عید بندگی
عيد قربان، تنها روزي از بيشماري ايام نيست تا در قاموس واژه هاي يک قوم توضيح و در فرهنگ يک آيين تفسير شود. اين روز روايت حکایت عشق آسماني يک انسان الهي است. اين روز، فرجامِ نيک يک مناسک و آغاز يک راه است؛ پايان رنج هاي سفر، اشکهاي شوق، تن پوشهاي برابري، درسهاي برادري، بارقه هاي رحمت، لحظه هاي خاکساري، هنگامه هاي برائت و آغاز راهي است براي حفظ همه اين رهيافتها، فصلي براي همه اين شکفتنها و ترنمي براي آفريده شدن دوباره. عيد قربان، عيد بشارتهاي الهي و روزي براي باز يافتن خودِ گمشده انسان است.
عيد حسرت و شادي
عيد سعيد قربان، شادي و شور و شعف را با حُزن و حرمان و حسرت به هم آميخته است. آنان که با دست رفاقتِ توفيق، راهي حرم بودهاند و ميهمان مکه و مدينه و مروه و منا، اينک هنگام عيد قربان که اندک اندک، آهنگ بازگشت نواخته ميشود، از سويي با مِهر و لبخند از حلاوت عبادتي ميگويند که به انجامش موفق بودهاند و از سوي ديگر، از اندوه انبوهي که آوار دلشان شده و قصه سنگين فراقتي که غصه قلب هايشان. در آن سوي ديگر، مردماني که ساليان پيش، شيريني سفر به سرزمين عشق را در ذائقه هاي معنويشان به خاطر سپردهاند، شهد شيرين آن خاطره ها را بار ديگر در دفتر ايام مرور ميکنند. مردمي نيز که هنوز فرصت زيارت حج را نيافتهاند، دستان خود را نردبان نيايش ميکنند و حسرت ديدار را با گلبرگهاي دعا، بهانه توفيق ميسازند. عيد قربان، يادمان همه اين حسرتها و شاديهاست.
اندکي تأمل
امروز که در شادي عيد قربان قدم ميزنيم، اندکی با خود بينديشيم که اگر آن روز، ابراهيم خليل، اسماعيل را که همه هستي و نمادي از تعلق دنيايياش بود، به قربانگاه برد، امروز، اسماعيل ما کيست؟ کدام تعلق، بر بال پرواز ما زنجير شده است؟ مال؟ مقام؟ موقعيت؟ جواني؟ زيبايي؟ يا... بايد که هر چه بهانه ماندن است، هر که ما را به دنيا گره زده، هر چه بر چشمان دلمان
بستهاند تا خدا را نبينيم و هر غبار غفلتي که بر قلبمان نشسته و فطرت پاکمان را سياهاندود کرده است، همه و همه را چون گوسفندي قرباني، به مذبح ببريم و شاهرگ دلبستگي هايمان را با تيغ پيکار با نفس قطع کنيم:
بگذر از فرزند و جان و مال خويش تا خليل اللّه دورانت کنند
سَر بِنه بر کف، برو در کوي دوست تا چو اسماعيل، قربانت کنند
چگونه از زندگي احساس رضایت کنیم؟
در دو شماره قبل هفته نامه «مشعل» با موضوع کلی زندگی و رضایت مندی از آن گفته شد؛ زندگي می تواند شيرين و رضايت بخش باشد، به شرط آن که «روش» آن را بدانيد. زندگي کردن همانند هر کاری ديگر، نيازمند «مهارت» است. علت بسياري از ناکامي هاي زندگي را بايد در نبود مهارت هاي زندگي جست وجو کرد. در ادامه برخی راهکارهای ایجاد رضایت از زندگی از جمله تفکر واقع گرایانه داشتن، هماهنگ کردن انتظارها با واقعیت ها، اصلاح نگاه به دنیا و اینکه دنیا محل آسایش مطلق نیست، شناخت معنای زندگی، کنترل آرزوها، دل نبستن به دنیا، لذت بردن از داشته ها و راحت گرفتن زندگی به عنوان بخشی از راهکارهای رضایت از زندگی ارائه شد. در این بخش ادامه راهکارها را بیان می کنیم.
تلاش کنيد، نگران نباشيد
رزق و روزي، يکي از نگراني ها و دغدغه هاي زندگي است. چنانچه اين نگراني در حد معمول باشد، مشکلي در زندگي شما به وجود نمی آورد. براي رسيدن به روزي تلاش کنيد و مطمئن باشيد که خداوند روزي شما را خواهد رساند. فراموش نکنيد که نه خدا جاي تلاش را می گيرد و نه تلاش جاي خدا را، از شما حرکت، از خدا برکت؛ اين قانون روزي است. اين مقدار از نگراني و انديشمند بودن، زيان رواني نخواهد داشت. مشکل از آنجا آغاز می شود که در عين کار کردن، پيوسته و به صورت فزاينده، نگران و مضطرب فردا باشيد. اين نگراني افراطي، فشار رواني فراواني را بر شما وارد و آينده اي تيره و تار در برابر چشمان شما مجسم می کند و شما را يا به نااميدي می کشاند يا به حرص. اين در حالي است که روزي انسان تعيين و تضمين شده است. خداوند متعال بر اساس اصل مصلحت، اندازه روزي انسان تلاش گر را معين و رسيدن آن را تضمين کرده است. به خدا اطمينان کنيد. اندازه اي که خداوند مقدر می کند، چيزي جز صلاح شما نيست. اگر به اين واقعيت باور داشته باشيد، احساس راحتي می کنيد و از زندگي خود لذت بيشتري می بريد. امام علي(ع) می فرمايد؛ کسي که مطمئن باشد، آنچه خدا برايش مقدر کرده فوت نمی شود، دلش آسوده می شود. به قول امام صادق(ع) اگر خداوند تبارک و تعالي روزي را به عهده گرفته است، پس اندوه تو براي چيست؟
نکته ديگر اين که اگر شما اندوه روزي تمام عمر را امروز بر خود وارد سازيد، بدون شک وضعيت شکننده اي را براي خود پديد آورده و روي آسايش و آرامش را نخواهيد ديد. امام علي(ع) در تبيين علت اين امر و نادرست بودن اندوه فردا را داشتن می فرمايد: اندوه سال خود را بر اندوه امروز خود اضافه نکن. آنچه در هر روز قرار دارد، براي تو کافي است؛ بنابر اين اگر آن سال از عمر تو باشد، خداوند عزوجل در هر فردايي آنچه را براي تو تقسيم شده می فرستد و اگر از عمر تو نباشد، تو را چه کار با اندوه و غصه آنچه مال تو نيست؟
حريص نباش
خداوند متعال روزي را بر اساس «مصلحت» انسان تنظيم کرده است، اما بشر بسياري از گرفتاري هاي خود را به کم بودن روزي نسبت می دهد. او تصور می کند افزايش مال يعني افزايش خوشبختي! بر همين اساس تلاش فزاينده و پايان ناپذيري را براي دارايي بيشتر آغاز می کند. اينجاست که پديده «حريص بودن» شکل می گيرد. بدانيد که حرص و طمع نه تنها بر خوشبختي نمی افزايد، بلکه سطح رضايت از زندگي را می کاهد، زيرا تلاش و انتظار شخص حريص افزايش می يابد ولي دريافتي او تغيير نمی کند و همين امر فشار رواني را افزايش می دهد. امام علي(ع) می فرمايد: انسان حريص روي آرامش را نخواهد ديد؛ بنابراين به خدا اعتماد کنيد و حريص نباشيد تا آسوده زندگي کنيد.
بخيل نباش
اگر مال محور خوشبختي شود، حريص می شويم تا بيشتر جمع کنيم و بخيل می شويم تا کمتر مصرف کنيم. امام علي(ع) می فرمايد: در شگفتم از حال بخيل که می شتابد به سوي فقري که از آن فرار می کند! و از دست می دهد بي نيازي اي که در طلب آن بود. پس در دنيا مثل فقرا زندگي می کند و در آخرت همچون توانگران حساب پس می دهد! ترس از فقر انسان را به بخل می کشد و در بخل انسان هم چون فقرا زندگي می کند، از يک سو اضطراب و ترس از آينده دارد، از سوي ديگر بايد کم مصرف کند، از سوي سوم اندوه حفظ مال دارد و از سوي چهارم در اجتماع نيز جايگاه مورد قبولي ندارد. بخيل در اين چهار ديواري اسير و زنداني است. رسول خدا(ص) می فرمايد: انسان بخيل، کم آسايش ترين مردم است.
خزانه دار ديگران نباشيم!
يکي از چيزهايي که ممکن است شما را ناراحت و افسرده سازد، نداشتن اموال ذخيره شده است. وجود پشتوانه مالي در حد معقول آن، اشتباه نيست، اما اگر ذخيره قابل انتظارتان را نداريد يا حتي هيچ ذخيره اي نداريد، نگران نباشيد. به اين واقعيت باور داشته باشيد، که فقط آنچه مصرف می کنيد، مال شماست نه آنچه ذخيره می کنيد! امام علي(ع) می فرمايد: اي فرزند آدم! هر آنچه بيش از مصرف خودت به دست آورده باشي، در حقيقت خزانه دار آن براي ديگري هستي. اين چه آسايشي است که بايد مالي را جمع کرد و مصرف نکرد. آيا اين آسايش آور است يا زجرآور؟ نه تنها نبايد از فراوان نبودن مال ناراحت بود، بلکه بايد خرسند باشيم که زحمت جمع کردن نگهداري کردن مال ديگران را به عهده نگرفته ايم.
قناعت، لذت زندگي است
اکنون به خوبي می توان حکمت قناعت را فهميد. اگر روزي تقسيم و تضمين شده است و اگر حريص بودن بر آن نمی افزايد و اگر فقط آنچه را مصرف می کنيم، روزي ما بوده، پس بهتر است به آنچه خداوند می فرستد، بسنده کنيم و راضي باشيم. اين يعني قناعت کردن. کليد رضايت از زندگي در قناعت است. اگر به آنچه تعيين شده، راضي باشيد، آرامش خواهيد يافت. رسول خدا(ص) می فرمايد: آگاه باشيد براي هر کس روزي اي هست که به ناچار به او خواهد رسيد. پس اگر کسي به آن راضي باشد، مايه برکت او شده و زندگي اش را توسعه می دهد و کسي که به آن راضي نباشد، مايه برکت او نخواهد شد و موجب توسعه زندگي اش نخواهد شد. صفاي زندگي شما در قناعت است. اگر از زندگي رنج می بريد، ببينيد آيا فردي قانع هستيد يا نه؟ لقمان حکيم اين گونه به فرزندش درس زندگي می دهد: به آنچه خدا قسمت تو کرد قانع باش تا زندگي ات با صفا شود. امام علي(ع) نيز می فرمايد: از ميان مردم، انسان آسوده کسي است که قانع باشد. اين جمله حضرت را هيچ گاه فراموش نکنيد که قناعت لذت زندگي است.
لذت معاشرت را فراموش نکنيد
کساني که ارتباط هاي سالم و سازنده با ديگران دارند، از نشاط، شادابي و آرامش بيشتري برخوردارند. امام صادق(ع) می فرمايد: براي هر چيزي چيز ديگري هست که موجب آسايش آن می شود و انسان مؤمن با برادر مؤمن خود احساس آرامش می کند، همان گونه که پرنده با همانند خود احساس آسودگي می کند.آنچه معاشرت با ديگران را لذت بخش می سازد، «انس و همدمي» است. انس و الفت، زندگي شما را از خشکي و شکنندگي خارج می سازد و به آن گرما و لطافت خاصي می بخشد. امام صادق(ع) «مونس موافق» را يکي از عوامل لذت بخش زندگي و موجب آسايش رواني می داند. وقتي از ايشان پرسيدند: مونس موافق کيست؟ فرمود: همسر شايسته، فرزند صالح و همنشين صالح.بخش بزرگي از آرامش زندگي شما در اين است که با خانواده خودتان و دوستانتان و با فاميل خودتان رابطه خوبي داشته باشيد. خداوند ميان همسران مودت و رحمت قرار داده است؛ از این رو همسر مايه آرامش است. فرزندان شما گل هاي خوشبويي هستند که می توانيد از با آنها بودن احساس فرح بخشي پيدا کنيد. ارتباط با فاميل يا صله رحم نيز، نقش مؤثري در بهداشت رواني شما خواهد داشت؛ از این رو مورد تأکيد زياد دين قرار گرفته است، پس ارتباط با ديگران و معاشرت سالم را دست کم نگيريد. نگوييد مشکل دارم و نمی توانم. اتفاقاً يکي از راه حل هاي مشکل شما همين است. با ديگران باشيد و از در کنار آنان بودن لذت ببريد تا آسايش و آرامش را تجربه کنيد.
لذت با خدا بودن را از دست ندهيد
آيا به اين فکر کرده ايد که وطن شما کجاست؟ شما از ديار خاک نيستيد و در اين خاکستان، غريب و تنها هستيد. گاهي چنان بي قرار می شويد که هيچ چيز حتي ثروت و فرزند و فاميل دل شما را ارضا نمی کند و باز هم بهانه می گيرد؛ بهانه کسي را می گيرد. «من ملک بودم و فردوس برين جايم بود» اين دل تا به اصل خودش وصل نشود، آرام نمی گيرد. خدا، وطن شما و مهم ترين و اساسي ترين نياز شما است. اگر خدا نباشد، زندگي سرد و آزار دهنده خواهد بود. خداوند متعال در تبيين همين حقيقت می فرمايد؛ هر کس از ياد من روي گرداند، زندگي سختي خواهد داشت. آگاه باشيد که دلها با ياد خدا آرام می گيرد. اينجاست که فلسفه راز و نياز، دعا و مناجات مشخص می شود. خدا بهترين مونس، همدم و همراز انسان است. به قول امام علي(ع) ياد خدا مايه جلاي سينه ها و آرامش دلهاست. روح جدا افتاده شما، نياز به ارتباط، با منبع خود دارد. بدون اين ارتباط پژمرده و افسرده می شود و نماز، بهترين جلوه اين ارتباط است نماز بخوانيد و ارتباط خودتان را با خدا گرم تر و صميمي تر کنيد.خداوندا! کيست که حلاوت محبت تو را چشيد و ديگري را به جاي تو برگزيد و کيست که با تو انس گرفت و روي از تو برگرفت.
برگزیدگان دومین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم ستاد وزارت نفت
در دومین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم ستاد وزارت نفت ویژه کارکنان،همسران و فرزندان که یکم تیرماه امسال درمجتمع فرهنگی ـ تفریحی آبعلی صنعت نفت برگزارشد، 22 نفر از برادران و 29 نفر از خواهران، موفق به کسب عنوان در رشته های مختلف قرآنی شدند که اسامی آنها به این شرح است