گزارش بازدید از موزه نفت سوزها در کرمان
منفصل از امروز، متصل به تاریخ
پنجمین موزه از سلسله موزه های صنعت نفت با عنوان «نفت سوزها» در روزهای پایانی سال 99 به بهره برداری خواهد رسید. موزه ای جاخوش کرده در دل عمارتی با قدمت و معماری کم نظیر، متشکل از اتاق های تو در تو، دربرگیرنده موضوعات متنوع البته با محوریت نفت سوزها؛ اتاقی که در مسیر بازدید از موزه «نفت سوزها»، به اصطلاح «منفصل» نامیده می شود و سرآغازی است برای ورود به گذشته، برشی تاریخی است به قرنی که گذشت، سال های سپری شده مردمانی که منفصل از امروز هستند و متصل به تاریخ. این اتاق کوچک، صحنه نمایشی است از سرنوشت های درهم تنیده ساکنانی که در آستانه روزهای پایانی قرن نوزدهم دوباره گرد هم جمع آمده و داستان خود را این بار با زبان چشم به تصویر می کشند. اتاق منفصل، ماحصل کاوش افرادی است که معماهای از یاد رفته تاریخ کرمان را با سرنخ های به دست آمده از ماه ها مطالعه، پژوهش و کنکاش در صفحات مکتوب و غیرمکتوب تاریخ رمزگشایی کرده و با یافته های خود حتی تاریخ شناسان نامدار را به تامل واداشته اند.
حشمت ا... منعم، از مجریان طرح راه اندازی موزه «نفت سوزها» در کرمان که بخشی از نویافته های این اتاق، دسترنج تلاش مستمر او در استخراج، گردآوری و تصویرسازی تاریخ عمارت و حواشی آن است، با معرفی اجزا و عناصر این اتاق، راوی حکایات شیرینی است زاده تحولات و رویدادهای متولد شده در باغی به نام «باغ آقا». آنچه در زیر می خوانید، حاصل گفت و گو با اوست.
زرین اسبی که زریسف شد
حشمت الله منعم درباره آغاز ایده راه اندازی موزه «نفت سوزها» گفت: انتخاب موضوع برای موزه ای که قرار بود در دل «باغ آقا» و در عمارت جا خوش کند و ارتباطش با صنعت نفت را حفظ کند، کار آسانی نبود. موضوعات مختلفی مطرح شد تا اینکه با مشخص شدن موضوع و رویکرد موزه «نفت سوزها»، جانمایی برای هر یک از اتاق های عمارت آغاز شد. ساختمان عمارت با توجه به تعدد اتاق ها، ارتباط و اتصال آنها به یکدیگر به «نفت سوزها» اختصاص پیدا کرد و اتاق جانبی و منفصل از ساختمان اصلی در محوطه بیرونی که با استناد به اسناد مالکیت مربوط به سال 1329 بخشی از ساختمان اصلی به شمار می رفت، برای معرفی و نمایش تاریخچه عمارت و رویدادهای واقع شده در آن به ویژه آغاز فعالیت کنسولگری انگستان در نظرگرفته شد. در هر یک از ویترین های این اتاق، اسناد مرتبط با موضوعی مشخص در معرض دید بازدیدکنندگان قرار می گیرد. داستان در ویترین اول، با شهر کرمان و اوضاع و احوال آن در دوره ناصری آغاز می شود. علت انتخاب این دوره تاریخی به شروع فعالیت کنسولگری انگلستان در کرمان و به دنبال آن در عمارت «باغ آقا» باز می گردد. شواهد نشان می دهد که در دوره حکومت ناصرالدین شاه، کشور به 4 ایالت خراسان، آذربایجان، فارس، کرمان و بلوچستان (به اتفاق) و 23 ولایت تقسیم شده بود. این نشان از اهمیت این منطقه از باب نزدیکی به دریا و ضرورت دسترسی راحت و سریع به هندوستان برای دولت انگلستان دارد. منعم می افزاید: در این ویترین، نقشه هایی از کرمان به نمایش گذاشته می شوند که توسط سفرنامه نویسان خارجی تهیه شده بودند و این نقشه ها در شناخت ما نسبت به موقعیت جغرافیایی شهر کرمان در آن دوره بسیار موثر بود، به طوری که با استناد به یکی از این نقشه ها که توسط یک انگلیسی به نام «ابوت» طراحی شده بود، دورتادور شهر با دیوار محصور شده و ارتباط با بیرون از شهر از طریق 5 دروازه میسر بود که بعدها دروازه دیگری به شهر اضافه و به دروازه «ناصری» شهره شد.
مجری طرح راه اندازی موزه «نفت سوزها» در کرمان با توضیحی درباره منطقه «زریسف» گفت: محله «زریسف» که در دومین ویترین از اتاق منفصل معرفی شده است، منطقه منتسب به زرتشیان کرمان بود که به اسب علاقه زیادی داشتند و این حیوان بسیار مورد توجه آنها بود، به همین علت این محله در دوره ای «زرین اسب» نام داشت که بعدها به «زریسف» تغییر نام داد. بیشتر باغ های این منطقه به زرتشتیان تعلق داشت و درخت های کهن چندصدساله از جمله سرو که درخت نماد ایرانی است، در اینجا به چشم می خورد و همین بر اصالت این منطقه می افزاید، به گونه ای که در عمارت «باغ آقا» نیز درختان سرو 300 ساله ای قرار دارد که به ثبت ملی رسیده است. منعم ویژگی های منحصر به فرد منطقه زریسف و استقرار نیروهای انگلیسی و تاسیس کنسول گری در این محله را علت انتخاب و معرفی در موزه دانست و افزود: در ویترین شماره دو، 24 محله از منطقه زریسف معرفی شده اند که بیشتر آنها ثبت ملی شده اند و متاسفانه برخی از آنها بین رفته اند، به همین منظور در این اتاق ماکتی از منطقه زریسف و محلات مهم آن جهت معرفی به مردم به نمایش گذاشته خواهد شد که با مراجعه به این ویترین می توان اطلاعات لازم را با توجه به شماره منسوب به آن محله دریافت کرد.
میهمانان ناخوانده «باغ آقا»
منعم افزود:: اگر بخش های قبلی این اتاق را دیباچه ای بر کتاب اتاق منفصل بدانیم، فصل اصلی این کتاب از اینجا «ویترین سوم» آغاز می شود؛ داستان «باغ آقا»، یکی از باغ های منطقه «زریسف» پذیرای میهمانان ناخوانده ای شد که با حضور خود سرنوشت دیگری برای این عمارت رقم زدند. در این قسمت کلیه تصاویر به دست آمده و گرد آوری شده از سیر تغییر و تحولات صورت گرفته در باغ و میهمانان آن که همان متولیان انگلیسی ایجاد کنسولگری در کرمان بودند، به نمایش گذاشته می شود. این باغ دو سردر داشت که تنها یکی از آنها باقی مانده و دیگری در محل بیمارستانی در منطقه نوریه در زریسف قرار داشت که دیگر اثری از آن به جای نمانده است. در اینجا نقشه ای متعلق به سال 1315 خورشیدی را به نمایش می گذاریم که موقعیت قنات های شهر کرمان را به تصویر می کشد. این نقشه نشان می دهد یکی از قنات های شهر از زیرزمین باغ عبور می کرده و مزید علتی بوده برای سرسبزی و مصفا بودن «باغ آقا». نمونه ای از مصالح ساختمانی عمارت هم در کنار دیگر عناصر این ویترین برای آشنایی هرچه بیشتر بازدیدکنندگان با معماری ساختمان در معرض دید عموم قرار خواهد گرفت. از جمله تصاویر مهم به نمایش درآمده در این ویترین، تصویری است از اعضای کنسولگری و کارکنان آن که اغلب هندی هستند و همچنین تصویر مالک باغ. همان طور که می دانید، انگلیسی ها هندوستان را بخشی از مستعمره خود می دانستند و اکثر کارکنان خدماتی کنسولگری در کرمان و حتی بخشی از نظامیان پلیس جنوب در کشور ملیت هندی داشتند. تصویر دیگر مربوط به سردار نصرت، والی کرمان است که با توجه به اسناد به دست آمده، مالک باغ بوده و سایکس، سرکنسول انگلستان آن را از او اجاره کرده و بعدها در سال 1307 خریداری می کند. ناگفته نماند که این باغ که قدمت آن به دوره زندیه باز می گردد، زمانی متعلق به ابوالحسن خان بیگلربیگی بوده و عمارت و ساختمان های داخل باغ توسط ایشان احداث می شود و این مکان در دوره قاجار به اشخاصی که هنوز برایمان روشن نیست به فروش می رسد و سپس در تملک سردار نصرت درمی آید. سه سند مهم دیگر که به فرضیه های مطرح شده درخصوص استقرار نیروهای کنسولگری در باغ، واگذاری آن در سال های بعد به شرکت نفت انگلیس و ایران و در نهایت شرکت ملی نفت اعتبار و صحت می بخشد، اصل بنچاق های واگذاری باغ به این سه نهاد در دوره های زمانی مختلف است. کنسول انگلستان پس از سی و اندی سال فعالیت در این باغ، آن را در سال 1326 به شرکت نفت انگلیس و ایران می فروشد و دو سال بعد با ملی شدن صنعت نفت و انحلال فعالیت شرکت در کلیه نقاط ایران، این باغ و مستغلات آن در اختیار شرکت ملی نفت قرار می گیرد.
خاندان سایکس در قاب تصویر
منعم گفت: ویترین شماره 4، آلبومی است از تصاویر چهره های مهم و اثرگذار در ایجاد و اداره کنسولگری کرمان از بدو راه اندازی تا انحلال آن از جمله شخص «سرپرسی سایکس»، مؤسس کنسول و نخستین سرکنسول انگلستان در کرمان و همچنین موسس پلیس جنوب در ایران، اعضای خانواده او و شخصیت های سرشناس کرمانی مرتبط با موضوع کنسولگری. علت راه اندازی کنسولگری در کرمان نیز به توصیه «لرد کرزن»، نائب السلطنه ملکه انگلستان در هندوستان بود که طی سفری به ایران، این کشور را برای حفاظت از هندوستان از دست رقبا، مهم و کلیدی توصیف کرد چرا که تنها راه ورود به خاک هندوستان از طریق ایران امکان پذیر بود. او در کتاب خود به نام «ایران و قضیه ایران» که در این ویترین به نمایش درخواهد آمد، به این نکته اشاره کرده است. به همین سبب سایکس در سال 1892 با هدف تعیین خطوط مرزی بین بلوچستان ایران و بلوچستان انگلستان به ایران سفر می کند. او یک سال بعد، پس از بازگشت از انگلستان مأموریت دارد به کرمان سفر کرده و با تأسیس دفتر کنسولگری انگلستان در این شهر، مقاصد سیاسی امپراتوری بریتانیا را در منطقه پیش ببرد. کتابی دیگر به تالیف خواهر او «الا سایکس» با نام «سراسر ایران بر پشت زین» در این ویترین به نمایش درخواهد آمد. این کتاب که به زبان لاتین است، در سال 1901 به چاپ رسیده و به داستان اقامتش در ایران به ویژه در کرمان می پردازد. از دیگر عناصر قابل توجه در این ویترین، مدال سرپرسی سایکس است که به ابتکار خانواده او به کسانی که درباره ایران و آسیا مطالعه و پژوهش داشته اند، اهدا می شد.
ردپای کرمانی ها در ملی شدن صنعت نفت
وی ادامه داد: در ویترین بعدی، مستندات مربوط به چهره های اثرگذار کرمانی در امور سیاسی کشور، نمایش داده می شوند؛ از جمله محمدحسن سیرجانی ملقب به شیخ الملک که نخستین نماینده ایران در شرکت نفت انگلیس و ایران در سال 1901 در لندن بود. تصاویر قیام مردم کرمان در نهضت ملی شدن صنعت نفت و همچنین شخصیت های سیاسی مهم در این نهضت یعنی دکتر مظفر بقایی و مهندس رضوی نیز از دیگر مستندات این ویترین به شمار می روند. در جست و جوهای به عمل آمده به مجموعه شخصی از آرشیو نشریات متعلق به مظفر بقایی دست پیدا کردیم که در بخشی از آن به نمایش درخواهند آمد. تصاویری از زنده یاد سرگرد محمود سخایی، رئیس شهربانی دولت ملی وقت از جمله سنگ قبر آن مرحوم و همچنین کتابی از او با عنوان «مصدق و رستاخیز» به همراه اصل امضای ایشان زینت بخش این ویترین خواهد بود. سرگرد سخایی به دستور دکتر محمد مصدق برای جلوگیری از آشوب و ایجاد آرامش در شهر کرمان که به گواه تاریخ، پیشگام نهضت ملی شدن صنعت نفت بود، به کرمان آمد و در کودتای ننگین انگلیسی- آمریکایی در 28 مرداد سال 32 به دست عوام ضد مردم مظلومه به شهادت رسید. در کنار این آثار، تصاویر رنگی از کلیه آثاری که سرپرسی سایکس بعد از ترک ایران با خود به انگلستان برده و همچنین عکس هایی کم نظیر که توسط او از کرمان گرفته شده بود، در معرض دید بازدیدکنندگان قرار خواهد گرفت.
پله پله تا موزه شدن
منعم در ادامه گفت: فرآیند تبدیل عمارت به موزه و نمایش سیر تغییر و تحولات صورت گرفته از زمانی که این مکان رو به فرسایش گذاشته و به حال خود رها شده بود تا زمانی که در اختیار مدیریت موزه ها قرار گرفت و عملیات مرمت و بازسازی آن آغاز و جانی تازه به خود گرفت، تصاویر قبل و بعد باغ و ساختمان های آن، سفرهای پی در پی به اقصی نقاط کشور جهت گردآوری اسناد و اشیای مرتبط و... در ویترین آخر و در فصل پایانی اتاق منفصل به تصویر کشیده خواهند شد.
نقشه راه موزه
وی در پایان افزود: منابع و ماخذ مورد استفاده و مراجعه در مستندنگاری این اتاق، نقش مهمی در نگارش داستان کتاب موزه «نفت سوزها» ایفا کرده اند که از مهم ترین آنها می توان به منابع آرشیوی کتابخانه های معتبر کشور، مجموعه نشریات قدیمی، مراجعه به منابع موجود در مرکز کرمان شناسی، منابع آرشیوی وزارت امور خارجه انگلستان از جمله گزارش های محرمانه کنسولگری انگلیس در کرمان، موزه لندن، شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران، سازمان نقشه برداری به ویژه نقشه برداری ارتش و نیز مجموعه داران خصوصی و چهره های نامدار کرمان شناسی همچون مجید نیک پور و جمیل کرمانی اشاره کرد.
رونمایی از تارنمای دسترسی به اسناد صنعت نفت
آیین رونمایی از تارنمای دسترسی به اسناد صنعت نفت در سامانه مراکز اسنادی کشور روز چهارشنبه (29 بهمن ماه) با حضور اکبر نعمت الهی، مدیر موزه ها و مرکز اسناد صنعت نفت، در ساختمان مرکزی 36 ری رونمایی شد. این نخستین بار است که دسترسی به مراکز اسنادی بنیادین کشور از طریق شبکه مراکز اسنادی کشور در سامانه حافظه ملی ایرانیان امکان پذیر می شود. در این سامانه، به جز مرکز اسناد صنعت نفت، امکان دسترسی به مرکز اسناد ملی، کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، مجلس شورای ملی، کتابخانه آستان قدس رضوی و آستان قدس حضرت معصومه (ع) و موزه ملک فراهم آمده است.در این سامانه، که به نشانی تارنمای https://hmi.nlai.ir/ پیش روی علاقه مندان قرار دارد، تاکنون 3453 پرونده از اسناد پالایشگاه آبادان، بارگذاری شده و به زودی، اسناد سایر مجموعه ها که توسط فهرست نویسان این مرکز، ورود اطلاعات شده، در سامانه حافظه ملی ایرانیان در دسترس قرار خواهد گرفت.
عکس نوشت
دستگاه مانیتور گاز قابل اشتعال سیار (تست گاز یا دتکتور گاز)
قدمت: 30 تا 40 سال
جنس: بدنه فلزی دو تکه (پنل و محفظه باطری)
ابعاد: طول 14، عرض 8 و ارتفاع 17 سانتی متر
کشور سازنده: امریکا
ردیاب گاز (Gas Detector) یا گازسنج از جمله تجهیزاتی است که به منظور شناسایی و مانیتورینگ گازهای سمی، قابل اشتعال و انفجار گازهای اکسیدکننده و به طور کلی گازهای خطرناک مورد استفاده قرار می گیرد. گازسنج ها مجهز به سیستم های هشداردهنده صوتی و تصویری هستند و در برخی از مدل ها می توان از ویبراتور یا لرزاننده نیز برای اعلان خطر به کاربران استفاده کرد.