مسئوليت اجتماعي شرکت چه معنا و مفهومي دارد؟
مسئوليت اجتماعي شرکت در دنيا، مفهوم نويني است؛ هر چند پيشينه موضوعي اين نوع از مسئوليت در تاريخ جوامع و پيشينه صنعت و شرکت هاي فعال در آن مشاهده مي شود؛ اما نظرگاه ها، چارچوب ها و رويه ها با عنوان و مفهوم جديد اين نوع مسئوليت از نيمه قرن 20 نضج گرفت. برداشت اوليه از اين مفهوم، به حمايت هاي خيريه معطوف بود؛ اما بتدريج توجه به ذي نفعان و منافع آنان در محافل علمي و رسمي مدنظر قرار گرفت. با رشد مفهوم و روند توسعه پايدار، امروز مسئوليت اجتماعي شرکت در پرتو اين مفهوم مورد توجه بوده و شاخص هاي علمي مرتبط با آن، همخواني بسياري با شاخص هاي توسعه پايدار دارد. در ايران هنوز اين روند کامل نشده و نگاه عمومي مديران شرکت ها به مسئوليت اجتماعي شرکت به عنوان اقدام هاي عام المنفعه، قابل تعبير است. با اين حال در سال هاي اخير، تغيير در اين تعبير و توجه به ذي نفعان و توسعه پايدار آغاز شده است. اين روند، به خصوص در صنعت نفت کشور محسوس تر است.
اگر بخواهيم اين مفهوم را در صنعت نفت مورد ارزيابي قرار دهيم، چه فراز و نشيب هايي شاهد بوديم؟
دغدغه نفت از سال هاي گذشته، تعريف رابطه جامعه و نفت بوده است؛ نفت در کشور ما سابقه اي ديرينه دارد و با تحولات سياسي، اجتماعي و تاريخي کشور عجين است. هر تحولي را بخواهيم بررسي کنيم، رگه هايي از نفت در آن به چشم مي خورد. متناسب با اين شرايط در فضاي بين الملل بخصوص در دهه اخير، يک ترمينولوژي با عنوان مسئوليت اجتماعي مطرح شده و امروز شرکت هاي بزرگ صنعتي اعم از معدني و ... براي تقويت کسب و کار خود ناگزير به اين مفهوم توجه داشتند. در واقع صنعت نفت در آغاز، عمده توجه خود را به امور رفاهي و شغلي کارکنان و بهبود اين امور معطوف مي کرد که اين امر به بعد درون سازماني مسئوليت اجتماعي شرکت مربوط مي شد؛ اما با توسعه و تثبيت اين صنعت درمناطق، توجه به شرايط شغلي و ابعاد زندگي کارکنان صنعت نفت همچنين شرايط زندگي جوامع محلي و بومي پيرامون و بالاخره موضوعات محيط زيستي، بتدريج به شکل گيري ساختارهاي خاصي منجر شده است.
مصاديق اين ساختارهاي خاص چيست؟
مصاديقي از اين ساختارها شرکت عمليات غيرصنعتي( دهه 50 شمسي)، شرکت عمليات غيرصنعتي و خدمات صنايع پتروشيمي ماهشهر، شرکت عمليات غيرصنعتي پازارگاد، شرکت خدمات غيرصنعتي گاز ايران، شرکت خدمات رفاهي نفت، طرح کمک به عمران مناطق (مديريت نظارت بر طرح هاي عمراني مناطق نفت خيز) است. در واقع ما از بين تعاريف متعددي که از اين مفهوم در فضاي بين الملل مطرح است، آنچه را کاربرد بيشتري براي مان داشته، در تقويت کسب و کار خودمان انتخاب کرده و ملاک عمل قرار داديم. ما هر جا که براي توسعه اعم از نفت، گاز و پتروشيمي مي رويم، يک بررسي داريم که آثار و پيامدهاي استقرار اين اقدام چگونه است. قطعا استقرار اين صنايع، در تقويت اقتصاد محلي، به کارگيري نيروهاي کار، توسعه فرهنگي و... آثار مثبتي دارد؛ ولي ما در مقابل آثار منفي هم احساس مسئوليت مي کنيم که اين يک تعريف اجمالي و مختصر است که خودمان را در قبال پيامدهاي مثبت و منفي مسئول مي دانيم و راهکارهايي مشخص مي کنيم تا پيامدهاي مثبت را افزايش داده و پيامدهاي منفي را مديريت و جبران کنيم.
چه مناطقي مشمول مسئوليت اجتماعي هستند و با چه اولويت هايي انجام مي شوند؟
مسئوليت اجتماعي با توليد رابطه مستقيم دارد؛ هر جا توسعه و توليد باشد، اولويت ما مسئوليت اجتماعي است. بنابراين حضور بيشتر توليد، با توجه دقيق تر و عميق تر در پروژه هاي بهبود همراه است؛اما مسئوليت اجتماعي، شرکتي است؛ نه صرفا منطقه اي و جغرافيايي. به عنوان مثال شرکت خطوط لوله و مخابرات در گستره مناطق دور کشور حضور دارد و حتي ممکن است ما در آنجا هيچ مجتمع صنعتي نداشته باشيم. با اين حال اين شرکت هم به نيازهاي روستاهاي اطراف خطوط لوله توجه داشته و به اقتضاي بضاعت خود در اين مسير گام برداشته است. مسئوليت اجتماعي، محدوده و جغرافيا دارد؛ اما اولويت ما مناطق نفتي و توليدي است؛ ولي هيچ شرکتي از انجام وظيفه مسئوليت اجتماعي معاف نيست. امروز در مناطق نفتي، رشد اجتماعي به گونه اي است که بچه هاي آن مناطق، صرفا آرزو نمي کنند که معلم شوند و مي خواهند مهندس نفت شوند که ناشي از رشد فکري است. ما معتقديم که در مناطق نفتي و گازي به دليل حضور صنعت، انتظارات هم افزايش يافته و ما هم خود را مسئول مي دانيم که هدايتگر اين فرايند توسعه اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي وسياسي باشيم. معتقديم که هر ميزان جامعه محلي تقويت شود، به صورت پدافندغيرعامل براي حفظ اين تاسيسات مي تواند کمک کند.
با اجراي عمل به مسئوليت اجتماعي در صنعت نفت، چه ميزان شاهد توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي بوده ايم؟
با توجه به تعريف گفته شده، قطعا صنعت نفت در هر نقطه اي که گسترش يافته به طور همزمان، باعث توسعه اقتصادي و اجتماعي شده است؛ البته پيامدهايي را در زمينه محيط زيست و جامعه محلي شاهد بوديم که از اين منظر سعي کرديم در توسعه مفهوم مسئوليت اجتماعي، اين نگاه را در نفت ايجاد کنيم، مردمي که در اطراف اين صنعت زندگي مي کنند، از منافع و ارزش افزوده اي که صنعت در آنجا ايجاد کرده است، بتوانند بهره مند شوند. به همين دليل توصيه ما در شيوه نامه ها و آيين نامه هاي مرتبط با مسئوليت اجتماعي اين بوده که ما تشويق و تبليغ کرديم که به تقويت اقتصاد محلي کمک کنيد. اين موضوع مستلزم آن بود که همه امور پشتيباني و خدماتي که قطعا داخل فنس يک مجتمع پتروشيمي يا پالايشگاه در حال اجراست، بتواند با تدبير و تصميم گيري مديران بخشي از اين فعاليت ها به جامعه محلي اطراف واگذار شود تا آنها توانمندتر شوند. از اين طريق ما توانستيم به رشد اقتصاد محلي کمک کنيم و اين مساله مدنظر قرار گرفته که در دوره فعاليت تاسيسات صنعتي تا بعد از بهره برداري از آنها، بستر مناسبي براي استمرار توسعه وجود داشته باشد. توصيه کرديم از امر مهم توانمندسازي و برون سپاري، به عنوان دو مورد از مصاديق مهم مسئوليت اجتماعي غفلت نکنند. هميشه به اين فکر باشند که در طول عمر اين پروژه چقدر مي توان در توسعه آن منطقه موثر بود، ضمن اينکه به توصيه وزير نفت، خيلي نمي توانيم در شرايط کاملا نابرابر از آنها با مردم زندگي کنيم. بناست در اين مناطق، سال هاي سال حضور داشته باشيم و در اين زمينه بايد يک همزيستي مسالمت آميز و برابر را تدارک ديد. از نظر توسعه اجتماعي هم ما به دنبال توانمندشدن زيرساخت هاي اجتماعي اين مناطق هستيم. به همين دليل از چند سال قبل، برگزاري برنامه کلاس هاي کنکور را در مناطق عمده نفت و گاز اعم از پارس جنوبي و غرب کارون براي دانش آموزان سال آخر تحصيلي شروع کرديم که نفت با هزينه خود اين اقدام را انجام مي دهد. با اين فرض که اينها همان توسعه گران اجتماعي آينده اين مناطق خواهند بود. در همين زمينه کار آموزش هاي فني حرفه اي را براي جوانان اين مناطق آغاز کرديم که پيمانکاران بهانه اي از نظر به کارگيري نيرو نداشته باشند. در گذشته، امکانات تحصيلي مناسبي در اختيار مردم اين مناطق نبوده که ما براي جبران اين مساله، اقدام به آموزش فني حرفه اي کرديم و نگاهمان هم اين بود که مردم در اين مناطق از طرق مختلف توانمند شوند و بتوانند نحوه مشارکت با صنعت نفت را مديريت کنند. ما هميشه در اين فکر بوديم، صنعتي که قرار است ساليان سال حضور و توليد داشته باشد و رشد کند، نقش آن در توسعه اقتصاد محلي و مشارکت مردم در اين صنعت چگونه است؟ با تمرکز بر اين سوال، سعي کرديم به عنوان مسئوليت اجتماعي، از همکاران مان بخواهيم که در هر منطقه اي و به اقتضاي هر شرکت، اين موضوع را پاسخگو باشند و به ما هم گزارش دهند.
به شکل عملياتي، صنعت نفت چگونه به وظيفه مسئوليت اجتماعي خود عمل مي کند؟
غير از 2 درصد از درآمدهاي نفتي که به مناطق محروم و نفتي اختصاص داده شده و وزارت نفت آن را تامين مي کند و در اختيار استانداري ها قرار مي دهد، ما اين مجوز را گرفتيم که از طريق منابع خود، سه درصد براي پروژه هاي عام المنفعه و در چارچوب مسئوليت اجتماعي هزينه کنيم.
سازو کار اجراي آن چگونه است؟
سازوکار اين است که ادارات کل و سازمان هاي متولي، اين پروژه ها را در اين مناطق شناسايي و آغاز مي کنند و ما هم شان نظارتي داريم؛ اما سرعت اجراي اين پروژه ها کند است. به عنوان نمونه اعتباراتي را در زمينه اوقات فراغت ورزش و جوانان اين مناطق در اختيار وزارت ورزش و جوانان و سازمان تربيت بدني قرار مي دهيم تا از طريق ايجاد سالن هاي ورزشي، اماکني هم در اختيار مردم محلي قرار گيرد. افزون بر آن اعلام کرديم، امکانات ورزشي کارکنان هم در اختيار ساکنان محلي قرار گيرد. در واقع اعتقاد ما اين است که وارد فاز اجرايي نشويم و تامين بودجه و نظارت را داشته باشيم. بخشي از نيازسنجي ها مثل کلاس هاي کنکور هم از سوي ما انجام مي شود.
اگر بخواهيم به شکل آمار، به فعاليت هاي سال هاي اخير صنعت نفت در زمينه مسئوليت اجتماعي بپردازيم، چه نکاتي قابل اشاره است؟
بخشي از عملکرد آماري را بايد تامين رضايت مردم دانست که نوعي فايده اجتماعي است و بخشي را هم بايد به شکل آمار ريالي و کمي ارائه دهيم. در اين زمينه موضوعي با عنوان گزارش پايداري وجود دارد؛ اين گزارش ها سالانه يا دو سالانه است. شرکت هاي ما تهيه گزارش پايداري را شروع کردند و ما هم راهنمايي را به عنوان گزارش دهي دراختيارشان گذاشتيم. استانداردي به نام « GRI» در دنيا وجود دارد. ما بايد بدانيم که چه کاري مسئوليت اجتماعي است و چه کاري مسئوليت اجتماعي نيست. مسئوليت اجتماعي براي اصلاح رفتار ما آمده است و تعريف، شاخص و گزارش دهي با فرمت خاص دارد. در واقع ما سالانه گزارش مسئوليت اجتماعي را دريافت مي کنيم. قرار است شرکت ها گزارش پايداري خود را تا بهمن ماه به ما ارائه کنند که آمار و ارقام براساس شاخص از جمله محيط زيست، کارکنان و جامعه محلي ارائه مي شود. دراين راستا قرار است گزارش هاي نهايي صنعت نفت ايران در حوزه مسئوليت اجتماعي بهمن ماه آماده شود.
در اولين سال اعلام فراخوان براي گزارش پايداري(1396) بالغ بر 40 گزارش که مواردي کاملا منطبق با استانداردهاي معرفي شده و دستورعمل ( راهنماي گزارش دهي) بود، نشان دهنده درک مفهومي صحيح، تغيير نگاه و رفتار و نقطه عطفي اساسي در مسير ترويج مسئوليت اجتماعي در صنعت نفت قلمداد مي شود. حجم خدماتي که در نفت انجام مي شود، صرفا به سامانه شرکت ملي نفت ايران در قالب مديريت نظارت بر طرح هاي عمراني محدود نيست و آن بخشي از خدمات است. گاهي گزارش از پالايشگاه ها و پتروشيمي ارائه مي کنم، همکاران نفت هم خيلي اطلاع کافي ندارند که چه اتفاقاتي افتاده است. به عنوان نمونه در پالايشگاه گازي ايلام، گوگردي بسته بندي مي شود که عنوان آن «چوار 64» است. چوار،نام يکي از بخش هاي نزديک پالايشگاه است که در سال 64 هواپيماهاي عراقي موقع برگشت بمب هاي خود را روي ورزشگاهي خالي مي کنند و چند نفر از بچه هاي در حال بازي را به شهادت مي رسانند. اين پالايشگاه، اسم محصول خود را از اين حادثه برگرفته است و مردم آنجا از اين اقدام بسيار خوشحال هستند و حس خوبي دارند. به ما مي گفتند «چوار 64» به مکزيک و برزيل صادر شده است. اقدام هاي زيادي با هدف مسئوليت اجتماعي انجام شده که متاسفانه مغفول مانده است. امروز خوشبختانه تحول مهمي در صنعت نفت، تحت لواي مسئوليت اجتماعي ايجاد شده است و ديگر هيچ مديري نداريم که به اين مقوله، نگاه خيريه اي داشته باشد. اين احساس در صنعت نفت در زمينه مسئوليت اجتماعي شکل گرفته که اين مسئوليت برد-برد است. بايد به هم کمک کنند و در ارائه اين خدمات، منافع مشترک دارند. بخشي از ارائه خدمات در اين زمينه به شکل برون سپاري در حال انجام است.
شما بتازگي از نظام نامه مسئوليت اجتماعي سخن گفتيد. در اين زمينه بيشتر توضيح دهيد.
ما معتقديم که صداي ما بايد به دنيا هم برسد. لازم است به زبان دنيا حرف بزنيم. «G4» همين است که در فرمت هاي جهاني گزارش دهيم. رنکينگ کشور ما در زمينه مسئوليت اجتماعي پايين است. براساس بررسي انجام شده از سوي نشريه و داده هاي اتاق بازرگاني ايران، در سال 1389 ميانگين رتبه ايران در موضوع مسئوليت اجتماعي شرکت در بين 153 کشور، برابر با رتبه 80 بوده که دو سال بعد اين رتبه با 11 پله سقوط به 91 رسيده است. بخش مهمي از اين وضعيت، به دليل مشخص نبودن و گزارش نشدن اقدام هاي مسئوليت اجتماعي شرکت هاي فعال، بخصوص در بخش معدن و صنعت نفت کشور است. تاکيد کرديم که «G4» بايد در صنعت نفت اجرا شود. در اين زمينه بايد به شرکت ها کمک کرد. دو برنامه را دراين باره مدنظر قرار داديم؛ يکي ايجاد نظام نامه يکپارچه مسئوليت اجتماعي صنعت نفت است که شرکت ها را تشويق کنيم تا به سمت توانمندسازي، بسترسازي و ريل گذاري براي توسعه اجتماعي اقتصادي حرکت و از خدمات رساني مستقيم پرهيز کنند؛ چون خدمات رساني مستقيم انتها ندارد. بايد کاري کنيم که مردم خودشان براي خود راه،مدرسه و جاده بسازند. در اين نظام نامه تشويق مي کنيم تا از طريق «GRI» که يک شاخص است، با هم هماهنگ شويم و کار غيرهدفمندي در نفت انجام نشود.
نظام نامه در چه مرحله اي است؟
اين نظام نامه اکنون در مرحله ويرايش قرار دارد. يک مرحله نظام نامه نيز تنظيم شده و وزير نفت آن را به شوراي معاونين ارجاع دادند. در اين شورا بحث شد. من حساسيت هاي مديران نفت را مي دانم. اين نظام نامه نبايد يک انتظار جديد ايجاد کند. ما مي خواهيم به اين سمت برويم که چارچوب دقيق و صحيح مسئوليت اجتماعي براساس استانداردهاي جهاني را به مسئولان ارائه کنيم. تاثير اين نظام نامه اين خواهد بود که ما به همه مقامات و حتي همکاران خود بگوييم تا در اين قالب حرکت کنند. اقدام ديگري که در دست تهيه قرار دارد، راهنماي گزارش دهي است. همان فرمت G4 بين المللي را محلي و بومي کرده و در نظام نامه و راهنما، مشارکت شرکت ها را تامين مي کنيم. علاوه بر آن، مديران عامل چهار شرکت اصلي هم مشاوران مسئوليت اجتماعي دارند که به کمک آنان، سامانه اي را براي ارتباط با بدنه نفت برقرار کرديم. بتازگي هم با برگزاري جلسات منطقه اي در ماهشهر، عسلويه و اهواز براي اين سه مقوله در حال همفکري هستيم. در واقع از سه مسير «GRI»، نظام نامه و راهنماي مشاور دهي تلاش مي کنيم سامانه مسئوليت اجتماعي در آن شرکت ها مستقر شود. آنچه در اين ميان قابل تاکيد است، آنکه پيمانکاران هم از مسئوليت اجتماعي معاف نيستند و در اين ميان حساسيت ما اين است که در چه زمينه اي هزينه شود تا رضايتمندي بيشتري را به دنبال داشته باشد.
اگر بخواهيد شاخص ترين اقدام هاي وزارت نفت با هدف مسئوليت اجتماعي را در دوران وزارت مهندس زنگنه نام ببريد، چه مواردي قابل اشاره است؟
يکي تقويت علمي دانش آموزان مناطق جنوب که براي آينده توسعه اجتماعي بسيار بستر ساز است. دوم آموزش هاي فني حرفه اي تقويت مراکز فني حرفه اي و سوم برون سپاري فعاليت ها که دراين دوره تشويق کرديم. همچنين اجراي 2 برنامه پنج ساله در 2 منطقه پارس جنوبي و غرب کارون مشتمل بر پروژه هاي عمراني، خدماتي، بهداشتي و آموزشي که اکنون در سال سوم برنامه قرار داريم.