گپ وگفتی با بازنشسته تلاشگر نفتی و فرزند نخبه اش در رشته پزشکی
40سال سختکوشی؛30سال موفقیت
علی بهرامی خانواده بزرگ صنعت نفت پرتلاش است و نه تنها کارکنان آن یاد گرفته اند که در سخت ترین شرایط برای وطنشان کوشش کنند بلکه اعضای خانواده آنها نیز فعالیت های خستگی ناپذیر را از والدینشان می آموزند. عیسی عربی از کارکنان بخش تعمیرات خطوط لوله و گاز صنعت نفت ایران است که سال 1397 از زاگرس جنوبی بازنشسته شده است. او چهل سال سابقه کار در صنعت نفت دارد و سی سال آن را در مناطق نفت خیز جنوب و شرکت بهره برداری نفت و گاز زاگرس جنوبی به تعمیرات خطوط لوله نفت و گاز گذرانده است. دکتر امیر عربی فرزند اوست و چنانکه گفتیم از پدر، سختکوشی را به ارث برده است و کلکسیونی از موفقیت را در کارنامه سی ساله زندگی اش به ثبت رسانده است. دکتر عربی به تازگی رتبه یک دانشنامه تخصصی پزشکی را در رشته چشم پزشکی سال 1400 به دست آورده است. دکتر امیر عربی همچنین رتبه 48 آزمون پیش کارورزی پزشکی را در سال 1394، رتبه 4 کشوری در آزمون علوم پایه پزشکی را در سال 1390، رتبه یک درصد اول دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر معدل، رتبه 8 آزمون سراسری رشته تجربی را در سال 1388، رتبه 4 آزمون سراسری رشته تجربی در سال 1388 را نیز ثبت و ضبط کرده است. دکتر عربی همچنین تاکنون 25 مقاله در ژورنال های معتبر چشم پزشکی دنیا را نیز منتشر کرده و تسلط کامل به سه زبان انگلیسی، اسپانیایی و ترکی استانبولی دارد و اکنون دوره آموزشی خود را در ارتش جمهوری اسلامی ایران در پادگان 02 پرندک می گذراند. گفت وگوی ما با این پدر و پسر صنعت نفتی را می خوانید.
چه سالی وارد صنعت نفت شدید و چه سوابقی در صنعت نفت دارید؟
سال 1350 از طریق آزمون در آموزشگاه حرفه ای شرکت ملی نفت پذیرفته شدم. بعد از فارغ التحصیلی از آموزشگاه حرفه ای به عنوان سیکل فنی برق در شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران مشغول به کار شدم. از سال 1369 تا 1389 در بخش تعمیرات خطوط لوله نفت و گاز در گچساران مشغول بودم و از سال 1389 تا 1397 در شرکت نفت مناطق مرکزی(زاگرس جنوبی) در منطقه پارسیان (لامرد) فعالیت می کردم و بالاخره در مهرماه 1397 بازنشسته شدم.
چند فرزند دارید و به چه کاری مشغولند؟
سه فرزند دارم که پسربزرگم با مدرک فوق لیسانس صنایع در شرکت ملی گاز تهران مشغول به کار است و پسر دوم دکتر امیر عربی هستند و دخترم هم در رشته هنر از دانشگاه الزاهرا تهران فارغ التحصیل شده است.
چه شرایطی در خانواده ایجاد کردید که آقای دکتر به این موفقیت رسیده است؟ چه برنامه و ایده هایی برای تربیت فرزندانتان داشتید؟
در این خصوص باید عرض کنم بنده خودم هیچ کاره بودم. به اقتضای شغلم همیشه در ماموریت بودم و زحمت تربیت بچه ها به عهده همسرم بود. با درایت و روشنفکری ایشان بود که یک محیط علمی و آرام در خانواده ایجاد شد. همین مسئله باعث زنده کردن انگیزه در بچه ها شد، خصوصا با استعدادهایی که در آنها کشف کرده بود، شرایطی را مهیا کرد بتوانند رشد کنند. در نهایت مهمترین عامل رشد و تعالی فرزندانم خصوصا آقای دکتر را آرامش در خانه و استفاده بهینه از زمان پیش رو و کشف استعداد و علاقه بچه ها می دانم.
برای درس خوان شدن فرزندان کارکنان صنعت نفت چه توصیه ای می کنید؟
متاسفانه باید بگویم اکثر کارکنان شرکت نفت در مناطق محروم کشور هستند و چه بسیارند استعدادهایی که شناخته نمی شوند و رشد نمی کنند. همچنین کارهای تحصیلی فرزندانی که در شهرهای بزرگ هستند، به علت اقماری بودن والدینشان لطمه های بسیار زیادی می بیند. معمولا استعداد بچه ها در نوجوانی شکوفا می شود، اما کاری از دست پدر و مادرهایی که در مناطق دورافتاده هستند، برنمی آید. اما به هر حال به نظر من کارکنان صنعت بزرگ نفت در هر منطقه ای که هستند بچه ها را در حد امکان با روش های علمی و به روز آشنا کنند و امکاناتی چون رایانه برای فرزندان تهیه کنند و سعی داشته باشند بچه ها در هر رشته که علاقه دارند، در آن تشویق شوند. کارکنان صنعت نفت بدانند که آرامش در خانه و اهمیت دادن به زمان، خیلی برای بچه ها مهم است و امروزه با وجود فضای مجازی و کانال های مختلف ارتباطی و اجتماعی، این خانواده است که باید با بچه ها بیشتر دوستی کند و راهنمای آنها باشد.
در پایان اگر صحبتی دارید، بیان بفرمایید؟
در رابطه با پیشرفت علمی دکتر امیر عربی باید این نکته را نیز اضافه کنم، درست است که پدر و مادر تلاش می کنند تا بچه ها موفق شوند چراکه این آرزوی هر پدر و مادری است. ولی شاید بهتر است بگویم اگرچه ما راه را برای فرزند خود همواره کردیم، ولی خود امیر بود که بااستعداد خاصش و با سعی و تلاش و تصمیم درستش به آرزویی که داشته، رسیده است.
در پایان می خواهم از این فرصت استفاده کنم و درددلی را از زبان کارکنان بی ادعای تعمیرات خطوط نفت و گاز عرض کنم. این حقیر 40 سال سابقه کاری در نفت دارم که 30 سال آن را در بخش عملیات تعمیرات خطوط لوله و نفت و گاز مناطق نفت خیز جنوب و زاگرس جنوبی بوده ام. جا دارد اشاره کنم که عملیات تعمیرات خطوط لوله نفت و گاز سختی های خاص خودش را داشت، برای مثال از نظر محیط کار نه در تابستان سایه بان و نه در زمستان پناهگاه دارد. خطوط لوله چه در تاسیسات و چه در انتقال نفت و گاز، مشابه رگ های خون رسان به بدن انسان هستند. اگر در شب های تاریک و طوفانی تعمیرات نکنیم و نشتی های گاز را که از ترکیدگی لوله های فرسوده ایجاد شده را در اسرع وقت علاج نکنیم، در اوج سرما آن هم وطنی که در بستر بیماری است، از قطع گاز صدمه خواهد دید و نمونه ها در این باره بسیار است. متاسفانه مدیران سختی کار تعمیرات خطوط لوله و گاز را در میدان عمل مشاهده می کنند، اما وقتی پشت میزها برمی گردند فراموش می کنند امتیاز ویژه ای به این کارکنان صنعت نفت بدهند و تا یاد دارم چنین بوده است.
در ادامه گفت و گوی ما با دکتر امیر عربی بخوانید .
چه سالی و در کجا متولد شده اید، از چه زمانی متوجه شدید که پدرتان در صنعت نفت شاغل است؟
سال 1370 در شهر نفت خیز گچساران به دنیا آمدم. در ایام کودکی به علت شرایط کار سخت پدرم او را کمتر می دیدم و بیشتر روزها با مادرم بودم . محل زندگی ما نزدیک چاه های نفت بود، به طوری که شعله های مشعل لوله های گاز اطراف شهر را روشن می کرد و بیرون از شهر بوی گاز احساس می شد. از آن زمان فهمیدم پدرم در شرکت نفت مشغول کار است و البته خانه های سازمانی شرکت نفت که ما در آن ساکن بودیم نیز بعدها نشانه ای شد برای شغل پدرم.
چگونه شد که وارد رشته پزشکی شدید؟ به کسی پیشنهاد می کنید به این رشته بیاید اگر اینطور است، چرا؟
اینطور نبود که از کودکی به رشته پزشکی علاقه مند باشم. نتیجه کنکور به شکلی رقم خورد که در آن زمان بهترین انتخاب تحصیلم در رشته پزشکی دانشگاه تهران بود. پیشنهادم به دیگران بستگی به شرایط آنها دارد، شاید به کسی قاطعانه پیشنهاد کنم که در رشته پزشکی تحصیل کند یا فرد دیگری را قاطعانه از خواندن آن منع کنم.
در دوران کودکی و نوجوانی به محل کار پدر می رفتید؟
پدرم در زمان استراحت، مرا به محل کارش می برد. به خاطر دارم که در آنجا از دیدن ماشین آلات سنگین و لوله های قطور نفت و گاز به وجد می آمدم.
چه وجه مشترکی میان پزشکی و شغل پدرتان در صنعت نفت می بینید؟
وجه مشترک مهم این دو شغل لزوم احساس مسئولیت است که در صورت عدم رعایت آن عواقب سنگینی برای جان و مال مردم به وجود می آید.
دغدغه های اصلی یک پزشک چه چیزهایی است، می دانیم که برای به دست آوردن چنین رشته ای کوشش بسیار زیادی داشته اید. اگر خاطرات تلخ یا شیرینی از دوران تحصیلتان دارید بیان کنید.
در دوران تحصیل چه دوره عمومی و چه دوره تخصصی، بخش عمده ای از دغدغه ها مرتبط به استفاده از زمان و کسب حداکثر علم است و اتفاقا این دوره و این دغدغه شیرین ترین بخش رشته پزشکی برای من بود. اما پس از پایان تحصیل و ورود به فضای کار، متاسفانه وجهه شیرین و مقدس پزشکی که همان تحصیل علم و درمان بیماران است کم کم رنگ می بازد و دغدغه اصلی شما این می شود که تا جای ممکن دستان خود را پاک نگه دارید و حداکثر تلاش خود را صرف درمان بیماران کنید و درگیر جو موجود نشوید. تمام تلاش من این است که در این مسیر قدم بردارم، اما بی تردید کسب رتبه نخست در آزمون دانشنامه چشم پزشکی برای من سخت ترین مرحله و ارزشمندترین دستاورد بوده است. شیرین ترین خاطره دوران تحصیلی ام هم آشنایی با همسرم بود که حضورش باعث شد به خود یادآوری کنم که همچنان توان انجام کارهای بزرگ را دارم و خاطره دیگر اینکه خانواده ام با نقل مکان به تهران باعث تسهیل شرایط درس خواندن من شدند.
به چه حوزه دیگری غیر از پزشکی علاقه مند هستید و اوقات خود را با چه چیزهایی پر می کنید؟
پژوهش و مقاله نویسی، خصوصا روزنامه نگاری و نوشتن مطالب برای مطبوعات و روزنامه ها.
خوب می دانید که بخش بزرگی از جامعه و اقشار متفاوت آن، تمایل و آرزوی پزشک شدن دارند، چه توصیه ای به آنها دارید؟
توصیه می کنم همگی با علم و شناخت فضای پزشکی، آگاهانه وارد این رشته شوند و بدانند که شرایط تحصیل و کار در این رشته طی یک دهه اخیر بسیار تغییر کرده و مطابقتی با طرح واره ذهنی مردم و خانواده ها ندارد.
سخنی اگر باقی مانده بفرمایید؟
امیدوارم در این رشته و در این مقام منشا اثر باشم تا بتوانم به ذات علم پزشکی و مردم عزیز کشورم ادای دین کرده باشم.