دورهمی 120 بازنشسته

نخستین های پالایشگاه بندرعباس

سمیه راهپیما    دوران طلایی زندگی خود را درصنعت نفت به خصوص درپالایشگاه بندرعباس گذرانده اند؛ برخی شان، سال هاست که از محیط کارفاصله گرفته اند و به قولی خانه نشین شده اند تا بیشتر از قبل به امورات منزل بپردازند وبرخی نیز هنوز درارتباط با فضای کار هستند و از تجربه شان در پالایشگاه بندرعباس یا دیگر پالایشگاه ها بهره گرفته می شود. صحبت از بازنشستگان پالایشگاه بندر عباس است. جمع 120 نفره ای که در دوره های مختلف فعالیت این پالایشگاه درآن کارکرده اند تاچرخ این بخش ازصنعت نفت بچرخد و اسفندماه سال گذشته در دور همی سه روزه ای در همین پالایشگاه گرد هم آمدند تا با یادی از گذشته، دیدار تازه کنند و دراین میان به پاس خدمات ارزنده شان، از آنها تجلیل شود. افزون برتجلیل از این پیشکسوتان درمراسمی ویژه، سفر به جزایر زیبا و دیدنی قشم و هرمز، خاطره گویی وگشت در پالایشگاهی که این پیشکسوتان عمری را در آن گذرانده بودند، ازجمله برنامه های این دور همی بود و در این بین کسانی هم بودندکه عنوان نخستین های پالایشگاه بندرعباس را داشتند. خبرنگار «مشعل» با این گروه همراه شده و پای صحبتشان نشست.

باهدف یک دورهمی صمیمی و دیدار چهره های آشنا، میهمان ها کم کم از راه های دور و نزدیک رسیدند؛ شاید دیگر جوان نباشند، اما به واسطه شغلی که سال ها در آن برای سرفرازی کشور تلاش کرده اند، هنوز روحیه جوانی دارند.  از شمال، شرق و غرب کشور به جنوب که باگرما و شرجی روزها و افرادی که از روز و شب های پالایشگاه بندرعباس خاطره داشتند ، بعد از دوران بازنشستگی جهت مرور خاطرات به آنجا بازگشتند.با ورود هریک از این میهمان های خاص وخاطره انگیز، جمع دوستان و همکاران سال های دورجمع تر می شود؛ یکی استادروزهای ابتدای کارش را می بیند و دیگری، رفیق دوران سخت کاری را؛ این جمع پیرشدنی نیست؛ شوخی هایشان دقیقا همان شوخی های دوران پرشور جوانی در پالایشگاه است؛ جمعی که روزها وشب های بسیاری را در واحدهای عملیات، تعمیرات، مهندسی و اداری گذرانده و امروز و در این لحظه، کار و فعالیت درموقعیت ها و بزنگاه های حساس رادر ذهن مروری دیگر می کنند. نگاهی پر غرور و توام با افتخار به پالایشگاه می اندازند و به خود که زمانی در فرآیند تولید آن نقش آفرینی کرده اند تاامروز پالایشگاه بندرعباس به یکی از مهم ترین ها و بزرگ ترین ها تبدیل شود، می بالند.

 نخستین مدیر عملیات پالایشگاه بندر عباس

عبدالحسین مریدی، نخستین مدیر عملیات پالایشگاه بندرعباس است؛ درسال 1344 وارد صنعت نفت شده و41 سال از عمرش را دراین صنعت گذرانده است. او 16سال از دوران کاری اش را در پالایشگاه بندرعباس سپری کرد و در سال1384 به جمع بازنشستگان صنعت نفت پیوسته است و امروز با 78سال سن، دوران بازنشستگی را می گذراند. مریدی می گوید: در زمان راه اندازی پالایشگاه تهران درسال 1346به پالایشگاه تهران منتقل شدم و با بضاعت دانش و تخصص خود در راه اندازی این پالایشگاه و پالایشگاه اصفهان حضور داشتم. وی با بیان این که درپالایشگاه تهران به عنوان رئیس آموزش تجهیز نیروی انسانی پالایشگاه ها فعالیت می کرده است، ادامه می دهد: در جذب نیرو برای دیگر پالایشگاه ها از جمله پالایشگاه بندر عباس هم نقش داشته ام. این بازنشسته سال های دور بااشاره به سختی جذب نیرو درپالایشگاه بندرعباس درسال هایی که این مسئولیت را به عهده داشته است، اظهار می کند: پالایشگاه بندرعباس درسال 1375 تحویل بهره بردار شد؛ به طوری که به لحاظ شرایط آب و هوایی و هم نبود محل اسکان برای کارکنان، از آن به عنوان تبعیدگاه یاد می شد. برای رفع این مشکل تا آماده شدن فضای اسکان، چند خانه در روستای «بستانو» در نظر گرفته شد ودرهرخانه 5 -6 نفر اسکان داده شد. وی در ادامه می گوید: زمان راه اندازی پالایشگاه بندرعباس، شرایط خوبی نداشتیم؛ شرایط بد آب و هوایی از یک سو و عادت نداشتن برخی نیروها به این شرایط از سوی دیگر، کار را سخت کرده بود اما همان نفرات در همان شرایط بد آب و هوایی، برای راه اندازی پالایشگاه ازخود مایه گذاشتند و افتخار آفرینی کردند. مریدی می گوید: نیروهای پالایشگاه بندرعباس که امروزعمری ازآنها گذشته است، جوان های آن زمان هستد. آنها سرمایه های این صنعت هستند که برخی شان هنوز مشغول به کارند و بازنشسته نشده اند و سمت های بالایی هم دارند.

 چیدمان هفت سین با محصولات نفتی

مریدی با اشاره به خاطرات تلخ و شیرین آن دوران نیز می گوید: حضور کنونی من درپالایشگاه بندرعباس خاطراتی را برایم زنده کرده که چیدن سفره هفت سین در اتاق کنترل پالایشگاه، یکی از ماندگارترین آنهاست. این سفره با محصولات نفتی که با «سین» شروع می شد، چیده شده بود. وی در ادامه تصریح می کند: همه دوران کاری ام درپالایشگاه بندرعباس خاطره است؛ کارهایی که روزگاری سخت بود، اکنون خاطره شده است. مثل روزهای نخست راه اندازی پالایشگاه که وقتی به خانه می رفتیم پالایشگاه Shut Down می شد و باید دوباره به پالایشگاه بر می گشتیم. مریدی با اشاره به خاطره ای دیگر در دوران کاری خود در پالایشگاه بندرعباس می گوید: واحد تقطیر شماره یک پالایشگاه، نخستین واحد راه اندازی بود. روز عاشورا همکاران از مدیرعامل وقت خواستند که این روز را تعطیل کنند، اما پاسخ وی این بود که «عاشورا همین جاست» و پالایشگاه باید راه اندازی شود.

 نخستین مسئول تدارکات کالا

پرویز صفایی زاده، یکی دیگر از نخستین های پالایشگاه بندرعباس و مسئول تدارکات کالا بود که سال 1325 در نائین دیده به جهان گشود. او لیسانس بازرگانی خود را در مدرسه عالی تهران گرفت و سال 1346 هم وارد صنعت نفت شد. 10سال از عمرکاری اش رادر عملیات آب و بخار پالایشگاه تهران فعالیت کرده و همه دوره های مرتبط یا تدارکات، کدگذاری، انبارداری و ساخت انبارهای مهم را گذرانده و آموزش را گذرانده است. وی سال 1383 با کوله باری از تجارب بازنشسته شد. صفایی زاده با 40 سال کار و فعالیت در صنعت نفت، پس از بازنشستگی تمام وقت خود را صرف خانواده کرده است که نبودن هایش را تاحدی جبران کند. رسا، شیوا وگیرا صحبت می کند؛ طوری که محو حرف هایش می شوی.  وی می گوید: 6ماه به صورت ماموربه پالایشگاه بندرعباس آمدم و به واسطه تخصص ومهارتی که داشتم، به این پالایشگاه منتقل شدم. به منظورکسب مهارت بیشتر، به مدت دوسال دوره های مربوط به نگهداری کالا وانبارهای پالایشگاه رابا همکاری تدارکات کالای پالایشگاه اصفهان گذارندم. صفایی زاده تصریح می کند: روشی که در زمینه تدارکات کالای پالایشگاه بندرعباس بنیان نهادم، امروزنیز قابل مشاهده است؛ مصداق این امر قفسه بندی وکدگذاری 40 هزار قلم کالاست؛ به گونه ای که هنوز باگذشت سال ها از دوران بازنشستگی ام، آنچه پایه گذاری شده، به همان شکل باقی مانده است. وی می گوید: عاشقانه سرکارخود حاضر می شدم، ساعت6 صبح تا پاسی ازشب کار می کردم. روزها برای هماهنگی در واحدهای مختلف بودم و بعد از ساعت کاری هم به آنچه دردفتر کار(کارتابل)داشتم، رسیدگی می کردم. همیشه اعتقاد داشتم باید از زمان بیشترین استفاده را کرد.  صفایی زاده تاکید می کند: همکاری وهمدلی که درکارکنان پالایشگاه وجود داشت، برایم بسیار ارزشمند و راهگشا بود وتوانست آنچه برای نظم دادن کارها در ذهن دارم، انجام دهم. خدا را شکر می کنم که توانسته ام اندوخته های خود در صنعت نفت را در پالایشگاه بندرعباس به منصه ظهور برسانم.

 حضور خانواده ها در پالایشگاه

وی با اشاره به نوروز وخاطره ای در این باره می گوید: این روزها بیشتر دلتنگ خانواده هایمان می شدیم و برای این که شرایط روحی بهتری ایجادشود، امکانی ایجاد می شد تاخانواده های کارکنان بتوانندچند روزی را در کنارمان باشند. آن دوران برایم خیلی خاطره انگیز و به یاد ماندنی است.

 نخستین مدیر منابع انسانی

جذب نیروی ماهر و با تجربه در صنعت نفت، بسیار مهم و اساسی است. مسئولیت این امر در پالایشگاه بندرعباس برای نخستین به عهده محمدرضا موسوی بود. او نیز همانند دیگر همکاران خود با کوله باری از تجربه به این پالایشگاه می آید. او اسفند ماه 1325 در تهران متولد شده است. موسوی سال 1347 استخدام صنعت نفت و سال 1385 بازنشسته شد. ابتدا دو سال در پالایشگاه تهران و پس از آن در سال های 1349 تا 1352 در پالایشگاه کرمانشاه خدمت کرده است، از آنجا به پالایشگاه شیراز منتقل می شود. وی می گوید: بعد از راه اندازی پالایشگاه جدید کرمانشاه در سال 1352 به پالایشگاه شیراز رفتم که تازه تاسیس بود و تا سال 1358 در آنجا با سمت های مختلف عملیاتی فعالیت می کردم. موسوی ادامه می دهد: درسال 1358 به پالایشگاه کرمانشاه برگشتم وتا سال 1374 درآنجا بودم. پذیرفتن مسئولیت پالایشگاه کرمانشاه مصادف با جنگ تحمیلی و بمباران مکرر و بازسازی بعد از جنگ بود. سال 1374 نیز به پالایشگاه درحال ساخت بندرعباس منتقل شدم، گروهی به عنوان هیئت رئیسه از سوی پالایشگاه مامور شدیم تا بعد از راه اندازی پالایشگاه درآنجا حضور داشته باشیم و مقدمات راه اندازی و تحویل گیری از شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت را انجام دهیم. وی تصریح می کند: برای آغاز به کارسرویس هانیازمند جذب نیرو بودیم، برای این کار نیروهای مجرب پالایشگاه های کشور از جمله تهران شیراز، کرمانشاه و آبادان را جذب کردیم تاراه اندازی پالایشگاه بندرعباس با تکیه بر توان و تخصص آنها انجام شود. موسوی با غروری وصف ناشدنی می گوید: تمام نیروهایی که در آن سال ها برای کار دربخش های مختلف جذب کرده بودیم، امروز در زمره مدیران پالایشگاه هستند.

 تحویل سال در پالایشگاه با خاطرات مشترک

این بازنشسته قدیمی در باره نوروز وحال و هوای آن روزهای پالایشگاه نیز اظهار کرد: فعالیت پالایشگاه 24 ساعته است ومی بایست به صورت نوبت کاری در محل کار خود حاضر می شدیم؛ بنابراین اگر ایام نوروز مصادف با نوبت کاری مان بود، موظف به حضور بودیم و بیشتر نوروزها را این گونه گذراندم سال نو را در پالایشگاه تحویل می کردم. موسوی به خاطرات روزهای کاری خود نیز اشاره می کند و می گوید: روزهای نخست که هنوز خانه های سازمانی ساخته نشده بود، با چند نفر از همکاران در خانه ای که در روستای حاشیه شهر در اختیارمان بود، زندگی می کردیم؛ اگرچه از خانواده های خود دور بودیم، اما اینجا خانواده دیگری شده بودیم. وی ادامه می دهد: به ورزش علاقه مند بودم و هنوز هم ورزش می کنم. در آن سال ها هم با ورزش کردن خود را مشغول می کردم؛ کار سخت بود و ورزش می توانست با انرژی که از آن دریافت می کردم، به من برای مقاومت در برابر این کار سخت کمک کند. موسوی تصریح می کند: پس از بازنشستگی، 10 سال دیگر در شرکت های مرتبط با حوزه پتروشیمی کارکردم. به عنوان مدیر پروژه بنزین سازی پالایشگاه اصفهان نیز فعالیت کرده ام، همچنین مدیر پروژه اسید سولفوریک سازی مس سرچشمه بودم ودرسال 1397 برای بار دوم بازنشسته شدم.

 سخن آخر

هنوز جمعشان جمع است و با شوخی و مطایبه و مرورخاطرات آن دوران، این فرصت دورهمی را غنیمت می شمارند. دورهمی 120 نفره بازنشستگان پالایشگاه بندرعباس برای من نیز که نگارنده آن بودم، خاطره شد، خاطره از مو سفیدکردگانی که بیشترسال های عمرخود رادور ازخانه و خانواده گذرانده بودند تا ایران سربلند بماند.