گفت وگو با کاپیتان کشتی که ذوق و قریحه شاعری دارد
هجری که به شعر آمد
مشعل سعید نظرزاده، از کاپیتان های کشتی در حوزه کشتی های نفتکش است که سال ها در شرکت ملی نفتکش، شرکت حفاری شمال وشرکت نفت خزرخدمت کرده است؛ هرچند او سال ها در حوزه دریانوردی فعالیت داشته؛ اما ادبیات و شعر نیز ازعلایق او به شمار می رود و تا امروز اشعار متعددی سروده و به نگارش درآورده است. کاپیتان نظرزاده معتقد است، یکی از دلایلی که سبب شد ذوق شاعری در او زنده شود، مرگ همسرش و غم دوری از اوست.
پیش از هرچیز خود را معرفی کرده و بگویید در کدام شرکت مشغول به کار هستید؟
رشته تحصیلی ام دریانوردی است و در دانشگاه دریانوردی چابهار تحصیل کرده ام. سال هاست که به عنوان ناخدای کشتی روی نفتکش ها کارمی کنم. 10 سال ابتدایی کارم در شرکت ملی نفتکش بودم. از سال 1383 به شرکت حفاری شمال پیوستم و پس از آن در شرکت نفت خزرمشغول به کار شدم و تا امروز که نزدیک به 20 سال است، در شمال کشور کار می کنم.
علاقه شما به شعر از چه زمانی آغاز شد؟
درباره فعالیتم درحوزه شعر باید بگویم که از همان کودکی ذوق کوچکی به شعر، شاعری و ادبیات داشتم، اما نتوانستم این ذوق را دنبال کنم. بعد از آن نیز وارد عرصه دریانوردی شدم. به دلیل مسؤولیت سنگینی که کار این حوزه دارد، در زمینه شعر فعالیت نمی کردم. تا اینکه طی چند سال گذشته ناگهان دوباره طبع شعر و شاعری من برگشت.
درواقع این موضوع به هفت سال پیش که همسرخود را به دلیل ابتلا به سرطان از دست دادم، باز می گردد. طی دوران بیماری همسرم، تلاش کردیم او را نجات دهیم؛ اما متاسفانه تلاش ها به نتیجه ای نرسید وهمسرم درسال 1394 آسمانی شد.
از آن زمان و در فقدان همسرم همه تلاش خود را معطوف به رشد و تربیت سه فرزندم کردم. درگذشت همسرم، شرایطی را از نظر روحی برای من فراهم کرد تا طبع شعر در من دوباره شکوفا شود. اولین شعری که سرودم، مربوط می شود به همسرم که نام «درد ایام فراق» را برآن گذاشته ام.
دوستانم درمجموعه ای که مشغول به کار هستم، ازمن خواستند تا درباره عاشورا و بعد از آن درباره اسرا هم شعر بگویم.
درگذشت همسرتان تا چه اندازه در شکل گیری طبع شاعرانه شما تاثیر داشت؟
فکر می کنم یکی از مهم ترین دلایلی که دوباره شور و شوق شعر در من زنده شد، درگذشت همسرم و دوری از او بود. طی هفت سال گذشته نتوانسته ام فردی را جای او ببینم. ما یک ازدواج عاشقانه داشتیم. هرچند در زندگی سختی های بسیاری را تحمل کردیم، اما واقعا همدیگر را دوست داشتیم. آخرین حرفی که همسرم به من زد، این بود که «سعید تو را خیلی دوست دارم» بعد به کما رفت و پس از چند روز درگذشت. من همچنان عاشق همسرم هستم و با سرودن شعر، غم دوری او در من زنده می شود.
باتوجه به علاقه شما به شعر و شاعری، تا چه اندازه به ادبیات علاقه مند هستید؟
در دوره دبیرستان علاقه بسیاری به ادبیات داشتم، این درحالی است که رشته تحصیلی ام در آن مقطع، مکانیک بود؛ اما علاقه بسیاری به تاریخ وادبیات داشتم. به یاد دارم آن دوره که مشغول تحصیل در هنرستان بودم، جنگ تحمیلی نیز درجریان بود و درست زمانی که ایران توانست بستان را پس بگیرد، شعری در این زمینه گفتم و بعد از آن به جبهه و بعد به دانشگاه دریانوردی چابهار رفتم. در دانشگاه، تمام دروس انگلیسی بود و استادان آن نیز ایرانی نبودند. به همین دلیل برای اینکه بتوانم به این درس های سخت برسم، نتوانستم مطالعه درحوزه ادبیات را دنبال کنم. در دوران دریانوردی نیز فرصت مطالعه نداشتم. درست است که دریا ساکت است (البته نه همیشه) اما فکر و ذهنمان روی کشتی خیلی ساکت و آرام نیست، بخصوص برای ما ایرانی ها که خانواده بسیاراهمیت دارد و دوری از آنها برایمان بسیار سخت است.
طی این سال ها چند شعر سروده اید؟
تاکنون 24 سروده داشته ام ودر تلاشم که آنها را ویرایش کنم. همچنین قصد دارم درشهرمحل سکونت خود (ساری) با کمک استادانم درحوزه ادبیات، شب شعری هم برگزارکنم تا فرصتی برای معرفی اشعارم ایجاد شود و هم اینکه بتوانم با صلاحدید صاحبنظران این حوزه، ایرادهایم را متوجه شوم و آنها را رفع کنم. شخصا علاقه زیادی به غزل دارم و اشعارحافظ، پروین اعتصامی و اشعار حماسی ادبیات ایران را می خوانم.
چگونه شعر می گویید؟ منظورم این است که از کسی، چیزی یا جایی الهام می گیرید؟
شعر، غلیان احساسات درونی فرد است و این احساس می تواند به همنوع، یک موضوع اجتماعی یا حتی یک شئ مربوط شود. زمان و مکان هم نمی شناسد و به طور ناگهانی به ذهن می آید. به عنوان مثال شعری که درباره اسیران کربلا سروده ام در مسیر تهران- ساری بود. زمانی که این شعر به ذهنم رسید، خودکار همراهم نبود. به همین دلیل یک خودکارخریدم و شروع به نوشتن آن کردم.
تصمیمی برای انتشار اشعار خود دارید؟
دوست دارم شرایطی فراهم شود که بتوانم اشعار خود را منتشر کنم؛ اما پیش از هرچیز باید در این زمینه بیشترکارکنم. برخی اشعارم را برای یکی از گروه های تلگرامی فعال در حوزه ادبیات و شعر و شاعری ارسال کردم. صاحبنظرانی که در این گروه حضور دارند، اشعارم را خواندند و ایرادهایی هم به آنها گرفتند که سعی کردم آنها را برطرف کنم. معتقدم اگرچه سال هاست در زمینه شعر و شاعری فعالیت می کنم، اما باز هم تازه کارم.