شناخت؛ عنصر اصلی اعتماد
نعمت الهی در پاسخ به سؤال ما در برشمردن ویژگی های خود و علت انتخاب وزیر نفت در انتصاب ایشان به عنوان مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت می گوید: یکی از مهم ترین دلایل ایشان، شناختی بود که از من داشتند، آقای زنگنه افرادی را که نمی شناسد، سخت می پذیرد. موضوع دیگر، پرکاری و شناخت من نسبت به حوزه فعالیت های روابط عمومی بود و همچنین اعتماد. وقتی می خواستم از مدیریت روابط عمومی کناره گیری کنم، ایشان به من گفت فردی را با ویژگی های خودت پیدا کن. در پاسخ گفتم این فردی که شما می خواهید، یعنی همان اکبر نعمت الهی! من چند نفری را می شناختم و معرفی کردم و از ایشان درخواست کردم به شناخت من نسبت به افراد اکتفا کنند. مهندس زنگنه برای انتخاب مدیر به این سه ویژگی یعنی شناخت، پرکار و معتمد بودن بسیار اعتقاد داشت، بویژه گزینه اول.
روابط عمومی شاه مهره است
مدیرکل سابق روابط عمومی وزارت نفت در ادامه با برشمردن ویژگی های کلیدی یک مسؤول یا کارشناس حوزه روابط عمومی می گوید: رشته روابط عمومی، میان رشته ای و میان علمی است. ما در این رشته خیلی یاد می گیریم و باید یاد بگیریم، به دلیل اینکه یکی از ویژگی های اصلی این رشته است. کسی که در این حوزه فعالیت می کند، باید به تمام علوم - البته نه به طور کامل - اشراف داشته باشد. شما باید بدانید با یک مدیر چگونه صحبت کنید و با مردم عادی چگونه؟ در این رشته باید به موضوعات فرهنگی، خبری، عکس، تبلیغات، نشر، طراحی و... آگاه باشید تا بتوانید با متخصصان مربوط به این حوزه ها تعامل برقرار کنید. باید کار را بشناسید هرچند کم... روابط عمومی شاه مهره است.
من با اینکه در مدت کوتاهی رئیس امور اداری و پشتیبانی بودم و شاید ارتباطی با موضوع روابط عمومی نداشت؛ اما اعتقاد داشتم باتوجه به اشرافم در حوزه روابط عمومی، در این کار موفق تر از بقیه عمل می کردم، چون راه ارتباط با مردم را می شناختم. اما این را بدانید، انتهای روابط عمومی در سازمان ها بن بست است و بعد از آن چیزی نیست. به همین دلیل یک مدیر روابط عمومی خوب، باید توانایی های دیگری هم داشته باشد تا وقتی به بن بست رسید، مسیرش را براحتی و با تکیه بر توانایی هایش ادامه دهد؛ اما به طور کلی، افراد فعال این حوزه، در کارهایی که با علوم انسانی سروکار دارند، موفق ترند.
موزه، اولینی دیگر در کارنامه کاری
نعمت الهی یادآور می شود: فکر و ایده ایجاد موزه های صنعت نفت، به دوره قبلی وزارت مهندس زنگنه باز می گردد. آن دوره مهندس نعمت زاده، مدیرعامل وقت شرکت پتروشیمی و من به عنوان مدیرکل روابط عمومی وزارت نفت، پیگیر راه اندازی این مجموعه بودیم. مطالعات و بررسی های اولیه انجام شد. مشاور هم گرفتیم که در این زمینه به ما کمک کند که البته خیلی کارساز نبود؛ چرا که موضوع موزه صنعتی آن هم صنعت نفت، موضوعی بسیار جدید و فعالیتی نوپا بود؛ البته ناگفته نماند که در حال حاضر هم متاسفانه مشاوران و پیمانکاران کاربلد در این زمینه در ایران معدود هستند، چون اغلب کار کتابخانه ای می کنند و تجربه اجرایی چندانی ندارند. در دوره اول وزارت مهندس زنگنه، ما ساختمان پاسداران را به عنوان پایلوت موزه های نفت انتخاب کردیم. اشیا و اسناد بی شماری جمع آوری شد؛ اما کار به نتیجه نرسید؛ چرا که ساختمان کوشک را به عنوان محل استقرار موزه نفت در نظر گرفته بودیم و این موضوع در شورای معاونین مورد موافقت قرار نگرفت و چون این رویداد در اواخر سال های پایانی دولت اتفاق افتاد و دولت جدید به روی کار آمد، متوقف ماند تا سال 1392. در این سال، طرح راه اندازی موزه های نفت را دوباره در جلسات شورای معاونین مطرح كرديم. کاری که نیمه تمام رها شده بود و اعتقاد داشتم با تغییر فضا، بهتر می شد آن را دنبال کرد. موضوع مورد موافقت قرار گرفت و در جلسه شورا تصویب و حکم آن به من به عنوان مجری ابلاغ شد. قرار شد نه تنها در تهران؛ بلکه در شهرهای آبادان و مسجدسلیمان هم موزه داشته باشیم. در ادامه مسیر، برای هر سه منطقه مشاور گرفتیم که جز منطقه تهران، مابقی طرح خوبی ارائه ندادند و با آنچه ما در ذهن داشتیم و انتظار می رفت، متفاوت بود. طرح مطالعاتی موزه تهران از سوی پیمانکار به صورت جدی، با دقت و با استناد به موقعیت و واقعیت های برگرفته از نفت در 8 جلد تهیه شد. آن موقع من در این زمینه کم تجربه بودم. وقتی وارد این عرصه شدم، نمی دانستم در چه وضعیتی قرار داریم؛ اما به مرور زمان و کارهای صورت گرفته متوجه شدم که خود نفتی ها از همه بهتر می توانند این کار را انجام دهند، چون نفت را بهتر می شناسند. مثلا موزه مسجدسلیمان را به آقای دکتر خدادادیان سپردم که خود مسجدسلیمانی است. او متوجه شد ما چه می خواهیم و کار را می دانست.
با دست خالی شروع کردیم
مدیرکل سابق روابط عمومی وزارت نفت از اولین هایی می گوید که به واسطه نفت وارد کشور شده اند: در شروع کار با چالش های زیاد و متفاوتی دست به گریبان بودیم. با اینکه نفت در خیلی از موضوعات اولین بود و اولین ها به واسطه نفت وارد کشور شدند، اما کسی چیزی از آن نمی دانست؛ حتی خود نفتی ها! به عنوان مثال به خاطر دارم، به دنبال اسامي مسؤولان روابط عمومی از ابتدای راه اندازی صنعت نفت می گشتیم، هیچ فهرست و آماری از آنها در دسترس نبود. از اشیا و اسناد قدیمی نفت هم که دیگر چیزی باقی نمانده بود. اغلب آنها از بین رفته بودند. اگر عکس های قدیمی را نگاه کنید، می بینید که چه ابزار و تجهیزاتی در صنعت نفت مورد استفاده قرار می گرفته که در حال حاضر اثری از آنها باقی نمانده است. فکر می کردند بار اضافی است، انبارهای آنها را پر و جایشان را اشغال کرده و یا چون قدیمی هستند، به درد نمی خورد. همه را دور انداختند. با راه اندازی مرکز اسناد، میلیون ها سند شناسایی، ضدعفونی، مرمت و نگهداری و بخشی از آنها مستندنگاری شد ه اند. سندهایی داشتیم که وقتی به آنها دست می زدید، به خاک تبدیل می شدند. اغلب آنها با دقت تمام مرمت شده اند. از دیگر اقدامات ما در کنار حفظ اشیا و اسناد، شناسایی و حفظ ابنیه های قدیمی صنعت نفت بود. خیلی از این بناها تخریب یا فروخته شده اند، هنوز هم این اتفاق می افتد. ما توانستیم تا جای ممکن جلوی این کار را بگیریم. میراث صنعتی ما یک بار به وجود آمده و دیگر تولید نخواهد شد. هرچه نگه داریم، ارزشمند است. من گام اول را در این مجموعه، گردآوری قرار دادم تا جلوی پیشروی و نابودی این میراث گرفته شود. به مرور زمان تشکیلات موزه شکل گرفت و بخش های مختلف از جمله پشتیبانی، مرکز اسناد و گنجینه اشیا را شامل شد. این سازمان در حوزه وزارتی ثبت شده و ردیف بودجه گرفت.
کارنامه 7 ساله موزه های نفت در یک نگاه
نعمت الهی می گوید: در طول راه اندازی مدیریت موزه ها و مرکز اسناد صنعت نفت، تاکنون حدود 11 هزار اثر و شی موزه را از سراسر کشور گردآوری کرده ایم. اشیای بسیار شاخصی که حتی کارخانه سازنده اش آن را ندارد. بيش از ٣٠ میلیون برگ سند را از واحدهای مختلف در صنعت نفت جمع آوری کردیم. حدود 130 بنای تاریخی مرتبط با صنعت نفت را شناسایی کردایم که از این تعداد ١٢٤ اثر در فهرست وزارت میراث فرهنگی ثبت ملی شده است. تاکنون هیچ سازمان و ارگانی چنین اقدامی انجام نداده است. برخی از این بناها همچون اسکله آبادان، چاه شماره (یک) مسجدسلیمان، راه آهن درخزینه در مسجدسلیمان و... قابلیت ثبت جهانی دارند. در این مدت کوتاه به غیر از موزه نفت سبزوار که در سال 1384 به بهره برداری رسید، 4 موزه در شهرهای تهران، آبادان و کرمان راه اندازی شد. 7 موزه دیگر در فرایند برنامه ریزی برای شروع عملیات اجرایی قرار دارند، همچون موزه اکتشاف، حفاری و تولید در مسجدسلیمان، موزه پخش مشهد، موزه کارخانه حلب سازی و حلب پرکنی کرمانشاه و... که اگر شرایط فراهم شود و دولت بعدی همکاری کند، به بهره برداری خواهند رسید. 14 موزه دیگر نیز در مناطق مختلف شناسایی شده اند که در حال بررسی و انجام مطالعات اولیه هستند.
موزه، کانون اتصال گذشته و آینده صنعت نفت
نعمت الهی تاکید می کند: کاری که انجام شد، کاری شاخص در صنعت نفت بود که به نفع کارکنان و نسل های بعدی این مرز و بوم است. تاریخ صنعت نفت و موزه ها یک کلاس آموزشی برای کسانی که تازه به صنعت نفت پیوسته یا می پیوندند، محسوب می شود. آنهایی که از گذشته نفت چیزی نمی دانند، با مراجعه به تاریخ و موزه های نفت، این صنعت را دوباره از نو خواهند شناخت، ایده خواهند گرفت، فکر تولید خواهند کرد. اگر موزه فناوری نفت در تهران راه اندازی و جای آن مشخص شد، گام بزرگی در این مسیر برداشته شده است. بسیاری از کشورها حتی با اینکه نفت ندارند مثل آلمان، موزه صنعت نفت دارند. کشورهایی که سابقه طولانی در استخراج نفت ندارند، مثل نروژ، موزه نفت استاوينگر دارد که قدمت آن به قدمت استخراج نفت در این کشور می رسد یا موزه های نفت مالزی، باکو یا قطر؛ اما ما در ایران، موزه بزرگی که همه فعالیت های صنعت نفت را در خود داشته باشد، نداریم. موزه مسجدسلیمان با رویکرد اکتشاف، حفاری و تولید نفت، بخشی از فرایند صنعت نفت را به نمایش خواهد گذاشت. ما باید گذشته و آینده نفت را به هم متصل کنیم که بهترین مکان، موزه فناوری خواهد بود که امیدواریم در دولت بعدی به سرانجام برسد.
«مشعل»، گنجینه بزرگی است
نعمت الهی در ادامه با اشاره به اهمیت و جایگاه نشریه کارکنان صنعت نفت (مشعل) می گوید: «مشعل»، به عنوان نشریه داخلی وزارت نفت، گنجینه بزرگی است که دستاوردهای صنعت نفت از گذشته تا کنون در آن نهفته است. «مشعل»، یکی از وسایل ارتباط با خانواده صنعت نفت است که باید به دست تمام اعضای این خانواده برسد. حذف نشریات در صنعت نفت صرفه جویی نیست. ما با این اقدام، کار فرهنگی را از بین می بریم. پروژه های بزرگی در نفت انجام می شود که بسیار هزینه دارد. امور فرهنگی در مقابل، بسیار کم هزینه است. این که شانا را محدود کنیم، فیلم نسازیم، نشریه نداشته باشیم، این به معنی صرفه جویی نیست. این نوع نگاه مسؤولان به امور فرهنگی، متاسفانه کیفیت کار را کاهش داده است. نشریات و عکس ها منابع و مرجع صنعت نفت هستند. با رجوع به تصاویر، به گذشته نفت پی می بریم و اینکه در سال های گذشته در نفت چه گذشته است. منبع رجوع به گذشته، نشریه های نفتی هستند که موضوعات مختلفی را از اعم از اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، صنعتی و ... در بر می گیرند. هزینه برای روابط عمومی، اطلاع رسانی و انتشارات اسراف نیست، پس انداز است برای آینده. به واسطه آنها آیندگان پی می برند مثلا منطقه عملیاتی مسجدسلیمان در چند سال گذشته چگونه بوده، کارکنان یا مردم در آنجا چه می کردند، به طور کل کارنامه و عملکرد شما چیست. از جمله کارهایی که در مدیریت موزه ها، دستور انجامش را دادم، تهیه گزارش تصویری از موضوعات اجتماعی و صنعتی مناطق نفتی بود که سال ها بعد می توان به آنها مراجعه و با زمان حال مقایسه کرد که در این مناطق چه تغییراتی صورت گرفته است.