او ادامه می دهد: در طرح اقماری بدون اینکه متوجه باشید، وقتی 14 روز در یک اتاق تنها تا صبح را سپری می کنید، یک حالت انزوا برای شما ناخواسته شکل می گیرد و این به مرور زمان به جایی می رسد که از تنهایی لذت می برید. علاقه ای به مراودات اجتماعی و در جمع بودن ندارید. انزوایی که آرام آرام در اثر این طرح شکل می گیرد. مشکلات دیگر اصولا وقتی پدر بالای سر خانواده نباشد، تربیت فرزندان بخصوص پسر سخت می شود. من در همکاران خودم می بینم رضایتمندی از فرزندان دختر بیشتر است. به ندرت دیدم و نمی خواهم استثنا قائل نشوم که فرزندان پسر در کار و زندگی و ... کمتر موفق بودند و این آسیب ها با آیتم های بدی آب و هوا و... قابل جبران نیست؛ بنابراین باید در جمع قانون گذاران نفراتی باشند که چند سال اقماری را تجربه و با گوشت و پوست و استخوان درک کرده باشند. اما آشنایی آنها با سکو در حد یک ویزیت است که با پرواز بیایند و بروند. دوری از خانواده آسیب های اجتماعی زیادی دارد. وقتی از خانواده دور هستید، حالت اجتماعی شهر و شم اقتصادی را از دست می دهید. فرصت های مناسب اجتماعی اقتصادی را از دست می دهید. سبکی از زندگی متاثر از کار به افراد تحمیل می شود. طرح اقماری قبلا که شرکت های خارجی می آمدند، برایشان سنگین بود 30 سال در سکو کارکنند. در کار اقماری وسط دریا، دریای شمال و... سال های محدود با دستمزد قابل قبول در سکو کار می کنند که پس از آن بتوانند زندگی خوب داشته باشند. آنجا به این صورت است که شرکت های خصوصی کار سکوها را عهده دار هستند. شرکت نفت فلات قاره ایران، دولتی است. به عنوان نمونه در یکی از سکوهای کشورهای همسایه، نفرات خارجی استخدام می شوند و حقوق دریافتی برای یک عمر کفاف می کند. در کار سکو بعد از مدتی در خود ذوب می شوید و از تنهایی لذت می برید وبا آنکه رفته رفته به محیط عادت می کنیم، ممکن است در یک عصر جمعه غربت سراغ مان بیاید.
صحبت از مهاجرت همکاران که می شود، معتقد است: مهاجرت مشکلاتی دارد که تا آخر عمر قابل جبران نیست و کسی نمی تواند غربت آن را تحمل کند، اما غربت در دریا بالاخره بعد از 14 روز بازگشت به خانواده را دارد که در مهاجرت به خارج از کشور نیست. اگر شرایط اینجا از هر نظر مناسب باشد، فکر نمی کنم کسی به فکر مهاجرت باشد.
با غلامرضا یعقوبی، سرپرست اتاق کنترل سکوی نصرهم صحبت می شوم، اینجا می توان کل روند تولید از 11 سکوی اقماری اطراف را دید که با حوصله همه آنها را توضیح می دهد. به عنوان نمونه از روی سیستم ها می شود دید کار تعمیراتی در کدام سکو در حال انجام و کدام سکو در حال تولید است و با چه ظرفیتی این روند انجام می شود. روی یکی از نرم افزارها توضیح می دهد: اینجا ورودی نفت را کنترل می کنیم. نفت سکوها اینجا می آید و بعد از تفکیک گاز به جزیره سیری ارسال می شود. یعقوبی که حدود 37 سال مشغول کار اقماری است، می گوید: در کار اقماری عملا زندگی نداریم و آن را طرح جالبی نمی دانم. اینجا 14 روز از همه چیز دور هستیم. مادرم که فوت کرد، نتوانستم بروم تا رسیدم سه روز طول کشید. در سال های دور،اگر کسی 10 سال روی سکو کار می کرد، از او می پرسیدند تمایل به ادامه کار روی سکو دارد که در صورت تمایل نداشتن، برایش کاریابی می شد، اما هم اکنون این طرح منتفی شده است.
او مثل خیلی نفرات باسابقه این سکو از موضوع سقف حقوق گله مند است و می گوید: الان سه سال است حقوق من اضافه نشده است. هر چه هم می گوییم گوش شنوایی برای آن نیست. مجلس اخیرا تصویب کرد برای قضات و هیئت علمی دانشگاه ها سقف حقوق برداشته شود، چرا برای ما که روی سکوها با این همه مشکلات کار می کنیم، سقف حقوق برداشته نمی شود؟ ما که دوری از خانواده را تحمل می کنیم، در حقوق ما هم تاثیری ندارد و امکان جابه جایی هم نیست. امیرمسعود جعفری، از کارکنان اهل تبریز که از اعضای هیئت علمی دانشگاه بوده و حالا در سکو مشغول فعالیت است، از موضوع رفت و آمد به سکو انتقاد دارد که باید با دو پرواز از تبریز به تهران و سیری و سکو به مقصد برسد: ساعت 10 شب از تبریزبه تهران می آیم به خوابگاه می روم یا در صورت تاخیر چند ساعت باید در فرودگاه بخوابم. برگشت هم همین داستان است. از ریسک های کار که می پرسم، می گوید: سوار کشتی و هواپیما شدن از ریسک های کار ماست. بزرگ ترین مشکل رفت و آمد در دریای خراب است. او به تحریم ها هم اشاره می کند که در نتیجه آن با مشکل قطعه مواجه شدیم. اما تولید ادامه دارد. محمد فرجی، معاون تعمیرات سکوی نصر هم که قبلا دانشگاه تدریس می کرده 10 سال است وارد این سکو شده است. او می گوید: در کار دانشگاهی امنیت شغلی نداشتیم و با طرح نخبگان به اینجا آمدم. روی سکو بیشتر کارها تعمیراتی است. فرسودگی تجهیزات و تحریم کار ما را دوچندان کرده است. کار سکو سختی خود را دارد. عمده مشکل دوری از خانواده است. از او درباره گرمای هوا روی سکو می پرسم، می گوید: گرمای تبریز بیشتر اذیت می کند، اینجا رطوبت و شرجی است. رتبه اول فارغ التحصیلی دانشگاه تربیت مدرس بودم. زندگی روی دریا اگر کار باشد که اکثرا هم هست، گذر زمان را متوجه نمی شویم. اما به همین صورت تا چشم به هم می زنیم، می بینیم سال تمام شد. بزرگ شدن بچه ها را حس نمی کنیم. در شرایط خاص خانه نیستیم. به دنیا آمدن فرزندم دریا به هم ریخت، کشتی نیامد و نرسیدم. از جزیره دیگر هلیکوپتر گرفتند تا رسیدم به دنیا آمده بود. او هم به مشکل سقف حقوق اشاره دارد که اگر حل نشود، در سال های آینده مشکل آنها هم خواهد بود و می گوید: حل این مشکل و همچنین مالیات، مطالبه ما هم هست. او با بیان تفاوت های کار روی سکو و خشکی می گوید: کسی که در جزیره مشغول کار است، امکانات مختلف دارد. تفاوت آن حق سکو است که برای خیلی نفرات به خاطر سقف حقوق اعمال نمی شود. مشکل تامین کالا برای خرید تجهیزات داریم. دلتنگ تدریس دانشگاه می شوم، اگر امکانش بود همزمان کار تدریس را هم انجام می دادم. اما با توجه به 14 روز حضور در اینجا امکان آن وجود ندارد. از او درباره اوقات دلتنگی روی سکو می پرسم که اشاره می کند: تا ساعت 6 بعدازظهر مشغول کار هستم، وقتی برای دلتنگی هم ندارم.
با توجه به مشکلات زیادی که سبک زندگی و کار اقماری دارد، صادق توسلی، معاون سکو می گوید: دوست ندارم در موضوع اقماری فقط به مشکلات توجه کنیم؛ اینجا فضا کاملا مردانه و نشاط آور است. من همیشه می گویم اگر بشود این سکو را به داخل شهر ببریم، فضای بسیار عالی بود. همه از راس تا پایین همه به اسم کوچک یکدیگر را صدا می کنند. بزرگ ترین حسن طرح اقماری این است که محیط کاری اقماری سکوها و مناطق عملیاتی را هیچ جا نمی توان سراغ گرفت، همانند یک خانواده هستیم. در طرح اقماری فلات قاره فضا برای پیشرفت وجود دارد، به راحتی فضای پیشرفت برای آشنایی با سیستم های کنترل روزآمد دنیا وجود دارد. در کنار آن معتقدم طرح اقماری برای مجردها بسیار مناسب است.
علاقه مند نبودن نسل جدید به کار روی سکو
از توسلی درباره میزان استقبال از این نوع کار سوال می کنم، توضیح می دهد: در یک مقطعی فکر می کنم دهه 80 بود که حتی پیمانکاران را هم به سختی می شد اینجا برای کار حفظ کرد. زمان درخواست برای طرح اقماری به دلیل این است که بازار کار بیرون نامناسب است. او معتقد است: تا زمانی که روند مهاجرت مثل یک فلش یک طرفه از سکو به منطقه و از منطقه به تهران است، یعنی مشکل راحت حل نمی شود. تا این اتوبان دو بانده نشود، یعنی مشکلات پابرجاست و مشکل در سکو بیشتر و در منطقه کمتر است. ستادهای تهران از ازدیاد نیرو تحت انفجار است. در همین سکو طی یکی دو سال اخیر نفرات جوان ما که حداقل می توانستند تا 10 سال اینجا باشند، کار سکو را ترک کردند. این در حالی است که اکنون برخی شرایط از جمله امکان تماس تصویری با خانواده وجود دارد؛ سال 81 که به اینجا آمدیم، هفته ای یک بار وقت می گرفتیم که بتوانیم از طریق مخابرات با خانه صحبت کنیم. به هر رو، نسل جدید هیچ علاقه ای به سبک زندگی روی سکو ندارد. ابراهیم مرادی، تکنیسین ارشد خدمات چاه ها اهل پارسیان و 27 سال است که مشغول کار هستم. با لهجه خاص جنوبی می گوید: قسمت ما با دریا نوشته شده است. شیفته کارم هستم و انتخاب خودم بوده است. به هر حال طرح اقماری شرایط خاص خود را دارد، ضرب المثلی هست که می گوید: زمین تا آسمان فرق می کند سکو تا جزیره و جزیره تا خانه. می گوید دروغ است اگر بگویم روی سکو دلتنگی سراغم نمی آید. اینجا را با این طبیعت و دریا اینطور زیبا هم ثبت نکنید. کار سختی را انجام می دهیم. آنقدر کار زیاد است که حساب روز و ساعت و زمان از دستمان می رود.
ماده 10 را اجرا کنید
همت رنجبر، از کارکنان بخش بهره برداری از تازه واردهاست و با سابقه هشت ماه با طرح نخبگان از دانشگاه صنعت نفت به سکوی نصر آمده است. می گوید: حقیقتش کار روی دریا مثل هرکار دیگری سختی و خوبی هایی دارد. جذابیت آن این است که نفت این محصول راهبردی را که اقتصاد کشور وابسته به آن است، در بخش بالادست تولید می کنیم که این مایه مباهات است. علاوه بر این محیط سکو و همکاران و جو دریا را دوست دارم. اما سختی کار و زمان فعالیت بسیار زیاد است. از 6 صبح تا 6 عصر بدون وقفه درگیر و مشغول کار هستیم.می گوید: چند مقاله ISI دارم. تافل دارم. داور ژورنال خارجی هستم. با این پیش زمینه علمی، کار فیزیکی هم انجام می دهم؛ در صورتی که خیلی ها انتظار دارند پشت میزنشین باشند و دستور بدهند، اما از صفر شروع کردم. دوری از خانواده خیلی سخت است، نوزاد هشت ماهه دارم. از قدم دخترم «وانیا» اینجا آمدم. مشکل مالی هم داریم و باید کار کنم. او درباره مهاجرت می گوید: شرایطش را برای مهاجرت داشتم معدل 19 فوق لیسانس بودم، نرفتم. الان شرایط به شکلی است که حق کارکنان نفت ضایع می شود، از بیرون فکر می کنند اینجا بخور بخور است. انتظار ما بیشتر است. می خواهیم شرایط و سختی کار ما را ببینند. می گوید: دغدغه اصلی کارکنان رسمی، اجرایی نشدن ماده 10 است. به هر نحوی اعتراض خود را اعلام می کنیم، اما جواب نگرفتیم. در گرمای بالای 12 ساعت کار کردن واقعا سخت است. سر و صدا را می شنوید، در این فضا کار می کنیم. سلامتی را از دست می دهیم، معتقدم درایران توجه مناسبی به نیروی انسانی نمی شود. درخواست کارکنان سکوی نصر این است که از سوی مسئولان ارشد ارزش بیشتری داده شوند و این سختی کار دیده شود.