به جرات می توان گفت که بیش از 90 درصد تجهیزاتی که در شرکت خطوط لوله منطقه شمالغرب به کار برده می شود، داخلی است و نمونه های آن نیز در نمایشگاه نفت امسال محرز شد؛ اما در این میان مسأله ای که من را به وجد می آورد، ساخت توربین و الکتروپمپ های ایرانی است. پمپ سازان استخوان داری داریم که در کشور فعالیت می کنند و خوشبختانه در این زمینه ما بی نیاز از هرگونه نمونه مشابه خارجی هستیم.

همچنین برای بهره مندی از توانمندی شرکت های دانش بنیان، مشتاقانه استقبال می کنیم و تکلیف ما نیز بر این منوال بوده است؛ چرا که معتقدم تعامل با دانش ‎بنیان ها یک نوع تعامل برد -برد و سازنده است و ما کمک خواهیم کرد تا این بذر نوپا، ریشه زده و به مرور زمان دوام و قوام پیدا کند. تکلیف ما بر اصل همکاری، استوار و پایه ریزی شده است؛ البته استفاده از توانمندی سازندگان ایرانی پرتکرار شده؛ اما من به زعم خود معتقدم که حتی با وجود پرتکرار بودن هم باید این مسأله ورد زبان مدیران بالادستی باشد؛ چرا که آینده صنعت نفت با فعالیت سازندگان ایرانی و دانش بنیان ها گره خورده است.

 در زمینه ملاحظات زیست محیطی، ایمنی و حفاظت فنی در سطح شرکت خطوط لوله شمالغرب چگونه عمل شده است؟

درباره مباحث زیست محیطی و صیانت از آن، حساسیتی است که از دیرباز مطرح بوده و مسأله ای نیست که ما وادار به رعایتش باشیم؛ بلکه یک الزام قانونی است و در صورت رعایت آن، چالش ها و گرفتاری های بی شماری را در پی خواهد داشت. شرکت خطوط لوله منطقه شمالغرب، محیط زیست را جدا از منافع خود نمی داند و قائل به مرزبندی برای آن نیست. خط بان های تحت اختیار شرکت، مدام خطوط لوله حوزه استحفاظی منطقه شمالغرب را رصد و پایش می کنند تا از هرگونه آسیب و نقصانی در امان باشند. در اتاق کنترل نیز پارامترهای عملیاتی اندازه گیری و تغییرات، به طور دائم اعمال می شود.

در این میان، بحث سرقت و برداشت غیرمجاز از خطوط لوله مطرح است که به لحاظ مسائل زیست محیطی بسیار آسیب زاست؛ زیرا غالبا برداشت های غیرمجاز بدون دانش و آگاهی کافی انجام می شود و طبیعتا چون نمی توانند خطوط آسیب دیده را مهار کنند، این موضوع بشدت محیط پیرامون را آلوده خواهد کرد که اگر این خطوط در مجاورت دریا یا زمین های کشاورزی باشد، قطعا آسیبش دو چندان خواهد بود و مواردی از این دست...

البته بهار پارسال یک نمونه انشعاب غیرمجاز در منطقه صورت گرفت که خوشبختانه با کمترین خسارت و آسیبی حل وفصل شد.

 اشاره داشتید به اینکه بهار سال گذشته یک نمونه انشعاب غیرمجاز در محدود حوزه استحفاظی منطقه حادث شد. لطفا به جزئیات آن اشاره کنید و اینکه آیا برای کاهش مواجهه با این نوع سرقت ها، نمی توان کاری اساسی انجام داد؟

اینکه انشعاب غیرمجاز دقیقا بهار پارسال اتفاق افتاد یا نه خاطرم نیست؛ اما در منطقه بستان آباد، بنایی به عنوان دامداری، مجاور حریم خط لوله فراورده ما احداث شده بود که سارقان در پوشش این دامداری با حفر یک تونل به برداشت غیرمجاز مبادرت می کردند. تدبیری که به کار رفته بود، با یک انشعاب بسیار ریز و خیلی نامحسوس چیزی در حدود یک هشتم اینچ فراورده را از طریق شیلنگ های فشار قوی که از زیر خاک عبور داده بودند، برداشت می کردند. همینطور در انتهای دامداری، دور یک مخزن مکعبی شکل را دیوار کشیده بودند و به عنوان انبار دامداری، فراورده ها را به داخل آن انتقال می دادند. چنان پنهانی از خط برداشت می کردند که آلودگی محیط زیست، ما را از این اقدام شوم آنها آگاه کرد. پایش های معمول ما نمی توانست پاسخگو باشد؛ البته کار جاهلانه ای هم انجام داده بودند. یک چاه جذبی را به عنوان نمونه در نظر گرفته بودند و مواد را داخل آن می ریختند تا از این طریق، فراورده ها را از هم تفکیک کنند که البته این مواد به داخل خاک نفوذ کرد ودرخت های اطراف را خشکاند و چاه های زمین های کشاورزی را نیز آلوده کرد. همین کار سبب شد تا در بازرسی های همکارانم، وجود یک انشعاب غیرمجاز در منطقه تشخیص داده شود. بر اساس برآوردهای انجام شده، حدود 300 هزار لیتر از این انشعاب برداشت شد. طبیعتا برای کاهش مواجهه با این دست از سرقت های خط لوله، نمی توان کار خاص و فوق العاده ای انجام داد. تنها باید با پایش ها و بازرسی های مداوم از بروز چنین حوادث ناگواری جلوگیری کرد.

 بپردازیم به موضوع منابع انسانی. وضعیت حال حاضر نیروی انسانی فعال در شرکت خطوط لوله منطقه شمالغرب را چگونه ارزیابی می کنید؟ چه تعداد نیرو مشغول کار هستند و دغدغه ها و چالش های پیش روی نیروی انسانی تحت مدیریت شما چیست؟

قبل از پاسخ به این سوال، بد نیست اشاره ای داشته باشم به تغییرات حاکم بر فضای کاری میان کارکنان. اگر در گذشته دغدغه مندی کارکنان تنها به محیط کار و چالش های پیرامون آن خلاصه می شد؛ اما متاسفانه اکنون این دغدغه ها و اولویت ها جای خود را به مباحث اقتصادی داده است. این روزها شاید کمتر بتوان نیرویی را یافت که صدای توربین برایش به مثابه موسیقی دلنواز باشد. معتقدم باید عاشق کارت باشی تا بتوانی بهترین خودت را ارائه کنی و مادامی که این موضوع ظهور و بروز نکند، به مرور زمان رخوت و سستی بر کار حاکم خواهد شد و آسیب آن کل بدنه صنعت نفت را نشانه خواهد گرفت.

اما با علم به این موضوع، در شرکت خطوط لوله منطقه شمالغرب سعی کرده ایم به نوعی از این بحران عبور و نیروی کار فعال را به نوع دیگری مدیریت کنیم. در یک سال اخیر تعداد قابل توجهی جابه جایی در سطح نیروهای ستادی و عملیاتی داشتیم. برای بهره مندی بیشتر از استعدادها، حدود 6 نفر از نیروهای مستعد و کارآزموده را به عنوان مسؤول انتخاب کردیم و سعی مان هم بر این بود تا با به چالش کشیدن نیروهای موجود در سمت های متفاوت و پرورش دادن آنان، به نوعی محکشان بزنیم تا در مواقع لازم و ضروری بتوانیم استفاده و بهره لازم را از این استعدادهای پنهان ببریم.

این اقدام، نخستین حسنی که برایمان داشت، این بود که ما به لحاظ کمبود نیروی انسانی چندان در مضیقه نیستیم. با آنکه به لحاظ کاهش تعداد نیروی انسانی نسبت به سال های گذشته تغییرات زیادی داشتیم؛ اما خوشبختانه با این تدبیر سعی کردیم از منابع موجود به نحو احسن استفاده کنیم و این رویه همچنان در جریان است و این یعنی توجه به اصل جانشین پروری و مدیریت استعدادها؛ اصلی که به نظر می آید در صنعت نفت مغفول مانده و لازم است به آن بیشتر توجه شود.

با این وجود درحال حاضر 660 نفر نیرو در شرکت خطوط لوله منطقه شمالغرب مشغول به فعالیت هستند که از این تعداد، حدود 268 نفر نیروی رسمی و مابقی قراردادی و پیمانکاری هستند.

 اشاره داشتید به کاهش تعداد نیروی انسانی، در مورد چگونگی این موضوع توضیح دهید؟

کاهش تعداد نیروی انسانی برمی گردد به رقیبان ما؛ شرکت ملی پخش فراورده های نفتی و شرکت ملی گاز ایران. این دو شرکت در تمام شهرهای بزرگ و کوچک مراکز استان ها مستقر هستند و به همین دلیل اقبال زیادی برای کار در این دو شرکت از سمت کارکنان خطوط لوله شمالغرب وجود دارد. آن هم به این دلیل که می توانند در شهرهای خودشان کار کنند؛ البته در حال حاضر با جدیت با این موضوع برخورد شده و دیگر کسی به واسطه کار در یکی از این دو شرکت، نمی تواند به شهرهای دیگر مهاجرت کند.

 درباره آخرین وضع خط لوله دریاچه ارومیه بفرمایید؟

در حال حاضر یک رشته خط انتقال جدید فراورده در شمال دریاچه ارومیه احداث شده که از مبدا تبریز در حوالی سلماس می گذرد. این خط لوله یک رشته انشعاب 34 کیلومتری به سمت خوی دارد که انبار نفت این منطقه را تغذیه کرده و در ادامه مسیر به انبار نفت جدید ارومیه ختم می شود. با اینکه مراحل ساخت و احداث خط لوله به اتمام رسیده؛ اما هنوز به تلمبه خانه و مراکز انتقال فراورده مجهز نیست. برخلاف نظر مدیران بالادستی، این خط آماده بهره برداری نشده؛ چرا که صرف پر بودن خط، نمی تواند دلیل قانع کننده ای برای فعال بودن آن به شمار آید. باید در طول مسیر تجهیزات لازم تعبیه شود تا بتوان از خط نهایت بهره برداری را داشت. امیدواریم چالش های پیرامون خط لوله دریاچه ارومیه هرچه سریع تر مرتفع شود.

 در حوزه مسؤولیت های اجتماعی چه کردید؟

در حوزه مسؤولیت اجتماعی از عملکرد ستاد شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ایران گلایه داریم؛ چون تکلیفی به دوش ما گذاشته شده؛ اما اعتبار لازم برای آن تخصیص داده نشده، به همین دلیل آنطور که باید و شاید نمی توانیم به وظایفمان عمل کنیم. ایفای مسؤولیت اجتماعی شرکت، تنها محدود است به در اختیار گذاشتن ماشین آلات و برخی تجهیزات و ادوات شرکت در زمان های بحرانی، حوادث و بلایای طبیعی مانند بروز سیل، زلزله و ... که امیدواریم برای این موضوع، اعتباری ابلاغ و معین شود تا با هزینه کرد آن بتوان شادی عده ای از هموطنان را رقم زد.

 اگر مطلب دیگری مانده و مایلید درباره آن صحبت کنید، بفرمایید.

لازم می دانم بار دیگر به مقوله جانشین پروری و کشف استعدادهای برتر در مجموعه صنعت نفت تاکید موکد داشته باشم.

مدیران نباید از این موضوع براحتی عبور کنند؛ چرا که در آینده بشدت با کمبود نیروی انسانی کارآزموده و متخصص و در عین حال دانش مدار روبه رو خواهیم شد.

 اغلب کارکنان بخش های فنی و عملیاتی که دائما سروکارشان با دستگاه هاست، از برخی از مسائل و مشکلات حیطه کاری خود غافل هستند.این موضوع سبب می شود به مرور زمان به دلیل برخی ناآگاهی ها، نقش منفعلی در سیستم پیدا کنندو در دراز مدت فرسوده شوند. باید شرایطی فراهم کرد تا نیروی انسانی با انواع چالش ها و گره های کاری رو به رو شود و در مواقع مقتضی بتوان از توانمندی های آنان نهایت بهره را برد.