محورهای اساسی سبک زندگی پیامبر اکرم (ص) (بخش سوم)

 رفتارهایی از رَحمَهٌ لِلعَالَمین

سبک زندگی، بسیاری از جنبه های رفتار اجتماعی و شیوه زیست یک فرد را شامل می شود. آنچه یک فرد در زندگی اش به عنوان روش و منش انتخاب کرده، بیان کننده هدف و مقصد او در زندگی است. پیامبر اکرم(ص) به دلیل داشتن «خُلقٍ عَظیم» و «رَحمَهٌ لِلعَالَمین»، نمونه و الگوی مکارم اخلاقى براى تمام انسان ها در تمام دوران بوده است. آن حضرت به عنوان بهترین و کامل ترین اسوه راستین بشریت، نسبت به تمام مردم بسیار دلسوز، صمیمی و مهربان بودند؛ به طوری که متخلق بودن به اخلاق و کردار کریمانه سبب شد دل های گمراه بسیاری را شیفته مکتب اسلام کنند. در مطلب پیش رو به 28 ویژگی دیگر از سبک زندگی پیامبر اکرم(ص) اشاره می کنیم.

 در خوراک و پوشاک چیزی زیادتر از خدمتکارانش نداشت.

روی زمین می خوابید.

کفش و لباس را خودش وصله می کرد.

با دست خودش شیر می دوشید و پای شترش را خودش می بست.

هر مرکبی برایش مهیا بود، سوار می شد و برایش فرقی نمی کرد.

هرجا می رفت، از عبایی که داشت، به عنوان زیر انداز خود استفاده می کرد.

اکثر جامه های آن حضرت سفید بود.

چون جامه نو می پوشید، جامه قبلی خود را به فقیری می بخشید.

جامه فاخری که داشت، مخصوص روز جمعه بود.

هنگام کفش و لباس پوشیدن، همیشه از سمت راست آغاز می کرد.

ژولیده مو بودن را کراهت می دانست.

همیشه خوشبو بود و بیشترین مخارج آن حضرت برای خریدن عطر بود.

همیشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک می زد.

نور چشم او در نماز بود و آسایش و آرامش خود را در نماز می یافت.

ایام سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه می داشت.

هرگز نعمتی را مذمت نکرد.

اندک نعمت خداوند را بزرگ می شمرد.

هرگز از غذایی تعریف نکرد یا از غذایی بد نگفت.

موقع غذا هرچه حاضر می کردند، میل می فرمود.

در سر سفره از جلوی خود غذا تناول می فرمود.

بر سر غذا از همه زودتر حاضر می شد و از همه دیرتر دست می کشید.

تا گرسنه نمی شد، غذا میل نمی کرد و قبل از سیر شدن منصرف می شد.

تا آنجا که امکان داشت، تنها غذا نمی خورد.

وقت آشامیدن سه جرعه آب می نوشید؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله.

بسیار با حیا بودند .

چون می خواست به منزل وارد شود، سه بار اجازه می خواست.

اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسیم می کرد: بخشی برای خدا، بخشی برای خانواده و بخشی برای خودش بود و وقت خودش را نیز با مردم قسمت می کرد.

   ویژگی های ازدواج پیامبر(ص) و حضرت خدیجه(س)

دهم ربیع الاول مصادف با سالروز ازدواج رسول خدا حضرت محمدبن عبدالله(ص) و حضرت خدیجه(س) است. درست 25 بهار از عمر گرانبها و پربرکت پیامبر(ص) می گذشت که با بانوی چهل ساله ای به نام «خدیجه» که برترین بانوی روزگار خویش بود، پیمان زندگی مشترک را امضا کرد و فصل جدیدی در زندگی اش آغاز شد. در این گزارش با مروری کوتاه به جریان ازدواج آن دو بزرگوار که «پدر و مادر امت اسلامی» هستند، سعی می کنیم بیشتر به ویژگی های این پیوند مقدس اشاره کنیم که می تواند برای جوانان جامعه امروز در انتخاب درست همسفران و همسران خود و ملاک قراردادن آنچه که زندگی را لذت بخش و سعادتمند قرار می دهد، کمک و راهنمایی کند.

ازدواج پیامبر گرامی اسلام(ص) با «خدیجه» شباهتی به ازدواج های شناخته شده نداشت، بلکه در نوع خود بی نظیر و دارای ویژگی هایی بود، چراکه این پیوند مبارک و مقدس نه ثمره زودگذر و دوستی بی پایه و اساس بود و نه برخاسته از انگیزه های مادی یا دیگر امور و اغراض و اهداف رایج که در ازدواج چهره های مشهور و سرشناس دنیا وجود دارد و هدف های سیاسی نیز در امضا و تشکیل این زندگی مشترک و ساختار آن نقشی نداشت.  همه چیز از آن سفر تجارتی شروع شد که حضرت محمد(ص) همسفر کاروان تجاری خدیجه(س) شد، هرچند فاصله زیادی میان سطح زندگی پیامبر(ص) و ثروتمندترین بانوی عرب بود، اما آن بانوی خردمند شنیده بود و خوب می دانست که آینده درخشان و بسیار امیدبخشی در انتظار پیامبر(ص) است. بر این اساس بود که بانوی پرشرافت حجاز، برنامه پیوند با پیامبر را تهیه کرد و خود با قداست و هوشمندی ویژه اش سخن را در مورد آن مطلب با پیامبر(ص) آغاز کرد و از آن حضرت تقاضا کرد که گام به پیش نهد و از راه پدرش «خویلد» یا عمویش از او خواستگاری کند، اما پیامبر(ص) با وجود پیشگامی بهترین و ثروتمندترین بانوی جهان عرب برای پیوند با او، بهتر می دید که با بانویی که از نظر اقتصادی و مادی با او هماهنگ باشد، زندگی مشترک را آغاز کند و به همین دلیل هم از «خدیجه» پوزش خواست و به او پاسخ مثبت نداد. از آنجا که «خدیجه» بانویی خردمند، دوراندیش، آگاه و بافضیلت بود در برابر دلیل پاسخ منفی پیامبر(ص) به ازدواج با او گفت: «آیا کسی که تصمیم گرفته است خویشتن را به پیامبر(ص) ببخشد و جان ناقابل را فدای او کند، برای او مشکل است که ثروت و دارایی خویش را نیز بر او ببخشد و هر آنچه دارد همه را نثار قدم دوست کند؟». و با این دیدگاه بود که از پیامبر(ص) تقاضا کرد تا عموهای خویش را به خانه پدرش «خویلد» گسیل دارد و به طور رسمی از او خواستگاری کند.   عموهای پیامبر(ص) پس از شنیدن این خبر شادی بخش که در نوع خود بی نظیر بود، شگفت زده شدند و عمه های آن حضرت نیز با شنیدن خبر این پیشنهاد از سوی بانوی حجاز، در بهت و حیرت فرو رفتند، چرا که براستی هم، رخداد شگرفی بود. آنها به اقامتگاه بانوی حجاز شتافتند و او را از پدرش «خویلد»، برای پیامبر اسلام(ص) خواستگاری کردند. وقتی موضوع مهریه پیش آمد که باید مهریه ای درخور مقام و موقعیت بانوی بزرگ حجاز از سوی پیامبر تقدیم شود، در این لحظات بود که دگرباره بانوی حجاز به کار جالب توجه و شگرفی دست زد و با هدیه کردن چهار هزار دینار به پیامبر، از آن گرانمایه جهان هستی تقاضا کرد که آن را به عنوان مهریه به پدرش «خویلد» بپردازد، گرچه در یک روایت آمده است که جناب «ابوطالب» مهریه را با سرفرازی و شادمانی از اموال خویش تقدیم داشت و پیمان زندگی مشترک به امضا رسید.

این پیوند مبارک به بهترین صورت تحقق پذیرفت و پیامبر(ص) به تقاضای «خدیجه» به اقامتگاه او گام نهاد. از آن لحظات بیادماندنی بود که دیگر «خدیجه» همواره احساس می کرد که نیکبختی در کامل ترین شکل ممکن به  او  روی آورده و خورشید خوشبختی اش طلوع کرده است، چرا که او به بزرگترین آرزوی خویش یعنی ازدواج با پیامبر رسیده بود. بانوی بزرگ حجاز در این زندگی مشترک پسرانی به دنیا آورد که همگی آنان در کودکی از دنیا رفتند و دخترانی به نام های «زینب» و «ام کلثوم» و «رقیه» و «فاطمه» به او و پیامبر ارزانی شد که کوچکترین، اما برترین و پرشکوه ترین آنان فاطمه (س) بود.

 

پیام های یک پیوند مبارک

1- اولین پیام این ازدواج این است کسانی که به خاطر ثروت و مال و منال دنیوی با فردی ازدواج می کنند، با معیارهای اسلامی فاصله دارند، پس در ازدواج ها باید هماهنگی از نظر اقتصادی رعایت شود، همچنان که پیامبر گرامی اسلام به این مساله توجه داشتند.

 2- پیامبر اسلام(ص) و خدیجه (س) با آگاهی و شناخت کامل از اخلاق، رفتار و خانواده همدیگر، ازدواج کردند، آنان، رشد یافته، بزرگ منش، خردمند، بصیر و مستقل در اندیشه و عمل بودند و با متانت، وقار و درایت تصمیم سنجیده ای گرفتند. چیزی که امروزه کمتر در ازدواج ها به آن توجه می شود، رشد جسمانی، عقلانی و عاطفی جوانان را در نظر نمی گیرند و بدون داشتن این معیارها اقدام به تشکیل خانواده می کنند که آسیب های زیادی را متوجه زندگی مشترک می کند.

 3- پیامبر(ص) درباره ازدواج با عموی خود، ابوطالب مشورت کردند و او را واسطه قرار دادند، حضرت خدیجه(س) نیز با عموی خود، ورقه بن نوفل، صحبت کردند آنان در مراسمی و با حضور بزرگان دو خانواده عقد ازدواج خود را برگزار کردند. جوانان امروز تا چه اندازه در انتخاب و گزینش همسران، با والدین و افراد آگاه و دلسوز مشورت می کنند؟ از تجارب دیگران چه میزان بهره می برند؟ آیا با یک نگاه و علاقه سطحی و یا داشتن شناخت چند روزه، برای انتخاب کافی است؟

 4-یکی از بزرگترین موانع و مشکلات جوانان برای ازدواج، تجملات و چشم و هم چشمی ها، توقعات و انتظارات بی حد و اندازه اطرافیان است، در حالی که سادگی و بی آلایشی در ازدواج اسلامی توصیه شده است و در ازدواج مبارک پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز همین مسئله را می بینیم.

 5- حضرت خدیجه(س) مهریه ازدواجش را از مال خودش قرار داد و ضامن مهر خود شد. عدّه ای به این امر اعتراض کردند، ابوطالب(ع) جواب داد: «اگر شوهران دیگر مانند فرزند برادر من باشند، زنان به گران ترین قیمت ها و بیشترین مهریه آنان را طلب خواهند کرد و اگر مانند شما باشند مهر گران از ایشان طلب خواهند کرد». حال مقایسه کنید مهریه این ازدواج را با مهریه های سنگین و غیر معقول امروز که اغلب مردان توان پرداخت آن را ندارند و قرار دادن چنین مهریه هایی که خارج از توان اقتصادی مردان است، عقد را دچار مشکل می کند.

 6- بعد از ازدواج نیز، زندگی مشترک پیامبر اکرم(ص) و حضرت خدیجه (س)، الگوی کاملی از زندگی زناشویی برای مردان و زنان مسلمان است، با یک زندگی درخشان و اخلاق و رفتار خیره کننده، همه را بهت زده کردند. حضرت خدیجه(س) در برابر فرستاده خداوند همواره فروتن و خاضع بود خود را همراه و همدم پیامبر(ص) می دانست، از هیچ کوششی در خدمت رسانی به رسول خدا(ص) دریغ نمی کرد. تمام اموال و دارایی خود را با افتخار، در راه گسترش ندای توحید، در اختیار همسرش قرار داد، او به حق می دانست که خوب شوهر داری کردن، جهاد در راه خداوند است و سراسر زندگی مشترکش را اینگونه سپری کرد. دختران و زنان و نیز مردان جامعه اسلامی باید در راه کسب نجابت، پاکی و درایت، شهامت و شجاعت و وقار و متانت، خردمندی و نواندیشی، صداقت و راستگویی، سخاوت و کرامت، امانت داری و خدمتگزاری، زندگی این زوج نمونه تاریخ را الگوی عملی خود قرار دهند.

می توان گفت برای رسیدن به معیارهای صحیح ازدواج اسلامی باید جوانان در راه کسب تجربه و شناخت و آگاهی بیشتر، با افراد آگاه مشورت کنند و کتب مفیدی که در این زمینه نوشته شده است را بخوانند، بین ملاک های واقعی و غیر واقعی تمایز قائل شوند و خود را اسیر معیارهای خیالی و خود ساخته و خرافاتی نکنند. تجملات و توقعات بیش از اندازه را کنار بگذارند و واقعیات را آنگونه که هست، بپذیرند. مهریه های سنگین را قبول نکنند. به اخلاق و رفتارهای مطلوب و ارزشی بهای بیشتری بدهند و زندگی مشترک خود را بر پایه های صداقت، صمیمیت، احترام و محبت بنا گذاری کنند.