عطر ماندگار
شرح احاديث اخلاقي درس خارج فقه مقام معظم رهبري
ملاک پيروي از گفته ها
«عَنْ أَبُو جَعْفَرٍ (ع) يَا صَالِحُ اتَّبِعْ مَنْ يُبْكِيكَ وَ هُوَلَكَ نَاصِحٌ وَ لَا تَتَّبِعْ مَنْ يُضْحِكُكَ وَ هُوَ لَكَ غَاشٌّ وَسَتَرِدُونَ عَلَى اللَّهِ جَمِيعاً فَتَعْلَمُون»کافى، ج 2، ص683
حضرت امام محمدباقر (ع) فرمودند: «اتّبع من يبكيك و هو لك ناصح»؛ [از] آن كسى كه حرف هايى به تو مي زند كه آنقدر تلخ است كه تو را به گريه مى آورد، اما خيرخواه توست؛ حرف او را قبول كن. «اتّبع» يعنى حرف او را گوش كن، بپذير؛ [اگرچه] تلخ است، ليكن به نفع توست. «و لا تتّبع من يضحكك و هو لك غاش»؛ ولى گوش نكن، پيروى نكن از حرف آن كسى كه حرف هاى شيرين مي زند كه خوشت مى آيد و لب هاى تو را به تبسم باز مي كند، اما «و هو لك غاش»؛ فريب گراست، غش مي كند با تو، خيرخواهى ندارد، از روى بددلى و بدخواهى است، [ولي] حرفى مي زند كه تو خوشت بيايد؛ از اين شخص پرهيز كن. «و ستردّون الى اللَّه جميعافتعلمون»؛ وقتى پيش خداى متعال رفتيد، آنگاه حقايق دل هاى يكديگر را آنجا خواهيد فهميد.
خير الکلام قَلّ ودَلَ
هرگز از کسي که هميشه با من موافق بود، چيزي ياد نگرفتم...
دکتر علي شريعتي
معرفي کتاب و نرم افزار
نرم افزار اندرويدي متن کتاب «نگاهي به آيه ولايت» از سلسله پژوهش هاي اعتقادي مرکز حقايق اسلامي، اثر حضرت آيت الله سيد علي حسيني ميلاني از سوي مرکز تحقيقات کامپيوتري علوم اسلامي تهيه شده و در اختيار کاربران قرار گرفته است.
نماز و شکوفه هاي زندگي
درشماره قبل سخن درباره شرايط والدين براي دعوت فرزندان به نماز وعبادت به اينجا رسيد كه يكي از شرايط پدران ومادران در اين باب آگاهي و معرفت است وآن را به چند دسته تقسيم کرديم كه اولين آن آگاهي نسبت به معارف دين بود. در ادامه به برخي ديگر از اين آگاهي ها اشاره مي كنيم: ب- آگاهى نسبت به مسائل تعليم و تربيت: در دنياى امروز مسائل تربيتى بسيار پيچيده، علمى و دقيقتر از گذشته شده است و نمىتوان بهسادگى از كنار آنها گذشت. دانشمندان علوم تربيتى تحقيقات متعددى در زمينه تعليم و تربيت انجام داده اند كه بسيار كارگشا و مفيد هستند. آگاهى از آنها مىتواند مددكار مناسبى براى والدين در رسيدن به اهداف تربيتى فرزندانشان باشد؛ چرا كه عمل آگاهانه و درست والدين، بيشترين تأثير را در شكلگيرى افكار و شخصيت كودك و نوجوان دارد.
والدين آگاه به مسائل تعليم و تربيت، هيچگاه به آموزش ظاهرىنماز همچون ياد دادن وضو، حمد و سوره و مانند آن اكتفا نمىكنند بلكه سعى اصلى خود را پس از آموزش احكام و صورت نماز در آموزش اسرار و معارف نماز مصروف دارند تا بتوانند به طور دقيق و عميق آنان را با مفاهيم، اهداف و آثار عبوديت و نماز آشنا كنند، بهگونهاى كه خودشان با ميل و انگيزه باطنى بهسوى نماز شتافته و خود را نيازمند به ارتباط با خداوند بزرگ كه قدرت بىنهايت است، بدانند.
والدين انديشمند، موانع آموزشى و تربيتى نماز را مىشناسند و آگاهند كه از چه شيوههايى براي رفع آنها بهره گيرند تا به مقصود نايل شوند؛ مثلًا مىدانند كه تربيت نماز، فقط بهصورت پند و نصيحت و توقع از فرزند صورت نمىگيرد- و اگر تحقق يابد، اثر موقتى و زودگذر دارد- بلكه رفتار و شيوههاى عملى و اخلاق نيكوى والدين است كه نقش سازنده و مهمى در ترغيب فرزندان به آداب الهى و نماز دارد.
والدين آگاه، از تشويق و تنبيه بجا و حسابشده بهره مىگيرند تا دچار خطا و اشتباه و يا عمل ضد تربيتى نشوند. زيرا، افراط يا تفريط در تشويق و تنبيه، اثرات تخريبى در روحيه و شخصيت كودك ايجاد مىكنند؛ به طورى كه او از نماز باز مىماند و به عبادت علاقهاى نشان نمىدهد. با در نظر گرفتن زمان، مكان و ديگر شرايط مناسب براي تشويق و تنبيه، به يقين بهتر مىتوان از آن بهعنوان وسيلهاى در جهت ايجاد اشتياق در روح كودك بهره گرفت. مثلا اگر پدر يا مادرى به فرزندش بگويد، تو ديگر بزرگ شدهاى، بايد نماز بخوانى! يا فلانى رانگاه كن چه آدم خوشبختى است فرزندانش نمازخوان هستند و مانند آن، اثرات منفى اينگونه حرفهاى آمرانه و سرزنشآميز، زيادتر خواهد بود.
شرايط و وضعيت هر خانواده و هر كودكى نيز با ديگران تفاوت دارد، به همين دليل نبايد همه را با يك ديد نگاه كرد؛ از اين رو با آگاهى و شناخت صحيح از شرايط و روحيات هر كس، بهتر مىتوان کودک را به عبادت پروردگار ترغيب کرد. از ديد علوم تربيتى، بر والدين است كه با ضعفها و نواقص رفتارى كودك درست برخورد كنند و اگر ضعفى از كودك و نوجوان خود ديدند، بهدنبال پيدا كردن علت و يافتن راه حل مناسب باشند، نه اين كه بر سرش فرياد زنند يا او را سرزنش و تحقير يا در بين جمع، ضعفها و كاستىهاى او را برملا کنند! هرگز با اينگونه روشهاى ضد تربيتى، نمىتوان كودك و نوجوان را بهنماز ترغيب كرد.
والدينى مىتوانند فرزندانشان را به سمت عبادت و بندگى خداوند راهنمايى كنند كه از نحوه تربيت الهى آگاهى دقيق و درستى داشته باشند، همچنين از گرايشها و تمايلات كودك باخبر بوده و با توجه به آنها بتوانند او را بهسوى نماز هدايت كنند. مثلا دعوت كودك به نماز در هنگامى كه به تماشاى فيلم يا بازى مورد علاقهاش سرگرم است، كار درستى نيست و زمانسنجى صحيحى صورت نگرفته است، زيرا كودك امر احساسى و تخيلى برايش جاذبهدارتر و دلپذيرتر است تا يك امر فكرى و تعقلى همچون عبادت و نماز.
دانستن روشهاى مختلف تربيتى، ياريگر والدين در ترغيبكودك و نوجوان به نماز است. گاهى روش مستقيم مفيدتر است و گاهى اين روش اثر و نتيجهاى به همراه ندارد بلكه در شرايطى اثر تخريبى و منفى مىگذارد. گاهى روشهاى غير مستقيم همچون كنايه، اشاره، تشويق اصل عمل و مانند آن بسيار اثربخشتر و مؤثرتر است؛ از اين رو در اجرا و بهرهگيرى از هر روشى بايد به دقت، شرايط، زمان، مكان و اثر آن مد نظر باشد.
اگر كودك و نوجوان در حضور عدهاى قرار دارد، براى اينكه غرور نوجوانى و شخصيت او ضربه نخورد، مىتوان گفت: «فرزندم به نماز علاقه دارد» يا مثلًا «ديروز زودتر از من نمازش را خواند» و با امثال اينگونه مطالب بهطور غير مستقيم به او يادآور شد كه نمازش را بخواند. اگر در جمع نباشد، بايد با مهربانى و تشويق و ذكر نعمتهاى خداوند و شكرگزارى از صاحب نعمت و مانند آن، او را به نماز دعوت كرد. مطمئناً كودك و نوجوان در قبال والدين آگاه و كاردان، دعوت به نماز را مىپذيرد و به مرور زمان و در اثر تكرار و عادت ظاهرى و فهم و درك باطنى، از مشتاقان به عبادت مىشود به ويژه هنگامى كه لذت معنوى عبادت را بچشد؛ در اين صورت از راز و نياز جدا نمى شود.
ادامه دارد..
مفاهيم ديني
ستم به انسان ها از خود انسان هاست نه از خدا
«انَّ اللَّهَ لا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئاً وَ لكِنَّ النَّاسَ انْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» «يونس- 44»
خداوند به مردم ظلم نمىكند و ليكن اين مردم هستند كه به خويشتن ظلم مىكنند.
كرى و كورى قلب
اين آيه در حقيقت، پاسخى است به آنچه در دو آيه پيش ذكر شد؛ از اين رو لازم است اشارهاى به مطالب آن آيات كنيم. در آيه قبل خطاب به رسول اكرم (ص) آمدهاست كه اى پيامبر! بعضى از كفار و منكران به سخن تو گوش مىدهند و كلام تو را مىشنوند، ولى گوش قلبشان كر است و تو نيز نمىتوانى كلامت را بهآنها بفهمانى. كلام تو- قرآن- معجزه صدق و حقاست و آنها با گوش سر اين كلام را مىشنوند، اما چون گوش قلبشان كر است، آن را نمىفهمند. همچنين بعضى به تو مىنگرند، معجزات و كارهايت را كه مبتنى بر حقيقت است، مىبينند. اما چون چشم دلشان كور است، بصيرت، بينايى و شناخت پيدا نمىكنند و هدايت نمىشوند. بسيارند كسانىكه چشم و گوش ظاهرشان سالم اما قلب آنان مريضاست. حقايق و نشانههاى خدا را در جهان هستى مشاهده مىكنند و آيات خدا را به گوش مىشنوند، اما قلبشان نه مىشنود و نه مىبيند؛ اينها همان مردهدلانى هستند كه زمينه و استعداد هدايت يافتن را از دست دادهاند. قرآن آنان را چنين توصيف كرده است: دل هايى دارند كه با آن فهم نمىكنند و چشم هايى كه با آن نمىبينند و گوشهايى كه با آن نمىشنوند، آنها همچون چهارپايان، بلكه گمراهترند.
ظلم به خود
ممكن است اين سؤال به ذهن آيد كه چرا قلب آنان كور و كر شده است؟ آيا اين نقص، ظلمى از ناحيه خداوند به آنها نيست؟ اين آيه شريفه به اين سؤال جواب مىدهد كه خداوند عادل و نسبت به بندگانش رئوف و رحيم است. اين خودِ بندگان هستند كه به خويشتن ظلم مىكنند. خداوند، نظام خلقت را براساس سنت ها و قوانين محكمى بنا نهاده است؛ از جمله اينكه اگر كسى ظلم كند و از مسير بندگى، خارج شود، به عقوبت ظلم و گناه خويش گرفتار خواهد شد و قلب او تاريك شده و مىميرد و گوش و چشم قلبش، كر و كور مىشود. خداوند بندگان را بهوسيله عقل، پيامبران و اوليايش، از گناه و ظلم برحذر داشته است. حال، اگر بندهاى راه طغيان و ستم پيش گرفت و مرتكب گناه و ظلم شد و به نتيجه و عاقبت آن- يعنى كرى و كورى و دلمردگى- گرفتار آمد، بايد خود را مقصر بداند. او به عاقبت ظلم خويش گرفتار آمده و نتيجه كِشته خود را درو مىكند و خدا يا ديگران را ظالم شمردن، خود ظلم و گناهى ديگر است.
صفحه اي براي گسترش و ترويج فرهنگ، آد اب و اند يشه د يني
تهيه و تنظيم: ستاد اقامه نماز وزارت نفت
يک شبهه ويک پاسخ
پرسش: يکي از شبهه هاي مطرح شده وهابيان اين است که «چرا مردگان را زيارت مي كنيد»
لطفا توضيح دهيد
پاسخ: همه مسلمانان و عالمان اسلام از همه مذاهب جز گروه وهابي ها ساختن مسجد بر قبر اولياي خدا و زيارت قبور آنان را جايز مي دانند و مانند ديگر مردم جهان براي مردگان به خصوص بندگان صالح خدا كه از دنيا رفته اند، حرمت قائلند و به زيارت قبر آنان مي روند و كنار قبور آنان به عبادت اقدام مي كنند و اين كارها را مخالف شريعت و دستور هاي پيامبر نمي دانند. دلايل شيعه و غير شيعه بر جواز زيارت قبور اولياء چند آيت از قرآن است. قرآن درباره اصحاب كهف مي فرمايد:
فقالوا ابنوا عليهم بنياناً ربّهم أعلم بهم قال الّذين غلبوا علي أمرهم لنتّخذنّ عليهم مسجداً
گفتند بنايي بر آن بسازيد. پروردگارشان از وضع آنها آگاه تر است و آنان كه آگاهي بيشتر بر راز آنان (اصحاب كهف) داشتند، گفتند: روي مدفن آنان مسجدي مي سازيم (تا خاطره آنان فراموش نشود).
اين آيه از دو جهت مي تواند سند ما باشد:
الف- از اينكه قرآن ساختن بنا و مسجد و عبادتگاه بر مدفن اصحاب كهف را از زبان گروهي نقل مي كند، بدون اينكه آن را نقد كند، نشانه مشروع بودن آن است، در غير اين صورت، آن را نقد مي كرد. پس آنان بر بالاي قبر ساختن مسجد وعبادتگاه بر قبور براي حضور و عبادت را از جمعيت مومن و آگاه تر نقل مي كند و اين حاكي از آن است كه اين گروه چنين پيشنهادي را به عنوان حكم شريعت خود مطرح مي كردند. آيه ديگر «و اتخذوا من مقام ابراهيم مصلي» كه فرماني است براي مسجد و مصلي گرفتن مقام ابراهيم(ع). اين آيه دستور مي دهد در جايگاه ايستادن ابراهيم (ع) هنگام بناي كعبه عبادتگاه و جاي نماز بگيريد و زيارت هم عبادتگاه گرفتن قبور انبيا (عليهم السلام) و در جوار آنهاست.
احاديث فراوان و سنت مسلمانان از صدر اسلام تا كنون و اجماع آنان بر اين امر به خصوص اجماع آنان در زمان حضور معصوم است.
اخبار ستاد اقامه نماز
برگزاری جلسه اخلاق ویژه مدیران اجرایی در شرکت ملی پخش
جلسه اخلاق ويژه مديران دستگاه هاي اجرايي استان آذربايجان غربي با حضور مديران و فرماندهان نظامي و انتظامي به ميزباني شرکت ملي پخش فرآورده هاي نفتي منطقه اروميه برگزار شد. حجه الاسلام والمسلمين قريشي، نماينده ولي فقيه دراستان آذربايجان غربي در سخناني ضمن اشاره به فرمان مالک اشتر در نهج البلاغه گفت: مديران طوري رفتار کنند تا رضايت عموم مردم در چهارچوب نظام اسلامي جلب شود و در اين موضوع، رضايت خواص مهم نيست.
حجت الاسلام سيد مهدي قريشي افزود: مديران بايد در محيط کار خود از افراد عيب جو و عيب گو دوري کنند و نظر کارکنان عيب جو را در تصميم هاي خود دخالت ندهند و حتي الامکان سعي کنند عيب هاي شخصي کارکنان را پوشش دهند و به دنبال عيب هاي شخصي کارکنان نباشند.
نماينده ولي فقيه در استان و امام جمعه اروميه در بخشي از سخنان خود ضمن تاکيد بر انجام بموقع کار مراجعان دستگاه هاي اجرايي گفت: بايد سازوکار نظارت عاليه در دستگاه هاي اجرايي فعال باشد و مديران با آن دسته از کارکناني که در انجام کار مراجعان و مشتريان کوتاهي مي کنند، برخورد کنند.
وي با بيان قسمت هايي از فرمان حضرت اميرالمومنين (ع) به مالک اشتر تصريح کرد: مقام معظم رهبري در ديدار هيئت دولت به مسئولان توصيه فرمودند که اين فرمان بايد زياد يادآوري شود و مديران و مسئولان آن را مد نظر قرار دهند.
امام جمعه اروميه در ادامه با اشاره به خطبه 41 نهج البلاغه گفت: صيانت از بيت المال و حق الناس بسيار مهم است و مديران و مسئولان در نظارت بر زيردستان خود مي بايد جدي باشند، زيرا همه مردم، اعم از زنان بي سرپرست و يتيمان در بيت المال سهيم هستند: لازم است که از خطاکاران در دست درازي به بيت المال نگذرند و با آنان برخورد کنند.
استاد حوزه و دانشگاه در پايان اين جلسه گفت: مديريت در جامعه اسلامي بايد از نوع مديريت اسلامي باشد و همه مسلمانان و بخصوص مديران و مسئولان جامعه اسلامي، کتاب نهج البلاغه را بخوبي مطالعه و به فرامين آن عمل کنند.
همراه با شهيد ان
شهید حمید چرخکان
از سال 1353 شرکت ملي نفت آبادان را براي تلاش و خدمت انتخاب کرد. در دوران سخت مبارزه با رژيم ستم شاهي همراه با همکارانش در همه صحنه هاي مبارزه، حضوري چشمگير داشت. با آغاز جنگ تحميلي در سنگرهاي مبارزه حق عليه باطل حضوري شجاعانه داشت، شهيد چرخکان سرانجام 16 ارديبهشت 1363 آسماني شد و برگ زرين ديگري در دفتر شهيدان صنعت نفت به يادگار گذاشت. به گفته همسر شهيد، تواضع، ايثار، مردم دوستي، ساده زيستي و مسئوليت پذيري او از بارزترين خصوصيات اخلاقي وي به شمار مي رفت.
با فرزانگان
تردید نکن
شخصي نقل مي کند: براي درس و بحث به شهر قم آمدم. يک شب آقاي بهجت را در خواب ديدم وتمام شبهات خود را مطرح کردم و ايشان جواب دادند.آن شخص مي گويد: فرداي آن روز، جمعه بود، بلندشدم به جلسه آقاي بهجت رفتم تا خوابم را نقل کنم. وقتي به آنجا رسيدم، آقا فرمودند: پاسخ پرسش هايت همان هايي بود که در خواب گفتم. ترديد نکن.
منبع: صاحب دلان جلد 1 (پرده نشين)
زلال احکام
خمس زمین اضافی
پرسش: زميني را براي احداث خانه مورد نيازم از درآمد بين سال خريدم، سپس ارثيه اي به من رسيد و با آن خانه خريدم و نيازم به احداث خانه برطرف شد، آيا زمين خمس دارد؟
پاسخ: در فرض سؤال احتياط در مصالحه با ولي امر خمس و يا وکيل مجاز از طرف ايشان است.
سر سال خمسي
پرسش: در مورد مواد غذايي مانند نخود و لوبيا و وسايلي مانند کفش و لباس اضافه و کلا همه چيز که جزء موونه نبوده و يا اضافه به حساب مي آيد پرداخت خمس قيمت خريد يعني مقدار پولي که بابت خريد آنها پرداخت کرديم، کافي است، اما اگر هدف از خريد آنها تجارت و سود بردن بوده بايد خمس قيمت بازار، يعني فروش آنها در سر سال خمسي را بپردازيم چه قيمت کمتر شده باشد و چه بيشتر. آيا اين مسائل مطرح شده درست است؟
پاسخ: تفاوتي نيست و به قيمت سر سال خمسي بايد بپردازد.