گپ و گفت «مشعل» با پدر و مادری  از خانواده بزرگ صنعت نفت که صاحب چهارقلو شدند

اول حانیه، بعد چهارقلوها

مشعل -  دنیای بچه ها، دنیای زیبایی ها و شیرینی ها و البته سختی های خاص آن است و هر خانواده ای با به دنیا آمدن فرزند در آن، معنایی دقیق تر و بهتر پیدا می کند که در این میان، به دنیا آمدن دوقلو در یک خانواده مشکلات و البته شیرینی های خاص خود را دارد و حالا شما فکر کنید دوقلو که نه؛ بلکه خداوند به یک خانواده ای چهارقلو عطا کند که طبیعتا این مشکلات چند برابر می شود. محمد کشاورز از کارکنان حراست شرکت نفت و گاز پارس که یک فرزند دختر به نام حانیه داشته، پایان پاییز سال گذشته صاحب چهار فرزند دیگر هم شده است. با این همکار نفتی و همسرشان که حالا صاحب پنج فرزند هستند، درباره شیرینی ها، سختی ها، خاطرات و تجربیات فرزنددار شدن آنها گپ و گفتی داشته ایم که در ادامه می خوانید:

  آقای کشاورز  اهل کجا هستید و از چه زمانی وارد صنعت نفت شدید؟

متولد سال 1365 در شهر دامغان استان سمنان هستم. در تاریخ 21مهر سال 1387 به صورت پیمانکاری (ارکان ثالث) در واحد حراست شرکت نفت و گاز پارس جذب صنعت نفت شدم و هم اکنون محل خدمت بنده در جزیره کیش به صورت اقماری 14-14 است.

   تحصیلات شما در چه حوزه ای است و چه سوابقی در صنعت نفت دارید؟

دیپلم علوم تجربی دارم. دو سال اول ورودم به خانواده بزرگ صنعت نفت، به عنوان نگهبان مشغول به خدمت بودم. با توجه به گستردگی کار در ناحیه کیش، از 11 سال پیش به عنوان مسؤول امور اداری و پشتیبانی مجموعه حراست مشغول به انجام وظیفه هستم.

   چه زمانی ازدواج کردید و چگونه با همسرتان آشنا شدید؟

22 تیر سال 93، همزمان با شب میلاد امام حسن مجتبی(ع) مراسم عقدمان را برگزار کردیم و 25 اردیبهشت 94 در شب مبعث حضرت رسول اکرم(ص) مراسم عروسی گرفتیم. همسرم از دوستان دوران دبیرستان خواهرم بود و در نهایت این آشنایی موجب به ازدواج شد.

   چند فرزند دارید و چهارقلوها کی به دنیا آمدند؟  نام هایشان چیست؟

ما پنج فرزند داریم، چهار دختر و یک پسر. فرزند اولمان، حانیه خانم 17 آبان 95 به دنیا آمد و چهارقلوها به نام های «حلما، حسین، حدیث و حسنا » نیز 11 آبان سال 99 به دنیا آمدند.

   به دنیا آمدن فرزند بسیار شیرین است؛ اما بالاخره مشکلات و سختی هایی هم دارد. به عنوان یک پدر دهه شصتی، چه احساسی از به دنیا آمدن چهارقلوها داشتید و چه سختی هایی پیش روی تان بود؟

در کل صاحب فرزند شدن برای خانواده هایی که عاشق بچه هستند، شیرین ترین حس دنیاست، بخصوص برای خانواده ما که با توجه به داشتن یک فرزند، یکباره صاحب چهار فرزند دیگر هم شدیم، احساساتمان قابل وصف نیست.

اگر بخواهیم از سختی ها صحبت کنیم، به اندازه یک کتاب می توان درباره آن مطلب نوشت. به نظرم اگر سختی ها از زبان همسرم بیان شوند، خیلی درست تر و دقیق تر است.

   یک خاطره شیرین و احیانا یک خاطره تلخ اگر از زمان تولد فرزندانتان دارید، برای مخاطبان «مشعل» تعریف کنید.

ما آنقدر لحظات سخت و لذت بخش داشته ایم که نمی توانم به مورد خاصی اشاره کنم؛ اما یک خاطره تلخ داریم که در نهایت منجر به خوشحالی شد: پس از تولد چهارقلوها، دو تا از آنها 20 روز در بیمارستان بستری بودند و ترخیص دوتای دیگر یک ماه طول کشید.

 بعد از یک ماه که از بستری شدن دوتا از بچه ها در بیمارستان می گذشت، یک روز با ما تماس گرفتند که دکتر می خواهد با شما صحبت کند و باید به بیمارستان بیایید؛ هرچه اصرار کردیم که قضیه چیست، گفتند خود دکتر باید با شما صحبت کند. ترس و دلهره عجیبی داشتیم.

 ساعت حدود 10 صبح به بیمارستان رسیدیم؛ اما تا دکتر بیاید و بتوانیم با ایشان صحبت کنیم، ساعت حدود  2بعدازظهر شد. قبل از اینکه دکتر حرفی بزند، من که خیلی استرس داشتم، از ایشان پرسیدم:« اتفاق خاصی افتاده»،  دکتر گفت که نگران نباشید، ما چند قلوهایی مثل فرزندان شما را دو تا دوتا ترخیص می کنیم تا پدر و مادر کمی با کارهایی که در خانه باید برای این بچه ها انجام دهند، آشنایی پیدا کنند.

حدود یک ساعت فقط به ما مشاوره می داد که در خانه چه کارها انجام بدهیم و چه کارهایی انجام ندهیم. آنجا بود که استرس و دلهره ما از بین رفت و منجر به خاطره شیرینی برایمان شد.

ضمنا یادآور می شوم که دکتر بچه ها هم فوق تخصص نوزادان بود و هم در اتاق عمل حضور داشت و هم رئیس دانشگاه علوم پزشکی سمنان است و لازم می دانم که در همین جا از ایشان تشکر و قدردانی کنم.

   اوقات فراغت هم دارید؟ اگر دارید چه کارهایی در این زمان انجام می دهید و چه برنامه هایی را دنبال می کنید؟

از دوران بارداری همسرم تاکنون اوقات فراغتی نداشته ایم. اصلا متوجه گذر زمان نمی شویم. نمی دانیم لحظه ها چگونه سپری می شوند؛ البته این موضوع در زمانی که من سرکار هستم، برای همسرم سخت تر هم می شود. بنابراین اصلا نمی توانیم کار جانبی دیگری را دنبال کنیم و اگر در این میان فرصت کوتاهی داشته باشیم، ترجیح می دهیم که استراحت کنیم.

   برای تربیت و پرورش بچه ها چه ایده ای دارید و چه کارهایی را در این زمینه انجام می دهید؟

چون خانواده های ما مذهبی هستند، برای تربیت فرزندانمان سعی بر این است که با یاری خداوند، فرزندانی سالم و صالح تحویل جامعه بدهیم.