حکمت های علوی؛ بهترين مشاوران
امام على علیه السلام فرمود: خَيْرُ مَنْ شاوَرْتَ: ذَوُوالنُّهى وَالْعِلْمِ وَأُولُوالتَّجارِبِ وَالْحَزْمِ؛ بهترين كسانى كه با آنان مشورت مى كنى، صاحبان خرد و دانش و تجارب و دورانديشى اند.(غررالحكم ج۳ ص۴۲۸)
شرح حدیث
مهم تر از اصل مشورت، شناختن و يافتن مشاوران خوب و شايسته است. ولى اين خوبى و شايستگى در مشاور، چيست؟ و معيار آن كدام است؟
انگيزه رايزنى و مشورت، بهره گيرى از دانش و تجربه و خرد ديگران است.
آنچه ما را از خطا و بيراهه و لغزش مصون مى دارد، افزودن دانسته ها و تجربه هاى ديگران به دانش و فهم و تجارب خويش است.
آنكه از عقل و خرد كاملى برخوردار نيست، آنكه فاقد دانش و تجربه است و آنكه در كارها و نظرها و تصميم ها، اهل حزم، آينده نگرى و مال اندیشی نيست، نمى تواند براى ما مشاورى خوب باشد و ما را به صواب برساند.
خردمندى، مانع تصمیم های عجولانه مى شود.علم، سلامت عملكرد و انتخاب را تضمين مى كند.تجربه، بالاتر از علم است و حزم هم ما را از پشيمانى هاى ناشى از شتاب و هوس و نقدانديشى مصون مى دارد. اين است كه نبايد از هر كس نظر خواست و به نظر مشورتى هر فردى عمل كرد.
دقت در فراهم بودن شرايط و اوصاف چهارگانه در طرف مشورت ما، نشانه گزينش مشاوران شايسته است. چهار معيار در مشاور خوب، عبارتند از: برخوردارى از علم، خرد، تجربه و حزم!
نگاهی به سبک زندگی اجتماعی امام صادق(ع)
گرایش به الگو و تأثیرپذیری از آن در امور مختلف زندگی فردی و اجتماعی، از جمله گرایش های فطری انسان است و فطرت کمال جوی انسان او را وامی دارد تا برای رسیدن به هدف و کمال از بهترین الگوها استفاده کند. قرآن کریم، که کتاب هدایت و پاسخ گو به نیازها و خواسته های فطری انسان هاست، به نیاز مهم بشر (نیاز به الگو) پاسخ گفته است و پیامبران، پیشوایان معصوم و اولیای الهی را الگوی خوبی برای انسان ها معرفی کرده و تأکید فرموده که در تمام امور فردی و اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و… از آنها تأثیر و سرمشق بگیرند؛ چنان که قرآن کریم می فرماید: «برای شما در زندگی رسول خدا (ص) سرمشق نیکویی بود.»
خیرخواهی و گذشت
امام صادق(ع) نیز همچون، دیگر ائمه هدی(علیهم السلام)، مصداق روشن انسان کامل و نمونه عالی گذشت و خیرخواهی بودند. در این باره گفته اند روزی، مردی نزد امام صادق(ع) آمد و گفت: پسرعموی ایشان، به آن حضرت ناسزا گفته و در این راه از چیزی فروگذار نکرده است. امام با شنیدن این سخن از جای برخاسته و دو رکعت نماز گزاردند و آنگاه چنین دعا کردند: «خداوندا، من حق خود را بر او بخشیدم، جود و کرم تو از من بیشتر است، او را ببخش و گفتار و کردارش را بر او مگیر» و پیوسته آن فرد را دعا می کردند.
خوش اخلاقی با مردم
درباره شیوه رفتاری امام صادق(ع) با مردم گفته اند: «ایشان فردی خوش مجلس و خوش سخن بودند. با مردم روابطی گرم و معاشرتی صمیمانه داشتند، ولی این گرمی و صمیمیت سبب آن نمی شد که در مجلس ایشان، کار خارج از نزاکتی صورت گیرد. آن امام، هرگز کلام کسی را قطع نمی کرد و پس از پایان سخنان دیگران، حرف و سخنشان را آغاز می کردند. همچنین ایشان با چهره ای بشاش و گشاده و با لبانی متبسم با مردم روبه رو می شدند.» چنانکه مالک بن انس یکی از شاگردان امام صادق(ع) و پیشوای مذهب مالکی می گوید: «او فردی شوخ طبع و خنده رو بود.» امام صادق(ع)، هرگز کلام کسی را قطع نمی کرد و پس از پایان سخنان دیگران، حرف و سخنشان را آغاز می کردند. همچنین ایشان با چهره ای بشاش و گشاده و با لبانی متبسم با مردم روبه رو می شدند.
رعایت اقتصاد و همرنگی با مردم زمان
امام همانند مردم معمولی لباس می پوشید و در زندگی رعایت اقتصاد را می کرد. می فرمودند: «بهترین لباس در هر زمان، لباس معمول همان زمان است. لذا گاه لباس نو و گاه لباس وصله دار بر تن می کرد.» حضرت همگام و همسان با مردم بود و اجازه نمی داد امتیازی برای ایشان و خانواده اش در نظر گرفته شود. این ویژگی هنگام بروز بحران های اقتصادی و اجتماعی بیشتر بروز می یافت. از جمله در سالی که گندم در مدینه نایاب شد، دستور داد گندم های موجود در خانه را بفروشند و از همان، نان مخلوط از آرد جو و گندم که خوراک بقیه مردم بود، تهیه کنند و فرمود: «خدا می داند که می توانم به بهترین صورت نان گندم خانواده ام را تهیه کنم، اما دوست دارم خداوند مرا در حال برنامه ریزی صحیح زندگی ببیند.» امام صادق(ع) مصداق روشن کسانی بودند که کم مصرف می کنند و زیاد بهره می دهند و هم مصداق آیه ۶۷ سوره فرقان، در وصف بندگان راستین خدا: «بندگان خالص خدا کسانی هستند که در هزینه خود نه اسراف در پیش می گیرند و نه سخت گیری، بلکه در میان این دو، حد اعتدالی دارند.» ایشان درباره میانه روی اقتصادی می فرمودند: «من ضامنم که اگر کسی میانه رو باشد، فقیر نشود.»
حضرت همگام و همسان با مردم بود و اجازه نمی داد امتیازی برای وی و خانواده اش در نظر گرفته شود. این ویژگی هنگام بروز بحران های اقتصادی و اجتماعی بیشتر بروز می یافت.
ساده زیستی
امام صادق(ع) در همه شئون زندگی، سیره پیامبر اکرم(ص) را الگوی رفتار خود قرار داده بودند. در بسیاری از وقت ها، با کارگران و غلامان خود بر سر یک سفره می نشستند و بدون هیچ غروری با آنان هم غذا می شدند. در خوردن غذا آرام و صبور بودند و هرگز با حرص و ولع غذا نمی خوردند و مانند برخی متکبران، غذای مخصوص و متفاوت از دیگران نداشتند.
ایستادگی در برابر ظالمان
امام صادق(ع) در برابر ستمگران از هر طایفه و رتبه ای به سختی می ایستاد و این شهامت را داشت که سخن حق را به زبان آورد و اقدام حق طلبانه را انجام دهد، هرچند با عکس العمل تندی روبه رو شود، وقتی منصور از او پرسید: چرا خداوند مگس را خلق کرد، فرمود: «تا جباران را خوار کند و به این ترتیب منصور را متوجه قدرت الهی کرد» و آنگاه که فرماندار مدینه در حضور بنی هاشم در خطبه های نماز به علی(ع) دشنام داد، امام چنان پاسخی کوبنده داد که فرماندار خطبه را ناتمام گذاشت و به سوی خانه اش راهی شد.
وحدت اسلامی و مدارا با مسلمانان
امام صادق(ع) شیعیان را به همزیستی با اهل سنت دعوت می کرد تا به این طریق هم شیعیان از جامعه اکثریت منزوی نشوند و هم بتوان احکام و اصول شیعی را با ملاطفت به آنان منتقل کرد. از این روی در مدار حق با مسامحه با آنان رفتار می شد، اما این سهل گرفتن هرگز به معنای زیر پای گذاشتن اصول نبود و آنجا که مسأله اصولی در میان بود، حضرت هرگز تسلیم نمی شد.
عطر ماندگار: از بیانات رهبر معظم انقلاب
پاسداشت زبان فارسی
بخش عظیم و غیرقابل اغماضی از مواریث کهن بشریت اعم از فلسفه، دین، علم ، اخلاق، عرفان و سیاست به وسیله زبان فارسی منتقل شده است که دست یافتن به آن بدون اطلاع از این زبان آسان نیست. آنچه که مولوی، عطار، حافظ، سعدی، فردوسی و دیگر بزرگان علم و ادب فراهم آورده اند، تنها زمانی می تواند مورد استفاده کامل بشریت قرار گیرد که به زبان اصلی یعنی زبان فارسی در اختیار طالبان و پژوهندگان آن گذاشته شود. ما باید برای رواج زبان فارسی در دنیا و گسترش جغرافیایی آن تلاش کنیم تا این زبان در موضع قدرت قرار گیرد و بتواند بخش عظیمی از مدنیت گذشته عالم را که با خود همراه دارد، به دنیا ارائه دهد.(12/12/1377)