گفت وگو با زوجی که در یک دانشگاه تدریس می کنند
نقش آفرینی مشترک در زندگی
مشعل: محمد نباتی و سودابه نیک منش، زوجی همکار هستند که هردو در دانشکده نفت آبادان تدریس می کنند، هر دو عضو هیات علمی دانشگاه بوده و همزمان با هم، کار خود را در این دانشکده آغاز کرده اند. محمد نباتی، زاده کرمانشاه و سودابه نیک منش نیز متولد شیراز است؛ اما این دو با وجود تفاوت های فرهنگی شهرهایی که در آن بزرگ شده اند، در کنار یکدیگر زندگی جدیدی را آغاز کرده و سعی می کنند با تجربه های جدید، نه تنها برای خود؛ بلکه برای زندگی مشترکشان آورده های جدیدی داشته باشند. گفت وگوی کوتاهی داشتیم با این زوج جوان که هم در محل کار و هم در خانه، کنار یکدیگر هستند. نکته جالبی که از این گفت وگو به دست آمد، این بود که هر دوی آنها، بخصوص در انجام کارهای خانه، برنامه ای را برای هم تعریف نکرده اند و سعی می کنند در روزهای مختلف و براساس اینکه تا چه اندازه وقت و انرژی دارند، مسؤولیت کارهای خانه را به عهده بگیرند.
محمد نباتی که سال 1361 متولد شده، فارغ التحصیل رشته ریاضی در مقطع دکتراست و سودابه نیکمنش نیز مدرک دکترای خود را در رشته شیمی دریافت کرده و نزدیک به 10 سال است که کنار هم در دانشکده نفت آبادان مشغول به کارند.
پیش از هر چیز محمد نباتی از چگونگی حضور خود در آبادان و نحوه آشنایی اش با سودابه نیک منش می گوید: من و خانم نیکمنش در آبادان و به واسطه تدریس در این دانشکده با یکدیگر آشنا شدیم؛ چراکه من تا زمان لیسانس در کرمانشاه و بعد از آن در تهران، تحصیل کردم. سال 1391 بود که به آبادان آمدم و در دانشکده نفت آبادان مشغول به کار شدم وآشنایی با همسرم هم در این زمان اتفاق افتاد.
سودابه نیک منش نیز در این باره می گوید: من هم همان سال به عنوان استاد حق التدریس به این دانشکده آمدم و اینجا با همسرم آشنا شدم و در کنار یکدیگر رشد کردیم. معتقدم آشنایی با او برای من یک اتفاق خوب بود؛ چراکه باور دارم هیچ کسی بهتر از او نیست. به همین دلیل تصمیم گرفتیم تا کنار یکدیگر زندگی جدیدی را آغاز کنیم.
نباتی با اشاره به اینکه مهم ترین اصل در زندگی مشترک ما، این است که همه چیز را ساده بگیریم، توضیح می دهد: خوشبختانه در زندگی خود مشکل خاصی نداریم.
نیک منش درباره همراهی همسرش چه در محل کار و چه در منزل بیان می کند: من و همسرم با یکدیگر همکار هستیم. به این معنا که هم در خانه کنار یکدیگریم و هم در محل کار که البته در برخی ساعت های روز یکدیگر را می بینیم؛ اما نکته مهمی که در این رابطه و زندگی مشترک ما وجود دارد، این است که کنار آمدن با همسرم نیاز به استعداد خاصی ندارد؛ چراکه از نظر من، او فردی بسیار فهیم و سازگار است.
زندگی را آسان می گیریم
وی تاکید می کند: البته این را هم باید بگویم که هرکدام از ما استقلال کاری خود را داریم، حتی در محیط خانه نیز فضای مستقلی را برای یکدیگر تعریف کرده ایم که بتوانیم به کارهای خود برسیم. در کنار اینها ما فعالیت های مشترکمان را داریم و از بودن در کنار هم لذت می بریم. خوشبختانه هردوی ما زندگی را آسان می گیریم به همین دلیل چالش کمتری نسبت به دیگر زوج های همکار داشته ایم.
محمد نباتی درباره حمایت از همسرش در خانه و همراهی او برای انجام کارهای خانه بعد از ساعت کاری می گوید: من و همسرم سعی می کنیم به شکل گروهی در خانه کار کنیم؛ یعنی برای یکدیگر وظیفه ای تعیین نمی کنیم. ما فقط 2 نفر هستیم و اگر نتوانیم باهم در این زمینه به توافق برسیم، نمی توانیم انتظار داشته باشیم با دیگران کنار بیاییم. در خانه، هرکدام زمان داشته باشیم، کارهای خانه را انجام می دهیم و هیچ وظیفه و مسؤولیتی برای دیگری تعریف نکرده ایم.
نیک منش هم در این باره می گوید: گاهی شده در خانه مشغول انجام یکسری کارها در زمینه شغلی خود هستم و یا آن روز آنقدر خسته شده ام که برای انجام کارهای خانه دیگر انرژی ندارم. در چنین شرایطی همسرم بدون اینکه من حرفی بزنم، کارهای خانه را انجام می دهد. به همین دلیل می توانم بگویم که ما برای زندگی مشترک و وظایفمان در خانه هیچ خط کشی نگذاشته ایم و به حال و هوای یکدیگر احترام می گذاریم. این شرایط حتی در محل کارمان نیز جریان دارد و هرزمان که فرصتش باشد و اگر هرکدام در زمینه ای نیاز به همکاری و هماهنگی داشته باشیم، به یکدیگر کمک می کنیم؛ البته هرکدام بخوبی از نقاط قوت و ضعف هم آگاه هستیم.
دست روزگار ما را به آبادان کشاند
محمد نباتی درباره حضور خود در دانشگاه نفت آبادان برای تدریس می گوید: واقعیت این است که من اصلا این دانشگاه را برای تدریس انتخاب نکردم؛ اما دست روزگار مرا به اینجا کشاند. حتی تا قبل از اینکه به این دانشگاه بیایم، نمی دانستم که چه شکلی است؛ البته این راهم باید بگویم تا زمانی که به دانشگاه بروم، هیچ علاقه ای به تدریس یا معلمی نداشتم؛ اما بعد از اینکه در دانشگاه رشته ریاضی خواندم و با توجه به کاربردهای این رشته در بازار کار در نهایت معلمی را انتخاب کردم؛ چراکه با پایان دوره دکترا متوجه شدم که راه دیگری غیر از انتخاب این حرفه ندارم.
نیک منش نیز در ادامه صحبت های همسرش می گوید: خانواده من آبادانی و خودم متولد شهر شیراز هستم. بنابراین از قبل، علاقه خاصی به خوزستان و آبادان داشتم. من هم مانند همسرم در فراخوان وزارتی شرکت و کارم را در این دانشگاه آغاز کردم و در نهایت در این دانشگاه با همسرم آشنا شدم.
نباتی در بخش دیگری از صحبت های خود درباره اینکه یک زوج که شغل یکسانی دارند، تا چه اندازه می توانند در مسیر حرفه ای به یکدیگر کمک کنند، توضیح می دهد: مساله این است که من و همسرم به دلیل آنکه در یک زمان کار خود را آغاز کرده ایم، هیچ کدام از دیگری باتجربه تر نیستیم؛ اما بی شک هرکدام از ما به صورت جداگانه در موقعیت هایی قرار گرفته و تجربه ای را به دست آورده ایم که می توانیم با یکدیگر به اشتراک بگذاریم؛ البته همسرم با دانشجوهای خود صبورتر از من است و حتی در زمان استراحت خود نیز پاسخ سوال های ایمیلی آنها را می دهد.
خانواده ها حمایتمان می کنند
نباتی درباره اینکه خانواده هرکدام از آنها در شهری زندگی می کنند و خودشان در شهر دیگر توضیح می دهد: با توجه به اینکه هردوی ما عضو هیات علمی دانشگاه هستیم، سیستم کاری ما نسبت به یک کارمند کاملا متفاوت است؛ چراکه کارمندان ساعت کاری مشخصی دارند؛ ولی ما از زمانی که به خانه می رویم، بخش دیگر کارمان آغاز می شود؛ مثل ترجمه کتاب، آماده کردن جزوه و کارهای پژوهشی. به همین دلیل وقت آزاد نداریم که بخواهیم آن را با خانواده های خود به اشتراک بگذاریم.
نیک منش نیز در این باره بیان می کند: البته هر دو خانواده واقعا نسبت به ما لطف دارند و سعی می کنند تا در زمان مناسب به دیدن ما بیایند و این نشان می دهد که هر دو طرف، بخوبی از ما و زندگی مان حمایت می کنند.
او درباره فعالیت هایی که در زمان آزاد خود به عنوان سرگرمی انجام می دهد نیز می گوید: مادر من در زمینه کارهای هنری فعال بود و در این حوزه آموزش می داد. به همین دلیل من نیز تعدادی از رشته های هنری از جمله مجسمه سازی، گل سازی، هنرهای کاغذی و نقاشی با آبرنگ را فرا گرفته ام و در اوقات فراغت، به انجام این کارها مشغول هستم. نباتی نیز می گوید: جوان تر که بودم، فعالیت های ورزشی انجام می دادم؛ اما در حال حاضر با توجه به اینکه در شهری زندگی می کنم که امکانات ورزشی چندانی ندارد، از هر فرصتی برای ورزش کردن استفاده می کنم؛ اما بیشتر زمان آزاد خود را صرف مطالعه، بخصوص در حوزه فلسفه می کنم.