گفت و گوی متفاوت «مشعل» با سیمان کار زن میدان آزادگان جنوبی:

گذر از  محرومیت و تجربیات ساده کاری

مشعل      حضور زنان درصنعت نفت، همواره یکی از موضوعات و چالش های مهم بوده است؛ اگرچه در چند دهه اخیر تعداد قابل توجهی از زنان در رشته های مرتبط با صنعت نفت تحصیل کرده و موفق به کسب رتبه های برتر شده اند؛ اما بخش زیادی از آنها، امکان و همراهی لازم را برای حضور درصنعت نفت و مناطق عملیاتی و کسب تجربه نداشته اند. به نظر می رسد برای حضور زنان در صنعت نفت و مناطق عملیاتی بجز برخی محدودیت های قانونی، نگاه های سنتی ناشی از درک ناصحیح از توانایی زنان، باعث دوری آنها از این صحنه شده است. زنان زیادی در این سال ها با وجود توانایی هایشان و انتخاب به عنوان نخبگان علمی و عملیاتی، به همین دلایل نانوشته، از پروژه های بزرگ کنار گذاشته شده اند. بااین حال زنانی هم هستندکه از تلاش برای رسیدن به این حق و سهم خود کوتاه نیامده و موفق شده اند مسیری را هر چند اندک برای ورود به مناطق عملیاتی باز کنند. مریم عبداللهی، کارشناس ارشد سیمان کاری است که پس از سال ها کار در شرکت های مختلف و میادین متعدد خشکی، بالاخره بانگاه مثبت و همراهی مدیرانش در شرکت انرژی دانا و در میدان نفتی آزادگان، موفق به حضور روی دکل حفاری و تجربه ملموس از کار روی دکل شده است. او که از نخبه های صنعت نفت است، در نشست با خبرنگار «مشعل»، ازحضور خود به عنوان یک زن در صحنه کار گفت.

بانوان و استفاده از قابلیت های آنان در عرصه های مختلف، موضوعی است که همواره با چالش هایی رو به رو بوده است. برخی نگاه موافق و شماری نیز از این منظر که زن به لحاظ فیزیک بدنی، قادر به انجام امور سخت نیست، دیدگاهی مخالف آن دارند.

مریم عبداللهی با اشاره به سابقه تحصیلی خود (رشته مهندسی نفت) به عنوان یکی از نخبه های صنعت نفت گفت: سال 1389 در رشته مهندسی نفت قبول شدم و چهار ترم هم خواندم؛ اما آنقدر فضا برای خانم ها و فعالیتشان در نفت منفی بود که تغییر رشته دادم ودر رشته مهندسی شیمی مشغول تحصیل شدم. دلیل این انتخاب هم آن بود که بجز صنعت نفت، احتمال بیشتری برای فرصت کار درصنایع دیگر هم داشتم. با این حال، موضوع پروژه پایانی دوره کارشناسی ام «مهندسی نفت و سیال حفاری» بود و حتی پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته شیمی دانشگاه شریف هم در زمینه «سیال حفاری و مواد کنترل کننده هرز روی» بود.

نه سوال می کردند، نه به نظراتم توجه داشتند

عبداللهی بااشاره به ارتباطی که به واسطه پایان نامه خود با استادان حوزه نفت و حفاری داشته، اظهار کرد: اولین شرکتی که مشغول کار شدم، شرکت «تهمتن» بود. همزمان، بایک مجله حفاری هم که دوره های آموزشی را برای دانشجویان برگزار می کرد، همکاری داشتم که البته پس از مدتی منحل شد. در ادامه به شرکت «ایمیدکو» که در زمینه حفاری و تزریق نیتروژن و اسید در چاه های نفتی فعال است، رفتم و دو سال در بخش عملیات مهندسی این شرکت حضور داشتم. آنجا تقریبا اولین جایی بود که احساس نیاز به حضور در منطقه عملیاتی و دکل حفاری را پیداکردم؛ اما امکان حضور در بخش عملیات برای من به عنوان یک زن وجود نداشت و صرفا در قالب تیم پشتیبانی درستاد شرکت حضور داشتم.

وی با تاکید بر اینکه مسؤولیت و موقعیت کاری من ایجاب می کرد که در مورد دکل حفاری و جزییات فنی آن اطلاعات دقیق و عینی داشته باشم، گفت: در همه جلساتی که از سوی شرکت با شرکت ملی مناطق نفت خیزجنوب برگزار می شد، حضور داشتم و اتفاقا به دلیل اطلاع از فناوری های نوین و جزییات فنی پروژه، همچنین تسلط به زبان انگلیسی در بیشتر جلسات، نفر اصلی بودم و در قیاس با بسیاری از افراد حاضر در آن جلسات، قابلیت علمی بیشتری داشتم، در حالی که هیچ تجربه ای از دکل حفاری در هیچ شکلی از آن نداشتم.

عبداللهی با اشاره به حضورش درشرکت «سروک» کیش که مختص سرویس های حفاری است، گفت: در این شرکت، در دوره ای تصمیم گرفته شد تاجمعی از دانش آموختگان دانشگاه های ممتاز را در قالب تیم کوثر جذب کنند و آموزش دهند تا در آینده مدیران قابلی شوند. از این گروه که حدود 150 دانش آموخته از دانشگاه های علم و صنعت، امیرکبیر، تهران، شریف و دانشگاه نفت آبادان بودند، من به همراه پنج نفر دیگر که همگی آقا بودند، انتخاب شدیم. در ادامه از ما آزمون عملی و زبان گرفتند که در نهایت هر 6 نفرمان انتخاب شدیم.

وی درتوضیح بیشتر درباره شرایط رقابت و حضورش در شرکت پیشین گفت: حوزه تخصصی من سیمان بود؛ اما از همان ابتدا مخالفت هایی شد که چرا یک زن باید در این حوزه باشد؛ ولی به دلیل نیاز سازمان به تخصص من و نبود امکان کنارگذاری از سیستم عملیاتی، با وجود حضورم در بیشتر جلسات به عنوان تنها نماینده خانم حاضر در جلسات، به خاطر نگاه سنتی و گاه مردانه، به نظراتم توجه نمی کردند و اصلا سوالی هم نمی پرسیدند. با این حال، به حضورم ادامه دادم وحتی بسیاری از همان آقایان مسؤول در جلسات می گفتند اگر تو مرد بودی، یکی از بهترین مهندسانی بودی که در منطقه عملیاتی می توانست کار کند؛ اما متاسفیم که نمی شود! چون شما خانم هستید و امکان حضور در منطقه را ندارید.

 امتیازم از همکاران مرد بیشتر بود؛ اما آنها استخدام شدند

عبداللهی افزود: سابقه کار و امتیازات تحصیلی و تجربی من از پنج همکار مرد دیگری که با من جذب شده بودند، بیشتر بود؛ اما آنها به محض قبولی، روند استخدام را طی کردند و بارها در عملیات سیمان کاری پروژه حضور یافتند؛ ولی این شرایط برای من فراهم نشد. به عبارتی آنها به صرف «مرد بودن» خیلی سریع هم به امنیت شغلی رسیدند و هم با محدوده کارشان آشنا شدند؛ اما برای من امکان حضور در محل عملیات و دکل میسر نبود و باید منتظر می ماندم تا آنها از ماموریت برگردند و در گزارش شان توضیح دهند که آنجا چه شرایطی داشت.

او گفت: در بسیاری از موارد مجبور بودم فقط بر اساس آنچه مدیران و اپراتورها درباره مسائل و مشکلات روی سکو صحبت می کردند، به شکل فرضی نظر دهم، تصمیم بگیرم یا طراحی کنم. گاه از روی فیلم یا نقاشی یا طرحی که همکاران می کشیدند و توضیح می دادند، تا حدی شرایط را درک می کردم.

 انتظار آنها این بود که با همین توصیف ها و توضیحات انتزاعی بتوانم یک برنامه واقعی برای یکی از پرچالش ترین پروژه های حفاری میدان های نفتی شبیه سازی و ارائه کنم.

عبداللهی در پاسخ به این سوال که «همکارانتان طرح و برنامه ای را که بدون دیدن، طراحی کرده بودید، اجرا می کردند؟» تصریح کرد: بله، بعد از اجرا، گزارش کار را به من می دادند و من باید می فهمیدم کار به چه صورت پیش رفته یا مشکل پیدا کرده است یا نه. اینکه مشکل از بخش حفاری بوده یا اپراتور خطا داشته یا غیره! من چون تصویری از آن فضا و شرایط نداشتم، در موارد زیادی برای تهیه این گزارش ها مشکل داشتم.

به عنوان نمونه در روند سیمان کاری چاه، امکان آلودگی «سلوشن سیمان» باسیال گل حفاری بر اثر اشتباه پرسنل عملیاتی دکل یا خرابی شیر های خروجی مخازن گل حفاری وجود دارد، بنابراین از آنجا که من این شرایط را مشاهده نکرده بودم، اشراف کاملی هم بر وقوع این اتفاق که پیامد های جدی در خصوص کیفیت دوغاب سیمان و عملیات سیمان کاری دارد، نداشتم!