پروژه های پژوهشی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب با دانشگاه ها اکنون در چه وضعی است؟

در حال حاضر پژوهش و فناوری مناطق نفت خیز جنوب 37 پروژه پژوهشی را در 11 بخش مدیریت مخازن، حفاری، فرآیند و فرآورش، ساخت، زمین شناسی، بهینه سازی انرژی، حفاظت صنعتی، IOR/EOR، ICT، مطالعات و منابع انسانی در دست اجرا دارد، همچنین در شرف عقد قرارداد 10 عنوان دیگر پژوهشی هستیم. البته فرصت مطالعاتی اعضای هیات علمی، طرح های پژوهانه و حمایت از پایان نامه های مقاطع ارشد و دکترا بخش مهم دیگری از تقویت ارتباط صنعت با دانشگاه است که آمار پروژه های جاری تحصیلات تکمیلی، حدود 70 پروژه دکترا و 50 پروژه کارشناسی ارشد و دو پروژه فرصت مطالعاتی است که البته این آمار حتما باید افزایش پیدا کند.

  برای کسب فناوری روزآمد دنیا چه برنامه ای دارید؟

نخستین راه در این مسیر استفاده از نخبگان خارج از کشور به عنوان واسطه علم و فناوری است، ما یکسری نخبگان ایرانی را در دانشگاه های مطرح دنیا داریم که می توانیم از این ظرفیت استفاده کنیم. راه دیگر، استفاده از ظرفیت تفاهم نامه هایی است که برخی دانشگاه های ما با برخی دانشگاه ها و شرکت های دانش بنیان و شرکت های فناور دنیا امضا کردند. شاید فضای تحریم در مباحث اقتصادی خود را نشان دهد، اما در موضوع های علمی و دانشگاهی کمرنگ تر است و از این فضا می توان استفاده کرد و دانشگاه را به خاستگاه ورودی فناوری تبدیل کرد.

  برنامه شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب برای کسب فناوری چیست؟

شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب هم برای کسب فناوری روزآمد دنیا از طریق دانشگاه ها ذیل شبکه فناور در حال برنامه ریزی است. اکنون10 تا 12 مورد نیازهای فناوری این شرکت شناسایی شده و در حال پایش است تا با امضای تفاهم نامه ها آنها را در اختیار برخی دانشگاه ها قرار دهیم.

  هم اکنون چه میزان از نیازهای فناورانه مناطق نفت خیز جنوب از داخل کشور تأمین می شود؟

به منظور رفع نیازهای فناورانه، پژوهش و فناوری مناطق نفت خیز جنوب، راهبری پروژه های مهمی را با موضوع های ویژه از قبیل بومی سازی توربین، نمک زدایی الکترواستاتیک، مته هاي حفاري PDC و... در دست انجام و راهبری دارد. مته های حفاري PDC يكي از كالاهاي راهبردی در صنعت حفاري به شمار مي رود. هم اکنون مته هاي حفاري PDC توسط معدود كشورهاي داراي فناوري توليد آن ساخته می شوند و تاكنون هيچ فعاليت تحقيقاتي و پژوهشي اساسي در خصوص تدوين و توسعه دانش فني ساخت آن در داخل كشور صورت نگرفته است. نتيجه اجراي اين پروژه، دستيابي به فناوری ساخت مته PDC در كشور خواهد بود. اين سايز مته يكي از اندازه هاي پرمصرف اين نوع از مته ها به حساب مي آيد. با توجه به مصرف تقريبي سالانه 130 عدد مته بدنه ماتريكسي سايز 2/1 8 اينچ در كشور، براساس محاسبات انجام شده در نقشه راه، اجراي اين پروژه سالانه یک میلیون و 170 دلار در سال صرفه جویی اقتصادي در بر خواهد داشت. ساخت و آزمايش اين اندازه از مته مي تواند قدم اول و اصلي براي اجراي ساخت ديگر اندازه های مته هاي حفاري PDC باشد. همچنين با توجه به شرايط تحريم و نيز برنامه هاي وزارت نفت در خصوص توسعه میدان های نفتي كشور، برنامه ريزي و سرمايه گذاري در زمينه توليد مته هاي حفاري در داخل مي تواند گام مهمي در تحقق اهداف صنعت نفت كشور محسوب شود و نقش بسزايي در شكوفايي صنايع داخلي كشور ايفا كند. اين پروژه براساس مفاد نظام نامه پژوهشي وزارت نفت به گونه ای تنظيم شده است تا در چند بخش سبب دستيابي به دانش و فناوري باارزش افزوده اقتصادي و ثبت نشان تجاري بین المللی شود. در اين رهگذر افزون بر تامين نيازهاي شركت به صورت كاملا بومي و قابل اطمينان، ايجاد ثروت ملي به واسطه توليد محصول با فناوري بالا و ارائه آن به بازارهاي بین المللی محقق می شود. چشم انداز كلي انجام اين طرح، توليد داخل انواع مته هاي حفاري PDC و ثبت نشان تجاري بين المللي است كه براي دستيابي به آن دو فاز عمليات اجرايي پیش بینی شده كه فاز نخست آن اجراي پروژه پژوهشي حاضر است و فاز دوم توليد انبوه مته PDC بر مبناي دانش فني تدوين شده و تصويب كارفرماست.  هم اکنون فاز مطالعاتي، طراحي، تأمين مواد و تجهيزات مورد نياز و همچنين قالب ریزی و ساخت نمونه مته آزمايشي با موفقيت سپري شده و در مرحله آزمايش ميداني و بررسي عملكرد مته است.

   با توجه به اهمیت ازدیاد برداشت چه برنامه ای پژوهشی در این زمینه دارید؟

تعریف و راهبری پروژه های ازدیاد برداشت یکی از مهم ترین اهداف و برنامه پژوهش و فناوری است که در قالب همان شبکه فناور و ارتباط دانشگاه با صنعت و پررنگ شدن فرآیندهای فناور محور با تمركز بر فناوري هاي بخش چاه محور و مخزن محور در حال برنامه ریزی است. به عبارتی ما به دنبال فرآیندهای کاری هستیم، یعنی اگر فرآیندکاری اصلاح شود، همه موضوع های مهم از جمله ازدیاد برداشت، تولید صیانت، بومی سازی، مدیریت و بهینه سازی انرژی و... را دربر خواهد گرفت، تأکید می کنم فرآیند کاری باید در کل ساختار بنشیند. در سال هاي اخير و طي دو مرحله تعداد 22 قرارداد پژوهشی كلان ميان شركت ملي نفت ايران و مراكز دانشگاهي/ تحقيقاتي کشور منعقد شد که 10 میدان در حوزه فعالیت مناطق نفت خیز جنوب است. در میدان های مربوط به حوزه مناطق نفت خیز جنوب «انجام مطالعات پژوهشي و فناورانه به منظور توسعه فناوري ها در جهت بهينه سازي فرآيندهاي توليد و افزايش ضريب برداشت» از میدان های اهواز، بي بي حكيمه و رگ سفيد به پژوهشگاه صنعت نفت، میدان گچساران به دانشگاه صنعت نفت، میدان منصوري به دانشگاه شيراز، میدان كوپال به دانشگاه صنعتی شريف، میدان كرنج به دانشگاه آزاد اسلامي، ميدان مسجدسليمان به دانشگاه صنعتي سهند، ميدان بينك به دانشگاه فردوسي مشهد و ميدان مارون (بنگستان) به دانشگاه صنعتي اصفهان واگذار شد. بر اساس اين قراردادها، دانشگاه ها و مراكز پژوهشي منتخب موظف شدند با اتخاذ رويكرد پژوهشي و مبتني بر فناوري هاي روزآمد جهاني، كليه فعاليت هاي لازم جهت افزايش ضريب برداشت و بهبود توليد از میدان های مربوطه را ظرف مدت 10 سال راهبري کنند. در این زمینه مدیران و کارشناسان مناطق نفت خیز جنوب کلیه امکانات و توانایی هاي خود را جهت تحقق اهداف این طرح به کار گرفته اند؛ به طوری که تاکنون بیشتر از 150 نفر از کارشناسان مناطق نفت خیز جنوب از ادارات و شركت هاي بهره برداري به عنوان ناظر فني در روند انجام پروژه های یادشده مشارکت داشته اند. بسته كاري نخست 6 قراردادي كه در مرحله اول واگذار شده اند، شامل میدان های اهواز، بي بي حكيمه، گچساران، منصوري، كوپال و كرنج به اتمام رسيده و مطالعات Fast Track اين میدان ها در حال اتمام است. همچنين بسته كاري اول 4 قرارداد جديد شامل میدان های رگ سفيد، بينك، مارون و مسجدسليمان، در حال انجام است. بسته كاري نخست اين قراردادها شامل شناسايي چالش هاي میدان ها و غربالگري روش هاي ازدیاد برداشت و بهبود توليد است. قراردادهای ازدیاد برداشت و بهبود تولید نیز در قالب 5 بسته کاری شناخت میدان، مدل سازی و شبیه سازی میدان، انجام آزمایشات تخصصی، اصلاح مدل شبیه ساز و طراحی پایلوت است. افزون بر اين بسته IOR و ساخت تجهيزات بالادستي در شرح خدمات برخي مشاوران پژوهشي لحاظ شده است.  حجم نفت درجاي اوليه اين میدان ها كسر بزرگي از حجم كل نفت درجاي اوليه میدان شركت ملي مناطق نفت خیز جنوب را به خود اختصاص داده است و افزايش تنها يک درصد ضريب بازيافت از میدان های یاد شده معادل 135 میلیارد دلار خواهد بود.  پیشتر اصلاح فرآيندهاي اجرايي اين قراردادها از ميدان محور به فناور محور با تمركز بر فناوري هاي بخش چاه محور و مخزن محور و با هدف ايجاد انستيتوهاي تخصصي فناوري در حوزه بالادستي در دستور كار معاونت پژوهش و فناوري وزارت نفت قرار گرفته و در اين خصوص كارگروهي در وزارت نفت برای بررسي بيشتر موضوع تشكيل شده است.

  بحث کاهش آلاینده های محیط زیستی هم اکنون مطرح و رویکرد شرکت های بزرگ نفتی به این سمت تغییر کرده است. برنامه شما در این باره چیست؟

متأسفانه در ساختار پژوهش مباحث آینده پژوهی دیده نشده است. از سوی دیگر زنجیره ارزش با نگاه یکپارچه هم در ساختار وزارت و شرکت ملی نفت مفقود مانده است. زنجیره ارزش از یکسری فعالیت های تولیدی و پشتیبانی تشکیل می شود. مثلا فعالیت پشتیبانی در زنجیره ارزش شامل زیرساخت های شرکت، منابع انسانی، توسعه فناوری، تأمین کالا و فعالیت های تولیدی نیز شامل بازاریابی و فروش، خدمات، لجستیک داخلی و خارجی، عملیات می شود. هر چقدر به فرآیند زنجیره ارزش پرداخته شود، فرآیند تولیدی یکپارچه تر عمل خواهد کرد.

بحث محیط زیست هم که اشاره کردید، به صورت معمول در قالب گازهای همراه (فلر)، مدیریت پساب ها و پسماندها یا خاک های آلوده نفتی مطرح است. در فرآیند تولید شبکه ارزش این موارد به عنوان ثروت دیده می شوند. به عنوان نمونه هم اکنون برای استفاده از خاک آلوده نفتی پیشنهاد وجود دارد یا در موضوع پساب های نفتی بر اساس برخی پیش بینی ها و مقالات علمی بیان می شود به ازای تولید هر بشکه نفت در آینده سه بشکه پساب تولید خواهد شد؛ بنابراین ضرورت مدیریت این موضوع وجود دارد. مدیریت این موارد با زنجیره ارزش و ارزش افزوده امکان پذیر است و نباید به صورت نقطه ای و مقطعی به این موارد نگاه کرد. مشکلات زیست محیطی بدون شک با طرح های به عنوان زنجیره ارزش قابل حل است. ما طرحی را در خصوص ایجاد شبکه ارزش و شبکه ارزش افزوده آماده کردیم که البته مقدمات آن پیشتر آماده شده بود اما قرار است به صورت رسمی با یکی از دانشگاه های کشور در ابتدا آن را به صورت یک طرح مطالعاتی یکپارچه و جامع به انجام رسانیم. پیشنهاد اولیه آن است که نگاه زنجیره ارزش در بدنه وزارت نفت باید به صورت یکپارچه اتفاق بیفتد، یعنی یک واحد در بدنه وزارت نفت وجود داشته باشد که تمام فرآیندهای صنعت نفت در بالادست تا پایین دست بر مبنای آن ارزش آفرینی و آن زنجیره ارزش و فعالیت تولیدی و پشتیبانی در تمام سازمان تعریف شود و به سازمان کوچک هم تسری پیدا کند.  مقام معظم رهبری  می فرمایند نفت ثروت ملی است. همین یک جمله کافی است که نگاه ما به منابع هیدروکربوری تغییر کند، به عبارتی باید تلاش کنیم با نهادینه سازی دیدگاه زنجیره ارزش و تولید ارزش افزوده، از دغدغه و مشکل خام فروشی و خام خواری که تا حدودی غالب مشکلات ما به آن برمی گردد، فاصله بگیریم.

  آیا بودجه بخش پژوهش برای هزینه های این بخش کافی است؟

پیشنهادی که برای بودجه پژوهشی داریم، یک بودجه شناور است، بودجه ای که سقف برای آن وجود نداشته باشد و به عبارتی سودآوری در پی رفع نیاز به عمل آمده تأمین کننده آن باشد. البته این موضوع نیازمند یک مدل مالی است. هم اکنون یکی از چالش های ما برای همکاری با دانشگاه ها نیز همین موضوع قراردادی و مالی است، نمی توانیم مسائل پژوهشی را با پروژه های جاری غیر پژوهشی جمع ببندیم. قطعا بودجه جاری پژوهشی با توجه به توقعی که از این بخش وجود دارد، کافی نیست، ضمن اینکه هرچقدر در این بخش هزینه شود، مفید خواهد بود و پولی که در پژوهش خرج می شود، ثروت اندوزی است و قطعا هزینه نیست.

  شرکت ملی مناطق نفت خیز چه برنامه ای برای استفاده از انرژی های تجدیدپذیر دارد؟

نخستین پیشنهاد این است که این مقوله (انرژی های تجدیدپذیر) به ساختار پژوهش و فناوری شرکت ملی مناطق نفت خیز اضافه شود؛ بنابراین نیاز به بازبینی ساختار است. باید تلاش کرد تا بخش پژوهش که در واقع آینده یک سازمان است، بیشتر شود البته اکنون پیشنهادهایی در این زمینه از جمله استفاده از فناوری انرژی خورشیدی، سوخت هیدروژن و... ارائه شده است که باید سازوکار و فرآیند آن برنامه ریزی شود.