چشم انتظار حل مشکل اشتغال فرزندان بازنشستگان
دریانوش که سابقه ای 16ساله در صنعت نفت دارد و فوق لیسانس شیمی با گرایش نفت است،در مورد فعاليت هاي عملياتي كاركنان اين مركز می گوید: کار در مرکز انتقال نفت اگرچه از حساسیت بالایی برخوردار است؛ اما درعین حال جذابیت ها و شیرینی های خاص خودش را هم دارد؛ اما نکته حائز اهمیت آن است که میزان بهره وری و نشاط کاری، از نمونه مولفه هایی است که باید در محیط های کاری حاکم باشد و سعی کرده ایم با برقراری روابط دوستانه میان همکاران، بار مشکلات و سختی های کار را به مراتب کمتر کنیم. وی بیان می کند: ضروری است تا مدیران هم قدری در زمینه نبود نیروی انسانی زبده و کارآمد چاره اندیشی کنند. حجم کار بالاست و کمبود نیرو به وضوح مشخص است. تمام نگرانی و دغدغه من و همکارانم آن است که این مسأله در درازمدت اثرات جبران ناپذیری داشته باشد. دریانوش از دغدغه های خود و همکارانش هم می گوید؛ اینکه در آستانه بازنشستگی قرار دارند و اشتغال فرزندانشان معضلی است که امید دارند صنعت نفت اولویت و امتیازی برای آنها قائل شود. البته باید پذیرفت که تبدیل شدن این مسأله به واقعیت قدری دور از انتظار است و نیازمند ایجاد زیرساخت ها، سیاستگذاری ها، قانون گذاری ها و اقدام های اجرایی است. لااقل در شرایط کنونی، پاسخ های قابل اعتنایی نسبت به شرایط اشتغالزایی فرزندان نفتی از سمت مدیران شنیده نخواهد شد.
مشکلی به نام مسکن
رئیس اچ اس ای شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه شمال در بخشی دیگر به مقوله واگذاری منازل سازمانی به کارکنان اشاره می کند و ادامه می دهد: با توجه به افزایش قیمت مسکن در سال های اخیر و همچنین نرخ بالای اجاره، شاید لازم باشد از سوی مسؤولان تصمیم های مقتضی در این زمینه به فوریت اتخاذ شود. بی شک یکی از مهم ترین اقلام رفاهی که به نوعی می توان از آن به عنوان دلخوشی کارکنان نفت نام برد، وجود منازل سازمانی است.ایجاد یک سرپناه مطمئن و در عین حال ثابت آن هم با توجه به شرایط حاکم بر جامعه که بشدت نیروهای نفتی در تامین مسکن مناسب در مضیقه هستند، بسیار کارگشاست. منازل سازمانی در منطقه شمال وجود ندارد و متاسفانه اجازه ساخت هم داده نمی شود. البته برای رفع این دغدغه راه های زیادی مطرح شده که تمام آنها بستگی به تامین منابع مالی لازم دارد که متاسفانه در این زمینه بودجه ای لحاظ نمی شود. در اچ اس ای مرکز انتقال نفت ساری 11 نفر نیروی رسمی و پیمانی فعالیت می کنند که به گفته دریانوش، ساعت کاری مشخصی هم ندارند و به صورت ماموریتی و شیفتی کار می کنند. آنها در بقیه ساعات غیرکاری هم باید گوش به زنگ و آماده باشند تا در صورت بروز حادثه بسرعت در محل حاضر شوند.
دریانوش از شرایط کار و سختی آن می گوید و اظهار می کند: شرایط کاری بسیار سخت تر و پیچیده تر از آن چیزی است که حتی فکرش را کنید. انگیزه ماندن در چنین جایگاه شغلی که با خطرهای متفاوت و متعددی هم روبه روست، زیاد نیست؛ سابقه و تحصیلات اصلا تناسبی با دریافتی ها ندارد و به ارزش شغلی هم چندان بهایی داده نمی شود و اینها به نفع صنعت نفت کشور نیست و باید هرچه سریع تر برای برون رفت از آن چاره اندیشی کرد.
30 ساعت از 80 ساعت اضافه کار
مجتبی پوریانی، مسؤول بخش عملیات فراورده مرکز انتقال نفت ساری است، با سبقه فعالیتی 20 ساله در نفت که 11سال آن را در صنعت پتروشیمی و بقیه را هم در شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه شمال سپری کرده است.
او نیز حرف هایی برای گفتن دارد و در ابتدای صحبت هایش، گریزی می زند بر نحوه فعالیت انتقال فراورده از مرکز ساری و دغدغه های کاری اش. پوریانی در پاسخ به پرسشی در خصوص مشقت ها و سختی های کار در صنعت نفت می گوید: مدیران بالادست به همه مشکلات و چالش های کار این صنعت عظیم و پردرآمد کشور اشراف کامل دارند و گاه گفته های ما چیزی جز تکرار مکررات نیست؛ اما اینکه بدانیم اراده ای مصمم برای حل معضلات وجود دارد، جای امیدواری است که باید همیشه آن را زنده نگه داشت.
وی به موضوع اضافه کار و انتقادهای مطرح شده درباره آن اشاره و تصریح می کند: این مسأله تنها مختص به بخش عملیات منطقه شمال است و اضافه کار بخش عملیات دیگر مناطق زیرمجموعه شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران مشابه مرکز انتقال نفت ساری به مراتب بیشتر است و نفرات عملیات از مدیران و مجموعه بالادستی این انتظار را دارند که تدابیری اندیشیده شود تا این اختلاف ها به حداقل ممکن کاهش یابد.
مسؤول بخش عملیات فراورده مرکز انتقال نفت ساری در ادامه می افزاید: میانگین اضافه کار در سایر مراکز عملیاتی خطوط لوله حدودا 80 ساعت است که این میانگین برای منطقه عملیات شمال( مثلا مرکز انتقال نفت ساری حدودا 30 ساعت است) که امیدواریم در آینده ای نزدیک این میزان اضافه کار کارکنان عملیاتی منطقه شمال به شیوه ای عادلانه افزایش یابد.
همسان سازی حقوق منطقی نیست
رضا راسخی، کارمند عملیات با 10سال سابقه كار، یکی دیگر از کارکنان شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت منطقه شمال است که تمایل به صحبت دارد.راسخی مي گويد: موضوعی با عنوان همسان سازی حقوق و دستمزد در حال اجراست که متاسفانه در آن به عدالت حقوقی توجه نشده و مواردی مانند تجربه، سوابق کاری و همین طور میزان تحصیلات، جایگاهی ندارد.
وی با اشاره به افزایش 10درصدی حقوق کارمندان و 60 درصدی کارگران در سال جاری می گوید: در حال حاضر در نفت، کارکنان قراردادی، حقوقشان به نسبت بالاتر از رسمی هاست، درحالی که حجم و میزان کار و فعالیت یکی است. شرایط دریافتی ها خوب نیست تا جایی که حتی کارکنانی که مشمول قانون ایثارگری هستند، تمایلی برای رسمی شدن ندارند.
راسخی همچنین بابیان اینکه استرس شغلی در عسلویه و مناطق جنوب اصلا قابل مقایسه با منطقه شمال نیست، در ادامه اظهار می کند: خود من چند سالی را در عسلویه فعالیت می کردم. کار روی سکوها به مثابه بازی با جان است؛ اما به آن معنا نیست که فعالیت دیگر پرسنل نفتی نادیده گرفته شود. باید شرایط حداقلی برای همگان لحاظ شود تا انگیزه ای برای کار کردن وجود داشته باشد.
ضرورت اجرای ماده 10
موضوع ماده 10 قانون نفت هم از آن دست موضوعاتی بود که راسخی به آن اشاره داشت.
وی با بیان اینکه این ماده قانونی، خواسته بحق کارکنان نفتی است و به دنبال نفی شرایط کاری هیچ یک از کارکنان زحمتکش مجموعه نفتی نیست، اظهار می کند: باید یک جایی قبول و باور داشته باشیم که حساسیت و استرس کار در بخش های عملیاتی بسیار بالاتر از کارکنان ستادی است. ما در واقع در دل خطر هستیم و شب بیداری ها که به نوعی با ماهیت کار عملیاتی عجین شده، خود معضلی است که در درازمدت تاثیر منفی روحی و جسمی بجا خواهد گذاشت.
کارمند عملیات مرکز انتقال نفت ساری می افزاید: همه کارکنان نفت به اتفاق آرا درخواست اجرای این قانون را دارند.کارکنان خدوم نفت، حسن نیت خود رانشان داده اند. همیشه هم پای کار بوده اند و حتی در بسیاری از مواقع از جان خود مایه گذاشته اند.امیدواریم هرچه زودتر چالش های پیش روی اجرای ماده 10 قانون نفت اصلاح و منتج به تغییرات قابل توجهی شود.
راسخی معتقد است: تناسبی میان نیروی کار برقرار نیست و این مسأله بازهم به شرایط کاری مجموعه بازمی گردد. از زمانی که در منطقه شمال مشغول فعالیت هستم، چیزی که مشاهده می کنم این است که جذب نیرو اتفاق می افتد؛ اما چون از طرف دیگر به وفور با خروج نیروی کار مواجه هستیم، عملا شرایط باثباتی حاکم نمی شود. در مرکز انتقال اوریم، چند نفر به این دلیل که نیروی اقماری بودند و با شرایط سخت کاری، دریافتی مناسبی متناسب با اقماری های شاغل در جنوب نداشتند، ترک کار کردند. بنابراین تناسبی بین نیروی کار وجود ندارد و در اغلب موارد با کمبود نیرو مواجهیم.
ضرورت توجه به تناسب سمت ها با مدارج علمی افراد
راسخی، دربخشی دیگر به اصلاح سمت های سازمانی پس از10سال اشاره و تصریح می کند: هنوز نقدهای بی شماری بر آن وارد است . به عنوان مثال، بیشتر کارکنان فعال در مجموعه، دارای تحصیلات عالیه و بعضا با مدارج علمی بالا و حتی دکترا هستند؛ اما با چه سمتی؟ کارمند عملیات. این یک اجحاف بزرگ در حق برخی نیروهاست. نقد بعدی این است که پروسه اصلاح سمت ها بدون لحاظ کردن حجم کار موجود در مراکز صورت گرفته است. به عنوان نمونه، در مرکز انتقال لاجیم، تنها بخشی از کار مرکز انتقال ساری انجام می شود؛ اما سمت های این مرکز با مرکز انتقال ساری یکی است. وی می افزاید: با تمام نقدهایی که بر اصلاح سمت ها وارد است؛ اما نکته حائز اهمیت که ممکن است به پیکره صنعت نفت آسیب بزند، بی انگیزگی نیروهای کار است. من به عنوان کارمند عملیات همیشه در تلاش هستم تا به نوعی ترقی و پیشرفت کاری داشته باشم؛ اما وقتی در مسیر رشد و تعالی با بن بستی تحت عنوان نبود سمت مواجه می شوم، امیدی برای ادامه مسیر و پیشرفت نمی بینم. بخوبی واقفم که این مسأله تنها مختص به مجموعه ما نیست و به نوعی دیگر کارکنان از این وضع خشنود نیستند.همواره باید این موضوع را به مسؤولان یادآور شد. نباید گذاشت که روزمرگی بر کارکنان قالب شود. این مهم نیازمند اتخاذ تصمیم های مقتضی است.
سخن پایانی
سوادکوهی،دریانوش،پوریانی و راسخی، لا به لای وظابفی که آنها عهده دارشان هستند، با واگویه هایی،حرف دل خود و همکارانشان را هم زدند؛به آن امیدکه این حرف ها درجایی دیده ودهان به دهان به گوش بالادستانی برسد که سیاست های کلان را پایه ریزی می کنند. آنها تلاش می کنند تا درهمدلی بایکدیگر،هم چرخ عظیم صنعت نفت بگردد،هم چرخ زندگی تا ازاین گردش احساس رضایت کنند. این گزارش با حضور درمرکزانتقال نفت نکا، بخش سومی هم دارد که آن را در شماره آتی «مشعل» خواهید خواند.