بررسی تاریخی سهم صنعت نفت در مهاجرت های داخلی ایران
استقبال شرکت نفت از جذب کارگران
مشعل: صنعت نفت از همان ابتدای شکل گیری در ایران سهم قابل توجهی در تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه داشته است و این اثرگذاری همچنان ادامه دارد. کشف نفت و ورود شرکت های خارجی و ایجاد فرصت های شغلی بیشمار برای افراد، زمینه ایجاد یک قطب بزرگ اقتصادی را فراهم کرد و خیل عظیمی از جمعیت ایران آن زمان را به سمت خود کشید. نیاز شرکت نفت ایران و انگلیس به نیروی انسانی پس از کشف نفت، زمینه استقبال کارگران و مهاجرت فرودستان شهری و روستایی به سوی مناطق نفت خیز جنوب را فراهم کرد. این گزارش برگرفته از کتاب نفت و زندگی نوشته ربابه معتقدی (بررسی تاثیر صنعت نفت بر تحولات اجتماعی مناطق نفت خیز در فاصله سال های 1287 تا 1304) اشاره ای است به سهم و نقش صنعت نفت در شکل گیری مهاجرت های مردم پس از کشف نفت و ورود شرکت های خارجی به ایران.
کشف نفت در ایران و بیرون آمدن این ماده سیاه، اما با ارزش از دل چاهی در مسجدسلیمان عاملی شد که مسیر مهاجرت بسیاری از مردم که پیش از آن برای یافتن کار روانه کشورهایی مثل هند، روسیه و یا عثمانی می شدند به سوی جنوب ایران تغییر کند. توسعه صنعت نفت درخوزستان، استخدام نیروی کار در بحبوحه جنگ اول جهانی و بیکاری و قحطی در اوایل قرن بیستم، عاملی جذاب برای حرکت این جمعیت به سمت مناطق نفتی در ایران بود.
دلایل جابه جایی جمعیت به سمت مناطق نفتی
دلایل فراوانی همچون ناامنی و آشفتگی عمومی در کشور، خشکسالی های متعدد و ناامنی در مناطق مختلف در این جابه جایی نیروی کار دخیل بوده، اما انگیزه های مثبتی مانند دریافت دستمزد مناسب و حقوق کارگری و دسترسی به مراکز درمانی و بهداشتی و ایجاد امنیت نسبی که شرکت نفت برای کارگران به وجود آورده بود، در این روند مهاجرت، تاثیر زیادی داشته است.
در این سال ها، اوضاع عمومی کشور به علت ناتوانی حکومت مرکزی در برقراری نظم و امنیت دستخوش اغتشاش و راهداری بود. همزمان مناطق مختلف کشور با قحطی و بلایای طبیعی روبه رو بودند و این موضوع در مهاجرت به سمت شهرهای نفتی و دوری از قحطی، تاثیر زیادی داشت. در این دوران، قحطی در لرستان و تأمین غله از عراق، قحطی در قزوین و کمبود نان و نظارت بر خبازی ها در تهران، همچنین بروز قحطی و خشکسالی در استرآباد «کردستان و ملایر» از جمله مواردی بودند که در دهه های 20 و 30 رخ داد؛ بنابراین تعجبی نداشت که تعداد زیادی از کارگران مناطق نفتی، مردم قحطی زده شهرهای دیگر تشکیل دهند.
حضور بختیاری ها برای برقراری امنیت
مسئولان شرکت های نفتی هم برای ایجاد ثبات و امنیت در مناطق نفتی با انعقاد قراردادهای متعدد از رؤسای ایلات و تفنگداران بختیاری برای محافظت از کارگران و تأسیسات نفتی و امنیت نسبی در مناطق مختلف کمک می گرفتند. به این ترتیب جلوی شرارت ها و غارت و دستبرد ایلات و طوایف گرفته شد و مناطقی که همواره دستخوش بلوا و قحطی های دوره ای طبیعی و ساختگی بود، مأمن کسانی شد که آماده بودند تن به کاری سخت در هوایی سوزان بدهند، اما قحطی و ناامنی را دوباره تجربه نکنند.
به این ترتیب، اگرچه در مناطق مختلفی از ایران با هرج و مرج و ناامنی و قحطی روبه رو بودیم، اما در مناطق جنوبی کشور و خوزستان، شرایط آرامی حاکم بود. آرامشی که علاوه بر امنیت، به دلیل بهداشت و خدمات درمانی، آب آشامیدنی، انجام واکسیناسیون و کاهش بیماری های واگیردار و... بود.
همزمان با جنگ جهانی اول که سراسر ایران درگیر قحطی و گرسنگی و دست کم یک چهارم جمعیت را به کام مرگ کشیده شده بود، پرداخت حقوق ثابت و کار دائم و برخی عوامل تشویق کننده و برانگیزنده برای مهاجرت فرودستان به این منطقه کافی بود. آنان که توانایی سفر و کار در گرمای سوزان مناطق نفتی را داشتند، اغلب رنج سفر را بر خود هموار می کردند تا بتوانند زنده بمانند. ضمن اینکه شرکت نفت بسیاری از کارگران غیرماهر ایرانی را در جریان جنگ برای کارهای یدی و بارگیری تدارکات نظامی و آذوقه و... به کار می گرفت.
مهاجرت های جدید بدون زیرساخت
البته باید گفت که روند جابه جایی جمعیت با توسعه امکانات شهری و تهیه مسکن مناسب و گسترش خدمات بهداشتی تناسبی نداشت و کارگران مهاجر و خانواده های آنها بدون سرپناه و مسکن مناسب در گوشه و کنار شهرهای مسجدسلیمان و آبادان و خرمشهر اقامت داشتند. شرکت نفت که فقط به فکر افزایش تولید و تصفیه هرچه بیشتر نفت و صدور آن به نیروهای متفقین و انگلستان بود، تمهیدی برای ارائه خدمات بهداشتی – شهری به کارکنان و کارگران نیندیشیده بود. نظافت معابر، جمع آوری زباله ها، آبرسانی به محله ها و منازل و گندزدایی منابع آب به صورت ناقص و نامنظم و بی برنامه انجام می شد و در ادامه شیوع بیماری های واگیردار مختلف در طی جنگ جهانی اول بین کارکنان، مدیران و مسئولان خدمات بهداشتی شرکت نفت را به فکر توسعه خدمات و امکانات بهداشتی متناسب با رشد جمعیت در این شهرها انداخت.
کمبود مواد غذایی و گرانی قیمت ارزاق و بیکاری حاصل از جنگ جهانی اول، چیزی نبود که به یک نقطه خاص منحصر بوده باشد و در واقع تقریبا تمام ولایات و ایالات ایران درگیر داستان قحطی و بیکاری بودند.
در جنگ جهانی اول به علت نیاز مبرم انگلیس به نفت ایران، پالایشگاه آبادان توسعه یافت و عمليات لوله کشی برای انتقال نفت از مسجدسلیمان و حوزه های نفتی به پالایشگاه شتاب گرفت و استخراج و تصفیه نفت به چند برابر رسید. در این سال ها افراد از شهرهایی چون بهبهان ، تهران، مشهد ، تنگستان، کرمانشاه ، بوشهر، شیراز و حتی ایالات مازندران و گیلان به مناطق نفتی جنوب مهاجرت کرده و به استخدام شرکت نفت ایران و انگلیس در می آمدند. همچنین صدمات ناشی از جنگ، در کنار خشک شدن زاینده رود و کاهش امکان زراعت در استان اصفهان باعث شد تا در سال های بعد از جنگ اول جهانی، بیشترین مهاجرت بیکاران از آن ایالت به مناطق نفتی مسجدسلیمان و حتی آبادان و اهواز صورت گیرد.
کار سخت در گرما و شرجی هوا بهتر از قحطی
آنچه مسلم است اینکه شرکت نفت ایران و انگلیس از این مهاجرت ها استقبال می کرد. با نگاهی به روند رو به رشد تولیدات نفتی و تعداد مستخدمین مشغول به کار در آن صنعت به روشنی می توان دریافت که در این سال ها مهاجرت به این سرزمین بیش از هر زمان دیگر صورت گرفته است. این فرصت برای شرکت نفت هم مناسب بود؛ شرکت نفت فرصتی یافت تا مطابق شیوه استعماری حقوق و دستمزد کارگران را کاهش داده و از آنان سوءاستفاده کند. افزایش تقاضای کار این امکان را به مدیران شرکت نفت داد تا با ایجاد فضای رقابتی و ریزش نیرو و تعطیل کردن برخی از حوزه ها و میادین نفتی، کارگران را وادار به قبول دستمزد کمتر کنند.
در اثر عواملی مثل فرار از ناامنی، قحطی های مکرر و بلایای طبیعی و عوامل انگیزه بخشی که در مناطق جنوبی ایجاد شده بود، در کنار جابه جایی فصلی عشایر و دامداران کوچ نشین، حالا نیروهای انسانی جویای کار از ایالات و ولایات دیگر هم به این مناطق می آمدند. افرادی که تا این زمان هدفشان از ترک شهرها و روستاها ورود به بازار کار کشورهای همسایه بود، تأسیسات نفتی گسترده داخل کشور را برای مهاجرت مناسب تر یافتند و خطه جنوب را مقصد جابه جایی خود قرار دادند.
باید در نظر داشت که در این مورد مهاجرت به عنوان یک واقعه تأثیرگذار بر رشد و تغییر جمعیت و به عنوان یک پدیده اجتماعی در بستر زمان و مکان مورد توجه قرار گرفته است. به همین دلیل اثرات مبتلا به این پدیده بر جمعیت سنتی و بومی و مهاجر و بخش هایی که دستخوش تحولات فرهنگی و امتزاج آداب و رسوم شده اند در اولویت بررسی قرار نداشته است. بدون شک در این دوران الگوهای مصرف و سنت ها در برخورد فرهنگ های مختلف تغییرات زیادی داشته و در سایه این پدیده اجتماعی، جامعه ای نو با فرهنگ و نگاهی تازه از دل فرهنگ هایی مختلف و حتی متفاوت نمایان شده است.