خوب به طور قطع نقش روسیه و چین برای تحقق اهداف کشور بسیار بارز و چشمگیر است. در ارتباط با همکاری میان ایران و روسیه نگاه ها نباید تنها به مسائل حوزه انرژی معطوف باشد. به عنوان نمونه بحران سوریه از آن دست موضوعاتی است که نشان از همراه و همسوبودن ایران و روسیه دارد. از همه مهم تر در مذاکره با آمریکایی ها با حمایت و همراهی روسیه می توان دست برتری داشت. تجربه نشان داده اروپایی ها چندان تمایلی به حل و فصل مسئله تحریم نشان نمی دهند، اما روسیه نقش فعال تری را برای رفع چالش تحریم ها بازی می کند و آن هم به این دلیل است که مواضع مشترکی با ایران دارد که در آینده سیاسی، اقتصادی و تجاری کشورش تاثیرگذار خواهد بود. حسینی با اذعان به این مطلب که تداوم این گونه از گفت وگوها زمینه ساز تحرکات منطقه ای خواهد بود، یادآور می شود: روند صادرات و واردات ایران با روسیه در حال افزایش است. همینطور در صنعت نفت و گاز می توان شاهد بده بستان های دو طرف بود، ضمن اینکه در صورت تداوم تحریم ها ما می توانیم از طریق بازار گاز روسیه علاوه بر تامین منافع ملی، جایگاه خود را به عنوان قدرت منطقه حفظ کنیم.

 ایران بهشت فرصت های اقتصادی است

وی از ایران به عنوان بهشت فرصت های اقتصادی یاد کرده و می گوید: در محافل رسانه ای و کارشناسی همیشه صحبت از رقابت میان ایران و مسکو بر سر مسائل حوزه انرژی است. واقعیتی که همه به آن اذعان دارند اما به این معنا نیست که نتوانیم از دیگر ظرفیت های موجود دو کشور بهره برداری کنیم. صادرات محصولات پتروشیمی به بازار روسیه، احیای برخی میادین نفتی با حمایت روس ها، کسب دانش و فناوری های روز دنیا، سرمایه گذاری در موضوع های هسته ای و نیروگاهی و حتی سرمایه گذاری در صنایع فولاد و بسیاری از این دست موارد، از جمله محورهای همکاری است که در سایه تعامل دوجانبه امکان پذیر است. همکاری با چین و روسیه می تواند موجبات دستیابی به اهداف سند چشم انداز کشور را نیز که از آن فاصله گرفته ایم، فراهم کند. بی تردید روابط متوازن و منطقی با کشورهای همسایه می تواند جهش فوق العاده ای به اقتصاد ایران بدهد و تولید ناخالص ملی کشور را که هم اکنون به زیر هزار و 300 میلیارد دلار تنزل پیدا کرده را تا دو تا سه برابر این رقم افزایش داد.

 

مجلسی ها از توافق ایران و روسیه چه گفتند؟

خروج از حالت تک قطبی

فریدون عباسی، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، مهم ترین دستاورد همکاری ایران، روسیه و چین را خروج دنیا از حالت تک قطبی شدن می داند و دیدگاه های برخی صاحب نظران را مبنی بر اینکه ایران از سمت غرب ناامید شده و به دنبال توافق های بلندمدت با شرقی هاست، ملاک اصولی و منطقی برای ارتقای سطح منافع ملی در منطقه نمی داند. وی می گوید: منافع و نیازهای مشترک میان ایران و روسیه است که سطح همکاری ها را در گستره جهانی را ارتقا خواهد داد. لزوما این منافع مشترک کشورهاست که وابستگی ها را شکل می دهد. عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی معتقد است: یقینا اگر ما بتوانیم رابطه راهبردی با روسیه در تمامی ابعاد، سیاسی، اقتصادی و انرژی تعریف کنیم و روسیه هم بپذیرد که ایران یک شریک راهبردی در همه زمینه هاست؛ مطمئنا در حوزه های دفاعی و امنیتی هم با یکدیگر همراه شده و اجازه عرض اندام به غربی ها و به ویژه آمریکا را در منطقه خاورمیانه نخواهیم داد. پربیراه نخواهد بود اگر مدعی شویم که در سایه ایجاد تعامل دوجانبه با روس ها، غربی ها نه تنها عقب نشینی خواهند کرد بلکه سعی در برقراری روابط با ایران را کرده و رهایی از بند تحریم ها را برای مستحکم تر شدن روابط ضروری می دانند. پیمان راهبردی با چین و روسیه دستاورد ارزنده دیگری هم به همراه خواهد داشت و آن اینکه در مقابل آمریکا و متحدان اروپایی اش قدرتمند ظاهر شده و دنیا را از حالت تک قطبی بودن نجات خواهد داد. عباسی می افزاید: باید در معادله قدرت حرکت کرد؛ قدرت دفاعی و متعاقب آن قدرت نرم. قدرت نرم همان سرمایه اجتماعی است که معیشت برایش مهم است و حرف اول را می زند. نکته حائز اهمیت آن است که این مسائل باید برای مردم به درستی تبیین شود. مردم ما باید بدانند که قدرت دفاعی مخل معیشت آنان نیست. این قدرتمندی ما در حوزه دفاعی است که کشور را سرپا نگه داشته و از رهگذر آن معیشت تامین می شود. اگر این نبود، قطعا ایران نیز سرنوشتی به مانند دیگر کشورهای منطقه از جمله افغانستان، یمن، سوریه و عراق پیدا می کرد. اما پایداری مردم ما در دوران دفاع مقدس و بعد از آن دوران سازندگی و اقدام هایی که بعدها ازسوی نیروهای مردمی به عنوان مدافعان حرم انجام شد، موجبات تثبیت جایگاه ایران در منطقه را فراهم ساخت و نگذاشت که سیاست های استعماری که بعد از جنگ جهانی دوم در منطقه اجرایی شده بود سرباز کرده و کشور را ناامن کند.

وی ادامه می دهد: اینکه گاه در فضای رسانه ای عنوان می شود که توافق با روسیه، کشوری که خود از ذخایر نفت و گاز بسیار غنی برخوردار است، منطقی و عقلانی نیست و منافع کشور را تامین نخواهد کرد، تصور درست و به جایی نباید باشد. در توضیح این مطلب باید عرض کنم؛ طبیعی است روسیه با ما تعارض منافع داشته باشد، همان گونه که از نحوه برخورد امارات و عربستان برداشت می شود. در برخی موقعیت ها اقتضا می کند که کشورها بر اساس منافع خود گام بردارند و به صورت مستقل و بدون هیچ گونه ملاحظه ای اقدام کنند؛ بنابراین در چنین شرایطی نباید به کشوری خرده گرفت و یا از آن انتظار و توقع زیادی داشت. باید در وهله نخست منافع کشور سرلوحه کار قرار گیرد و بر پایه این منافع، تعاملات با دیگر کشورها عملیاتی شود. عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی یادآور می شود: تعلل دولت گذشته در برقراری ارتباط با کشورهای همسایه، مجلس یازدهم را بر آن داشت تا نسبت به فضاسازی برای حضور مجدد در بازارهای انرژی منطقه ای اهتمام ویژه ای به کار گیرد. ترکمنستان نمونه بارز برقراری ارتباطات پارلمانی بود که سعی شد روابط همسایگی با این کشور بیش از گذشته توسعه یابد. سیاست دولت گذشته به سمت وسوی کشورهای منطقه نبود و این کار را سخت تر می کرد، اما با روی کار آمدن دولت جدید و اقبال آنان به سمت کشورهای منطقه، توانستیم زودتر از آنچه که پیش بینی می کردیم، روابط منسجم با ترکمنستان را شکل دهیم. البته همسو بودن دولت و مجلس هم مزید بر علت شد و همان گونه که شاهد بودیم، گام های بلندی در مسیر اعتلای صنعت نفت و گاز کشور در این مدت کوتاه از عمر دولت سیزدهم برداشته شد. عباسی با بیان اینکه لازم است در اینجا از فرصت موجود استفاده و به موضوعی اشاره کنم که هرچند مرتبط با مذاکرات ایران و روسیه نیست، اما توجه به آن در پیشبرد اهداف وزارت نفت حائز اهمیت است. وی در توضیح این مطلب می گوید: برای تحقق بیشتر اهداف مجموعه وزارت نفت، روی صحبتم با نهادهای امنیتی و نظارتی است. این نهادها باید به مدیران حوزه انرژی شجاعت بدهند چرا که گاه دیده می شود که مدیران ما از اختیارات لازم در حوزه اجرا برخوردار نبوده و این مسئله آسیب های جدی را به بدنه وزارت نفت متحمل خواهد کرد. باید چارچوب های کاری به درستی تبیین و مشخص شود که می طلبد نهادهای امنیتی و نظارتی ما در این مسیر پیش قدم باشند. چارچوب ها و سازوکارهای لازم را در اختیار مدیران اجرایی گذاشته و خود تنها به نظارت بپردازند. سیستم مدیریتی نفت در پاره ای موارد بسیار محتاط عمل می کند و سرعت لازمه را در تصمیم گیری ها ندارد. ما مدیران کارکشته در صنعت نفت کم نداریم که با ایجاد فضای لازم و احساس امنیت می توانیم از تجربیات ارزنده و مفید این دوستان، همچنین از فرصت های موجود به نحو بهینه بهره برداری کنیم.

 نفت ایران؛ گزینه ای غیرقابل چشم پوشی

عبدالعلی رحیمی مظفری، عضو هیئت رئیسه کمیسیون انرژی مجلس شورای نیز دستیابی به هاب انرژی را در گرو افزایش سطح تعاملات منطقه ای عنوان کرده و می گوید: بر خلاف تصور عده ای از کارشناسان، بیشترین همکاری ها در حوزه انرژی با کشورهایی است که خود تولیدکننده و عرضه کننده حامل های انرژی در دنیا هستند؛ بنابراین اگر بخواهیم بازار جهانی انرژی را به نوعی مدیریت کرده و به دست بگیریم و بتوانیم نقش موثری در معادلات منطقه ای ایفا کنیم، تعامل و گسترش سطح روابط با همسایگان در این زمینه راهگشاست. حضور ایران در پیمان شانگهای از آن دست مواردی است که رحیمی مظفری در اظهارات خود به آن اشاره کرده و بیان می کند: آثار و نتایج پربار این پیمان در آینده نمایان می شود. 85 درصد ذخایر تولیدات انرژی دنیا در اختیار کشورهای عضو شانگهای است؛ بنابراین به جای رقابت منفی می توانیم در مقابل ابرقدرت های جهانی که صرفا دنبال سوء استفاده از منابع انرژی دیگر کشورها هستند، قد علم کرده و قدرت نمایی کنیم. حتی اگر در زمینه ای با برخی از کشورهای منطقه تعارض منافع داشته باشیم این تعارض با تعامل می تواند معادله را به نفع دوطرف تغییر دهد. وی ادامه می دهد: نگاه ما صرفا به کشور چین و روسیه نیست و هیچگاه هم نبوده است. ما همیشه تاکیدمان بر این است که به گونه ای تصمیم گیری کنیم تا تصور اینکه آمریکا و کشورهای غربی عامل نجات دنیا هستند، از میان برداشته شود. چین به دنبال قراردادهای بلندمدت است، روسیه هم تاکنون به این منوال عمل کرده است و تجربه نشان داده که قراردادهای بلندمدت نتیجه بخش تر است؛ بنابراین ایران نیز عزم خود را برای انعقاد قراردادهای بلندمدت به کار بسته است. عضو هیئت رئیسه کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی یادآور می شود: ایران سرشار از انواع و اقسام انرژی هایی است که در دنیا استفاده می شود، اعم از انرژی هسته ای، انرژی ناشی از سوخت های فسیلی، انرژی خورشیدی و غیره است. بنابراین ایران گزینه ای غیرقابل چشم پوشی است. فقط باید همه تلاش ها بر ارتقای جایگاه در سطح منطقه استوار باشد. به لحاظ جغرافیایی ایران در محدوده ای استراتژیک قرار دارد و نقطه به اصطلاح ترانزیت محسوب می شود، چه ترانزیت کالا و مواد و چه ترانزیت انرژی که این امکان دستیابی ما را برای رسیدن به هاب منطقه سهل تر خواهد کرد. بی شک انعقاد تفاهم نامه ها با چین، روسیه و ترکمنستان هر گره کوری را می گشاید.