گشتی در دنیای فیلم و سینما از اکران تا مشاهده آنلاین 

سری به  سینما  بزنیم

علی بهرامی  تزریق واکسن های بیشتر و کاهش مرگ و میر ناشی از بیماری کرونا، به مردم جرات داده که نیم نگاهی هم به حضور در سالن های سینما داشته باشند. البته کرونا باعث شد که سایت های پخش آنلاین فیلم و سریال، رونق و بازار بسیار خوبی پیدا کنند و به قول معروف، مشتری های ثابتشان از آنچه فکرش را می کردند، بیشترشود. این هفته می خواهیم سه فیلم سینمایی اکران شده در سینماهای کشور و دو فیلم مستند پخش شده در سایت های آنلاین پخش فیلم و سریال را به شما معرفی کنیم. امیدواریم با احتیاط کامل سینما بروید و البته با اشتیاق هر چه بیشتر، از طریق سایت های قانونی، مستندها را ببینید و لذت ببرید.

داستان پنج حلقه

کمتر از دوماه است که المپیک 2020 توکیو به پایان راه خود رسیده. بدنیست از تاریخ جالب توجه و جذاب المپیک چیزهایی بدانیم. مستند «داستان پنج حلقه» در قالب پنج قسمت بیست و پنج دقیقه ای، سیر تا پیاز المپیک را برایتان بازگو می کند. اینکه المپیک از چه زمانی راه افتاد و چگونه اهمیت پیدا کرد. سیاست و فرهنگ چگونه وارد ورزش در المپیک شدند و نقش اقتصاد در این میانه چگونه بود و ... مسائلی از این دست، درون مایه اصلی این مستند جذاب است. روایت این مستند تاریخی – ورزشی با تمام روایت هایی که از المپیک دیده اید، متفاوت است چرا که در مستند « داستان پنج حلقه» تمام ابعاد رویدادی چون المپیک مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. اگر می خواهید یکی از جذاب ترین مستندهای خارجی را ببینید و از دیدن آن لذت ببرید و البته دریایی از نکات مختلف از جامعه انسانی را بیاموزید، حتما بیننده آن باشید.

 گیسوم

نوید به تویی کارگردان جوانی است که فیلم «گیسوم» را ساخته است. درونمایه فیلم «جستجوی هویت» است. دختری که خارج از کشور ساکن است و مادرش را از دست داده، می فهمد که پدری در ایران دارد. برای یافتن پدرش، به سرزمین پدری سفر می کند. بی راه نیست اگر بگوییم که در جوامع امروز در میان انبوهی از حساب و کتاب ها و خرج ها و برج هایی که زندگی مدرن و شبه مدرن بر ما تحمیل کرده، هویت افراد در معرض خطر و تهدیدهایی بسیار جدی است. این تنها هویت های فردی نیست که توسط ابزار و فناوری های نوین مورد تهدید قرار گرفته بلکه هویت های جمعی و گروهی و بعضا هویت های ملی نیز در خطر اند. فیلم «گیسوم» می کوشد تا اهمیت هویت را نشان دهد. اهمیتِ ملت داشتن و وطن دار بودن. «گیسوم» یک بار دیگر تاکید می کند که فرهنگ و خاک جزء لاینفک وجود آدم هاست. حالا این نشان دادن چقدر سینمایی از آب درآمده، پیشنهاد می کنیم خودتان تجربه کنید و نظر دهید. برخی از منتقدان گفته اند که «گیسوم» بیشتر از اینکه یک فیلم سینمایی باشد یک سریال مختصر شده و کوتاه شده تلویزیونی است. برخی دیگر از منتقدان «گیسوم» را در میان انبوهی از فیلم های آپارتمانی با مردانی خیانت پیشه و بی خیال و بی عرضه، فیلم قابل دفاع و ارزشمندی یافتهاند. البته که «گیسوم» ارزش دیدن دارد و اگر می خواهید خودتان هم به عنوان یک بیننده نظری درباره آن داشته باشید، بهتر است ما سخن را کوتاه کنیم و باقی ماجرا را به خود شما بسپاریم. عوامل فیلم درباره آن نوشته اند: «آدما همیشه فکر می کنند شانس اون چیزاییه که ندارن، هیچ وقت فکر نمی کنن شاید شانس اون چیزایی باشه که دارن».

پاقلات

چه باور کنیم و چه نخواهیم باور کنیم، یک واقعیت فوق العاده خطرناک پیش چشم و گوش ما دارد صدا می دهد. محیط زیست ایران در حال نابودی است. بخش های بسیار زیادی از کشورمان بابت اهمال های ساده و اتفاقاتی که قابل پیشگیری بوده، در حال نابودی و از بین رفتن است. هر چه قدر بی توجهی و ناآگاهی عمومی بیشتر باشد، خطر این واقعیت غیر قابل انکار هر لحظه برای ما ایرانیان بیشتر و بیشتر می شود. قالب مستند یکی از بهترین قالب های سینمایی است که می تواند در کنار انبوهی از شیوه های آموزشی و آگاهی بخشی، ما ایرانیان را برای نجات محیط زیست مان کمک کند. مستند «پاقلات» دقیقا چنین مستندی است. مستندی که از یک روستا شروع می کند و به مخاطب نشان می دهد که مخاطرات محیط زیستی به طور کاملا ملموس و عینی چه هستند و چگونه می توانند زندگی مان را به مرز نابودی بکشانند. در این مستند فاجعه هست اما امید هم نشان داده شده، امیدی که مخاطب با آن می فهمد اگر بخواهیم می توانیم جلوی فاجعه های زیست محیطی را بگیریم. عوامل فیلم «پاقلات» درباره آن آورده اند: « «پاقلات» یکی از روستاهای استان فارس است که به خاطر خشکسالی و تغییر اقلیم دچار معضل بی آبی شده بود و مردم از آن جا به شهرهای بزرگ برای زندگی و کار مهاجرت کرده بودند، تا این که در سال 1382 آقای «علی نصیری» توانست تعدادی از سکنه روستا را با خود همراه سازد و تشکلی را تشکیل دهد که به احیای محیط زیست بپردازند». این مستند توسط علی رحیم زاده در سال 1400 کارگردانی شده است.

   درخت گردو    

شاید هیچگاه به اندازه این روزها نام محمد حسین مهدویان، کارگردان فیلم «درخت گردو» به خاطر سریال «زخم کاری» بر سر زبان ها نبوده است. کارگردانی که با نخستین فیلمش «ایستاده در غبار» چشم های زیادی را خیره نگه داشت و پس از سال ها بار دیگر توانست سنت «قهرمان» در فیلم های سینمایی را احیا کند. او بعدها با فیلم های دیگری مانند «ماجرای نیم روز»، «لاتاری» و «ماجرای نیم روز2: رد خون» توانست جای پای بسیار پررنگ و محکمی در سینمای ایران برای خود ایجاد کند. مهدویان صاحب سبک است، سینما را خوب می شناسد و ذوق هنری اش بالاست. آخرین فیلمی که مهدویان ساخته «شیشلیک» نام دارد اما پیش از آن فیلم «درخت گردو» را در سال 1398 ساخته بود که به دلیل گسترش بیماری کرونا، اکران آن به طور مداوم به تاخیر افتاد. «درخت گردو» درباره جنگ است اما ابعادی از هشت سال جنگ تحمیلی را نشان می دهد که خیلی کمتر به آن پرداخته شده است. حمله شیمیایی رژیم بعث عراق به مناطق غربی ایران و کشتار بی رحمانه کردهای ایرانی، دستمایه فیلمساز برای ساخت «درخت گردو» شده است. این فیلم مهدویان اگر چه به قوت فیلمی چون «ایستاده در غبار» نمی رسد اما نمی توان آن را ندید. «درخت گردو» با فیلم برداری بسیار سختش در کارنامه مهدویان به عنوان یک فیلم خوب مطرح است. دانستن یک فاجعه ملی پیش آمده برای ایرانیان غرب کشور، برای همه ایرانیان، خیلی لازم به نظر می رسد. پس اگر می خواهید یک فیلم جنگی خاص ببینید، پیشنهاد می کنیم با احتیاط های لازم بهداشتی، سری به سینماهایی که این فیلم را اکران کرده اند، بزنید.

  تک تیرانداز

شاید در تعطیلات عید نوروز امسال «تک تیرانداز» را دیده باشید. اگر ندیده اید، پیشنهاد می کنیم حتما سری به سینماها بزنید. این فیلم داستان جالب توجه یک سرباز ایرانی است که در جنگ هشت ساله تحمیلی، یا توانایی منحصر به فردش در تیراندازی بسیاری از نظامی های عراقی را دچار وحشت کرد. او مدت ها توانست بیشترین تلفات را از متجاوزان ارتش بعث عراق در رده های مختلف و حتی بالای نظامی، بگیرد. در خلاصه داستان فیلم آمده است: «تک تیرانداز ایرانی تبدیل به کابوسی مرگبار برای افسران و فرماندهان ارتش بعثی شده. تا جایی که صدام شخصا جایزه ای برای سر او تعیین می کند». علی غفاری کارگردانی این فیلم را بر عهده دارد در کارنامه او فیلم «استرداد» و سریال های سه گانه «بچه مهندس» نیز به چشم می خورد. اگر چه «تک تیرانداز» نتوانسته حق مطلب را ادا کند اما باز هم جذابیت های بسیار بالایی دارد و دیدن آن برای مخاطبان سینما دلچسب خواهد بود. در اثنای دیدن فیلم ما در حقیقت علاوه بر شناخت توانایی های معجزه وار و افسانه گونه تک تیراندازی چون «عبدالرسول زرین» با بازی «کامبیز دیرباز» شناخت پیدا می کنیم، با شخصیت و روحیات و افکار این تک تیرانداز ایرانی نیز آشنا می شویم. خود کارگردان درباره فیلم اش در مصاحبه ای گفته است: «ما در فیلم «تک تیرانداز» تلاش کردیم نوع جهان بینی شهید نسبت به جنگ و مبارزه را که با تمام تک تیراندازان جهان متفاوت است را به تصویر بکشیم. تصمیم نداشتیم این فیلم زندگینامه این شهید باشد. این فیلم برشی هر چند کوتاه از دوران حضور شهید زرین در جبهه های نبرد بوده است».