روایت یک پدر و پسر از موفقیت در کنکور
دانش آموزی که به رویای کودکی اش رسید
مشعل انسان به عنوان موجودی هدفمند در رده های مختلف سنی، اهدافی را برای خود ترسیم کرده و برای رسیدن به آن تلاش می کند. این اهداف براساس شرایط اجتماعی، اقتصادی و البته سنی شکل می گیرد و فرد برای رسیدن به آن با برنامه ریزی مناسب، تمام تلاش خود را می کند تا به هدف مورد نظر دست یابد.
هرچند همه اهداف و تصمیم های پیرامونی آن، می تواند برای فرد سرنوشت ساز باشد؛ اما تصمیم گیری و هدف گذاری در دوره نوجوانی برای رسیدن به مهم ترین هدف این دوره سنی که همان پذیرفته شدن در بهترین دانشگاه ها و تحصیل در آن است، از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و نه تنها نوجوان؛ بلکه خانواده او نیز برای رسیدن به این هدف تلاش می کنند. اما یکی از دانش آموزانی که توانسته این روزها به هدف و رویایی که از کودکی تا امروز در سر می پرورانده، دست یابد، پدرام آریانیا از شهر آبادان است که موفق به کسب رتبه 91 رشته علوم تجربی در کنکور امسال شده است. پدرام؛ فرزند ارشد محمدرضا آریانیا از کارمندان شرکت ملی نفت است. خانواده او 3 نسل است که در این شرکت مشغول به کار بوده و حالا پدرام که فرزند ارشد محمدرضا آریانیاست، به عنوان نسل چهارمی خانواده، با رتبه بسیارخوب، کنکور را پشت گذاشته است.این مهم بهانه ای شد تا با پدرام و پدرش گفت وگوی کوتاهی داشته باشیم و از تجربه شان برای رسیدن به چنین هدفی بیشتر بدانیم.
پدرام آریانیا، دانش آموزی که توانست رتبه بالایی در کنکور به دست آورد، مهم ترین دلیل این موفقیت را چه می داند؟
پیش ازهر چیز فکرمی کنم هر کسی باید به دنبال علاقه خود برود تا بتواند با تلاش برای رسیدن به آن با شادی، نتیجه ای را که می خواهد، به دست آورد. اگر هیچ علاقه ای برای رسیدن به یک هدف وجود نداشته باشد، بی شک تلاش قابل قبولی نیز وجود نخواهد داشت. به همین دلیل من به دنبال چیزی که به آن علاقه داشتم، رفتم تا بتوانم به پیشرفتی که می خواهم، دست پیدا کنم؛ اما مساله این است که شهر ما (آبادان) امکانات زیادی ندارد. به همین دلیل دوست داشتم تلاش کنم به جایی بروم که امکانات بیشتری دارد تا موفق تر شوم.
برای رسیدن به هدفت، مهم ترین مشوق تو چه کسی بود؟
فکرمی کنم علاقه و رسیدن به موفقیت، یکی از مهم ترین دلایل من برای دستیابی به آنچه که می خواستم، بود. بی شک برای رسیدن به هدفی که انتخاب کرده بودم، باید برنامه ریزی مناسبی نیز در نظرمی گرفتم. به همین دلیل از تابستان قبل (دوره یازدهم دبیرستان) شروع به درس خواندن برای کنکور کردم.
بی تردید یکی از مهم ترین دلایل موفقیت یک دانش آموز، خود دانش آموز است؛ اوست که تصمیم می گیرد از امکاناتی که برایش فراهم کرده اند، چگونه استفاده کند. اگر یک دانش آموز علاقه ای به آینده و اهدافش نداشته باشد، هرچقدر هم امکانات مناسبی برای او فراهم شود، بازهم برای رسیدن به آن هدف، تمام تلاش خود را نمی کند؛ البته شکی نیست که پدر و مادرم مشوق های اصلی من بودند و همیشه من را برای رسیدن به اهدافم همراهی می کردند؛ هیچگاه نشد که از پدر و مادرم چیزی بخواهم و آنها برایم فراهم نکنند؛ این موضوع برای من بسیار ارزشمند است.
با توجه به موفقیتی که به دست آوردی، همچنان به دنبال تحصیل در رشته دندانپزشکی هستی؟
بله؛ در واقع از بچگی علاقه زیادی به رشته دندانپزشکی داشتم. وقتی به مطب دندانپزشکی می رفتم، بو و حس و حالی که در مطب بود و حتی دستگاه هایی که در آن قرار داشت، برای من بسیار جذاب بود. به همین دلیل از بچگی دوست داشتم که دندانپزشک شوم و این مساله را همیشه با پدر و مادرم مطرح می کردم.
برای رسیدن به اهدافت در زندگی، الگویی هم داشتی؟
مادر من، پسرخاله ای دارد که رتبه بسیار خوبی در کنکور ریاضی کسب کرده بود و جزو افراد محبوب فامیل به شمارمی رفت، به طوری که تمام اقوام همیشه درباره او صحبت می کردند و من او را به عنوان الگو انتخاب کرده بودم.
برای آینده ات چه چشم اندازی در نظر گرفته ای ؟
بی شک ترجیح می دهم در ایران بمانم و این رشته را در کشور خودم دنبال کنم؛ چراکه معتقدم دندانپزشکی در ایران به لحاظ اجتماعی و کسب درآمد، از جایگاه بسیار خوبی برخوردار است و فکرمی کنم برای این رشته، ماندن در ایران عاقلانه تر از مهاجرت باشد. هنگام انتخاب رشته تنها دندانپزشکی را انتخاب و سعی کردم تا جایی که می توانم، برای دانشگاه های خوب کشور درخواست بدهم. باید ببینم در کدام یک از این دانشگاه ها پذیرفته می شوم.
در پایان از علاقه مندی هایی که داشتی و برای رسیدن به هدفت، مجبور به کنار گذاشتن آنها شدی، بگو.
پیش از اینکه بخواهم برای کنکور آماده شوم، فعالیت های مختلف هنری و ورزشی را دنبال می کردم؛ اما بسیاری از آنها را به دلیل کنکور و آمادگی در آن کنار گذاشتم. ازجمله این فعالیت ها می توانم به گیتار، بسکتبال و بدنسازی اشاره کنم که برای رسیدن به هدف اصلی خود که موفقیت در کنکور بود، آنها را کنار گذاشتم.
بد نیست معرفی اجمالی از خود داشته باشید و بگویید ازچه زمانی وارد شرکت ملی نفت شدید و در کدام بخش مشغول به کار هستید؟
محمدرضا آریانیا هستم. از سال 1378جذب شرکت ملی نفت ایران شدم و هم اکنون نیز به عنوان کارشناس آزمایشگاه بیمارستان امام خمینی (ره) شرکت ملی نفت ایران در آبادان به فعالیت مشغولم. البته این را هم بگویم که من نسل سوم خانواده آریانیا هستم که در شرکت ملی نفت فعالیت می کند؛ در واقع پدربزرگ و پدرم هم در این حوزه فعالیت می کردند. به گونه ای که می توان گفت زمانی که کلنگ شرکت ملی نفت خورد، پدربزرگ من در آنجا مشغول به کار شد و بعد از آن پدرم و حالا من در این شرکت کارمی کنم. اگر خدا بخواهد پسرم هم به کار در این شرکت ادامه خواهد داد. می توان گفت به نوعی حضور در شرکت ملی نفت برای خانواده ما موروثی شده است.
فرزند شما توانست با رتبه بسیار خوبی در کنکور سراسری سال جاری به موفقیت دست پیدا کند. کمی درباره پدرام بگویید.
پدرام، فرزند ارشد من و متولد سال 1383در آبادان است که توانست رتبه 91 رشته علوم تجربی کنکور سراسری سال جاری را به دست آورد. این موفقیت بی شک، یکی از افتخارات من در زندگی به شمار می رود. او تمام تلاش خود را کرد تا بتواند به هدف و آرزویی که از کودکی آن را دنبال می کرد، برسد و این نشان می دهد که پدرام برای رسیدن به اهدافش، تمام تلاش خود را می کند تا به آن دست یابد.
چه چیز باعث شد رشته علوم تجربی را برای تحصیل در دوره دبیرستان انتخاب کند و شما تا چه اندازه در این تصمیم گیری دخیل بودید؟
پدرام از کودکی بسیار هدفمند بود و اگر تصمیم می گرفت چیزی را به دست آورد، با برنامه ریزی دقیق به آن هدف می رسید. او از بچگی دوست داشت دندانپزشک شود و این مساله برای من بسیار جالب بود. آن زمان وقتی پدرام کودک بود و از آرزوی خود برای اینکه دندانپزشک شود، می گفت، آن را یک رویای بچگانه می پنداشتم. همانطور که هر کدام از ما در بچگی آرزو داشتیم یک شغل خاص مانند خلبانی داشته باشیم؛ اما پدرام از کودکی به این شغل علاقه داشت و با رتبه و موفقیتی که در کنکور کسب کرده، باز هم می خواهد دندانپزشک شود و با رویای کودکی اش، تنها یک قدم فاصله دارد.
در کنار تلاشی که پدرام برای رسیدن به هدف خود داشته؛ شما و همسرتان چقدر نقش داشتید؟
جدا از تلاشی که پدرام برای موفقیت در کنکور داشت، نقش مادر (راشین امانی) بیشتر و پررنگ تر از من بود. همسرم از فرهنگیان شهر آبادان و دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته روانشناسی است و هم اکنون هم به عنوان کارشناس ارشد مشاوره، در آموزش وپرورش فعالیت می کند. بارها گفته ام که من در این موفقیت، به عنوان یک تدارکاتی بودم ؛ البته لازم است تاکید کنم که هماهنگی من و همسرم هم به گونه ای بود که پدرام بتواند بخوبی راه خود را پیدا کند و این مساله بسیار مهمی است که والدین با ایجاد فضای مناسب، موجب آرامش فکری فرزندان خود شوند.
به عنوان یک پدر با توجه به رتبه ای که پسرتان در کنکور به دست آورده، دوست داشتید همچنان دندانپزشکی را ادامه دهد یا در رشته دیگری تحصیل کند؟
پدرام حق انتخاب و رسیدن به آرزویش را دارد؛ اما آرزوی هر کارشناس بیمارستانی این است که پزشک شود؛ چون خودم این هدف را دنبال نکردم، آرزو داشتم یکی از فرزندانم تا مقطع دکترا پیش برود؛ البته پسر دومم که امیرپوریا و متولد سال 1386 است، در حال حاضر در رشته ریاضی تحصیل می کند.
مهم ترین دغدغه شما به عنوان یک پدر برای موفقیت فرزندانتان در تحصیل چیست؟
نکته بسیار مهم برای رسیدن به موفقیت، بخصوص در کنکور این است که علاوه بر تلاش بی وقفه دانش آموز باید امکانات آموزشی مناسبی نیز فراهم باشد. اگر امکانات مناسب وجود داشته باشد، دانش آموزان می توانند نتایج بهتری کسب کنند؛ اما متاسفانه در شهر آبادان امکانات آموزشی مناسبی به ویژه برای مدارس تیزهوشان وجود ندارد و این موضوع مشکلات زیادی را برای خانواده ها ایجاد می کند.