ما با این خطوط لوله فرقی نداریم، هر دو فرسوده ایم. هرچند برای این لوله ها برنامه تعمیراتی وجود دارد که ایمن و نوسازی می شوند، امیدواریم به ما نیز توجه بیشتری بشود. خیلی ها می گویند به نوعی زندگی شخصی ما در اقماری از دست می رود.
آن یکی هم با لهجه آبادانی می گوید: قصد ماندن در اینجا را نداشتم، هر چقدر شیطنت کردم؛ از دریا پیاده ام نکردند. البته این را هم بگویم که خاک دریا دامنگیر است. می گوید: دیگر آن توان گذشته را ندارم. مشکل نیرو داریم و با این تعداد نیرو 20 سال پیش کار می کردیم که سکو نو و تازه بهره برداری شده بود، حالا که 20 سال گذشته باز همان تعداد و نفرات هستند.
کار روی سکو سختی هایی دارد که حتی این گزارش از ترسیم دقیق آن عاجز است. مثلا میلاد که سال ها پیش یک لحظه پایش سر خورد، از ارتفاع داخل دریا پرت شد و دستش شکست و زانویش را از دست داد، هیچ گاه نامش به سطح رسانه ها نیامد. او بعد از پیگیری زیاد توانست دوباره به دریا و سکو بازگردد. روی سکوهای نفتی میلادهای زیادی می توان یافت که نامی از آنها نشنیده ایم.
خدمات و امکانات
اگر درباره نحوه تامین مواد غذایی در سکو برایتان سوال است، بهزاد قادری به عنوان مسؤول خدمات سکو در این باره توضیح می دهد که تره بار به صورت هفتگی به سکو می رسد و خشکبار هم هر 14 روز یک بار که تمام اقلام با کانکس تخلیه می شود، اما اگر دریا خراب باشد، ارسال مواد قطع خواهد بود. او با اشاره به سکته قلبی یکی از نیروهای خدمات و کمبود نیرو روی سکو می گوید: نفرات با همدلی اقلام وارد شده را روی سرو شانه خود از شناور به سکو منتقل کردند وگرنه یک مهندس با 20 سال سابقه در سکوی بهره برداری نباید در شرایط یک دست بار آب میوه و دست دیگر ابزار باشد.
روی سکو یک مخزن 14 تنی آب قرار دارد که آب آن با کشتی از جزیره منتقل و تخلیه می شود. آب آشامیدنی روی سکوی ایلام موضوع مهمی است؛ نفرات روی این سکو می گویند: وقتی دریا شرایط خوبی نداشته باشد، امکان پهلوگیری کشتی حامل آب وجود ندارد، به خصوص در زمستان ها که از نظر تامین آب آشامیدنی با محدودیت مواجه هستیم.
شاید در ذهن بسیاری از ما تنها فصل گرما به خاطر داغی و شرجی هوا کار روی سکو را سخت می بینیم، اما زمستان هم برای کارکنان دلهره آور و پراسترس است؛ از این جهت که کافی است به قول خودشان دریا خراب باشد که همراه آن مشکلات ریزو درشت مختلف به همراه دارد.
مسؤول خدمات سکو می گوید: فصل زمستان و در شرایط بد آب و هوایی، زمانی که کشتی نتواند پهلو بگیرد و آب به سکو بدهد، ناگزیر به جیره بندی آب هستیم و دوش های حمام را می بندیم. روی این سکو دو حمام و دو توالت برای این ۳۰ نفری که روزانه در این آن رفت و آمد دارند و زندگی می کنند، وجود دارد. حتی ظروف غذا هم جمع آوری می شود و ظرف های یک بار مصرف جایگزین و استفاده می شود. حتی روی سرویس بهداشتی هم این کاغذ که «همکاران در مصرف آب صرفه جویی کنید»، نقش بسته است.
مسؤول خدمات سکو یادآور می شود این بخش مختصری از مشکلات و سختی های کار روی سکو افزون بر روند کار تخصصی و فنی است که جریان دارد. اینها فشارهایی است که کارکنان سکو علاوه بر 12-13 ساعاتی که نفرات کار سخت روی سکو را انجام می دهند و تازه می خواهند استراحت کنند و دوش بگیرند و غذای گرم بخورند، شاهد این مشکلات هم هستند. ای کاش افرادی که در وزارتخانه هستند، سختی کار را برای کارکنان شاغل روی سکو لحاظ کنند تا ما پس از 20 تا 25 سال، امکان بازنشستگی داشته باشیم، نه اینکه منتظر باشیم وقتی سن ما به 60 سال و سابقه مان به 30 سال برسد که آن موقع هم دیگر کسی سالم برنمی گردد و اگر بازگردد، فرسوده است. آشپز ما که بیمه تامین اجتماعی دارد، زودتر از من می تواند بازنشسته شود. چرا نباید پنج سال زودتر بازنشسته شویم؟ هر روز صبح با شناور می آییم و گاهی از جزیره تا پای سکو می آییم و دریا که خراب است ، دوباره باید برگردیم. یکی از کارکنان می گوید:
امیدواریم بهداشت روان در این سکوها بیشتر مورد توجه قرار گیرد، کلا همه بچه ها از نظر روانی به هم ریخته هستند. محیط به قدری کوچک است که اینجا چیزی به اسم حریم شخصی وجود ندارد؛ اینجا ما خاموش از بین می رویم.
اگرچه کارکنان با طرح مشکلات خود، عصبانی به نظر می رسند، اما سعی می کنند میزبان مهربانی برای ما باشند. تمام این موارد باعث درخواست انتقال حداکثری نفرات حاضر روی این سکو است. در کنار موضوعات ریز و درشت از اسکان تا امکانات که کارکنان سکو به آن اشاره می کنند قایق نجات 15 نفره است که برای نفرات حاضر کفایت نمی کند.
قلب تپنده سکو
در ادامه بازدید از سکو در بخش کوچک اداری آن به اتاق کنترل و مانیتورینگ سکو می رسم. نفرات در حال تماس با سکوی ایلام 2 هستند که کار تعمیرات در آن جریان دارد. محسن لطیفی که حدود 16 سال است روی این سکو فعالیت دارد، عاشق کار و محیط کاری خود است و البته مثل دیگر همکاران خود از نبود سکوی اقامتی گله مند است. از روی سیستم ها مراحل تولید و انتقال نفت را توضیح می دهد: «در این سکویی که در آن هستیم، اتاق کنترلی وجود دارد که اتاق کنترل مرکزی چهار سکو است و کار استحصال اولین مرحله جداسازی در سکوی مادر انجام می شود. از چاه های فرعی که فرستاده می شود، در تفکیک کننده های سه فازی، آب و گاز همراه نفت جدا می شود و گاز استحصال شده از نفت با خط لوله 18 اینچ به جزیره سیری فرستاده و پس از فرآورش برای تامین گاز مورد نیاز به جزیره کیش فرستاده می شود.»
معضل سقف حقوق
در میان صحبت ها، موضوع مشترک میان کارکنان رسمی همچون دیگر بخش های صنعت نفت مطرح می شود: سقف حقوق که از دغدغه های اصلی نیروهای رسمی حاضر در سکوی ایلام است. مازیار دهقانی، رییس سکو با طرح این مساله اشاره می کند که در حال حاضر 60 درصد از کارکنان با این مشکل مواجه هستند و امسال تعداد بیشتری را شامل خواهد شد. من چه در خشکی و چه در دریا کار کنم، حقوقم یکسان است و باید بگویم یک ریال بابت کار روی سکو به من تعلق نمی گیرد. سوال من این است که چرا شرایط را برای ما دشوار می کنند؟ امیدواریم دولت و مجلس با در نظر گرفتن کار سخت روی سکوهای نفتی، موضوع سقف حقوق ر ا به نحوی اصلاح کنند.
دهقانی همچنین با اشاره به نقش موثر خانواده به ویژه همسران کارکنان اقماری ادامه می دهد: اگر حمایت های آنها نبود،کار کردن در چنین محیط های سختی، خیلی قابل تحمل نبود و شاید به این منتج می شد که عطای کار را به لقایش ببخشیم.
داداشی نیا، معاون سکو هم با اشاره به شرایط سخت کار روی سکو توضیح می دهد: دوری از خانواده با هیچ پولی قابل جبران نیست. این پول دریافتی برای کسی که سقف حقوق می گذارد و می گوید کسی که در جنوب کار می کند، نباید از این مبلغ بیشتر بگیرد. این افراد نیامدند دو شب اینجا بخوابند و شرایط زندگی و کار را از نزدیک لمس کنند. با این همه آنچه ما را روی پا نگه داشته است، همسر و فرزندانمان هستند.
او می گوید: مساله سقف حقوق در نفت باعث شده تعدادی از نیروهای قدیمی منطقه هم اندازه رییس جزیره حقوق دریافت کنند و این موضوع روی انگیزه های کارکنان به ویژه در شرایط سخت تاثیر زیادی دارد.
محدودیت امکانات ورزشی و فرهنگی
روی سکوی ایلام حتی از گیاهان سبز سایر سکوها هم خبری نیست و امکانات ورزشی در حد یک کانکس 6 متری است که امکانات خاصی نمی توان مهیا کرد؛ با این حال یکی از کارکنان جوان سکو می گوید: همین باشگاه تنها محیط امن و دلباز سکو به نظر می رسد.
همین باشگاه هم امکانات خاصی نداشته و با پیگیری کارکنان، وسایلی به آن اضافه شده که حالا در حد صفحه و میز پرس پا و جلو پاست. یکی از کارکنان می گوید: اینجا قهرمان شنا و ورزشکاران رزمی کار داریم.
غیر از این باشگاه در زمینه فرهنگی، امکانات دیگری روی سکو نیست. تنها در محوطه کوچکی که برای استراحت می رویم، مشخص می شود بخش فرهنگی رستوران تی وی روم میتینگ روم در یک فضای کمتر از 10 متری است.
یکی از کارکنان می گوید: صدای ما باشید و بهداشت روان ما را مطرح کنید. تمام این مسائل و کمبود امکانات به مرور بر روح و روان ما اثر گذاشته است و حالا پس از ده سال کار روی این سکو می توانم بگویم همیشه سرعت اقتصاد از ما جلوتر و بیشتر است و حقوق ها هم صرف روزمرگی می شود.
خورشید که پایین می رود، جمعی از ساکنان ایلام هم منتظر شناور هستند تا به جزیره بروند. برخی هم در اتاق های تاریکی که دل خوشی از آن ندارند، شب را به صبح و روز کاری جدید می رسانند، چون آهنگ کار در سکو هیچ توقفی ندارد. در واقع روی این سکو حتی امکان هم نشینی های شبانه هم وجود ندارد و نفرات باید به فکر جایی برای خواب یا مکانی دنج برای گپ و گفت با بچه ها و خانواده خود باشند.
زمان حضور ما روی سکوی ایلام رو به پایان است و باید منتظر رسیدن بالگردی باشیم که ما را به مقصد جدید برساند بااین حال هنوز پیگیری ما تمام نشده و حرف های تمام کارکنان را نشنیده ایم.
البته این جمله یکی از ساکنان سکوی ایلام در ذهنم نقش می بندد که شما که در تهران هستید، از طرف ما از وزیر نفت بخواهید اینجا بیاید و حرف های ما را بشنود.