برای ازدواج آسان از هزینه ها فاکتور بگیرید

مشعل -شايد شما به عنوان جواني در سن ازدواج يا والدين و اعضاي خانواده اي که جواني در آستانه ازدواج داريد، تاکنون با شيوه ها و شرايط جديدي که در جريان ازدواج جوانان به وجود آمده، آشنا شده باشيد.

 در بسياري از ازدواج هاي جديد، ديگر نه تنها رسم و رسوم قديمي رعايت نمي شود، بلکه بسياري از آن مناسبات قديمي و دست و پاگير و پرهزينه هم حذف شده است. اگر موارد معدودي از ازدواج هاي تجملاتي و طبقات بالاي اين جامعه را که با هدف هاي خاص و براي به رخ کشيدن هستند، کنار بگذاريم، بخش قابل توجهي از جوانان در اقشار متوسط و پايين جامعه، با توجه به شرايط اقتصادي، نگاهشان را به شروع زندگي مشترک، تغيير داده اند و با مراسمي ساده، خودماني و کمترين هزينه هاي جانبي، زندگي مشترک خود را شروع مي کنند. اگر برخي ازدواج ها را خودنمايي هايي عجيب و زننده مي بينيم که فيلم و عکسشان در فضاي مجازي مي پيچد ، در عوض تعداد زيادي ازدواج ساده، خودماني و بدون مراسم عروسي و خريدهاي سنگين و مهريه هايي سبک هم وجود دارد که کسي آنها را براي اين انتخاب مجبور نکرده است. به عبارتي، تغيير نگرش جوانان به زندگي و شروع آن بدون توجه به سطح درآمد يا اعتقادات مذهبي، اتفاقي است که رخ داده و بسياري از متخصصان اين حوزه، ريشه اين تغيير را مشاهده بي ثباتي زندگي ها با وجود هزينه، مراسم و تجملات بسيار، بخصوص تاخير در ازدواج و بالارفتن سن ازدواج مي دانند.

در جامعه ما برگزاري مراسم ازدواج، کارکردهاي متفاوتي دارد؛ رسميت دادن به ازدواج ، رقابت اجتماعي بخصوص انسجام اجتماعي و فاميلي به وسيله تبادل هدايا و کمک به خانواده تازه شکل گرفته از جمله دلايل رسمي برگزاري مراسم عروسي است؛ اما يکي از دلايل پنهان برگزاري مراسم عروسي در بيشتر خانواده ها «پر کردن دهان مردم» است.

رقابت اجتماعي يا همان چشم و هم چشمي در مورد نوع لباس ها، سالن برگزاري، ماشين عروس يا غذاي مهمانان و... مواردي است که براي آن هزينه زيادي پرداخت مي شود؛ اما در نهايت رضايت نسبي از آن وجود دارد و خانواده ها نبود اين موارد را ضعفي براي خانواده داماد يا عروس قلمداد مي کنند. 

بسياري از جوانان هم با الگوگيري از سادگي مراسم ازدواج در کشورهاي اروپايي و ساده برگزار کردن بخش هاي مختلف آن از جمله لباس عروس، آرايشگاه و سالن هاي مجلل به سمت عدم برگزاري يا ساده برگزار کردن اين مراسم رفته اند تا نه تنها همسر آينده خود و زندگي مشترکشان را کمتر گرفتار انواع و اقسام قسط کنند، بلکه همانند کشورهاي ديگر به اصل زندگي و تفاهم مشترکشان بپردازند.

در گذشته 3 جشن نامزدي، عقد و جشن عروسي وجود داشت که هنوز هم بسياري از خانواده ها اين جشن ها را مي گيرند؛ اما در کنار آن، برخي هم هستند که مراسم ازدواج خود را در ساده ترين حالت ممکن و کاملا خانوادگي برگزار مي کنند.

قديم ترها، وقتي خانه ها بزرگ بود و حياط داشت و خانواده ها بزرگ و گسترده بودند، مراسم عقد و عروسي را در همان خانه برگزار مي کردند، کوچه چراغاني مي شد و همسايه هفت خانه آن طرف تر هم دعوت بود و مي دانست که عروسي دختر يا پسر فلان خانواده محل است؛ اما در شرايط امروزي که در شهرهاي بزرگ ديگر نه آن خانواده بزرگ و پرجمعيت وجود دارد، نه خانه هاي بزرگ و حياط دار و نه آن روحيه قديمي، ازدواج ها در سالن هاي مجلل براي يکي دو ساعت دورهمي و شادي برگزار مي شود و بعد همه به دنبال زندگي خودشان مي روند؛ يعني همه آن هزينه هاي چندده يا چندصد ميليوني را به ساعتي تجمل اختصاص مي دهند، بدون آن که صميميتي وجود داشته باشد. حتي قديم ها رسم بود که بسياري از دختران فاميل يا خواهران عروس، همه لوازم سفره عقد و لوازم تزيين آن را بنا بر سليقه هاي خودشان آماده مي کردند و تنها وسيله اي که از بيرون خريداري مي شد، همان آينه و شمعدان عروس و داماد بود؛ اما حالا لوازمي لوکس و لاکچري که حتي جنسي پلاستيکي يا چيني دارند، جاي آن لوازم زنده و پرروح را گرفته اند.  در سال هاي گذشته ازدواج هاي دانشجويي برگزار مي شد و سياست هاي دولت هم به سمت تسهيل در امر ازدواج بود؛ اما برخي سياست ها بايد به شکل کاربردي اجرايي شوند. در سال هاي اخير هم دولت و وزارت ورزش و جوانان، جرياني را براي تحول در ازدواج آسان جوانان و با همين نام «ازدواج آسان» به راه انداخته و مجموعه هايي از جمله سالن هاي برگزاري مراسم، سالن هاي عقد، سالن هاي آرايش، آتليه هاي عکاسي و... نيز با اين هدف همسو شده اند تا مراسم ازدواج، آسان و ارزان برگزار شود؛ اما به نظر مي رسد همه اين موارد تنها زماني اثرگذار و اجرايي مي شوند که خود جوانان و خانواده آنان به اين نتيجه برسند که موضوع مهم در ازدواج، تفاهم و خوشبختي دو جوان است و بايد از ساير موارد فاکتور بگيرند.

 

سعدی بخوانیم

تا بود بار غـمت بر دل بي هـوش مرا

سوز عشقت ننشاند ز جگر جوش مرا

نگذرد يـاد گل و سنـبلم انـدر خاطر

تا به خاطر بود آن زلف و بـناگوش مرا

شـربـتي تلـخ تر از زهـر فراقت بايد

تا کند لـذت وصـل تو فرامـوش مـرا

هر شبم با غم هجران تو سـر بر بالين

روزي ار با تو نشد دست در آغوش مرا

بي دهان تـو اگر صد قدح نوش دهـند

به دهان تو که زهـر آيد از آن نوش مرا

سعدي اندر کـف جلاد غمت مـي گويد

بنده ام بنده به کشتن ده و مفروش مرا

*سعدي

 

قصر شیرین

جلال مرادي، مردي 42 ساله است که طي تصادفي، خانواده اي را به قتل مي رساند؛ اما اين تصادف در دادگاه غيرعمد شناخته مي شود. او پس از گذراندن دوران زندان، همسر و فرزندانش را ترک مي کند و به شهري ديگر مي رود و پس از دو سال به شهرش باز مي گردد؛ زيرا زنش دچار مرگ مغزي شده و باقي داستان ...

 حامد بهداد، محمد عسگري، ژيلا شاهي، اکبر آيين، آزاده نوبهار، محمد اشکان فر، يونا تدين، نيوشا عليپور، بابک لطفي و خواجه پاشا بازيگران اين فيلم هستند و سيدرضا ميرکريمي آن را تهيه و کارگرداني کرده است.

 

بابا گوریو

بابا گوريو، رماني است اثر انوره دو بالزاک، نويسنده رئاليست فرانسوي که در سال 1834 و به مدت 40 روز نوشت و نخستين بار در مجله پاريس منتشر شد و در سال 1835 به صورت کتاب درآمد. بابا گوريو، داستان تلاقي سرنوشت انسان هاي گوناگون است که در قالب شخصيت هاي مثبت و منفي، عناصر سازنده داستان را تشکيل مي دهند دوبالزاک در اين کتاب، روايت ماجرايي را پيش مي برد که حول زندگي جوان شهرستاني ساده دلي (اوژن دو راستينياک) است که به پاريس آمده و در پانسيوني (پانسيون ووکه) که محل اقامت افراد گوناگون و غريبي است، اقامت مي کند. داستان در پاريس بورژوايي قرن 19 رخ مي دهد. روايت بالزاک در تشريح فضاي ويژه اين پانسيون و شخصيت پردازي افراد مؤثر داستان، خواننده را به ميان ماجراها مي برد. دو بالزاک، در بابا گوريو که يکي از مهم ترين و زيباترين آثار اوست، عميقا به مفهوم مهر پدري و حماسه پدر بودن مي پردازد. «پدري» و روابط بين پدر و فرزند، هميشه يکي از مضمون هاي آثار بالزاک بوده است؛ اما بابا گوريو يک مورد استثنايي است. او نوشتن بابا گوريو را سه ماه پس از اينکه خودش پدر شده بود، آغاز کرد و در همان ابتدا از اهميت اثرش آگاه بود. اين کتاب در مورد پيرمرد رشته فروش سابق، گوريو است که دو دخترش را از هر چيزي در اين دنيا بيشتر دوست دارد و به معناي واقعي کلمه، حاضر است براي آنها بميرد. گوريو، يک پيرمرد باعزت و احترام است که همه ثروت خود را براي خوشبختي دخترانش خرج کرده و حالا خود در پانسيون خانم ووکر زندگي ساده اي دارد. در اين پانسيون، گوريو را بابا گوريو صدا مي زنند. بابا گوريو به خاطر علاقه بيش از حد خود به دخترانش، همه جور رنجي را تحمل مي کند. از رنج تحقير شدن از سوي دامادهايش گرفته تا رنج گرسنگي و حتي ناديده گرفته شدن از سوي دخترانش. او فقط مي خواهد دخترانش در زندگي کمبودي نداشته باشند. داستان اصلي کتاب، پس از توصيف ها و فضاسازي هاي بالزاک، از جايي شروع مي شود که بابا گوريو دست به کارهاي مختلفي براي آسايش دخترانش مي زند؛ اما در مقابل ... يا زماني که اوژن تلاش هاي جدي خودش را براي وارد شدن به جامعه اشرافي پاريس شروع مي کند.

 

افشارستان

ميلاد درخشاني در سال 1386 اولين آلبوم خود را با نام «افشارستان» منتشر کرد که تلفيقي است از دو ژانر موسيقي کلاسيک ايران و جاز لاتين. اين آلبوم که توانست نظر منتقدان را به خود جلب کند، تا به امروز يکي از پرفروش ترين آلبوم هاي تلفيقي به شمار مي رود. در سال1391 آلبوم ديگري با نام «هيچم خبر از هيچ» از اين خواننده منتشر شد که با ترکيب تار، ديجيريدو (ساز بادي بوميان استراليا) و سازهاي کوبه اي نواحي ايران، تجربه ديگري از تلفيق را در آثار ميلاد درخشاني به وجود آورد و در همان سال، آن را نامزد برترين آلبوم تلفيقي سال از نگاه منتقدان کرد.