گذری بر زندگی و امامت پربرکت حضرت امام سجاد (ع)
خورشيد در زنجير
پيشواي عارفان و زينت عبادت کنندگان، حضرت امام سجاد (ع) در سال 38 هجری قمری در شهر مدينه و در دوران حکومت عدلگستر علي (ع) ديده به گيتي گشود. دو سال و چند ماه از دوران کودکي را در عصر نياي بزرگوارش سپري کرد، ده سال از بيوفاييها و مرارتهاي مردمان با عموي مظلومش امام حسن مجتبي (ع) را شاهدي صادق بود و ده سال نيز در عصرامامت پدر زيست. امام سجاد (ع) در رخداد جانگداز عاشورا حضور داشت و پس از شهادت جانسوز پدر، عهدهدار امامت مسلمانان شد. آن امام پس از 35 سال پيشوايي مردمان و بر جاي گذاشتن ميراثي گرانبها از معارف ناب الهي، سرانجام در محرم سال 95 هجری قمری به دست عبدالملک بن مروان، خليفه پليد اموي به ديدار محبوب شتافت. سالروز شهادت اين امام همام، بر همه مسلمانان جهان تسليت باد.
کانون کمالات
امام سجاد (ع) نواده راستين رسالت و سلاله پاک امين وحي الهي بود. عليبنالحسين (ع) در کانون آسمان سامان امامت رشد يافت و از دامان پر مهر سه امام الهي، شهد شيرين تربيت نوشيد. آن امام، اوان کودکي را درسآموز منش والاي امير مؤمنان علي (ع) نياي بزرگمردي بود که اوج کمالات انساني، همه و همه در وجودش تجلي مييافت. بعدها بلنداي بردباري، صبرسبز و سعه صدر را در مکتب عموي گرانقدرش امام مجتبي (ع) آموخت. امام سجاد (ع) از محضر پربار پدر، دانش و بينش و حماسه و شور و شوق شهادت را به ارث برد و از اين رو، آن امام، افزون بر اين که زينت عبادت کنندگان و اسوه عرفان و سجده بود، بزرگمرد علم وانديشه و معرفت و شکوه وجلال و ابهت نيز لقب يافت. امام سجاد (ع) در يک کلمه، کانون همه کمالات انساني و ارزشهاي والاي معنوي بود.
تقابل حق و باطل
در کاخ بيداد يزيد، آن هنگام که دژخيم به خيال خام خود، سرمست از پيروزي، بر تحقير اهل بيت پيامبر (ص) قهقهه مستانه ميزد، بار ديگر در نگاه همه حقيقتپويان گيتي، تقابل ژرف حق و باطل شکل گرفت. يک سو روح نستوه امام سجاد (ع) اگرچه در زنجير و پايبند اسارت و در سوي ديگر، پليدترين ددمنشاني که از آدمي، تنها نامي به همراه داشتند؛ همانان که اسير شهوت و شهرت و ثروت و حکومت بودند و اينان که جز حق و عدل و توحيد و تکليف، مطلوب ديگري نداشتند. در نگاه ظاهربين، امام سجاد (ع) اسيري مظلوم بود، اما در بينش الهي امام، اسارت، معنا نداشت. او نشان داد که به آزادي و آزادگي ميانديشد و راه حق و حقيقت ميپيمايد. او اين سخن علي (ع) را روشناي راه خود قرار داد که اگر حق باشيد و بميريد، زندهايد و اگر باطل باشيد و زنده، مردهايد.
پيامرسان عاشورا
عاشوراي حسيني در عصر دهم محرم سال 61 هجری قمری به پايان رسيد، اما دامنه آن کوفه، شام، مدينه و مکه را فرا نگرفت؛ از اين رو امام سجاد (ع) و حضرت زينب(س) رساندن خون پيام کربلا و تداوم مکتب عاشورا را عهدهدار شدند. آنان ميبايست پيام عاشوراييان را که همان بيداري، آگاهي، اصلاح انديشه، حاکميت الله، آزادگي و عدالت بود، به مردم چند شهر بزرگ آن روز جامعه اسلامي برسانند و بذر عزت و کرامت انساني را در نهاد جامعه اسلامي و انساني بکارند. در اين راه، اسارت فرصتي براي مبارزه در عرصه عقيده و انديشه شد و رهاورد آن، بيداري و هوشياري مردم کوفه و شام و عصيان و اعتراض بر ضد حکومت وقت بود. اهل بيت و در رأس آن امام سجاد (ع) از فرصت اسارت، براي پرده افکندن از چهره پليد اموي و معرض سيماي امامت و ولايت، بهترين بهرهها را گرفتند و رسالت سرخ امام حسين (ع) را به فرجامي شايسته رساندند.
براندازی چهره نفاق
امام زينالعابدين (ع) و حضرت زينب (س) را به موازات رسالت بلند امام حسين (ع)، رسالتي همسان و همراه بود و تحقق آن، از همان عصر عاشورا آغاز شد که ساعاتي تلخ و جانگداز براي اهل حرم بود. اين امر در همراهي کاروان اسرا از کربلا، جلوهاي عيني و انقلابيتر گرفت. بدون ترديد نخستين و مهمترين بخش اين رسالت، برانداختن چهره نفاق و تظاهر دودمان اموي بود. امام سجاد (ع) با نقل تمام مشاهدات خود از وقايع کربلا، پرده مکر و نيرنگ را از چهره حکومت فاسد يزيديان کنار زد و زنگ بيدارباش را در گوش مردم خواب و خمود آن عصر به صدا درآورد. برنامهريزان دستگاه تبليغاتي ابن زياد و يزيد، کوفه و شام را با تزيين و آذين، مهياي بهرهبرداري از واقعه کربلا و نيز به اسارت رفتن بازماندگان کاروان حسيني ساخته بودند، ولي امام سجاد (ع) با درک شرايط زمانه و با خطابههاي آتشين خود، موفق به خنثيسازي اين نيرنگ يزيدي شد و فضاي کوفه و شام را برضد وضع موجود برآشفت و ذهن و ضمير مردم بيخبر از واقعه را در هالهاي از ابهام و پرسش فرو برد.
دفن آفتاب
دژخيمان اموي که آفتاب حقيقت را برنميتافت و دل سياهش را راهي به سرچشمه نور نبود، سرانجام نقشه به قتل امام عارفان و زينت پرستندگان الهي، حضرت علي بن الحسين (ع) گرفت. «وليد بن عبدالملک» خليفه سفاک اموي، منظور پليدش را به وسيله حاکم مزدور خود در مدينه، عملي ساخت و امام را با خوراندن زهر به شهادت رساند. پيکر پاک امام سجاد(ع) را در ميان اندوه پيروان و عزادارانش و در کنار قبر عموي بزرگوارش امام حسن مجتبي (ع) در قبرستان بقيع به خاک سپردند. امروز، مزار غريب او، فرودگاه فرشتگان الهي و زيارتگاه عاشقان و ارادتمندان اهلبيت و طهارت است..
توصیه رهبر فرزانه انقلاب به کارمندان
ماهیت کارِ کارمند، خدمت است. البته در یک نظام سالم، حتی کسانی که شغل آزاد هم دارند، ممکن است به نحوی به جامعه خدمت کنند؛ اما آنها کجا و آن کسی که همه عمر و همه وقتش، برای جریان امروز کشور صرف می شود کجا؟ محیط کارمندی، چنین محیطی است. انسان کارمند، چه خواهران و چه برادران، یعنی آن کسی که همه زندگیش را در همان حدی که در وسعت توانایی های اوست، برای اداره امور کشور صرف می کند. این، خیلی ارزش دارد ...
من می خواهم به همه شما برادران و خواهرانی که در اینجا هستید و به همه کارمندان دولت در سراسر کشور عرض کنم: در محیط کار، سعی کنید از همه توان و استعداد و ابتکار خودتان استفاده کنید. این لازم است. از همه قدرت فکری و عملی خودتان در محیط کار استفاده کنید. نگذارید ساعتی از ساعات کار شما، به بطالت یا به کم کاری بگذرد. اجازه ندهید در محیط کاری که شما در آنجا مشغول هستید، چنین چیزی پیش بیاید. اگر همه آحادی که امروز در این دستگاه عظیم دولتی مشغول کارند، از ابتکار و نیرو و اخلاص و توانایی های فکری و روحی خودشان استفاده کنند، کار دولت، شتابان تر و بهتر و پیشرفت ها، بیشتر و متناسب با همان قدم های بزرگی که امروز دولت جمهوری اسلامی و نظام مقدس اسلامی در پیش رو دارد، خواهد شد. این، توصیه اول من به شما کارمندان دولت است که از وقت و امکانات و استعدادها و توانایی های خود استفاده کنید. یکایک کارمندان دولت در سطوح مختلف -در سطوح بالا و در سطوح پایین- حتی در سطح آن کارمند دون پایه ای که کار خدماتی کوچکی در فلان اداره دارد، می توانند دلسوزانه و با ابتکار و با دقت، کار خود را انجام دهند و بازده کار را مضاعف کنند.
توصیه دوم این است که عزیزان من! کسانی که دشمنِ نظام جمهوری اسلامی هستند، اکتفا نمی کنند که مسئولان و برجستگان و چهره های نمایان نظام را مورد اتهام قرار دهند. به همه دستگاه نظام اداری جمهوری اسلامی، اتهاماتی را متوجه می کنند. شما باید مراقب باشید، دستگاه اداری را از این اتهامات مبرا کنید. نگذارید افرادی که نه به فکر خدا و وجدان و شرافت و اخلاقند، نه به فکر سرنوشت خودشانند و به طریق اولی نه به فکر سرنوشت بقیه کارمندان دولت هستند، این طور چهره کارمند را خدای نکرده در نظرها مخدوش کنند؛ به این عنوان که کارمند کار نمی کند؛ کارمند طمع ورزی می کند و ...
البته رسانه ها هم باید توجه کنند. رسانه ها هم تحت عناوین مختلف، هر یاوه ای را نباید در مورد کارمندان پخش کنند و این قشر زحمتکش و خدوم را که این همه زحمت می کشند و این بارِ سنگین اداری کشور را متحمل می شوند و چرخ و پَر کارهای دولت را می گردانند، با عناوین مختلفی لکه دار کنند. خودِ شما مسئولیت بزرگ تری دارید. مراقب باشید و نگذارید در محیط کار، آدم های طماع، این قشر قانع و شریف و زحمتکش و دلسوز را خدای نکرده مورد اتهامات قرار دهند. دشمن، منتظر بهانه است که دشمنی کند.
جایگاه مسجد
مسجد اهمیت دارد، پایگاه است؛ همچنان که معروف شده در زبان ها واقعاً پایگاه است. نه فقط پایگاه برای فلان مسئله اجتماعی، [بلکه ] مسجد می تواند پایگاه همه ی کارهای نیک باشد؛ پایگاه خودسازی، انسان سازی، تعمیر دل و تعمیر دنیا و مقابله با دشمن و زمینه سازی برای ایجاد تمدن اسلامی و بصیرت افزاییِ افراد؛ و هَلُمَّ جَرّا. مسجد یک چنین جایگاهی است.
31/05/1395
برپایی خیمه عزا در جوار شهدای گمنام وزارت نفت
مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) و یاران باوفایشان، با حضور دسته های عزاداری شرکت های تابعه وزارت نفت، با حضور جواد اوجی، وزیر نفت در جوار شهدای گمنام وزارت نفت برگزار شد.
این مراسم به همت مرکز بسیج وزارت نفت، ۱۲ مرداد برگزار شد و با اقامه نماز جماعت ظهر و عصر پایان یافت.