دهيم.
او از اين که برخي درجايي که بايد قرار داشته باشند، قرار ندارند به عنوان يک تبعيض ياد ميکند و ادامه ميدهد: اين موضوع مهمي است که نبايد ازنظر دوربماند؛ افرادبايد براساس شايستگي و توانمنديهايشان در جايگاه خود قرار گيرند.
گفتوگو با کبيريان کمي به درازا کشيد. ميپرسد صحبتهايش چاپ ميشود يا فقط درحد گوش دادن است؛ به او اطمينان ميدهم همه گفتههايش را به زودي خواهد ديد. ساعت از12ظهرگذشته است. دبيرخانه، آخرين جايي است که قراراست با فردي که سالها عمرخود را دراين بخش گذرانده است، گفتوگو کنم. او طيبه اکبري است. طيبه اکبري، متولد 1349و شاهرودي است. خيلي دقيق ميگويد: 24 بهمن77 وارد شرکت ملي پخش فرآوردههاي نفتي شدهام و ازهمان ابتدا فعاليت خود را در دبيرخانه آغاز کردهام.
دبيرخانه را از آنجا که همه نامهها ومکتوبات ابتدا به اين بخش وارد واز آن خارج ميشود، اين نکته را به من يادآوري ميکند که دبيرخانه، مهمترين جاي ستاد است که البته با توضيحي که ميدهد، چنين است. ميگويد درسازماني که او در آن فعاليت ميکند، عنوان کارمند دبيرخانه را برايش ثبت کردهاند و با نزديک به 19سال سابقه کار دريافتياش بالا نيست. البته به اين نکته هم اشاره ميکند که با ديپلم وارد سازمان شده است.
کمردرد، آرتروز گردن و. . . عاقبت نشستنهاي ممتد
اکبري، کارخود را از آن جهت سخت ميداند که نميتواند لحظهاي از تلفن و رايانهاي که دربرابرش قراردارند، دورشود. او ادامه ميدهد: چشمها وگوشهايم بايد پيوسته به مانيتور روبه رويم و زنگ تلفن کنار دستم باشد تا هيچ نامه ياتماسي ازقلم نيفتد. کم سويي، احتمالا کم شنوايي، آرتروزگردن وکمردردبه دليل نشستنهاي ممتد راعاقبت خود ميدانم.
اکبري ازيک موضوع خوشحال است وآن اين که صبح اول وقت به همه فرصتي داده شده است که قبل ازشروع کاردر محوطه زمين چمن اداره نيم ساعتي رابه ورزش بپردازند واوازاين فرصت براي به تاخير انداختن امراضي که به آنها اشاره کرد، استفاده ميکند. او نيز همانند برخي همکاران خودکمبود نيروي انساني را يک مشکل ميداند و ميگويد: با اتوماسيون شدن سيستم، نيروهاي دبيرخانه نيز کاهش و فشارکار افزايش يافته است و ميتوان گفت، دبيرخانه درکل متکي به يک نفر است. نامههاي متعددي پيش روي اوقراردارد، نامههايي که «پاراف» شده بايد ارسال شوند و نامههايي که وارد شده است و بايد به بخشهاي مربوط ارجاع داده شوند؛ نيم نگاهي هم به رايانهاش دارد تا چيزي از نظرش دور نماند.
از کارم راضي هستم
اکبري باتوجه به مدرک تحصيلياش (ديپلم) ازکارش راضي است؛ به طوري که ميگويد: ازکارخسته نميشوم و بيشتر روزهاي تعطيل، حتي زماني که در خانهام، کارهاي سازمان را انجام ميدهم. البته شايد يکي از دلايلي که موجب شده است او وقت بيشتري را صرف انجام امور سازمان کند، شغل همسرش باشد. ميگويد: اجاره نشين هستم ويک سوم دريافتيام به اين مورد اختصاص دارد؛ ضمن اين که بايد از مادر پير خود نيز نگهداري کنم.نگران است وبيم ازآينده دارد، از اين که سالهاي کاري اش همينطور گذشته و نتوانسته جاي پاي محکمي داشته باشد. دلش ميخواهد کمي وضع اقتصادي بهتري داشته باشد تا کمي راحتتر پاسخ گوي هزينههاي زندگي اش باشد.
بعد از 19 سال هنوز مجتمع محمودآباد را نديدهام
اکبري ازتبعيض حقوقي سخن گفت واظهار کرد: کاش اينقدر فاصله ميان نيروهاي رسمي وقراردادي نبود. آنهاامکاناتي دارندکه نيروهاي قراردادي ازآن بي بهره اند. مثلا استفاده ازامکانات رفاهي مانند مجتمع محمودآباد که من بعد از19سال کار هنوزيک بارهم به آنجا نرفتهام. اي کاش شرايطي ايجاد شود تا از اين امکانات استفاده شود؛ امسال از طرف ستاد اقامه نماز دو سفر زيارتي به قم و مشهد داشته ام که اين سفرها را مديون تلاش روابط عمومي و مديرمنطقه هستم.
يک آرزو
او همچنين يک آرزو دارد؛سفر به کربلا آرزويي است که با بغض آن را به زبان ميآورد، اما ميگويد: با چنين حقوق و هزينههايي، اين سفر بيشتر به يک رويا ميماند!
گاز در بهاباد
حماسه اي در جغرافياي کويري ايران
مشعل اجراي خط لوله انتقال گاز بافق - بهاباد، زيرساختهاي لازم را براي گازرساني به آخرين شهر فاقد گاز استان يزد فراهم کرد و افزون بر اين بخشي از واحدهاي مهم صنعتي اين استان به سوخت پاک دسترسي پيدا کردند.اجراي اين خط لوله، افزون بر ايجاد زيرساختهاي لازم براي گازرساني به آخرين شهر فاقد گاز استان يزد، امکان گازرساني به 73 روستا و واحدهاي صنعتي طول مسير را نيز ايجاد کرده است.با اجراي اين خط لوله، امکان بهرهگيري از اين سوخت پاک براي واحدهاي صنعتي طول مسير همچون سنگ آهن مرکزي، شرکت معدني و صنعتي چادرملو، معدن سه چاهون، گندله سازي بهاباد و... فراهم شده است.براي اجراي خط لوله انتقال گاز بافق- بهاباد به قطر 20 اينچ و طول 70 کيلومتر، بيش از 800 ميليارد ريال هزينه و از خط لوله 24 اينچ بافق انشعاب گرفته و به سي جي اس شهر بهاباد متصل شده است.
محسن سعيدي نيا، مـهنـدسارشـد خطوط لوله و مدير پروژه بافق- بهاباد كه بيش از 28 سال سابقه در خطوط انتقال گاز و گازرساني به صنايع و نيروگاههاي كشور را در كارنامه دارد، در توصيف ويژگيهاي پروژه بافق-بهاباد مي گويد: در اجراي اين پروژه 70 كيلومتري با قطر 20 اينچ با سه مانع بزرگ «محدوده انفجاري معدن سه چاهون»، «10 خط ريل راه آهن در کنار يکديگر در ايستگاه قطار سه چاهون» و «ترانشههايي از جنس شبيه به آهن» روبهرو بوديم. با رسيدن خط لوله به محدوده معدن سه چاهون، فعاليتهاي پروژه از كيلومتر 32 تا 47 (15 كيلومتر) متوقف شد، زيرا متوليان شرکت سنگ آهن مرکزي ايران اجازه عبور خط لوله از محدوده انفجاري به طول حدود 700 متر را نميدادند. با اين موانع، اجراي پروژه در اين مسير تا تعيين تكليف و اخذ مجوز بلاتكليف ماند.وي با اشاره به برگزاري نشستهاي متعدد در شهرهاي تهران، اصفهان، يزد، بافق، بهاباد و طبس براي رفع دغدغههاي شرکت سنگ آهن مرکزي ايران و راه آهن جمهوري اسلامي ايران و عبور خط لوله از اين محدوده ميگويد: يكي از مسيرهاي جايگزين، از معدن اورانيوم عبور ميکرد و مسير ديگر هم به مناطق مرتفع ميرسيد كه هزينههاي گزاف و اضافه شدن چند كيلومتر خطوط لوله را در پي داشت. در نهايت قرار شد از ميان دو معدن فعال سنگ آهن سه چاهون که براي استخراج سنگ معدن عمليات انفجار در آن انجام ميشود، عبور كنيم كه اين اقدام نيز، مستلزم دريافت تائيديه از موسسه ژئوفيزيک دانشگاههاي ايران بود و در نهايت از سوي موسسه ژئوفيزيک دانشگاه صنعتي شاهرود بررسيها، تحقيقات و آزمايشهاي لازم انجام شد و پس از دريافت مجوز از موسسه يادشده و كميته حريم شرکت ملي گاز ايران براساس ضوابطي خاص که انفجار در 250 متري را مجاز ميدانست، از وسط دو معدن عبور كرديم.مدير پروژه بافق- بهاباد با بيان اينكه معادن از ريل راهآهن براي حمل مواد معدني و سنگ آهن به كارخانههاي ذوب آهن استفاده مي كنند، مي گويد: به دليل توقف مداوم قطارها در ايستگاه و حساسيتهاي مرتبط، تصميم گرفتيم ايمن سازي را براساس نقشههاي راهآهن اجرا كنيم تا اطمينان خاطر به حداكثر برسد. سعيدي نيا با اشاره به خوشحالي مردم شهر بهاباد در روز افتتاح اين خط لوله ميگويد: مردم از اينكه پس از چند دهه چشم انتظاري در آستانه زمستان امسال گاز به منازلشان ميرسيد، بسيار شادمان بودند. با تجربهاي كه در راهاندازي پروژهها دارم، با رسيدن گاز به هر نقطه از کشور عزيزمان، توسعه، رونق و توليد نيز پا به اين مناطق ميگذارد که اميدوارم با ورود گاز، صنايع اين منطقه هم فعال شود تا ديگر جوانان مجبور نشوند براي اشتغال به نقاط ديگر کشور مهاجرت كنند.وي ادامه داد: از حمايتها و پيگيريهاي مجري و همکاران طرح خطوط انتقال گاز و همه همكاران در شرکت مهندسي و توسعه گاز ايران در واحدهاي مهندسي و بازرسي فني که تمام تلاش خود را به کار بستند تا اين پروژه به بهرهبرداري برسد، قدرداني ميكنم.
كالا، قلب صنعت است
سيروس علي پور، كارشناس ارشد تداركات كالا در طرح خطوط انتقال با 30 سال سابقه كار، ميگويد: احداث خط انتقال گاز 20 اينچ بافق - بهاباد، يكي از پروژههاي حساس و اولويتدار طرح بود كه به روش PC به انجام رسيد. احداث اين خط لوله، زيرساختهاي لازم را براي گازرساني به آخرين شهر فاقد گاز استان يزد فراهم كرد.وي مي افزايد: اين خط لوله ضمن آنكه امكان گازرساني به 73 روستا را فراهم ميكند، بستري براي بهرهمند ي واحدهاي صنعتي منطقه مانند سنگ آهن مركزي، معدن سه چاهون، چادرملو و گندله سازي از سوخت پاك و مناسب ايجاد ميكند. پروژه بافق - بهاباد با گذر از موانع اجرايي نظير 22 تقاطع شامل رودخانه، جاده، راهآهن و معدن و با استفاده از 6 هزار شاخه لوله به اجرا رسيد. به نظر من كالا قلب صنعت و اجراي پروژه، به تامين كالاي مورد نياز وابسته است؛ از اين رو كوچكترين كم و كاستي در عدم ارسال كالا، باعث توقف يا كندي در رونده پروژه خواهد شد.
بهرهمندي صنايع منطقه از سوخت پاك
محسن بيطوشي، از کارکنان واحد خدمات پيمانهاي طرح خطوط انتقال گاز، هدف از اجراي پروژه بافق - بهاباد را بهرهمندي آخرين شهر غير برخوردار استان يزد از اين نعمت خدادادي توصيف ميكند و ميگويد: كارخانهها، معادن و ساير صنايع منطقه بهاباد نيز، از اين پس ميتوانند سوخت پاك را جايگزين سوختهاي قبلي كنند. اگر چه پروژه بافق - بهاباد به دليل عبور از معادن و رويارويي با معارضين در مقاطعي دچار توقف شد، اما با تلاش و همدلي همه اركان پروژه توانست به تعهدهاي راهاندازي پروژه در زمان پيشبيني شده عمل و شادي را به مردم صبور اين ديار هديه كند.
اجراي چند مورد واريانت
كيوان بشرزاد، كارشناس مهندسي طرح در خطوط انتقال گاز با 19 سال سابقه كار و مدرك مهندسي مكانيك با بيان اينكه اين پروژه 70 كيلومتري از كيلومتر 92 خط لوله 24 اينچ موجود بافق منشعب ميشود، مي گويد: اين پروژه از نظر سابقه جزء پروژههاي استاني بوده كه بعدها به طرح خطوط انتقال منتقل شد. طبق پيمان اين پروژه، تامين همه كالاهاي پروژه به جز لوله به عهده شركت مهندسي بود كه 70 كيلومتر لوله از سوي پيمانكار و بقيه تجهيزات از سوي شركت مهندسي تامين شد.اين پروژه به دليل برخورد با مجموعه اي از تقاطعها از جمله معدن سه چاهون و چند جاده و رودخانه، ما را مجبور به اجراي چند مورد واريانت كرد كه اين واريانتها پس از تاييد مهندسي ستاد به اجرا رسيد.
خط لوله گازي كه با گذر از آتش باري معادن، مردم بهاباد را به آسايش و آرامش رساند
رفاه حق مردم است
مشعل از آغاز نهضت گازرساني تاكنون بيش از 90 درصد شهرهاي كشور به شبكه گاز متصل شده اند. در اين ميان مردم خوب و لايق شهرستان بهاباد در استان يزد، هنوز از اين نعمت خدادادي برخوردار نشده بودند كه با اجراي سياستهاي دولت در تداوم خدمترساني به نقاط محروم، اهالي دارالمومنين هم در آستانه فصل زمستان، ورود گاز به منازلشان را جشن گرفتند.مجموعه طرح خطوط انتقال گاز كه پيش از اين با اجراي پروژههاي ارزشمندي نظير رشت- سنگر و قوشه - دامغان، زمستاني آرام و بي دغدغه را به ساحل نشينان خزر هديه كرده بودند، اين بار در جغرافياي كويري يزد نيز حماسه آفريدند تا نويدبخش رفاه، آرامش و رونق در سرزمين صبوري و اميد باشند.فرهاد حسني، مجري طرح خطوط انتقال گاز در اين گفتوگو درباره چالشهاي اجراي اين پروژه به ويژه عبور خط لوله از معادن منطقه، صحبت كرده است که مشروح آن در پي ميآيد:
آقاي حسيني لطفا درباره ويژگيهاي پروژه كمي توضيح دهيد.
خط انتقال بافق- بهاباد به طول 70 كيلومتر و قطر 20 اينچ و همسويي با سياست گازرساني به مناطق كمتر توسعه يافته از اوايل سال 95 وارد مرحله اجرا شد و با حمايتها و پيگيريهاي مديران و تلاش همكاران طرح كه در دو سال گذشته، پروژههاي عظيمي را راه اندازي كرده اند، در آستانه فصل سرما به ثمر نشست.
با توجه به تاكيدات مسئولان شركت گاز مبني بر راه اندازي پروژهها در موعد مقرر بفرماييد كه پروژه بافق- بهاباد تا چه ميزان براساس زمان بندي اوليه پيش رفت؟
با وجود چالشهاي فراواني كه در مسير اجراي پروژه وجود داشت، ما تمام تلاش خود را به كار گرفتيم تا با وساطت مديرعامل استان و فرماندار بهاباد، رضايت معارضان، ذينفعان و صنايع منطقه را براي عبور خط لوله به سرعت طي كنيم و مراحل اداري اخذ مجوزها را شتاب بخشيم. پروژه بافق- بهاباد پس از تامين ورقهاي مورد نياز، شتاب بيشتري به خود گرفت و در نهايت با تاخير جزئي به راهاندازي رسيد. اعتقاد راسخ دارم كه با هر روز تاخير در اجراي پروژه و عقب ماندن از برنامه پيشبيني شده، همه ذينفعان از جمله شركت، پيمانكار و مصرف كنندگان متضرر ميشوند.
لطفا كمي به چالشهاي پروژه اشاره كنيد. خط لوله در مسير اجرا با چه موانع عمدهاي روبهرو شد؟
شايد در نگاه نخست، عمليات در منطقه كويري و مسطح يزد با عمليات خاكي محدود آسان به نظر برسد و نبود مشكلاتي نظير بارش مداوم باران و گل و لاي نيز تصوير پروژهاي راحت را به ذهن متبادر كند. در حاليكه تمام پروژهها داراي مشكلات خاص خود بوده و دستاندركاران را با موانع جديدي روبهرو ميكند. رويارويي با معادن باارزش بالا، عمدهترين مشكل ما در پروژه بافق- بهاباد بود به طوري كه تنها براي عبور 700 متر خط لوله از معادن، 6 ماه پروژه متوقف شد.
در آن مقطع، مديران معدن اجازه فعاليت اجرايي نميدادند و معتقد بودند احداث خط لوله گاز در نزديكي مكاني كه كانون آتش باري و انفجار براي تخليه معدن به شمار مي آيد، خطرآفرين است. در هر صورت ما براي اثبات اين نكته كه عبور خط لوله منافاتي با فعاليتهاي آتشباري معدنچيان ندارد از موسسه ژئوفيزيك دانشگاه شاهرود كمك خواستيم و آنها نيز پس انجام مطالعات زمين شناسي اعلام كردند كه عمليات معدن ميتواند تا شعاع 250 متري معدن سه چاهون به صورت ايمن و بدون آسيب رساندن به لوله گاز انجام شود.
دريافت مجوز از مراجع ذي ربط براي عبور خط لوله از معدن سه چاهون پس از تحقيقات مفصل، آتش باري، اندازهگيري ارتعاشات و شبيه سازي يافتهها در آزمايشگاه ميسر شد كه جمعا حدود 6 ماه زمان از پروژه گرفت.
آيا عبور از معدن سه چاهون تنها مانع عمده اجراي پروژه بود؟
تغيير مسيرهاي اجباري كه براي عبور خط از معدن سه چاهون انجام شده بود، در ادامه مسير، پروژه را به ايستگاه ريل سه چاهون رساند كه به دليل حساسيت ايستگاه راهآهن، ناچار به احداث زيرگذر براي عبور از زير 10 ريل راه آهن شديم. به دليل افزايش طول كيسينگها، سختي و پيچيدگي اجراي پروژه در اين مقطع چند برابر شد.
گازرساني به منطقهاي محروم چه بازتابي در ميان مردم داشت؟
درابتدا لازم است عنوان كنم كه با استفاده از صفتهاي فقير و محروم براي توصيف مردم موافق نيستم. مردمي كه در فرهنگ ما همواره به سختكوشي و قناعت معروف بودهاند، هيچ وقت فقير نميشوند. حتي اگر سفرههايشان خالي باشد، دلشان فقير نيست و قلبهاي بزرگي دارند. همه انسانها ذاتا گرايش به رفاه و زندگي راحت دارند و حق مسلم مردم همه نقاط كشور است كه به عنوان شهروند ايراني از انرژي پاك بهرهمند شوند. ساعتها در انتظار كپسول گاز ماندن و سپس حمل اين حجم 11 كيلويي براي اغلب خانوادهها كار آساني نيست. اميدوارم ورود گاز براي مردم لايق بهاباد باعث خير و بركت باشد و آنها نيز با مصرف بهينه و ايمن شكرگزار اين نعمت باشند.
در پايان اگر صحبتي داريد، بفرماييد.
جا دارد از حمايتهاي مديرعامل و تمام كاركنان شركت مهندسي و توسعه گاز ايران به ويژه همكاران طرح خطوط انتقال قدرداني كنم. خوشبختانه يكدلي و تعامل ميان اركان پروژه باعث افزايش سرعت فعاليتها شده كه بايد براي موفقيت در آينده نيز چنين مناسبات ارزشمندي حفظ و تحكيم شود.
نگاهي به زندگي زنده ياد علي اکبر معين فر، نخستين وزير نفت جمهوري اسلامي ايران
مردي که ديگر نيست...
فاطمه تركچي روز پنجم مهر 1395، يکي از روزهاي خاطرهانگيز زندگيام را تجربه کردم. در ساختمان دوقلو منطقه نياوران، مهمان مردي بودم که عنوان نخستين وزير نفت جمهوري اسلامي را داشت؛ البته او از بنيانگذاران انجمن اسلامي مهندسين در سال 1336، پدر مهندسي زلزله در ايران و نماينده مردم تهران در نخستين دوره از مجلس شوراي اسلامي هم بود. ميزبان، مهندس علياکبر معينفر بود.در مورد پروژه تاريخ شفاهي صنعت نفت با او به عنوان نخستين وزير نفت به گفتوگو نشستم. او از تحولات صنعت نفت ايران در دهه 1320 خورشيدي و مقطع مليشدن نفت و رويدادهاي نفت در سالهاي1330 تا 1350 سخن گفت.نگاه دقيق و انديشه نظاممند او با وجود کهولت سن و بيماري، شگفتيام را برانگيخت. با دقتنظر پس از هر پرسشي، گويا متني نانوشته را از بر ميخواند و بدون مکث، خاطرات خود را باز ميگفت. اين که براي دکتر مصدق، رهبر نهضت مليشدن صنعت نفت احترام ويژه قائل بود، در مورد ديگر رجال نيز صادقانه و بيطرفانه سخن ميگفت.دو ساعتي گفتوگو داشتيم که ديگر خسته شد و با احترام و لبخندي دلنشين خواست که رهايش کنيم. نور فضاي فيلمبرداري که از چهرهاش برداشته شد، آرامش تن را ميجست.هنگام خداحافظي، ضمن سپاس حيفم آمد که به او نگويم: «افتخار بزرگي بود که لحظاتي هرچند اندک با شما ديدار و گفتوگو داشتم» و او با مهرباني بدرقهمان کرد.خاطره سبز آن خانه و صاحبخانه بزرگوار، هرگز از انديشهام زدوده نخواهد شد؛ خانه سادهاي که در جايجاي آن، قرآن و مُهري قرار داشت تا صاحبخانه با وجود کهولت و بيماري، به هنگام اذان، توان اداي فريضه نماز سر وقت را داشته باشد؛ خانهاي که با تمام بيآلايشي، بزرگان بسياري از اين سرزمين را پذيرا شده و با تصاوير مردان بزرگي چون آيتالله طالقاني، مهندس بازرگان، دکتر ابراهيم يزدي، شهيد دکتر مصطفي چمران و... مزين شده بود؛ خانهاي که نفسها و گامهاي مردي بزرگ به نام مهندس علياکبر معينفر را بر ديده مينهاد؛ خانهاي که از صبح 12 دي 1396 ديگر خالي است...
نيم نگاه
علياکبر معينفر در سال 1307 در تهران متولد شد. سال 1326 به دانشکده فني دانشگاه تهران رفت و در رشته راه و ساختمان (عمران) به تحصيل پرداخت. با آغاز مبارزات مليشدن صنعت نفت در سال 1327، وي نيز به اين حرکت پيوست. معينفر در سال 1330، تحصيل در رشته مهندسي راه و ساختمان را به پايان رساند و در سال 1331 به خدمت نظام وظيفه رفت. از سال 1332 در صنعت نفت شروع به کار کرد. محل خدمت او آبادان بود. او در همان روزهاي نخست، با شنيدن خبر کودتا عليه دولت دکتر مصدق برآشفت.
چندي بعد در بانک «ساختماني» به عنوان مهندس ناظر به کار پرداخت. در سال 1338 از سوي پروفسور تاچي نايتو، استاد برجسته زلزله، براي دورهاي تحقيقاتي در مهندسي زلزله به دانشگاه واسدا (Waseda University) در توكيو دعوت شد و اين دوره را در سال 1960 به پايان رساند.
پس از بازگشت از توکيو و در پي زلزله بويينزهرا در سال 1341، مقدمات تهيه کد زلزله را در ايران فراهم کرد. از سال 1965، به عنوان عضو افتخاري «انجمن اروپايي مهندسين زلزله» به تحقيق و مطالعه در زمينه زلزله ادامه داد. مدتي هم به عنوان استاد پارهوقت در مقطع کارشناسيارشد مهندسي زلزله در دانشگاه اميرکبير (پليتکنيک) به تدريس مشغول بود. از سال 1334 تا 1341 در بانک ساختماني و از آن زمان تا پيروزي انقلاب اسلامي در دفتر فني سازمان برنامه و بودجه کشور فعاليت ميکرد.
معينفر در سالهاي 1330 تا 1350 خورشيدي با انجمن اسلامي مهندسين همکاري داشت و به فعاليتهاي سياسي ـ مذهبي مهندس بازرگان علاقهمند بود. به همين دليل پس از شکلگيري شوراي انقلاب در اواخر پاييز 1357 از سوي امامخميني(ره) و سپس تشکيل دولت موقت انقلاب اسلامي در 16 بهمن 1357، در زمره نخستين گروه از دولتمردان نظام جديد قرار گرفت. وي ابتدا به سمت وزير مشاور و سرپرست سازمان برنامه و بودجه و سپس به عنوان نخستين وزير نفت جمهوري اسلامي ايران معرفي شد.
پس از برگزاري انتخابات رياست جمهوري در 5 بهمن 1358، نخستين انتخابات مجلس شوراي اسلامي در 24 اسفند 1358 برگزار شد و نام معينفر در فهرست ائتلاف بزرگ تهران قرارگرفت و با کسب يک ميليون و 439 هزار و 360 راي از مردم به عنوان نفر چهارم فهرست به مجلس اول راه يافت.
بيترديد، موضوع مهندسي زلزله و به طور دقيق، مقاوم سازي ساختمانها در برابر زلزله در کشور با نام «معينفر» شروع ميشود. پيشنهاد طرح تهيه تاريخچه زلزلههاي مخرب ايران - که بعدها مبناي تهيه «پهنهبندي زلزله» ايران شد- و در قالب کتابي به نام «زلزلههاي تاريخي ايران» به ثبت رسيد، ايجاد شبکه شتابنگاري کشور که از خدمات بنيادي او در زمان خدمت در دفتر فني سازمان برنامه و بودجه به شمار ميآيد، آغاز تدوين آييننامه زلزله ايران در دهه 40 با راهنمايي دکتر ابوالحسن بهنيا از جمله کارهاي برجسته او در مهندسي راه و ساختمان است.
شروع تدوين بسياري از آييننامهها و دستورعملهاي فني همچون «آييننامه بتن ايران» و نيز تدوين مجموعه مقررات ملي در وزارت مسکن و شهرسازي، از خدمات ماندگار مهندس معينفر به شمار ميآيد.
معينفر همچنين در حوزه فعاليتهاي اجتماعي جامعه مهندسين کشور حضوري درخشان داشت؛ ايجاد انجمن مهندسين محاسب کشور، فعاليت مؤثر در شوراي عالي کانون فارغالتحصيلان دانشکده فني و کارشناس رسمي دادگستري در رشته راه و ساختمان از جمله اين فعاليتهاست.
در سالهاي 1380-1370، فعاليتهاي معينفر بيشتر جنبه علمي و تخصصي داشت. در اين زمينه، طي دومين يادواره بزرگداشت برگزيدگان مهندسي عمران کشور که با معرفي منتخبان از سوي مرکز تحقيقات ساختمان و مسکن انجام شد، از خدمات معينفر تجليل به عمل آمد. وي در بسياري از کميتههاي فني مهندسي ساختمان حضور داشت و عضو فعال آييننامه 2800 ايران بود.
اما به طور کلي ميتوان دو ويژگي بارز براي او برشمرد: برگزيده رتبه نخست پيشگامان و پيشکسوتان مهندسي عمران و نخستين وزير نفت ايران.او در مدت کوتاه وزارت خود در صنعت نفت، منشاء خدمات ارزندهاي شد. مديريت بزرگترين صنعت کشور در شرايط انقلابي، بويژه در آرام کردن اوضاع و توجه به خواستهها و حمايت از کارکنان صنعت نفت، حمايت همهجانبه از پروژههاي بزرگ
صنعتي ـ عمراني، جلوگيري از ارسال گاز ايران به شوروي آن هم به صورت رايگان و حمايت از طرح گازرساني سراسري کشور - که از سوي مهندس سيدحسن سادات پيگيري و اجرايي شد- و نيز تلاش پيگير در تأمين جان و مال کارکنان و حفظ تأسيسات نفتي در آستانه وقوع جنگ تحميلي در برابر تعدي مزدوران رژيم بعث عراق، تنها بخشهايي از کارهاي سترگي بود که معينفر بهحق و با شايستگي در دوران وزارت نفت به انجام رسانيد و از عهده آن برآمد. اسناد مهمي از او در آرشيو مرکز اسناد صنعت نفت وجود دارد که دلايلي متقن بر اثبات اين ادعاست و براي هميشه در خاطره تاريخ ايرانزمين باقي خواهد ماند.
سرانجام مهندس علياکبر معينفر، يکي از فرزندان شايسته ايرانزمين پس از سالها حضور فعال و تلاش در عرصه علم و سياست کشور، در بامداد روز 5 دي 1396 چشم از جهان فروبست و به ديدار حق شتافت. روحش شاد و يادش گرامي باد.
براي انجام عمليات مرمت و بازسازي
جرثقيل تاريخي اكوان به خرمشهر انتقال يافت
جرثقيل تاريخي اكوان كه در اسكله آبادان قرار دارد، براي انجام عمليات مرمت و بازسازي، به يارد شركت مهندسي و ساخت تاسيسات دريايي خرمشهر انتقال داده شد.
ناظر و مجري موزههاي نفت آبادان، با اعلام اين خبر افزود: «جرثقيل اكوان، به وسيله يك شناور كشنده و همراه دو شناوري كه آن را اسكورت مي كردند، به سمت خرمشهر حركت داده شد.»
اين در حالي است كه به گفته ساسان بامداد صوفي، براي بيرون آوردن جرثقيل از گل و لاي و گرفتن درزها و منافذ آن، مدت ده روز وقت صرف شده است. وي افزود: جرثقيل اكوان پس از بازسازي به آبادان بازگشت داده مي شود تا به عنوان بخشي از موزه اسكله نفت آبادان در اين شهر به نمايش گذاشته شود.صوفي همچنين از بارگيري دو قطعه تاور (دكل) جرثقيل اكوان و انتقال آنها به يارد خرمشهر خبر داد و افزود: اين دو بخش دكل كه كج شده اند، نورد حرارتي ميشوند و پس از انجام تعميرات لازم در محل اتصال آنها به جرثقيل، جوش داده شده و به شكل اول خود تبديل مي شوند.به گفته ناظر و مجري موزههاي نفت آبادان، جرثقيل اكوان پس از رسوب زدايي، تخليه گل و لاي، گرفتن درزها و منافذ، سند بلاست، پوشش با رنگ دريايي ضد زنگ زدگي و نمك و رنگآميزي نهايي به محل اوليه در اسكله آبادان بازگشت داده خواهد شد.صوفي مي افزايد: در نظر داريم با ايجاد گالري در راهروهاي اين جرثقيل، بازديد كنندگان را به تماشاي تصاوير و مستندات مربوط به اكوان و حوادث مربوط به آن دعوت کنيم.
لازم به يادآوري است، جرثقيل اكوان كه به همراه اسكله تاريخي آبادان، سال گذشته با تلاش مديريت موزهها و مركز اسناد صنعت نفت، به ثبت ملي رسيد و در حال حاضر تلاشهايي براي ثبت آن در فهرست ميراث جهاني در حال انجام است، از جمله تجهيزات قديمي است كه دههها نقش مهمي در صادرات نفت كشور داشته است. بر اساس تاريخچه اي كه از اين جرثقيل غول آسا به دست آمده، اكوان در سال 1397 ميلادي (1316 خورشيدي) از انگلستان خريداري و به صورت قطعات مجزا به ايران حمل شده است. اكوان يك سال بعد و پس از رسيدن به آبادان، در محل «حفار بريم» به هم مونتاژ و سپس به اسكله شماره «هفت- الف» منتقل شده است. اين جرثقيل كه ابتدا با نيروي بخار كار ميكرد، اكوان ناميده شد كه برگرفته از شاهنامه فردوسي و نام ديوي بود كه تنوره كشان به هوا بلند ميشد و اجسام سنگين را جا به جا ميكرد.پس از مدتي، ديگ بخار اكوان برداشته و به هواي فشرده مجهز شد. اين جرثقيل در نهايت مي توانست 200 تن بار را به طور ايمن و آسان جا به جا كند و در اين زمان، بزرگترين جرثقيل شناور در خاورميانه بود.با آغاز جنگ جهاني دوم، جرثقيل اكوان نقش مهمي را ايفا كرد. اين جرثقيل توانست هزاران تن بار را از جمله ادوات زرهي، سوختي، آمبولانس، لوكوموتيوو واگنهاي قطار و كالاهاي عمومي ديگر را جابهجا كند. وقتي آمريكاييها و انگليسيها، كمك به روسيه را در جنگ آغاز كردند، همين جرثقيل 1421 لوكوموتيو را که هر يك حدود صد تن وزن داشتند، به اضافه بار عقب آن به وزن 79 تن، 118 فقره ماشين آلات سنگين و 342 تانك را جابهجا كرد.369 هواپيماي بمب افكن مدل بوستون (Boston)، 186 جنگنده تاندر بولت (Thunder Bolt) به وسيله اكوان از عرشه كشتيها در آبادان تخليه شد. مونتاژ موتور و بدنه هواپيماهاي جنگنده، بال و دم آنها كه به صورت مجزا دز آبادان تخليه مي شد، به عهده اداره مستغلات شركت نفت ايران و انگليس بود. جرثقيل اكوان همچنين در دوران جنگ جهاني دوم در انتقال هواپيماها، لوكوموتيوها و ابزارآلات ماشين جنگي متفقين به جبهه روسيه نقش مهمي ايفا كرد تا آنجا كه برخي از تاريخ نگاران آن را عاملي تاثيرگذار در پيروزي بر آلمان هيتلري به شمار آوردهاند.
ورود به نفت، با كاميون نفت!
احمد امامي در اواخر دهه 1320 خورشيدي به صنعت نفت آمد و در سال 1364، پس از 36 سال خدمت در اين صنعت، بازنشسته شد. آنچه در پي ميآيد، خاطرهاي است از چگونگي ورود اين پيشكسوت به صنعت نفت كه با هم ميخوانيم:
تازه دوران تحصيلات ابتدايي را در خرداد ماه 1328 در شهر ملاير به پايان رسانده بودم كه يكي از بستگان كه در پالايشگاه آبادان كار ميكرد، چند روزي را براي مرخصي به شهر ما آمد. از او شنيدم كه در آبادان افراد را براي كار در شركت نفت استخدام ميكنند.
من مدرك ششم ابتدايي را گرفته بودم، اما به سبب مشكلات مالي، امكان ادامه تحصيل در دبيرستان را نداشتم، بنا بر اين با آن دوستي كه از آبادان آمده بود، همراه شدم تا بتوانم كاري پيدا كنم.
پاييز 1328 بود كه ما عازم آبادان شدم. در آن زمان وسيله مسافرت مثل امروز نبود كه با يك بليت بتوان از مبدا تا مقصد را طي كرد. براي همين، ما از شهر خودمان رهسپار بروجرد شديم. يادم ميآيد در خروجي شهر بروجرد كنار خيابان، در پياده رو ايستاده بوديم و منتظر پيدا كردن ماشيني بوديم كه ما را به آبادان ببرد.
در همين بين، يك كاميون ليلاند، با آرم شركت ملي نفت كه يك ماشين سواري را هم در بار عقب خود گذاشته بود، از راه رسيد و جلوي ما توقف كرد.
راننده از ما پرسيد: كجا ميرويد؟
جواب داديم: آبادان.
گفت:من ميروم مسجد سليمان و ميتوانم شما را تا اهواز برسانم.
ما كه از اين پيشنهاد خيلي خوشحال شده بوديم، فورا پذيرفتيم. او از ما خواست كه برويم پشت كاميون و درون ماشين شخصي كه بار كاميون بود، سوار شويم. فقط سفارش كرد كه به چيزي دست نزنيم!
خلاصه سوار شديم و كاميون راه افتاد. ماشين سواري كه بار كاميون بود، از آن واكسالهاي قديمي بود كه در شركت نفت استفاده ميشد و ما محو تماشاي آن شديم و گاهي هم با احتياط دستي به فرمان و دكمههايش ميزديم.
در توقفي كه بين راه داشتيم، راننده تعريف كرد كه اين ماشين به يكي از روساي خارجي شركت نفت در مسجد سليمان تعلق دارد كه براي بازديد و سركشي از تاسيسات نفت به كرمانشاه رفته، اما ماشين در آنجا خراب شده و صاحب آن با وسيله ديگري مراجعت كرده است. حالا او دارد ماشين را به مسجد سليمان برمي گرداند.
به هر حال دوباره سوار شديم و به راهمان ادامه داديم. غروب كه شد، ديديم چراغهاي ماشيني كه در آن نشستهايم، روشن است. فهميديم كه بازي با دكمهها كار دستمان داده، اما هر چه كرديم، نتوانستيم آنها را خاموش كنيم! بالاخره راننده كه متوجه نور چراغها شده بود، پياده شد و گفت: مگر نگفتم به چيزي دست نزنيد و بعد خودش چراغها را خاموش كرد.
به هر حال شب را در بين اهواز و انديمشك مانديم و روز بعد ساعت 10 صبح به اهواز رسيديم. خوشبختانه از اهواز تا آبادان ماشين زياد بود و حوالي غروب ما از روي جسر (پل) بهمنشير كه آن زمان يك پل چوبي بود، عبور كرديم و به آبادان رسيديم.
آن شب را در خانه دوستم ماندم و فردا صبح زود در صف استخدام كارگزيني شركت نفت بودم كه جنب دروازه 21 پالايشگاه قرارداشت.
تقريبا ساعت 9 بود كه دو نفر از مسئولان آموزش شركت نفت كه يك نفرشان انگليسي و يكي ايراني بود، آمدند. آنها پس از بررسي مدارك و چند سوال و جواب، تعدادي از متقاضيان را انتخاب كردند كه خوشبختانه من هم جزو آنها بودم.
بعد ما را به داخل ساختمان راهنمايي كردند. در آنجا مراحل استخدام مثل انگشت نگاري و معاينات پزشكي انجام شد و بعد از تشكيل پرونده در «اپرنتيس ترينينگ شاپ» كه بعدها به آموزشگاه حرفهاي تغيير نام يافت، مشغول گذراندن دوره آموزشي شديم.
حضور پررنگ موسپيدان نفت در ورزش
بازنشستگان و پيشکسوتان، چکيده هر سازمان و ادارهاي هستند که سالها با تلاش بيوقفه خود سعي در پيشرفت، به روز شدن و توسعه اقتصادي و بهرهوري کشور داشتهاند.بازنشستگان و پيشکسوتان صنعت نفت نيز از اين قضيه مستثنا نيستند و بايد گفت اگر امروز صنعت نفت به اينجا رسيده و ايران، يکي از کشورهاي بزرگ نفتي است، به دليل تلاش بيوقفه اين مردان بيادعا بوده است.ارج نهادن به بازنشستگان و پيشکسوتان عرصه نفت، وظيفه هر نهاد و ادارهاي است. امور ورزش و تربيت بدني صنعت نفت در هر 4 شرکت اصلي از جمله اداراتي است که هميشه به اين مهم ارج نهاده و شرايطي را فراهم آورده که اين عزيزان براي سلامت و نشاط بيشتر، از تمام امکانات ورزشي بهره ببرند.براي به بار نشستن اين تلاشها و ارج نهادن هر چه بيشتر به بازنشستگان و پيشکسوتان، برگزاري مسابقات ورزشي ميان اين عزيزان، يکي ديگر از برنامههاي ورزشي در صنعت نفت است.در همين زمينه مردان پرتلاشي که سالها در نفت، از اکتشاف تا حفاري و نيز در ساير بخشها زحمت کشيدهاند، حالا در مسابقات ورزشي پنجه در پنجه يکديگر انداخته تا در رقابتي سالم با هم مبارزه کنند و روح جوانمردي را در ورزش نيز به نمايش بگذارند.اين عزيزان با سالها کار بيوقفه براي توسعه صنعت نفت، حکم يک قهرمان را دارند؛ ولي در عرصه ورزش با هم به رقابت ميپردازند تا چهره بهترينهاي ورزشي مشخص شود.البته بايد گفت همانطور که به توسعه ورزش همگاني در ميان کارکنان و خانواده آنها اهميت داده ميشود و بهترين شرايط براي ورزش اين عزيزان فراهم شده، براي پيشکسوتان نيز اين مهم در نظر گرفته شده تا همسو با سياستگذاري و چشمانداز آينده ورزش صنعت نفت، پيشکسوتان نفت نيز به بهترين شکل ممکن به فعاليتهاي ورزشي بپردازند و شاهد شور و نشاط آنها در سالهاي آخرکار باشيم و بعد از بازنشستگي نيز همين شرايط براي شان فراهم باشد؛ اما براي اينکه پيشکسوتان هم مانند ديگر ردههاي سني، انگيزهاي براي ورزش کردن داشته باشند، مسابقاتي براي آنها در نظر گرفته ميشود که در همين زمينه، شرکت ملي نفت ايران اولين دوره مسابقات سراسري و انتخابي پيشکسوتان مرد 45 سال و بالاتر را به ميزباني شرکت نفت مناطق مرکزي با حضور بيش از 900 ورزشکار، مربي و کادر اجرايي در مجتمع ورزشي آموزشي محمودآباد برگزار کرد تا با شناخته شدن نفرات برتر، آماده حضور در مسابقات المپياد سراسري پيشکسوتان وزارت نفت باشد.
قورچيان: پيشکسوتان نور چشم ورزش نفت هستند
رئيس امور ورزش و تربيت بدني شرکت ملي نفت ايران عقيده دارد سخن گفتن درباره پيشکسوتان و بازنشستگان نفت بسيار سخت است؛ چرا که اين عزيزان چکيده نفت هستند و با سالها تلاش بيوقفه خود باعث پيشرفت و توسعه صنعت نفت شدهاند.
رضا قورچيان در خصوص برگزاري مسابقات سراسري پيشکسوتان شرکت ملي نفت ايران که به ميزباني شرکت نفت مناطق مرکزي برگزار شد، گفت: بعد از سالها دوباره درصدد برآمديم مسابقات سراسري پيشکسوتان شرکت ملي نفت را برگزار کنيم و ميزباني اولين دوره آن را به شرکت نفت مناطق مرکزي واگذار کرديم که به بهترين نحو انجام شد و جا دارد از تمام مسئولان و مديران اين شرکت که مسابقات را عالي برگزار کردند، تشکر ويژهاي داشته باشم.
اگر اشتباه نکرده باشم آخرين بار اين مسابقات در سالهاي 1383 يا 1384 برگزار شد.
امور ورزش شرکت ملي نفت ايران با هدف توسعه ورزش همگاني و ايجاد شور و نشاط در بين کارکنان و خانوادههاي آنها و همچنين به منظور حضور دوباره پيشکسوتان در عرصه ورزش و اينکه هميشه اين عزيزان در ياد و خاطره همکاران خود هستند تا انگيزه بيشتري براي ورزش کردن داشته باشند و همچنين بتوانيم بهترين نفرات را به المپياد سراسري وزارت نفت اعزام کنيم، اين مسابقات را با حضور بيش از 900 ورزشکار، مربي و سرپرست برگزار کرد.خدا را شکر، پيشکسوتان شرکت ملي نفت آمادگي خود را به رخ کشيدند و نشان دادند که ورزش کردن و سلامت بودن براي آنها مهم بوده و به ورزش اهميت ميدهند.قورچيان در ادامه با اشاره به اين نکته که حضور قهرمانان ملي در ادوار گذشته به اين مسابقات شور و نشاط بيشتري داده بود، گفت: حضور قهرمانان ملي که در عرصه نفت مشغول به کار هستند، کيفيت رقابتها را بالا برد و حضور اين افراد به ديگر پيشکسوتان انگيزه رقابت بيشتري داد و باعث شد مسابقات در سطح بالا انجام شود.قورچيان در پايان با اشاره به ماده سلامت و اينکه هدف اصلي از برگزاري چنين مسابقاتي، سلامت محور بودن کارکنان بخصوص پيشکسوتان است، گفت: هميشه در کنار توسعه ورزش همگاني، به سلامت محور بودن و سلامت و نشاط کارکنان اهميت ويژهاي دادهايم و ميخواهيم که خانواده نفت در صحت و سلامت باشند.قورچيان ادامه داد: بايد از مهندس کاردر، مديرعامل شرکت ملي نفت ايران، دکتر خليلي معاون ايشان، اميريفر، دکتر مولايي و اعضاي شوراي شرکت ملي نفت که هدفشان همسو با سياستگذاريها و چشماندازهاي ورزش نفت که همان توسعه ورزش همگاني، نشاط و سلامت کارکنان است و باعث حضور گسترده و هر چه بيشتر کارکنان بخصوص بازنشستگان و پيشکسوتان شده است، تشکر کنم.البته در اين زمينه از قاسمزاده، مدير توسعه منابع انساني شرکت نفت مناطق مرکزي و نيز همايوني و رئيس ورزش نفت مناطق مرکزي که با برگزاري هر چه بهتر اين مسابقات به عنوان ميزبان، سنگ تمام گذاشتند، تشکر ويژه دارم.ضمن اين که از همکارانمان در امور ورزش که تلاش بيوقفهاي در برگزاري اين مسابقات داشتند و همچنين از کسري نوري، مديرکل روابط عمومي وزارت نفت که هميشه از طريق هفتهنامه مشعل، به انعکاس اخبار ورزشي و بازتاب آن در صنعت نفت توجه ويژهاي داشتهاند، تشکر ميکنم.
همايوني: پيشکسوتان آمادگي خود را به رخ کشيدند
رئيس امور ورزش و تربيت بدني شرکت نفت مناطق مرکزي به عنوان ميزبان مسابقات سراسري پيشکسوتان شرکت ملي نفت درباره برگزاري اين رقابتها گفت: ميزباني، آن هم از پيشکسوتان نفت که سالها در اين عرصه زحمت کشيدهاند، بسيار سخت است. سالها تلاش و کوشش درباره بهرهمندي از انرژي چه در ايران و چه صادرات آن به تمام دنيا ثمره کار پيشکسوتان و بازنشستگان است که بايد به آن ارج نهاده شود.همايوني، رئيس ورزش شرکت نفت مناطق مرکزي با بيان اين جملات در ادامه گفت: ميزبان اولين دوره مسابقات سراسري پيشکسوتان بوديم که بيش از 900 ورزشکار در آن حضور داشتند و در ده رشته با هم به رقابت پرداختند. تمام سعيمان را کرديم تا در زمينه توسعه ورزش همگاني و نيز ايجاد شور و نشاط و سلامت در بين کارکنان و حاضران در اين رقابتها انجام وظيفه کرده باشيم.
سطح مسابقات بسيار بالا بود. پيشکسوتان در 10 رشته ورزشي با هم به رقابت پرداختند که در تمام رشتهها رقابت، سخت و نفسگير دنبال ميشد و نفرات و تيمهايي که قهرمان شدند، از موانع سختي گذشتند.اگر اين مسابقات به بهترين نحو و بسيار مطلوب برگزار شد، به دليل حمايتهاي همه جانبه قاسمزاده، مديرتوسعه منابع انساني شرکت نفت مناطق مرکزي است.
وي با توجه به اين که نفت مناطق مرکزي، ميزبان اولين دوره اين مسابقات بود، توجه ويژهاي به بهتر برگزار شدن اين رقابتها داشتند که جا دارد در هفتهنامه «مشعل»، از اين توجه ويژه تشکر و قدرداني کنم؛ چون بدون اين توجه، هرگز نميتوانستيم ميزبان شايستهاي براي پيشکسوتان صنعت نفت باشيم.البته بايد از قورچيان، رئيس ورزش شرکت ملي نفت ايران و همکارانشان که به ورزش شرکت نفت مناطق مرکزي در بهتر برگزار شدن اين رقابتها کمک کردند، تشکر ويژهاي داشته باشم.مسابقات همانطور که گفتم در سطح بسيار بالايي برگزار شد و از کيفيت خوبي هم برخوردار بود، ضمن اين که نظم خوبي را هم شاهد بوديم و همکاران پيشکسوت ما در بهتر برگزار شدن رقابتها، بسيار هم دل و هميار بودند.اميدوارم ميزبان شايستهاي براي پيشکسوتان و بازنشستگان نفت بوده باشيم و نيز نفرات برتر در رقابتهاي المپياد سراسري وزارت نفت، باعث افتخار شرکت ملي نفت ايران شوند.
صالحيوند: شاهد رشد و توسعه ورزش همگاني هستيم
رئيس ورزش همگاني شرکت ملي نفت ايران، آمادگي پيشکسوتان شرکت ملي نفت را در اولين دوره مسابقات سراسري که در محمودآباد و به ميزباني نفت مناطق مرکزي برگزار شد، بسيار بالا عالي ذکر کرد.
بابک صالحيوند با بيان اين جمله گفت: مسابقات در 10 رشته و با حضور بيش از 15 شرکت اصلي و تابعه و 900 ورزشکار در سطح بسيار بالايي برگزار شد که طبق برنامه، نفرات برتر و تيمهاي برتر به مسابقات المپياد سراسري وزارت نفت اعزام خواهند شد.
ميزبان به خوبي مسابقات را برگزار کرد و جا دارد از قاسمزاده، مدير توسعه منابع انساني نفت مناطق مرکزي و نيز همايوني، رئيس ورزش اين شرکت تشکر ويژه داشته باشيم؛ چرا که در طول رقابت ورزشکاران، سرپرستان و مربيان تيمها از نحوه برگزاري مسابقات راضي بودند.صالحيوند در ادامه از اينکه پيشکسوتان و بازنشستگان نفت، حضوري فعال در اين رقابتها داشتند، بسيار ابراز خرسندي کرد و گفت: آمادگي بالاي جسماني پيشکسوتان، نشان از موقعيت ورزش همگاني در نفت و نيز رشد و توسعه آن دارد، ضمن اين که بيانگر اهميت مقوله ورزش در بين همکاران است و در مقابل نيز تمام امکانات و شرايط براي هر چه بهتر ورزش کردن اين دوستان فراهم ميشود تا بهترين استفاده را ببرند.
در سند راهبردي، مقام عالي وزارت، به توسعه ورزش همگاني در ميان کارکنان و خانوادههاي آنها و نيز پيشکسوتان و بازنشستگان تاکيد فراواني دارند و در همين زمينه با توجه به سياستگذاريها و چشمانداز آينده ورزش نفت و با برنامهريزيهايي که شرکت ملي نفت در شوراي ورزش اين شرکت انجام داده، بهترين شرايط را براي سلامت محوربودن ورزش کارکنان فراهم ميکنند تا آنها به ورزش بپردازند.البته براي اينکه اين عزيزان بيشتر به ورزش ترغيب شوند، برگزاري چنين مسابقاتي الزامي است تا ضمن به رخ کشيدن آمادگي خود، با ديگر همکاران در المپيادهاي سراسري وزارت نفت به رقابت بپردازند.صالحيوند در پايان متذکر شد، اميدوار است که چنين رقابتهايي ادامهدار باشد و نيز شاهد موفقيت روزافزون همکاران در امور ورزش باشيم تا جامعه نفت سالمتر و بانشاطتر باشد.
در مسابقات سراسري شركت ملي نفت ايران
پيشكسوتان ستاد تهران و اهواز مدالها را درو کردند
اولين دوره مسابقات سراسري(انتخابي) پيشكسوتان45 سال و بالاتر شركت ملي نفت ايران به ميزباني شركت نفت مناطق مركزي در 10 رشته ورزشي برگزار شد. مسابقات انتخابي پيشكسوتان45 سال و بالاتر شركت ملي نفت همانند ديگر مسابقات ردههاي مختلف سني اولين دوره سراسري خود را پشت سرگذاشت و اين بار شركت نفت مناطق مركزي ايران با همكاري امور ورزش وتربيت بدني شركت ملي نفت در مجتمع ورزشي آموزشي نفت محمود آباد ميزبان ورزشكاران پيشكسوت اين شركت از سراسر كشور بود تا اعضاي تيمهاي (الف) و (ب) شركت ملي نفت براي حضور در المپياد وزارت نفت مشخص شوند. در اولين دوره اين مسابقات سراسري، 900 ورزشكار، مربي و سرپرست از 15 شركت نفت وگاز مسجد سليمان، مناطق نفتخيز جنوب(اهواز)، پژوهشگاه صنعت نفت، نفت و گاز اروندان، نفت وگاز آغاجاري، مديريت اكتشاف، نفت و گاز گچساران، نفت مناطق مركزي ايران، نفت و گاز پارس، نفت تهران، نفت فلات قاره ايران، سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت، سازمان منطقه ويژه اقتصادي انرژي پارس، ملي حفاري و پايانههاي نفتي ايران حضور داشتند كه به مدت يک هفته در ده رشته بدمينتون، تنيس روي ميز، تنيس خاكي، تيراندازي، دارت،شطرنج، شنا، فوتسال، واليبال و دو وميداني به مصاف يكديگر رفتند كه تيمها و نفرات برتر اين دوره از مسابقات در هررشته به اين شرح مشخص شدند:
شنا
رقابتهاي پرطرفدار و مهيج شنا طي دو روز با حضور 145 شناگر از 11 شركت به صورت انفرادي در هشت رده سني و سه ماده كرال سينه، كرال پشت و قورباغه در استخر سرپوشيده دانشگاه آزاد آمل برگزار شد که در مجموع امتيازات كسب شده در بخش انفرادي، تيمهاي مناطق نفتخيز جنوب(اهواز)،ستاد تهران و نفت فلات قاره به ترتيب مقامهاي اول تا سوم تيمي را از آن خود كردند و نفرات برتر هر ماده در ردههاي سني مختلف، جواز حضور در مسابقات المپياد سراسري را به دست آوردند.
فوتسال
يكي از هيجانانگيزترين مسابقات اين دوره، رقابتهاي فوتسال بود كه 130 فوتساليست پيشكسوت از13 شركت در چهارگروه سه تيمي پا به ميدان مسابقه گذاشتند و پس از انجام بازيهاي مقدماتي چهار تيم نفت فلات قاره، نفت وگاز آغاجاري، مناطق نفتخيز جنوب(اهواز) و ستاد تهران از گروههاي خود به مرحله پاياني صعود كردند. در مرحله نيمه نهايي، تيمهاي نفت اهواز و ستاد تهران توانستند به ترتيب تيمهاي نفت فلات قاره و نفت وگاز آغاجاري را از پيش رو بردارند و به ديدار فينال راه يابند. به اين ترتيب در روز پاياني دو تيم نفت فلات قاره و نفت وگاز آغاجاري، بازي ردهبندي را انجام دادند كه نفت فلات قاره جايگاه سوم را بخود اختصاص داد. در ديدار فينال، تيم ستاد تهران مقتدرانه و با نتيجه پنج بر صفر حريف خود را از پيش رو برداشت و بر سكوي قهرماني قرار گرفت. به اين ترتيب تيم مناطق نفتخيز جنوب(اهواز) نيز به مقام دوم اين دوره از رقابتها بسنده كرد.
بدمينتون
15 بدمينتون باز از 3 شركت ستاد تهران، نفت وگاز مسجد سليمان و نفت فلات قاره به مدت دو روز در مجموعه ورزشي دانشگاه آزاد اسلامي شهر آمل با يكديگر به رقابت پرداختند و پس از انجام بازيهاي دوره اي كه به صورت انفرادي برگزار شد، در مجموع امتيازات، تيم نفت فلات قاره قهرمان شد.تيم ستاد تهران دوم و بدمينتون بازان نفت و گاز مسجدسليمان در جايگاه سوم قرار گرفتند. در بخش انفرادي نيز تمام عناوين به ورزشكاران تيم نفت فلات قاره رسيد. ناصر تباشير و غلامرضا روشن نفس، مقامهاي اول و دوم را كسب کردند و محمد بند اميري و فرشاد عليزاده به طور مشترک به مقام سوم دست پيدا كردند.
دو وميداني
مسابقات دو وميداني با حضور 40 ورزشکار در قالب 6 تيم
( ستاد تهران، فلات قاره، پژوهشگاه، بهداشت و درمان، مديريت اکتشاف و نفت مناطق مرکزي) طي يک روز در 4 ماده(100 متر، پرش طول، پرتاب وزنه و 800 متر) در 4 رده سني برگزار شد، که در پايان، تيم ستاد تهران با 120 امتياز قهرمان شد و تيم نفت فلات قاره با 79 امتياز مقام دوم را کسب کرد و تيم پژوهشگاه صنعت نفت با 36 امتياز بر سکوي سوم قرار گرفت.مراسم پاياني اين رقابتها در سالن سينماي مجتمع ورزشي آموزشي نفت محمود آباد برگزارشد و تيمهاي برتر، جامهاي قهرماني خود را در حضور قورچيان، رئيس امور ورزش و تربيت بدني شركت ملي نفت ايران، صالحي وند رئيس، ورزش همگاني و سرپرست كل اين دوره از مسابقات، علي حميدي، حاجي آخوند زاده، مهدي زاده و لطيف زاده، نمايندگان ورزش همگاني به همراه سرپرستان رشتههاي مختلف ورزشي ونمايندگان امور ورزش شركتهاي تابعه و همچنين ورزشكاران پيشكسوت حاضر در سالن، بالاي سر بردند.مسئوليت اجرايي اين دوره از مسابقات نيز به عهده همايوني، رئيس امور ورزش شركت نفت مناطق مركزي بودكه با همراهي و مساعدت همكاران آن شركت ( مديريت منابع انساني، خدمات اداري و امورپشتيباني) ميزباني اين دوره از مسابقات را به نحو مطلوب و شايسته برگزارکرد.
واليبال
در اين دوره از مسابقات 100 واليباليست از8 تيم حضور داشتند كه به مدت پنج روزدر سالن چند منظوره مجتمع ورزشي آموزشي نفت محمود آباد با يكديگر به رقابت پرداختند و پس از برگزاري مسابقات به صورت گروهي و حذفي، در نهايت تيمهاي ستاد تهران، مناطق نفتخيز جنوب (اهواز) و نفت و گازگچساران مقامهاي اول تا سوم را به خود اختصاص دادند.
تنيس خاكي
مسابقات تنيس خاكي با حضور 25 تنيسور به مدت سه روز در زمين تنيس مجموعه ورزشي دانشگاه آمل برگزار شد و5 تيم ستاد تهران، نفت و گازگچساران، مناطق نفتخيز جنوب (اهواز)، نفت فلات قاره و نفت و گاز مسجد سليمان به صورت دورهاي به مصاف هم رفتند كه در رقابتي سخت و فشرده، ستاد تهران قهرمان شد و تيمهاي مناطق نفتخيز جنوب (اهواز) و نفت و گازگچساران به ترتيب دوم و سوم شدند.
تيراندازي
رقابتهاي رشته تيراندازي با حضور 60 تيرانداز از 14 شركت و در دو ماده تفنگ و تپانچه بادي برگزار شد و نتايج تيمي دو ماده به شرح زير به دست آمد:
تنفگ بادي تيمي: ستاد تهران اول شد، مناطق نفتخيز جنوب(اهواز) به مقام دوم دست پيدا کرد و نفت مناطق مركزي روي سکوي سوم ايستاد.
تنفگ بادي انفرادي: انشاء اله پناهي (ستاد تهران) قهرمان شد، حميدرضا رحيمي (ستاد تهران) و نصرت اله زنگنه (نفت اهواز) به ترتيب مقامهاي دوم و سوم را به خود اختصاص دادند.
تپانچه بادي تيمي :مناطق نفتخيز جنوب(اهواز) قهرمان شد و ستاد تهران و منطقه ويژه اقتصادي پارس رتبههاي دوم و سوم را به خود اختصاص دادند.
تپانچه بادي انفرادي: جواد يزديان (ستاد تهران) قهرمان شد و منصور موسوي پور (نفت اهواز) و محمدرضا گريواني (ستاد تهران) به ترتيب به مقام دوم و سوم دست يافتند.
در مجموع امتيازات تيمي و انفرادي نيز تيم ستاد تهران به مقام قهرماني رسيد، تيم مناطق نفتخيز جنوب(اهواز)دوم شد و تيم ملي حفاري عنوان سوم را از آن خود كرد.
دارت
مسابقات رشته دارت که با استقبال خوب پيشكسوتان همراه بود، با حضور 30 ورزشكار از هشت شركت تابعه و فرعي رقابت هاي خود را در سالن اختصاصي دارت مجتمع طي دو روز برگزار کردكه در مجموع امتيازات تيمهاي مناطق نفتخيز جنوب(اهواز)، نفت مناطق مركزي و نفت و گاز گچساران به ترتيب مقامهاي اول تا سوم را از آن خود كردند.همچنين در بخش انفرادي شاهين حسيني(نفت مناطق مركزي) و سعيد دشتي نژاد (نفت اهواز) مقامهاي اول و دوم را به دست آوردند و مقام سوم مشترك نيز به ايوب سلامي(نفت مناطق مركزي) ومنصور زراعتي(نفت و گاز اروندان)رسيد.
شطرنج
مسابقات شطرنج به مدت سه روز و با حضور50 شطرنج باز از 11 شركت برگزار شد كه مسابقات به صورت انفرادي و تيمي در پنج دور به روش سوييسي انجام شد و در پايان، با استخراج مجموع امتيازات نفرات تيمهاي حاضر، سه تيم ستاد تهران، مناطق نفتخيز جنوب(اهواز) ونفت و گاز گچساران به ترتيب مقامهاي اول تا سوم را كسب كردند. در بخش انفرادي نيز سياوش نورافكن(نفت و گاز گچساران)، محمود خورشيد(نفت اهواز) و پرويز پي آفرين(ستاد تهران) به ترتيب مقام اول تا سوم را به خود اختصاص دادند.
تنيس روي ميز
55 ورزشكار از 12 تيم به مدت سه روز در سالن اختصاصي تنيس روي ميز مجتمع ورزشي آموزشي نفت محمود آباد، رو در روي يكديگر قرار گرفتند كه پس از انجام مسابقات در بخش تيمي و انفرادي، تيمهاي مناطق نفتخيز جنوب(اهواز)،ستاد تهران ونفت مناطق مركزي توانستند به ترتيب مقامهاي اول تا سوم را به خود اختصاص دهند.در بخش انفرادي نيز منصور ميرزايي(ستاد تهران) قهرمان شد و صادق ادهمي (مناطق نفتخيز جنوب -اهواز) به مقام دوم رسيد و مهران افخمي نمين ومسعود اميري نيا (هردو از ستاد تهران) مقام سوم مشترك را کسب کردند.
قهرماني پليمر کرمانشاه درمسابقات واليبال کارگران استان
مسابقات واليبال کارگران استان کرمانشاه که به مناسبت گراميداشت ياد و خاطره شهداي بسيج کارگري اين استان برگزار شده بود، با قهرماني پليمرکرمانشاه به پايان رسيد.
در اين رقابتها که به صورت دورهاي برگزار شد، تيم واليبال پليمرکرمانشاه توانست با اقتدار و شکست تمام حريفانش و با امتياز کامل به قهرماني برسد.
تيم واليبال پليمر کرمانشاه در بازي آخر و در سالن شهداي گمنام کارگران شهر کرمانشاه با نتيجه دو بر صفر( در دو ست پياپي با نتايج 25 بر 12 و 25 بر 14 ) از سد تيم امور عشايري گذشت و با کسب 3 امتياز از اين بازي، در مجموع امتيازات خود را به عدد 14 رساند و با افتخار، مقام قهرماني اين دوره از مسابقات را از آن خود کرد، افزون برآن توانست جواز شرکت در مسابقات کشوري را به دست آورد.
با توجه به نتايج به دست آمده در اين مسابقات، تيم واليبال شرکت پليمر کرمانشاه با 14 امتياز به مقام قهرماني، تيم شرکت صنايع پتروشيمي کرمانشاه با 11 امتياز به مقام نايب قهرماني و تيم شرکت پتروشيمي بيستون با کسب 8 امتياز به مقام سومي اين دوره از مسابقات دست يافتند.
اسامي بازيکنان و کادر تيم واليبال شرکت پليمر کرمانشاه:
نريمان بابايي، امير رجبي، عباس نجفي، مهدي جهانبخشي، حامد احسني، مصطفي دارش، امين احمدي، پوريا کامکار، جواد تيموري، مجيد حسينخاني، مهدي مرادي پور، سجاد مولوي( مربي، بازيکن) و کامران خوشنودي
( سرپرست تيم)
قهرماني تنيسور هاي نفت مسجد سليمان
هفدهمين دوره مسابقات ليگ برترتنيس خاكي باشگاههاي استان خوزستان ( جام ولايت ) با شناخت تيمهاي برتر خاتمه يافت.
اين مسابقات از روز چهارشنبه 15 آذر تا جمعه 17 آذر به مدت 3 روز و با حضور 8 تيم در زمينهاي تنيس نيوسايد مناطق نفتخيز جنوب برگزار شد.
در اين رقابتها، تيم نفت مسجدسليمان توانست با شكست تيمهاي نفت اهواز، پتروشيمي ماهشهر و پتروشيمي اميركبير به مرحله نيمه نهايي برسد. در اين مرحله نيز تيم نفت مسجدسليمان توانست با نتيجه 2 بر صفر از سد تيم نويد دانه ايرانيان بگذرد تا فيناليست شود.
در مسابقه فينال و طي يك رقابت سخت و نفس گير، اين تنيسورهاي تيم نفت مسجدسليمان بودند كه توانستند با شكست 2 بر صفر تيم ملي حفاري، قهرمان اين دوره از مسابقات ليگ برتر استان خوزستان شوند.
تيم نفت مسجدسليمان با كسب اين عنوان توانست جواز حضور در مسابقات ليگ برتر كشور را كسب کند و در سال آينده، به عنوان نماينده استان خوزستان در رقابتهاي كشوري حضور يابد.
کوير نوردي اکتشافيها در مرنجاب
امور ورزش و گروه کوهنوردي مديريت اکتشاف با هدف رشد و توسعه ورزش همگاني و درگير شدن کارکنان با ورزش در يک تجربه متفاوت و جديد، درآذر ماه 1396 همزمان با سالروز ولادت باسعادت پيامبر اکرم (ص)، کويرنوردي دو روزهاي را با کارکنان و خانوادههاي آنها در ماسههاي گرم و شب سرد کوير مرنجاب برگزار کرد.
کويري که با تکرار نامش، شايد گرمايي دلنشين و يا طاقتفرسا را به تن نشاند، اما سوز سرماي آن در شب پاييزي، تن کوهنوردان را دعوت به پايداري و مقاومت ميکرد و به چالش ميکشيد.
همنورداني که در اين برنامه حضور داشتند: مسيب توسلي، ميرعلي واعظي، محمدمهدي غلامعليان، محمد امين دشتاني، علي ضميري، محمدکسري صابري، خسرو صابري، حسين دهنادي، محمدعلي اميرجلالي، علي ساده دل، سيد مهدي سبحاني، محمدرضا توحيدلو، يزدان توحيدلو، آتنا اميري، ميترا بياض، زينبهاشمينژاد، سيده فائزه موسويخواه، سيده مريم موسويخواه، سميه شمس، مهديه شمسي، مريم محسني، ليلا محسني، گيسو محسني، صفيه محسني، شمسي مهري گلگلاب، ديانا توحيدلو، الهه مرادي، سيما حمزهلويي، ليلا دارابي، نرگس عباسي، سودابه سعادتي، مهين محمدزاده، کيميا صابري، کتايون گودرزي، زهرا صفري مرادلو و مسعود طهراني مجد و زهرا بياض (سرپرستان)
صعود نفتي ها به قله پرسون
گروه كوهنوردي شركت ملي نفت ايران به ارتفاعات البرز و قله پرسون که يکي از قلل واقع در البرز مرکزي به ارتفاع 3170 متر است صعود کرد.
14 نفر از اعضاي تيم كوهنوردي شركت ملي نفت ايران طي 6 ساعت کوهپيمايي موفق شدند با عبور از مناطق سخت گذر به قله پرسون صعود کنند.
براي صعود به قله پرسون دو مسير اصلي وجود دارد. يکي از روي يال شرقي و دسترسي به قله از طريق خط الراس (مسير زمستانه) و ديگري از طريق دشت هويج و يال غربي، اين قله در مسير ارتفاعات منطقه در شمال غرب، ساکا و ريزان و از سمت شمال به دشت لار و از دامنه جنوبي که به منطقه لواسانات متصل مي شود.
اسامي کوهنورداني كه دراين صعود گروه را همراهي کردند، عبارت است از:
فريدون ابوقداره ، الله يار الياسي ، عبدالله شاهرخ ، مجيد خسرواني ، سعيد شيوه ياري ، مهدي دهدشتي ، مهدي دياني ، ناصر قره باقري ، امير پور شريف ، سيد بهرام صفوي ، محمد رضا مرادي ، رضا نوشادي ، رحمت الله رزاقي ( مربي گروه ) و حسين باقر زاده
( سرپرست گروه)
درخشش کارکنان مناطق نفتخيز جنوب در مسابقات کارکنان دولت
تيمهاي مناطق نفتخيزجنوب در مسابقات ورزشي كاركنان دولت در خوزستان به سه عنوان قهرماني و يك مقام سومي دست يافتند. در اين مسابقات و در رشته واليبال، تيم مناطق نفتخيزجنوب به مقام قهرماني رسيد و تيمهاي دانشگاه علوم پزشكي و سازمان آب و برق، در مكانهاي دوم وسوم قرار گرفتند. در رشته تنيس روي ميز، تيم نفت و گاز مارون به عنوان قهرماني دست يافت و تيمهاي دانشگاه علوم پزشکي و بنياد شهيد در ردههاي دوم و سوم قرار گرفتند. در رشته دارت آقايان نيز مناطق نفتخيزجنوب(ستاداهواز) به مقام نخست دست يافت، تيمهاي صداو سيما دوم شد و تيمهاي توزيع برق خوزستان و اداره كل ورزش و جوانان به طور مشترك سوم شدند. در رشته طنابكشي، تيم مناطق نفتخيزجنوب به مقام قهرماني رسيد.در مسابقات رشته فوتسال نيز مناطق نفتخيزجنوب حائز رتبه نخست شد. در رشته دارت بانوان نيز تيم مناطق نفتخيزجنوب در مكان سوم قرار گرفت. شايان ذكر است، تيمهاي برتر اين رقابتها به مسابقات سراسري كاركنان دولت كه بهمن ماه امسال برگزار خواهد شد، اعزام مي شوند.
يزدي: ارتقاي سطح سلامت کارکنان هدف اصلي است
مديرعامل باشگاه فرهنگي ورزشي مناطق نفتخيزجنوب بعداز حضور پر قدرت تيمهاي ورزشي اين باشگاه در مسابقات کارکنان دولت استان خوزستان، گفت: توجه ويژه به زحمات کارکنان مناطق نفتخيزجنوب، ايجاد شور و نشاط در بين کارکنان ، ارتباط و وحدت و دوستي و صميميت و ارتقاء سطح سلامت از مهمترين اهداف حضور در اين رقابتها محسوب مي شود. هدايت يزدي با بيان اينکه کسب سهيمه حضور در مسابقات کارکنان دولت در سطح کشور از ديگر اهداف اين مسابقات بود گفت: اميدوارم با کسب نتايج مطلوب، نماينده شايسته اي براي وزارت نفت و کارکنان استان خوزستان در مسابقات کارکنان دولت در رقابتهاي قهرماني کشور باشيم. يزدي در پايان اين گفتگو از زحمات کليه بازيکنان، کادرفني، سرپرستي و اجرايي تيمهاي ورزشي مناطق نفتخيزجنوب که با کسب عناوين متعدد قهرماني باعث افتخار، غرور وسربلندي اين شرکت در مسابقات کارکنان دولت خوزستان شدند، تشکر و قدرداني کرد.
در سطح ستاد وزارت نفت انجام شد؛
تقدير از برگزيدگان مسابقه نقاشي «بهرهوري آب»
برگزيدگان مسابقه نقاشي كودكان و نوجوانان با عنوان «بهرهوري آب» در سطح ستاد وزارت نفت مورد تقدير قرار گرفتند.
پنج نفر از برگزيدگان مسابقه نقاشي «بهرهوري آب» در سطح ستاد وزارت نفت روز چهارشنبه (22 آذر ماه) با حضور سيد كمال علوي، مديركل تشكيلات، روشها و تعالي سازماني با اهداي لوح تقدير و هدايايي مورد تقدير قرار گرفتند.
در اين مراسم علوي با اشاره به اهميت مفهوم بهرهوري و لزوم نهادينهشدن آن در كودكان و نوجوانان تاكيد كرد: اداره كل تشكيلات، روشها و تعالي سازماني بنا بر وظايف و ماموريتهاي سازماني خود متولي امور بهرهوري در وزارت نفت بوده و از همين طريق با سازمان ملي بهرهوري در ارتباط است.
وي با اشاره به برگزاري اين مسابقه از سوي سازمان ملي بهرهوري در سطح كشور، تصريح كرد: پس از اعلام فراخوان برگزاري مسابقه در تابستان، به منظور ارتقاي فرهنگ بهرهوري، شناساندن آن به عنوان يک ارزش در جامعه، به ويژه در ميان کودکان و نوجوانان، نهادينهسازي امر بهرهوري و نيز براساس الزامات برنامه جامع بهرهوري کشور، در هماهنگي انجام شده با ادارهكل روابط عمومي وزارت نفت، اين مسابقه در سطح صنعت نفت برگزار شد.
علوي ضمن قدرداني از مشاركت گسترده فرزندان كاركنان در اين مسابقه، تاكيد كرد: به اين ترتيب فرهنگسازي در زمينه بهرهوري با موضوع «آب» آغاز شده و اميدواريم مسابقههاي مشابه در زمينههاي بهينهسازي در مصرف انرژي، انواع سوخت از جمله بنزين و غيره تداوم پيدا كند.
پس از برگزاري مسابقه نقاشي كودكان و نوجوانان با موضوع بهرهوري آب در سطح صنعت نفت، در مجموع حدود 120 اثر دريافت شد كه از بين آنها 21 اثر برتر براي شركت در مسابقه بهرهوري آب سازمان ملي بهرهوري ايران، انتخاب و ارسال شد.
پنج نفر از فرزندان همكاران ستاد وزارت نفت شامل جواد بنار و رزا زمانخاني در رده سني 4 تا 6 سال، پارميدا اخوان اقدم در رده سني 7 تا 9 سال، هستي بهنام و علي محمودي در رده سني 10 تا 12 سال مورد تقدير قرار گرفتند.
نقاشي «حوريا اميري»
در بين آثار برتر سازمان ملي بهرهوري
آثار برتر مسابقه نقاشي با موضوع بهرهوري آب در سطح سازمان ملي بهرهوري انتخاب و اثر نقاشي «حوريا اميري» از وزارت نفت در گروه سني 13 تا 16 سال در بين 10 اثر برتر اين سازمان قرار گرفت. پس از برگزاري مسابقه نقاشي کودکان و نوجوانان با موضوع بهرهوري آب در سطح وزارت نفت، 21 اثر برتر جهت شرکت در مسابقه سازمان ملي بهرهوري ارسال شده بود که درنهايت اثر حوريا اميري جزء «آثار راه يافته به نمايشگاه» برگزيده شد.در مسابقه نقاشي سازمان ملي بهرهوري از هر چهار رده سني 4 تا 6، 7 تا 9، 10 تا 12 و 13 تا 16 سال، 10 اثر برتر انتخاب شدند که 3 اثر «برگزيده»، 4 اثر «شايسته تقدير» و 3 اثر «راه يافته به نمايشگاه» هر رده سني با اهداي لوح و اهداي جوايزي تجليل شد. «حوريا اميري» فرزند «حجت اميري» از کارکنان شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه اصفهان است.
راهنمای استفاده از صفحات نشریه مشعل
- بزرگنمایی یا کوچک نمایی تصاویر : Scroll (غلطک) ماوس
با امکان جابجایی پس از بزرگنمایی صفحات
- دسترسی به متن خبر: دابل کلیک روی تصاویر صفحات