پالايشگاه ستاره خليج فارس نماد اقتصاد مقاومتي
اگر چه در ابتدا اين طور تصور مي شد که با تحريم ها مي توان ايران را در زمينه محصولات راهبردي از جمله سوخت ناتوان کرد، اما تلاش هاي دولت موجب شد پالايشگاهي عظيم براي توليد اين محصول و ديگر فرآورده هاي نفتي شکل بگيرد و پالايشگاه ستاره خليج فارس که به زعم وزير نفت يک کلاف پيچيده و سردر گم با هزاران گره کور بود، با صبر، حوصله و همکاري گروه هاي مختلف در بخش دولتي و خصوصي و زحمات کارگران و مهندسان جوان ايراني در اوج تحريم ها با نگاه به توان دروني کشور به ستاره اقتصاد مقاومتي ايران تبديل شد. پالايشگاه ستاره خليج فارس به دليل ماهيت مواد خام مصرفي و بهره گيري از ميعانات گازي با اين ابعاد در دنيا منحصر به فرد و به لحاظ وسعت بي نظير است که در کشور و منطقه موجب توسعه توليد سوخت شده و نقطه عطفي در صنعت پالايش کشور محسوب مي شود. در صورت تکميل طرح فراگير پالايشي سيراف با ظرفيت 480 هزار بشکه در روز، کل ميعانات گازي کشور پالايش شده و چيزي براي صادرات نخواهد ماند و اين به معناي جلوگيري از خام فروشي، تکميل زنجيره ارزش و نهايتا تحقق اقتصاد مقاومتي به معناي واقعي آن است.
يکي ديگر از مواردي که پالايشگاه ستاره خليج فارس را از ديگر پالايشگاه هاي کشور متمايز مي کند، استفاده از بيش از 70 درصد تجهيزات آن از صنايع داخلي کشور است؛ طرحي که در نوع خود نظير ندارد و بهره برداري از فاز دوم آن بار ديگر توانمندي هاي داخلي را به رخ کشيده و تحريم هاي حوزه سوخت را بي اثر ساخت. به جرات مي توان گفت طرحي که در ميان پروژه هاي صنعت نفت، بالاترين سهم از ساخت داخل تجهيزات را به خود اختصاص داده، ستاره خليج فارس است که نزديک به 100 درصد اين پروژه در اجرا از سوي نيروهاي داخلي انجام شده است و تعداد نيروهاي دخيل در اوج کار تا 17 هزار نفر به طور مستقيم رسيده است. سيستمي که تاکنون در کشور براي تصفيه آب دريا استفاده مي شده، انگليسي بوده است که از سوي دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف براي پالايشگاه ستاره خليج فارس ساخته و نصب شده است؛ کاتاليست هاي واحد ايزومريزاسيون و سي سي آر از سوي يک شرکت ايراني ساخته شده است و سيستم کنترل هيتر کوره هاي پالايشگاه از سوي نيروهاي داخلي بومي سازي شده است. 95 درصد راه اندازي هاي اين طرح نيز داخلي بوده است که همه و همه مي تواند تاييد کننده مهر ايراني ترين پالايشگاه کشور بر پيشاني ستاره باشد.
پالايشگاه جوان ها
به لحاظ نيروي انساني، پالايشگاه ستاره خليج فارس را مي توان جوان ترين پالايشگاه کشور خواند که در آن بيش از 10 هزار نيروي متخصص، تجربه هايي گرانقدر اندوختند که بيشتر آنان را جوانان تشکيل مي دادند. ميانگين سني کارکناني که اين پروژه بزرگ را ساختند و به توليد رساندند، حدود 33 سال است و جوانگرايي هم درعرصه نيروهاي ميداني و هم در حوزه مديريت به چشم مي خورد. خوشبختانه در اين طرح ترکيب تجربه گرايي و جوان گرايي بسيار موثر بوده و با انجام اقدام هاي اجرايي از سوي نيروهاي جوان و پرانرژي و اتاق فکر از سوي افراد با تجربه نتايج شگرفي از جمله بومي سازي دانش فني ساخت پالايشگاه ميعانات گازي و بهره گيري از صنايع داخلي حاصل شد.
بزرگ ترين پالايشگاه ميعانات گازي دنيا
عنوان بزرگترين پالايشگاه ميعانات گازي دنيا و نخستين در خاورميانه به پالايشگاه ستاره خليج فارس ايران تعلق دارد که افتخاري بزرگ محسوب مي شود. عليرضا صادق آبادي، معاون جوان وزير نفت معتقد است، ساير کشورها هيچ وقت فرصت ساخت چنين پالايشگاهي را نخواهند داشت، زيرا به منابع ميعانات گازي دسترسي ندارند. ميعانات گازي استحصال شده از فرآيند تصفيه گاز در عسلويه يا بايد به فروش مي رسيد يا در طبيعت رها مي شد که يک فاجعه زيست محيطي به همراه داشت و يا به تعطيلي فازهاي پارس جنوبي منجر مي شد و اينچنين بود که ايده ساخت بزرگترين پالايشگاه ميعانات گازي دنيا مطرح شد. خوراک ميعانات گازي مزايايي نيز دارد که از جمله آن پايين بودن گوگرد آن نسبت به نفت و تبديل 70 درصد هر بشکه به فرآورده با کيفيت بنزين است.
اثرهاي زيست محيطي
حجم توليد روزانه فرآورده هاي پالايشگاه ستاره با راه اندازي فاز دوم به روزانه 40 ميليون ليتر رسيده است که 24 ميليون ليتر آن بنزين با کيفيت يورو 5 است. اين بنزين توليدي به لحاظ زيست محيطي در مقايسه با ديگر پالايشگاه هاي کشور از کيفيت مطلوب تري برخوردار بوده و به تاييد رئيس سازمان ملي استاندارد، مقدار مواد آروماتيک آن از جمله بنزن در شرايط مطلوبي قرار دارد.
عيسي کلانتري، رئيس سازمان حفاظت محيط زيست معتقد است پالايشگاه ستاره خليج فارس داراي فناوري پاک و کمک کننده به رفع آلودگي محيط زيست بوده و محصولات توليدي آن از جمله بنزين با اکتان بالاي 91 و بنزن زير يک درصد آن، داراي بيشترين سازگاري با محيط زيست است. در حقيقت مي توان گفت به توليد رسيدن محصولات با ارزش توليدي در ستاره مي تواند ترغيب و تشويق کننده صنعت خودروسازي براي وارد کردن خودروهايي با موتورهاي با کيفيت بهتر در بازار باشد.
تقويت قدرت ديپلماسي
محمدعلي دادور، مديرعامل جوان پالايشگاه ستاره خليج فارس معتقد است موقعيت مکاني اين پالايشگاه و توليد محصولات با ارزش افزوده بالاي آن، شرايطي را ايجاد کرده است که محصولات اين پالايشگاه متقاضي زيادي در داخل و خارج از کشور داشته باشد و در صورتي که بتوانيم نقشه راه منسجم و درستي را ترسيم و آن را پياده کنيم، مي توانيم در بازاريابي محصولات آن موفق باشيم. موقعيت مکاني اين پالايشگاه موجب شده است هزينه حمل و نقل که يکي از مسائل تاثيرگذار بر قيمت تمام شده محصول است، حذف شود و کشورهاي منطقه از جمله عراق، افغانستان و... متمايل به خريد اين محصولات باشند و با افزايش توليد بنزين در اين پالايشگاه، کشورمان مي تواند بر قيمت بنزين در منطقه تاثيرگذار بوده و از اين حيث پالايشگاه ستاره خليج فارس برگي برنده در صنعت نفت کشور محسوب مي شود که قدرت ديپلماسي انرژي کشور را به نحو قابل ملاحظه اي افزايش خواهد داد.
رکوردهاي بي نظير
تلاش و همدلي کارکنان پالايشگاه ستاره خليج فارس در جريان اجراي اين پروژه بي نظير بوده است و توانسته اند رکوردهاي بي نظيري در ساخت اين مجموعه عظيم رقم بزنند. واحدهاي بنزين سازي فاز دوم ستاره خليج فارس شامل واحدهاي تقطير 51، واحد نفتا، سي سي آر 52 و ايزومر 68 است که اين واحدها شامل 16 دستگاه کمپرسور و 9 دستگاه کوره، 96 دستگاه پمپ، 13 دستگاه تاورهاي سنگين و فوق سنگين، 8 دستگاه راکتور، 160 دستگاه کولر هوايي و حدود 800 هزار اينج متر لوله کشي که به گفته نوري، رئيس نگهداري و تعميرات پالايشگاه، ساخت نرمال اين سه واحد در کلاس جهاني و با اين حجم کار حدود سه تا چهار سال زمان مي برد، اما در اين پروژه با کوشش کارکنان و به صورت شبانه روزي، در مدت حدود شش ماه نصب و راه اندازي شده است که رکوردي در صنعت نفت دنيا محسوب مي شود. ساخت و نصب کويل در مدت زمان حدود سه هفته پس از بدعهدي شرکت هانيل کره جنوبي، اجرا و راه اندازي کمپرسور زيمنس 5251 به عنوان قلب تپنده واحد بنزين سازي با کنار گذاشتن وندور مربوطه از پروژه، نوشتن logic کوره ها و کمپرسورها از سوي تيم کنترل پالايشگاه بدون وندور خارجي، نصب تابلوهاي کنترل در ساختمان srr با توجه به حجم بالاي کانکشن کابل ها به تابلوهاي کنترل، پايپينگ پروژه شامل ساخت و نصب اسپول ها، هايدروتست، فلاشينگ و... در مدت پنج ماه (استاندارد جهاني 30 ماه است)، لودينگ کاتاليست راکتورها در کوتاه ترين زمان ممکن و... همه و همه از شاهکارهاي ثبت شده در اجراي اين پروژه عظيم ملي بوده است.
بازي ناتمام تعقيب
توليد و مصرف بنزين
فاز دوم ستاره هم افتتاح و روزانه 12 ميليون ليتر به توليدات بنزين کشور افزوده شد، فاز سوم آن نيز تا پايان سال افتتاح خواهد شد و باز هم اين رقم افزايش خواهد يافت، اما آن چيزي که در اين ميان مهم تر از هر مسئله اي خودنمايي مي کند، بحث مصرف بي رويه سوخت در کشور است، سوخت با ارزشي که با رنج و مشقت هزاران کارگر و مهندس ايراني در پالايشگاه سازي و بهره برداري و توليد از ثروت ملي و خدادادي قعر آب هاي نيلگون خليج زيباي فارس به دست مصرف کننده نهايي در شهرها مي رسد. هم اکنون روزانه بيش از 80 ميليون ليتر بنزين در کشور مصرف مي شود که اين رقم با جمعيت کشورمان برابري مي کند و در مقايسه با ديگر کشورها، رقمي بسيار بالاست.
اين بحث مطرح مي شود که تا چه زمان توليد و مصرف بنزين کشور يکديگر را تعقيب مي کنند و تا چه زمان مي توان براي پوشش اين حجم از مصرف سوخت در کشور، هر چند ماه يک بار يک فاز پالايشگاهي را وارد مدار کرد و آيا مصرف اين چنيني اين سرمايه با ارزش متعلق به نسل هاي آينده کشور رواست؟ به نظر مي رسد در شرايط امروز اجتماعي و سياسي ايران و مطرح شدن بحث دوباره تحريم ها، مديريت صحيح مصرف سوخت با فرهنگ سازي از سوي مردم، کنترل قاچاق سوخت در کشور و افزايش کيفيت خودروهاي کارخانه هاي خودروسازي از هر بحث ديگري در صنعت پالايش کشور، حياتي تر است و تنها در صورت مديريت صحيح مصرف است که مي توان ظرفيت آزاد ايجاد شده در توليدات فرآورده پالايشگاهي کشور را در تجارت سوخت و بحث صادرات فعال و از اين طريق درآمدزايي بيشتري ايجاد و شاهد رونق صنعت پالايش و نفت و در نهايت اقتصاد کشور باشيم.