پیش بینی های جسورانه در آینده نفت و گاز
با توجه به بازيابي موقت قيمت نفت نسبت به افت سال 2014 و افزايش سرمايه گذاريها در منابع انرژي تجديدپذير و جايگزين، شرکت هاي نفت و گاز بايد نوآوري به خرج دهند تا بتوانند در رقابت بمانند و جريان سوخت را حفظ کنند. «سايت آفشور تکنولوژي» (Offshore Technology) از متخصصان اين صنعت نظرخواهي کرده تا برداشت آنان را درباره تاثير پيشرفتهاي فناوري بر شکل گيري آينده نفت و گاز جويا شود.
حفاري هوشمند
به نظر ميرسد که امروز، شرکت هاي بيشتري به «کارل لوئيس» يا «يوسين بولتِ» حفاري تبديل شدهاند. آنها بلافاصله در موقعيت استارت قرار مي گيرند، تمامي گام ها را به بهترين شکل ممکن برمي دارند و از خط پايان مي گذرند تا به بهترين رکورد نفت در تاريخ دست پيدا کنند. همانطور که هر دونده برجسته اي تاييد خواهد کرد که تجهيزات نمي توانند به تنهايي موجبات پيروزي شما را فراهم بياورند؛ برنامه ريزي براي دويدن و آزمودن اين برنامه به صورت تجربي و اطلاعات لازم درباره زمان، مکان و نحوه شتاب گرفتن نيز به همان اندازه اهميت دارد و حتي شايد مهمتر هم باشد. بنابراين وقتي صحبت از آينده صنعت نفت و گاز به ميان ميآيد، «حفاري هوشمند» به عنوان يکي از نوآوريهاي کليدي مطرح مي شود و براي تحقق آن، به ترکيبي از فناوري و انديشه نياز داريم تا بتوانيم درباره نحوه مديريت شرکتها و اجراي يک رويکرد هماهنگ تر براي بهرهبرداري از چاههاي جديد، بازنگري کنيم. نکته کليدي، اطمينان از هماهنگي ميان پروسههاي طراحي، تحليل، انتخاب تجهيزات و اجراست، همچنين بايد با بهرهگيري از تخصص عملياتي، اين پروسه ها را تحکيم کنيم. در بخش هايي که شرکت ها فاقد تخصص يا منابع لازم هستند، متخصصان طرح مداخله و خلاها را پر مي کنند. با افزايش توقعات در پروژه هاي حفاري، هوشمندي بيشتر به مثابه سرعت بالاتر خواهد بود. «حفاري هوشمند» با بهره گيري از هماهنگي و اطلاعات بهترين متخصصان، همچنين بهترين فناوريهاي موجود در فازهاي اوليه پروژه، پايگاه مستحکمي براي اين صنعت به وجود آورده که از لازمههاي حيات صنعت در دهههاي آتي محسوب مي شود.
با افزايش توقعات در پروژه هاي حفاري، هوشمندي بيشتر به مثابه سرعت بالاتر خواهد بود
محو شدن مرز سوختهاي فسيلي و انرژيهاي تجديدپذير
راهي دشوار براي جايگزيني سوختهاي مايع داريم. با آنکه با معرفي سوختهاي زيستي و منابع انرژي الکتريکي، اتکاي ما به آنها کمتر شده، هنوز چند دهه اي مانده که بخواهيم کاملا از آنها رهايي يابيم. در آينده نزديک و با توجه به اينکه شکستهاي هيدروليکي موجب گشايش منابع بيشتر براي توليد ارزان نفت و گاز خواهد شد، قيمت نفت و گاز نيز همواره کاهش پيدا خواهد کرد و با افزايش به کارگيري انرژي هاي تجديدپذير، تقاضا براي آنها نيز کمتر خواهد شد. فناوري و منابع بهتر براي انرژيهاي تجديدپذير، سرانجام شرايط جايگزيني آنها با سوخت هاي احتراقي همچون نفت را فراهم خواهد کرد، اما همين موضوع باعث ميشود که نفت و منابع ديگري همچون زغال سنگ آزاد و براي توليد فراوردههاي کربني پيچيده تر، هيدروکربنها و پليمرها استفاده شوند. به اين ترتيب بيش از اينکه سوخت باشند، در نقش مواد اوليه ظاهر خواهند شد. در نهايت مي توان گفت که قابليت سنتز شيميايي نفت و گاز از انواع گسترده تري از مواد طبيعي، مرز ميان سوخت هاي فسيلي و منابع تجديدپذير را محو کرده، تا حدي که اين مسئله به دست فراموشي سپرده شده است. قابليت سنتز اين محصولات به اين معنا خواهد بود که حتي مي توان سوخت هاي فسيلي را هم به راحتي جايگزين کرد، بنابراين بازار دوباره کنترل اين منبع را به دست خواهد گرفت.
نفت و منابع ديگر، بيش از اينکه سوخت باشند، در نقش مواد اوليه ظاهر خواهند شد
به کارگيري بلاک چين
يکي از فناوريهاي تحول ساز در صنعت نفت و گاز، بلاک چين است. در واقع، انقلاب بلاک چين از هم اکنون آغاز شده است. وظيفه حقيقي صنعت نفت و گاز، بهره برداري از فرصت هاي پرشماري است که بلاک چين در اختيار آنها مي گذارد. براي کسب وکارهاي نفت و گاز، «داده» ديگر يک دارايي نيست و به يک «مسؤوليت» تبديل شده است. شرکت ها با دادههاي فراوان احاطه شدهاند و بايد خيلي سريع به دنبال روشهايي براي کنترل و صحت سنجي اطلاعات باشند. بلاک چين ظرفيت فراواني براي کاهش خطر فساد، خطا و تراکنشهاي نامعتبر در حوزه تبادل انرژي، افزايش بهره وري در تراکنش هاي مالي، تسهيل قوانين موجود در زمينه گزارش ملزومات و امکان هم کنش پذيري و همکاري بخش هاي مختلف با يکديگر دارد. بلاک چين، عوايد فراواني براي بالادست و پايين دست خواهد داشت. اين فناوري سابقهاي منحصربه فرد و بي همتا براي تراکنش ها و تبادل اسناد ميان جناح هاي مختلف دارد که از برنامهريزي درباره نگهداري تجهيزات تا مديريت اسناد زمين هاي مورد مکاشفه را شامل ميشود. دفاتر کل توزيعشده مي توانند موجب افزايش بهرهوري و شفافيت فعاليتهاي پايين دست همچون تبادل محصولات، مستندات مربوط به تحويل توزيع ثانويه، خسارت معطلي و مديريت دعاوي نيز شوند. در «ميان دست» نيز فرايندهايي همچون سرمايهگذاريهاي مشترک، مديريت ريسک، فرايند انعقاد قرارداد و تطابق با قانون را متحول خواهد کرد. کاربردهاي احتمالي بلاک چين در صنعت نفت و گاز، محدوديتهاي خاص خود را دارد و هنوز نتوانسته ايم توانمندي هاي کامل آن را مشاهده کنيم. تا به امروز، بيشترين تاثير بلاک چين و فناوري دفتر کل توزيع شده را در حوزه امور مالي مشاهده کرده ايم و بخش انرژي را به عنوان حوزه توسعه بعدي براي اين فناوري ميبينيم. بلاک چين از عناصر حياتي براي بهره برداري از ظرفيتهاي ايجاد انرژي توزيعشده و واسطه زدايي ميان شرکت هاي خدماتي عمومي و خصوصي است. به همين ترتيب، بلاک چين مي تواند از طريق عرضه اوليه پول ديجيتال (ICO)، فرايند تامين سرمايه بهينه را ممکن کند. در دو تا سه سال پيش، بيش از 1500 ICO در بخش انرژي صورت گرفته است. البته تعداد غيرمتناسبي از اين عرضهها روي برق يا انرژي هاي تجديدپذير متمرکز بودند، اما هم اکنون با افزايش اين عرضهها در بخش نفت و گاز روبه رو هستيم، همان بخشي که از ديرباز با فناوري مشکل داشته است. به گفته پاور لجر، فناوري توزيع شده مي تواند شاهدي براي ظهور تبادل همتا به همتا باشد که اجازه خريد و فروش انرژي خورشيدي پاک را به مصرف کنندگان ميدهد و هنجارهاي جاافتاده تهيه انرژي را متحول مي کند.
بلاک چين از عناصر حياتي براي بهره برداري از ظرفيت هاي ايجاد انرژي توزيعشده است.
اقتصاد «کارهاي»
«کاره» معادلي است که براي واژه انگليسي «gig» انتخاب شده است. کاره به کارها و خدماتي با اندازه هاي کوچک و متوسط گفته مي شود که برگرفته از استعدادها، مهارت ها و توانمندي هاي فردي اشخاص بوده و مي تواند از سوي ديگران مورد استفاده قرار بگيرد و خلق ارزش کند. يک اصطلاح انگليسي که مي توان آن را يک «لحظه به ياد ماندني» ترجمه کرد. منظور لحظه اي است که ارزش عکس گرفتن با دوربين کداک را داشته باشد. با وجود شرايط چالش برانگيز بازار، خبري از «لحظه کداک» نخواهد بود. نفت و گاز ناپديد نمي شوند و واقعيت اينجاست که دوران گذار بهره برداري 100 درصدي از منابع انرژي تجديدپذير در انگلستان، حداقل به عمر ما قد نميدهد. در سطح جهان، اقتصادهاي نوظهور هم خواهان سرمايهگذاري روي منابع نفتشان خواهند بود تا بتوانند يک خط لوله رشد را براي آينده خود فراهم کنند. ميزان همکاري در اين صنعت نيز افزايش خواهد يافت. ميلياردها پوند هزينه اي که روي اکتشاف و ساخت پلتفرم در ميادين نفتي جديد صورت گرفته، در ميان چندين حامي صنعت تقسيم خواهد شد. به طور کلي، صنعت نفت و گاز ريسک گريزتر خواهد شد و شرکت ها به دنبال سرمايهگذاريهاي مشترک خواهند رفت تا بتوانند مانع شکل گيري يک رکود اقتصادي ديگر شوند. ريسک گريزي به فرهنگ سازمان نفوذ خواهد کرد و شرکت ها به دنبال روشهايي براي اجراي عمليات ناب تر و مرموزتر خواهند رفت. ديگر شاهد تيم هاي پروژه اي نخواهيم بود که منتظر و آماده نشسته باشند تا مسؤوليت جديدي به آنها اعطا شود. اين صنعت اتکاي بيشتري به کارکنان انعطاف پذير خواهد داشت تا در پروژههاي خاص به کار گرفته شوند. انتظار ورود «اقتصاد کارهاي» به صنعت نفت و گاز را داشته باشيد.
فناوري به يک عامل تسهيل کننده براي تحول سازمانها تبديل خواهد شد. آينده نفتوگاز شامل پلتفرم هايي خواهد بود که بدون نيروي انساني اداره مي شوند و کارگران از سايتهاي دريايي به مسؤوليت هاي ساحلي منتقل خواهند شد. با توجه به افزايش تقاضا براي مجموعه مهارتهاي کوتاهمدت و شايسته در زمينه اجراي سيستمهاي فناوري اطلاعات و رشد «آنلاين» ميدان هاي نفت، مسؤوليت مديران عمومي از بين خواهد رفت.
انتظار ورود «اقتصاد کارهاي» به صنعت نفت و گاز را داشته باشيد
فناوري ميدان نفت
همه اپراتورهاي نفت و گاز، صرف نظر از موقعيت مکاني، تمايل دارند تمرکز بيشتري بر بودجه و تلاشهايشان براي بهبود بهرهوري داشته باشند و در آنِ واحد، نظارتي دائم بر داراييهاي منطقه اي و دوردست خود دارند. اين موضوع تنها از طريق به کارگيري فناوري «ميدان نفت هوشمند» ممکن خواهد بود که مي تواند تمامي دادههاي حياتي را به صورت آني فراهم کند. از ديدگاه فناوري، راهکار ايدهآل شامل اتصال کامل و بدون مشکل ميان همه سيستمها و پلتفرمهاي سخت افزاري در حوزههاي مختلف عمليات، يکپارچه سازي تشکيلات اکتشاف، حفاري و توليد و در نهايت ارائه دادهها و استريمهاي ويديويي مفيد به يک ستاد مرکزي است. به اين ترتيب اپراتورها قادر به تصميم گيري هاي سريع تر و بهتر خواهند بود. يکي از چالشهاي پيش روي صنعت نفت و گاز، تغيير روزانه و هفتگي در موقعيت مکاني پيمانکارها و داراييهاست. چالش هاي ديگر مستقيماً به شرايط زيستمحيطي همچون دماي بسيار بالا يا پايين و طوفانهاي شن متوالي مربوط ميشوند. به عنوان مثال، پس از جابه جايي دکل يا پلتفرم حفاري، تنها در شرايطي مي توان خدمات بي وقفه و بدون مداخله تکنيسينها را فراهم آورد که از پلتفرمهاي بي سيم (وايرلس) ظرفيتبالا همچون«اينفي نت» بهره گرفته شود. اين پلتفرمها مي توانند به صورت خودکار تنظيم شوند و اين چالش ها را تعديل کنند. عوامل اصلي که موجب بهره برداري بيشتر از فناوريهاي وايرلس در حوزه اين صنعت خواهند شد، شامل افزايش تقاضا براي حسگرها/دستگاه هاي هوشمند، همچنين تمايل مديران به اتصال مداوم به دارايي هاي ارزشمندشان ميشوند.
منبع: سايت Offshore Technology
مترجم: عباس حاجي هاشمي
يکي از چالشهاي پيش روي صنعت نفت و گاز، تغيير روزانه و هفتگي در موقعيت مکاني پيمانکارها و داراييهاست.