آثار و آداب نماز از نگاه امام رضا(ع)
عبادت الهی پاکی جسم و جان
در دین اسلام، نماز اهمیت بسیار بالایی دارد و با تعابیری چون «ستون دین» و «نور چشم مومن» از آن یاد شده است. در قرآن کریم بر اقامه نماز تاکیدات بسیار زیادی شده و پیامبر گرامی اسلام(ص) اقامه نماز را بر هر چیز دیگری ترجیح داده اند. بهترین جایی که می توان جایگاه نماز را درک کرد، فرمایشات ائمه معصومین علیهم السلام است. در مطلب پیش رو کوشیده ایم تا شمه و گزیده ای از آثار و آداب نماز ر ادر بیان امام رضا(ع) بازگو کنیم.
سرآغاز خوبی ها
نماز مؤثرترین ارتباط با خداست و اگر با شرایط صحیح انجام شود، دل را لبریز از عشق و محبت خدا می کند و در پرتو آن، زمینه پاکسازی درون از آلودگی ها را فراهم آورده، دل و جان آدمی را شست و شو می دهد. قرآن کریم در آیه 45 سوره عنکبوت به این حقیقت والا این گونه اشاره می کند: «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ؛ نماز از كار زشت و ناپسند باز مىدارد». «فحشا» اشاره به گناهان بزرگ پنهانی دارد که بر اثر غلبه قوای شهوانی در دام آن گرفتار شده و «منکر» بیانگر گناهان بزرگ و آشکاری است که بر اثر غلبه قوه خشم و غضب گریبان گیر آدمی شده است. خصوصیت نماز آن است که انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبداء و معاد می اندازد، از این رو دارای اثر بازدارندگی از فحشاء و منکر است. یاد خدا بودن مساوی با فراموش کردن غیر خداست. انسانی که در محراب عبادت قرار می گیرد و به راز و نیاز و نماز به درگاه او روی می آورد و او را به الله بودن، رب بودن، رحمان بودن، رحیم بودن، یگانه بودن، صمد بودن توصیف می کند، عالی ترین تأثیرها را در نفس او بر جای می گذارد و روح و زندگی او را براساس مکتب والای اسلام پرورش می دهد. نماز، سرود توحید و یکتاپرستی، فضیلت و پاکی است که فکر و روح را در برابر عوامل آلوده ای که از زندگی روزمره با آن سر و کار داریم، پاک نگه می دارد. اگر حضور نماز در زندگی کم رنگ شود، یاد خدا به فراموشی سپرده می شود و جولانگاه شیطان فراهم می شود. امام رضا(ع) از رسول خدا (ص) روایت کرد:«شیطان از مؤمن دلتنگ است مادامی که نمازهای پنج گانه را به جای آورد. هر گاه نماز خود را ترک کند، شیطان براو مسلط و گرفتار گناه و فساد می شود.»
رفع گرفتاری
زندگی همواره با فراز و فرودهای بسیاری همراه است. غم ها با شادی ها در آمیخته اند و سختی ها همراه با گشایش ها جلوه های مختلف زندگی بشرند. آنگاه که انسان با سختی ها و گرفتاری های زندگی دست و پنجه نرم می کند، بهترین راه پناه بردن به آفریننده جهان از درگاه نماز و عبادت است. مقاتل از یاران امام هشتم می گوید از امام رضا(ع) درخواست کردم که برای برطرف شدن گرفتاری ها و برآورده شدن حاجت هایم دعایی تعلیم دهد. حضرت این نسخه را تجویز فرمودند: «غسل کن، لباس تمیز بر تن کن، بوی خوش استعمال کن و زیر آسمان دو رکعت نماز بگذار، سپس دعا کن». شخصی در کار خود درمانده بود که برای مسافرت راه دریا پیش گیرد یا از خشکی برود چرا که در هر دو با خطرهای بسیاری مواجه بود. امام رضا(ع) به او فرمود: در غیر از وقت نماز وارد مسجد شو و دو رکعت نماز بخوان سپس صد بار از خدا طلب خیر کن سپس به قلبت رجوع کن و به آن عمل کن.
آراستگی و پاکیزگی
حضور در پیشگاه الهی آدابی دارد که برخی مربوط به باطن و بخشی در ارتباط با ظاهر انسان است. نمازگزار باید تمام فکر و ذهن خود را از وجود اغیار خالی و همه حواس و توجه خود را معطوف به جمال دوست کند. با گفتن تکبیرة الاحرام هر خیالی غیر از دوست را بر خود حرام کند و مانند فقیری نیازمند در درگاه قادری مطلق حضور یابد، از سر اخلاص سر بر خاک گذارد و با تمام وجود خود را در محضر او حاضر ببیند. حضور در پیشگاه دوست آداب دیگری نیز دارد که مربوط به ظاهر است. کسی که می خواهد با محبوبش سخن بگوید، باید ظاهر خود را نیز آراسته کند. خداوند در قرآن کریم و در آیه 31 سوره اعراف در آخرین نامه هدایت خود به تمام انسانها دستور می دهد که هنگام رفتن به مسجد زینت خود را به همراه داشته باشند: «يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ؛ اى فرزندان آدم، جامه خود را در هر نمازى برگيريد». این آیه می تواند هم به زینت های جسمانی اشاره داشته باشد که شامل پوشیدن لباس های مرتب و پاک و تمیز، شانه زدن موها و استفاده از بوی خوش می شود و هم شامل زینت های معنوی نظیر صفات انسانی، ملکات اخلاقی، پاکی نیت و اخلاص شود. آیه در حقیقت نکوهشی از عمل زشت جمعی از اعراب در زمان جاهلیت است که هنگام ورود به مسجدالحرام و طواف خانه خدا عریان و برهنه می شدند و هم اندرزی است به آنها که هنگام نماز و یا رفتن به مساجد لباس های کثیف و مندرس را بر تن می کنند. از این رو کسی که توفیق حضور در پیشگاه خدا پیدا می کند یا به همراه برادران دینی خود در یک صف به نماز می ایستد، باید ظاهر خود را آراسته داشته باشد. یکی از یاران امام رض(ع) می گوید: امام رضا(ع) را دیدم که در جامه خز ـ که لباسی آراسته و زیباست ـ نماز می خواند. یکی دیگر از آداب حضور در پیشگاه الهی طهارت و پاکی ظاهر است. امام رضا(ع) فلسفه وجوب وضو قبل از نماز را اینگونه بیان می فرماید: «برای اینکه بنده وقتی در مقابل پروردگار جبار به مناجات می ایستد، طاهر و پاکیزه باشد، علاوه بر آن که امر و فرمان او را که به منظور بر حذر ماندن از نجاسات صادر شده، اطاعت کرده و همچنین کسالت و چرت از او برطرف شود و قلب از ناپاکی های باطنی و معنوی نیز تزکیه می گردد؛ در نتیجه بنده با جسم و قلب طاهر در مقابل خدا می ایستد و با او مناجات می کند». هنگامی که پاکی جسم با قصد و نیت خدایی همراه باشد، پاکی قلب و درون را نیز در پی دارد؛ از این رو توجه به ظاهر و پاک کردن آن از آلودگی ها مورد توجه پیشوایان دین قرار گرفته است. امام رضا(ع) نسبت به پاکیزگی ظاهر از جمله بهداشت دهان و دندان در هنگام نماز توجه ویژه ای داشته اند. در روایتی آمده که حضرت امام رضا(ع) ظرفی داشت که در آن پنج مسواک بود و بر هر کدام از آنها اسم یکی از نمازهای پنج گانه نوشته بود که با هر یک از آنها در همان وقت، مسواک می زد. معمر بن خلاد می گوید در خراسان هنگامی که امام رضا(ع) نماز صبح را می خواند تا طلوع آفتاب بر جایگاه نماز خود می نشست، سپس ظرفی که در آن مسواک هایش بود می آورد و مسواک می زد.
پرگشیدن با عشق
برگی از زندگی و وصیت های شهید دکتر مصطفی چمران
نامش مصطفی چمران بود. نام پدرش حسن. سال 1311 در تهران متولد شده بود و 31 خرداد 1360 در جبهه سوسنگرد- دهلاویه، جانش از این عالم پرکشید. 49 سال از خدا عمر گرفت و در گلزار شهدای بهشت زهرای تهران آرمید. اما او فقط مرد جنگ نبود بلکه نوشته های بسیار دلنشینی نیز دارد که در ادامه گوشه کوچکی از وصیت نامه این شهید بزرگوار را می خوانید: «به خاطر عشق است كه فداكاری می كنم. به خاطر عشق است كه به دنیا با بی اعتنایی می نگرم و ابعاد دیگری را می یابم. به خاطر عشق است كه دنیا را زیبا می بینم و زیبایی را می پرستم. به خاطر عشق است كه خدا را حس می كنم، او را می پرستم و حیات و هستی خود را تقدیمش می كنم. عشق هدف حیات و محرك زندگی من است. زیباتر از عشق چیزی ندیده ام و بالاتر از عشق چیزی نخواسته ام. عشق است كه روح مرا به تموج وا می دارد، قلب مرا به جوش می آورد، استعدادهای نهفته مرا ظاهر می كند، مرا از خودخواهی و خودبینی می رهاند، دنیای دیگری حس می كنم، در عالم وجود محو می شوم، احساسی لطیف و قلبی حساس و دیده ای زیبابین پیدا می كنم. لرزش یك برگ، نور یك ستاره دور، موریانه كوچك، نسیم ملایم سحر، موج دریا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا می ربایند و از این عالم به دنیای دیگری می برند... اینها همه و همه از تجلیات عشق است. برای مرگ آماده شده ام و این امری است طبیعی كه مدتهاست با آن آشنام. ولی برای اولین بار وصیت می كنم. خوشحالم كه در چنین راهی به شهادت می رسم. خوشحالم كه از عالم و ما فیها بریده ام. همه چیز را ترك گفته ام. علائق را زیر پا گذاشته ام. قید و بندها را پاره كرده ام. دنیا و ما فیها را سه طلاقه گفته ام و با آغوش باز به استقبال شهادت می روم».