روز خجسته مسلمانان

 روز عيد غدير خم، از سوي رسول گرامي اسلام (ص)، برترين عيد امت لقب گرفته است. حضرت فاطمه (س) نيز در حديثي، غدير خم را اتمام حجت خداوند با مسلمانان مي داند تا در برگزيدن جانشين رسول گرامي اسلام (ص) به انحراف نيفتند.

عيد غدير

مسلمانان شيعه روز عيدغديرخم (18 ذي الحجه) را جشن مي گيرند. در اين روز حضرت محمد(ص) در محلي به نام غدير خم حضرت علي (ع) را با حديث «مَن کُنتُ مولاه فَهذا عليّ مولاه أللهم والِ من والاه و عادِ من عاداه»جانشين خود براي تمام مسلمانان اعلام کرد.  «غدير خم» نام ناحيه اي در ميان مکه و مدينه است که سر راه حاجيان قرار دارد و به خاطر وجود برکه اي در اين محل که در آن آب باران جمع مي‎شده، به اين نام شهرت يافته است. غدير در 3-4 کيلومتري جحفه واقع شده و جحفه در 64 کيلومتري مکه قرار دارد که يکي از ميقات هاي پنج گانه است. در جحفه راه اهالي مصر، مدينه، عراق و شام از يکديگر جدا مي شود. غديرخم به سبب وجود آب و چندين درخت کهنسال، محل توقف و استراحت کاروانيان بود، اما گرمايي طاقت فرسا داشت.

واقعه غدير

پيامبر (ص) در سال دهم هجرت براي انجام فريضه و تعليم آيين حج به مکه عزيمت کرد. اين بار انجام اين فريضه با آخرين سال عمر پيامبر اسلام (ص) مصادف شد و از اين جهت آن را «حجه الوداع » ناميدند. افرادي که به شوق همسفري و يا آموختن مراسم حج، همراه آن حضرت بودند تا صد و بيست هزار نفر تخمين زده شده اند.

 مراسم حج به پايان رسيد و پيامبر اکرم(ص) راه مدينه را در پيش گرفت؛ در حالي که گروهي انبوه او را بدرقه مي کردند و جز کساني که در مکه به او پيوسته بودند، همگي در رکاب او بودند. هنگامي که کاروان به پهنه بي آبي به نام «غدير خم » رسيد، پيک وحي فرود آمد و به پيامبر(ص) فرمان توقف داد. پيامبر (ص) نيز دستور دادند که همه از حرکت باز ايستند تا بازماندگان فرا رسند.  کاروانيان از توقف ناگهاني و به ظاهر بي موقع پيامبر(ص) در اين منطقه بي آب، آن هم در نيمروزي گرم که حرارت آفتاب بسيار سوزنده و زمين تفتيده بود، در شگفتي ماندند. مردم با خود مي گفتند: فرمان بزرگي از جانب خدا رسيده و در اهميت فرمان همين بس که به پيامبر(ص) ماموريت داده است که در اين وضع نامساعد همه را از حرکت باز دارد و فرمان خدا را ابلاغ کند. فرمان خدا به رسول گرامي (ص) طي آيه زير نازل شد:

يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّـهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ. «اي پيامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو فرود آمده است ، به مردم برسان و اگر نرساني، رسالت خداي را بجا نياورده اي و خداوند تو را از گزند مردم حفظ مي کند» سپس پيامبر اسلام (ص) امام علي (ع) را به جانشيني خود معرفي کرد و فرمود: «هر کس من مولاي اويم، علي مولاي اوست». البته جانشيني حضرت علي (ع) سال ها پيش در مکه و در جمع خاندان هاشم انجام شده بود، اما در غدير، به اطلاع عموم رسيد.

سرنوشت اسلام

 بدون شک واقعه غدير خم، نقش سرنوشت سازي در تعيين مسير آينده اسلام داشته است. در اين واقعه، پيامبر اسلام (ص) مهم ترين مأموريت دوران پيامبريِ خود را به انجام رساند؛ مأموريتي که انجام آن، به منزله رساندن پيام رسالت حضرت(ص) بود و کوتاهي در مورد آن، به از بين رفتن زحمات چند ساله ايشان مي انجاميد؛ چنان که خداوندمتعال درآيه 67 سوره مائده مي فرمايد: «هان اي پيامبر! آنچه از سوي پروردگارت به تو نازل شده است، تبليغ کن و اگر چنين نکني، پيام و رسالت او را انجام نداده اي وخداوند تو را از مردم حفظ مي فرمايد»

آيين عيد غدير

 روزه گرفتن، غسل کردن، خواندن زيارت امين الله،

خواندن دعاي ندبه، گفتن اين تهنيت هنگام ملاقات مؤمنان: «اَلحمدُ لِلهِ الّذي جَعَلَنا مِنَ المُتَمَسّکينَ بِولايةِ ، اَميرِالمؤمنينَ و الائمةِ المَعصومينَ عليهم السلام»، پوشيدن لباس هاي نيکو،  صله رحم و  اطعام مومنين.

 

مسابقات حفظ و قرائت قرآن در شرکت نفت مسجد سليمان

مسابقات حفظ و قرائت قرآن کريم و اذان ويژه کارکنان شرکت بهره برداري نفت و گاز مسجدسليمان برگزار شد. اين مسابقات متعاقب برگزاري کلاس هاي مقدماتي قرائت قرآن و اذان تابستان امسال در 3 رشته حفظ – قرائت و ترتيل قرآن کريم و اقامه اذان در بخش هاي کارکنان و فرزندان برگزار شد .  در اين رويداد معنوي و مذهبي که با حضور مديرعامل و اعضاي هيئت مديره شرکت بهره برداري نفت و گاز مسجدسليمان در سالن جلسات مجموعه فرهنگي ورزشي باشگاه مرکزي برگزار شد، شرکت کنندگان با صوت هاي دلنشين، کلام نوراني حضرت حق را قرائت کردند. اسامي نفرات برتر به شرح زير است:

اذان:

1 - روزبه بهداروند

2-  عبدالصمد يراحي

3-  ميثم عسکرپور

4-  ميثم خدا دوستي

5- حامد يوسف تبار

  ترتيل قرآن کريم:

1- ابراهيم حسيني

2- رضا وفايي

3- مهدي صالحي

4- عامر ره انجام

5- غلامعباس محمدي نژاد

 قرائت قرآن کريم:

1- روزبه بهداروند

2- ميثم عسکرپور

3- مهران زمان پور

4- ميثم خدا دوستي

5- فريدون طاهري

 حفظ و قرائت جزء 30 قرآن کريم (فرزندان):

1- حسين آشوري راد

2- محمد کريم پور

رشته ترتيل قرآن کريم بانوان:

 آذر کاهکش

 زهرا جليلي

 زينب آذر پيکان

 مدينه دانش

 پريسا عليخاني

  رشته حفظ جزء 30 قرآن کريم:

 آرميتا جليلي

 محدثه خيري

 رضوان قاسمي

رشته حفظ جزء 1 و 2 قرآن کريم:

  سميه طاعتي 

 

  شرح احاديث اخلاقي   درس خارج فقه   مقام معظم رهبري

بزرگ ترين خطر براى انسان

از حكمت هاى امام صادق (ع) :إذا رأيتم العبد يتفقد الذنوب من الناس ناسياً لذنبه فاعلموا أنه قد مكربه.

(تحف العقول، صفحه 364)

اگر كسى همواره به دنبال كشف عيوب مردم بوده و گناهان آنان را تفحص نمايد ،اما گناهان و خطاهاى خود رافراموش كند، چنين انسانى دچار مكر و فريب شده و به وادى خطرناكى دچار شده است، زيرا بزرگترين خطر براى انسان آن است كه از گناهان خود غافل شود، چون اين امر موجب مي‏گردد كه در صدد اصلاح خود برنيايد و چنين فردى فريب خورده است.

 

زلال احکام

 سوال: کسي که قدرت بر مسح دو پا ندارد و خجالت مي کشد براي مسح از ديگران کمک بگيرد، آيا مسح از او ساقط است؟ يا تيمم بدل از وضو هم لازم است؟

  جواب: اگر خجالت به حد حرج و مشقت شديد نرسد، عذر محسوب نمي شود و بايد براي مسح نايب بگيرد و در غير اين صورت مسح پاها ساقط و انجام تيمم نيز موافق احتياط است.

 سوال: مقدم کردن مسح پاي چپ بر مسح پاي راست چه حکمي دارد؟

 جواب: جايز نيست.

 

سخن نيک

هر کس رابطه ميان خود و خدا را اصلاح کند، خدا نيز رابطه ميان او و مردم را اصلاح مي کند.

حضرت علي (ع)

 

معرفي کتاب ونرم افزار

نرم افزار تراث با محتواي بسيار غني از مطالب زير از سوي مرکز تحقيقات کامپيوتري علوم اسلامي در اختيار کاربران قرار گرفته است:

• متن 385 عنوان کتاب در موضوع تاريخِ اجتماعي مسلمانان به زبان عربي و فارسي

• ارائه کتاب هايي در زمينه: ادبيات، کشکول، امالي، آداب و رسوم، آيين حکمراني، دبيري و دانش هاي کمتر شناخته شده مسلمانان

• متن کامل کتاب هاي مهم تُراثي مانند: «اغاني ابوالفرج اصفهاني»، «عِقد الفريد ابن عبد ربّه» و «خريدة القصر عمادِ کاتب»

• دسترسي به آثار تُراث پژوهان مشهوري چون: جاحظ، ابن حزم و ابوحيان توحيدي

• متن کامل قرآن کريم به همراه ترجمه: فارسي، اردو و انگليسي

• کتاب شناسي و گزارش اجمالي درباره محتواي منابع و شرح حال نويسندگان کتب

• ارائه چند دوره لغت نامه

 

مفاهيم ديني

تبيين حقايق به زبان مردم‏

«وَ ما ارْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ الَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدى‏ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزيزُ الْحَكيمُ»

سوره ابراهيم -4

هيچ پيامبرى را جز به زبان مردمش نفرستاديم تا بتواند پيام خدا را برايشان بيان كند. پس خدا هر كه را بخواهد، گمراه و هر كه را بخواهد، هدايت مى‏كند و او مقتدر و حكيم است.

همزبانى

در اين آيه شريفه مى‏فرمايد: «هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر به زبان قومش» دراينكه منظور از «قوم» در اين آيه چيست؟ دو نظر وجود دارد:

الف- منظور قومى است كه براى هدايت آنها برانگيخته شده است.

ب- منظور قومى است كه در بين آنها به دنيا آمده و رشد و نمو کرده و به زبان آنها سخن مى‏گويد. البته هر دو نظريه بالا در اين مطلب مشتركند كه پيامبر بايد همزبان قومى باشد كه براى هدايت آنها مبعوث شده است و اما غالب پيامبران براى هدايت همان قومى فرستاده شده‏اند كه در بين آنها متولد شده و رشد و نمو کرده‏اند و بعضى از پيامبران هم كه براى هدايت اقوام ديگر برانگيخته شده‏اند، قبل از بعثت با آن قوم رابطه داشته و زبان آنها را ياد گرفته و همچون فردى از آن قوم شده‏اند. پس صحيح تر اين است كه منظور از قوم را همان افرادى بدانيم كه پيامبر براى هدايت آنها مبعوث شده است.

زبان‏شناسى

دومين نظريه‏اى كه در مورد «همزبانى» پيامبر(ص) با «مردم» ارائه شده، دانستن «زبان عصر و نسل» است؛ به اين معنا كه خداوند پيامبران را متناسب با زمينه‏هاى ذهنى جامعه خود آنان برانگيخته و همچنين همزبان با مردم عصر خويش مبعوث كرده است؛ زيرا شناخت عنصر زمان و همزبانى با آن جزء جوهر تبليغ راستين است و نزديك شدن به نسل و تفاهم داشتن با آنان و مجهّز بودن به شناخت زمان و مسائل عصر، از شرايط لازم و ضرورى يك رهبر است و همزبانى رهبر با مردم، منحصر به زبان مادرى نيست، بلكه زبان زندگى و زمانى، زبان ايدئولوژيك  و سياسى و زبان فكرى و فرهنگى رهبر و مبلغ با مردم بايد يكى باشد؛ چنانكه پيامبر اكرم (ص) فرمود:  «انَّا مَعاشِرَ الْانْبِياءِ امِرْنا انْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلى‏ قَدْرِ عُقُولِهِمْ»ما پيامبران، مأموريم كه با مردم به اندازه توانايى عقلشان، سخن بگوييم.  پيامبران در مقام تعليم و تربيت همه را يكسان نمى‏ديدند، بلكه با هر گروهى به قدر ظرفيت و استعداد خود آنها برخورد مى‏كردند و اين يكى از اصول اوليه تربيت و تعليم است. فيلسوف بزرگ و معروف مسلمان، ابن رشد اندلسى مى‏گويد:  «تعيين برنامه آموزشى براى همه مردم به يك نوع، هم مخالف محسوس است و هم مخالف معقول، همه را طاقت يك نوع تعليم نيست؛ گاه رأيى براى يكى در حكم سمّ باشد، در حالى كه براى ديگرى در حكم غذا. كسى كه بخواهد همه آرا، ملايم طبع همه مردم باشد، چون كسى است كه بخواهد همه چيز را غذاى همه كس كند.»  علاوه بر اين، عدم توجّه به مقتضيات زمان، موجب محدوديت بينش مربى مى شود و به صورت جامد و سطحى مى‏انديشد؛ چنانكه امام صادق (ع) فرمود: «الْعالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهْجَمُ عَلَيْهِ اللَّوابِسُ» كسى كه زمان خويش را بشناسد، مورد هجوم مسائل اشتباه‏انگيز واقع نمى‏شود (و حق و باطل براى او پوشيده نمى‏ماند).  

 

توجيه‏گرى در برابر حق‏

«وَ لَوْ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ باباً مِنَ السَّماءِ فَظَلُّوا فيهِ يَعْرُجُونَ لَقالُوا انَّما سُكِّرَتْ ابْصارُنا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَسْحُورُونَ»

سوره حجر -14و15

و اگر ما، درى از آسمان به رويشان باز مى‏كرديم تا پيوسته در آن بالا روند، هر آينه مى‏گفتند:

جز اين نيست كه ديدگان ما بسته شده و در واقع ما به طور جمعى جادو شده‏ايم.

مراتب عناد

افرادى كه تقواى درونى را در خود به‏وجود نياورده و يا به آن پايبند نيستند، اگر در برابر حق قرار گيرند و آن را سدى در برابر منافع خود ببينند، به مقابله پرداخته و به‏جاى پذيرش آن، عناد مى‏ورزند، اما اين عناد ورزيدن، مراتب مختلفى دارد، گاهى شخص از فطرت خود فاصله زيادى نگرفته و به همين جهت حق را حق و زيبا و باطل را باطل و زشت مى‏بيند، اما تنها براى حفظ منافع خود در عمل، زير بار آن نرفته و مخالفت مى‏كند، اين شخص اگر به فطرت و و جدان خود رجوع كند مورد سرزنش درونى قرار گرفته و چه‏بسا نيروى مقاومت در برابر حق را از دست مى‏دهد.ولى شخص معاند در اثر تكرار مخالفت با حق كارش به‏جايى مى‏رسد كه ديگر زيبايي ها و حقايق را آنطور كه هست، نمى‏بيند، بلكه حقايق را باطل و زشت و باطل‏ها و بدي ها را خوب و زيبا مى‏بيند، مانند كسى كه در اثر دروغگويى زياد، دروغ گفتن را خوب و نشانه زيركى و هوشمندى بداند. قرآن در مورد اين گروه مى‏فرمايد:«افَمَنْ زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَاهُ حَسَناً» آيا كسى كه عمل بدش براى او آراسته شده و آن را خوب و زيبا مى‏بيند (همانند كسى است كه واقع را آنچنان كه هست مى‏يابد)؟! گاهى مرتبه عناد از اين هم بالاتر مى‏رود و سراسر وجود شخص را فرا مى‏گيرد و سبب كوردلى كامل او مى‏شود، در اين مرحله نه‏تنها حقايق را نمى‏بيند و باطل را مى‏پذيرد، بلكه دست به توجيه مى‏زند و اگر با بديهى‏ترين دلايل هم، راه درست را به او نشان دهند، منكر شده و محسوسات عينى را كه مورد مشاهده همه است، انكار مى‏كند.مخالفان پيامبران گاهى به اين مرحله مى‏رسيدند و آيه مورد بحث به اين حقيقت اشاره دارد كه اگر اينان به چشم خود باز شدن در هاى آسمان را ببينند و خود نيز به آنجا صعود كنند، باز قبول نكرده و به توجيه‏گرى مى‏پردازند و مى‏گويند چشم هاى ما را سحر كردى.

اين روش اكثر مخالفان در برابر دعوت پيامبران بوده است. قرآن مى‏فرمايد: اگر ما كتابى از آسمان نازل مى‏كرديم كه اينان با دست خود آن را لمس مى‏كردند، باز كافران مى‏گفتند اين سحر آشكارى است و يا با اين كه در مبارزه حضرت موسى (ع) و فرعون به چشم خود شكست ساحران را ديدند و شاهد بودند كه خود اين ساحران كه متخصصان در فن سحر بودند، ايمان آوردند با اين حال گفتند موسى بزرگ ساحران است كه سحر را به آنان نيز تعليم داده است. 

 

همراه با شهيد ان

شهيد  حميد انجم روز

شهيد انجم روز که همه دوران سربازي اش را درجبهه ها گذرانده بود، بعد از استخدام در پتروشيمي رازي نيز بيقرار حضور در جبهه هاي جنگ بود و به عنوان يکي از خط شكنان در يكي از محورهاي فرعي عمليات خيبر به عنوان تك تيرانداز حضور داشت. اين شهيد هشتم اسفند 1362 در اثر اصابت تركش در تنگه چزابه به درجه رفيع شهادت نايل شد. همسر شهيد درباره اش مي گويد: «وارسته و با تقوا بود. به فرايض ديني تقيد داشت و همه او را به عنوان يك فرد مؤمن قبول داشتند. مرد فداكار و از خودگذشته اي بود؛ آن زمان كه كارمند انتقال خون بود و در بيمارستان شركت نفت كار مي كرد، گاهي كه به ديدنش مي رفتم، مي گفت: كاش همين حالا، خمپاره اي، بمبي، ... چيزي فرود مي آمد و ما هر دو باهم شهيد مي شديم.»  

 

دعاي عهد

عروس حضرت امام رحمت الله عليه مي گويد: يکي از چيزهايي که امام(ره) در روزهاي آخر به ما توصيه مي کردند، خواندن دعاي عهد بود. دعاي عهد در سرنوشت انسان دخالت دارد.  پس از رحلت جانگداز ايشان که مفاتيح شان را از بيمارستان به بيت منتقل مي کرديم، متوجه شديم امام در مفاتيح خود در کنار دعاي شريف عهد، تاريخ چله هايشان را ثبت مي کردند.

 

يک شبهه ، يک پاسخ

آخرين حج پيامبر (ص) چه نام داشت؟

پاسخ: نام هاي گوناگوني براي آخرين حج رسول خدا (ص) بيان شده است: «حجت الاسلام»، «حجه البلاغ» و «حجةالوداع» و دليل اين نام گذاري به حجه الاسلام اين است كه حضرت (ص) غير از اين حجي از مدينه (بر مبناي مناسك تشريعي در اسلام) به جا نياوردند و حجه الوداع به اين دليل كه پيامبر خدا (ص) در اين سفر با پيامبري وامت اسلام وداع کرد و حجه البلاغ به اين دليل كه پيامبر در اين حج، شرع الهي را با قول و عمل و همچنين ولايت امير مومنان علي (ع) به طور رسمي ابلاغ کردند.